رمضان بحر فيض و احسان‏

 

محمّدرضا دیانت‏
با پایان یافتن ماه رجب و شعبان، قدم در ماهى‏ گذاشتیم که ماه تصفیه و پاکیزگى‏ از آلودگى‏ ها، ماه رها شدن از گناهان، ماه شب‏ زنده‏ دارى‏ و توبه و انابه، ماه بهار قرآن ۱ و ماه به زنجیر کشیدن شیطان ۲ است‏

قدر بدانیم این بهار عبادت و تعلیم را.
ارج بنهیم ایّام سیر و سلوک الى‏ الله را.
غنیمت بشماریم ماه نزول قرآن و کتاب رحمت را.
شاکر باشیم این لحظه‏ هاى‏ آزاد شدن و رهیدن از نفس را.

خداوند مى‏ فرماید:
«همه در گرو عمل خویشند. فقط یک عدّه آزادند؛ آن هم اصحاب یمین.» ۳

اصحاب یمین افرادى‏ هستند که مصاحب و هم‏نشینِ با یمن و برکتند و چیزى‏ جز برکت از آنها انتظار نمى‏ رود. ماه مبارک رمضان، ماه آزاد شدن و در کاروان اصحاب یمین قرار گرفتن است.
توصیه کردند زمان نام بردن از این ماه، آن را با واژه برکت بدرقه کنیم.
واژه «برکت» در زبان عربى‏، به معنى‏ دوام و بقاء و زوال‏ناپذیرى‏ آمده و در مورد هر نعمتى‏ که پایدار و با دوام باشد، گفته شده است. ۴
خداوند در این ماه، درهاى‏ خیرات و برکات خویش را به روى‏ بندگان گشوده و به همراه کرّوبیان و عرشیان و فرشتگان، با نداى‏ «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا» به استقبال ما آمده است.

امام صادق (ع) مى‏ فرمایند:
«گرچه روزه گرفتن سخت و دشوار است، ولى‏ لذّت شنیدن این نداى‏ خدواند که مى‏ فرماید:
«یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا کُتِبَ عَلَیْکُمُ الصِّیامُ» ۵ خستگى‏ روزه را از انسان مى‏ گیرد.» ۶

پیامبر اکرم (ص) فرمودند:
«خداوند عدّه‏ اى‏ از فرشتگان را مأمور کرده است تا براى‏ روزه‏ داران دعا کنند و جبرئیل خبر داد که پروردگار مى‏ فرماید: «هرگز فرشتگانم را امر به دعا نکردم؛ جز آنکه دعاى‏ آنان را مستجاب نمودم.» ۷

خداوند به حضرت موسى‏ (ع) وحى‏ فرستاد که: «چرا با من مناجات نمى‏ کنى‏ ؟» عرض کرد: خدایا! روزه دارم و در حال روزه، دهان خیلى‏ معطّر نیست.
خداوند فرمودند: «اى‏ موسى‏ ! بوى‏ دهان روزه‏ دار پیش من، از مشک‏ خوش‏بوتر است.» ۸

انسان مگر نمى‏ خواهد در آن عالَم مطیّب و معطّر باشد؟ آنجا که دیگر سخن از آهو و ناقه آهو نیست که عطرى‏ داشته باشد. آنجا روزه است که انسان را معطّر مى‏ کند. باطن روزه به صورت عطر ظهور مى‏ کند؛ آن هم در سطح بدن و ما فوق آن را خداى‏ سبحان مى‏ داند که چیست. ۹

پس سعى‏ کنیم مهمان خوبى‏ باشیم براى‏ ماهى‏ که ماه بهار قرآن است. قرآنى‏ که: «ظاهرش زیباست و باطنش عمیق، عجایبش پایان ندارد، اسرار نهفته آن پایان نمى‏ پذیرد و تاریکى‏ هاى‏ جهل، جز به وسیله آن رفع نخواهد شد.» ۱۰

چه زیبا فرمودند پیامبر خوبى‏ ها:
«اگر زندگى‏ سعادتمندان، مرگ شهیدان، نجات روز حسرت (قیامت)، سایه در روزِ سوزان و هدایت در روز گمراهى‏ را مى‏ خواهید، قرآن را یاد بگیرید (و با آن مأنوس باشید) که آن سخن خداى‏ مهربان است و سپرى‏ است در مقابل شیطان و سنگینى‏ در ترازوى‏ اعمال.» ۱۱

عزیزان! تلاوت آمیخته با فهم معانى‏ و مفاهیم قرآن، انسان را در آسمان معرفت الهى‏ به پرواز در مى‏ آورد و با ملائکه هم‏سنخ مى‏ کند و ملکوتیان به او عشق مى‏ ورزند.
پس بیاییم این مشعل فروزان را در خانه‏ هاى‏ خود، روشن نگه داریم؛ زیرا عدل قرآن و پیامبر رحمت سفارش کردند:
«خانه‏ اى‏ که در آن قرآن، فراوان خوانده شود، خیر آن بسیار گردد و به اهل آن، وسعت داده شود و براى‏ آسمانیان بدرخشد؛ چنان‏که ستارگان آسمان براى‏ زمینیان مى‏ درخشند.» ۱۲

همین‏طور که در این ماه با دو پاروى‏ روزه و قرآن در دریاى‏ پر از رحمت و لطف، در حرکتیم، وارد نیمه ماه مى‏ شویم و زمانى‏ که ماه نور افشانِ آسمان چون کشتى‏ در دریاى‏ نیل‏فام سپهر به آرامى‏ به سوى‏ باختر در حرکت بود، ماه دیگرى‏ در شهر «مدینه» از افق آسمان ولایت طالع و با چهره ملکوتى‏ و روحانى‏ خود عالم اسلام، بلکه جهان بشریت را روشن و تابناک گردانید.

مردى‏ که نامش نام بهشتى‏، ۱۳ شبیه‏ ترین مردان عصر به رسول خدا (ص)، ۱۴ زینت‏ بخش عرش و آسمان‏ها و زمین و سرور جوانان بهشت است.

با غم عشق تو تا یار، دل راز من است
بهتر از خلد برین گوشه بیت الحزن است‏

نه غم حور و نه‌اندیشه جنّت دارم
از زمانى‏ که مرا بر سر کویت وطن است‏

بعد از این، یاد، کس از لیلى‏ و مجنون نکند
حسن اگر حسن تو و عشق اگر عشق من است‏

تویى‏ آن یوسف ثانى‏ که ز یک جلوه حسن
محو دیدار تو، صد یوسف گل‏پیرهن است‏

نام نامیش حسن، خّلق گرامیش حسن
پاى‏ تا فرق حسن، بلکه حسن در حسن است‏

کمى‏ جلوتر مى‏ رویم؛ لحظه به لحظه این مهمانى‏ و بنده ‏نوازى‏ زیباتر مى‏ شود. نظاره ‏گر سفره‏ اى‏ هستیم به نام «شب قدر». شبى‏ که عبادت و احیاى‏ آن از هزار ماه بهتر است. ۱۵ شبى‏ آکنده از سلامت و خیر و رحمت تا طلوع صبح. ۱۶

در داستان حضرت ابراهیم (ع) آمده است که چند نفر از فرشتگان الهى‏ نزد او آمدند و بشارت تولّد فرزند براى‏ او آوردند و بر او سلام کردند. ۱۷ مى‏ گویند لذّتى‏ که این نبىّ خدا از سلام این فرشتگان برد، با تمام دنیا برابرى‏ نداشت. اکنون باید فکر کرد که وقتى‏ گروه گروه فرشتگان در شب قدر نازل مى‏ شوند و بر مؤمنان سلام مى‏ کنند، چه لذّت و لطف و برکتى‏ دارد؟!

وقتى‏ ولىّ خدا، ابراهیم (ع) را در آتش نمرودى‏ افکندند، فرشتگان آمدند و بر او سلام کردند و آتش بر او گلستان شد. آیا آتش دوزخ به برکت سلام فرشتگان بر مؤمنان در شب قدر «بَرد» و «سلام» نمى‏ شود؟

شب قدر، شبى‏ است که فرشتگان، خدمت ولىّ‏ الله الاعظم امام مهدى‏ (عج) مى‏ رسند تا سرنوشت‏ هاى‏ ما به تأیید و امضاى‏ حضرت (عج) مفتخر شوند

از امام باقر (ع) سؤال شد: آیا شما مى‏ دانید شب قدر کدام شب است؟
فرمودند:
«کَیْفَ لَا نَعْرِفُ وَ الْمَلَائِکَهُ یَطُوفُونَ بِنَا بِهَا؛ ۱۸
چگونه نمى‏ دانیم؛ در حالى‏ فرشتگان در آن شب، در گرد ما دور مى‏ زنند؟!»

در روایات آمده است که با منکران امامت، با «سوره قدر» احتجاج کنى‏؛ زیرا بر اساس این سوره، فرشتگان هر سال در شب قدر نازل مى‏ شوند. در زمان حیات پیامبر (ص) بر وجود شریف حضرتش وارد مى‏ شدند. پس از آن حضرت بر چه کسانى‏ نازل مى‏ شوند؟

روشن است که هر کسى‏ نمى‏ تواند میزبان فرشتگان الهى‏ باشد و باید او همچون پیامبر (ص)، معصوم بوده و ولایت امور بشر به عهده او باشد و او کسى‏ جز امام معصوم نیست که در زمان ما، حضرت مهدى‏ (عج) مى‏ باشد و فرشتگان در شب قدر شرفیاب محضرش مى‏ شوند.

راستى‏ قدر را چرا قدر نامیدند؟
شب قدر به این جهت «قدر» نامیده شده که جمیع مقدرات بندگان در تمام سال در آن شب تعیین مى‏ شود؛ ۱۹ شاهد این معنى‏ «سوره دخان» است که مى‏ فرماید:
«إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِی لَیْلَهٍ مُبارَکَهٍ إِنَّا کُنَّا مُنْذِرِینَ فِیها یُفْرَقُ کُلُّ أَمْرٍ حَکِیمٍ؛ ۲۰
ما این کتاب مبین را در شبى‏ پر برکت نازل کردیم و ما همواره انذارکننده بوده‏ ایم. در آن شب که هر امرى‏ بر طبق حکمت خداوند تنظیم و تعیین مى‏ گردد.»
در حدیثى‏ طولانى‏ از پیامبر اکرم (ص) مى‏ خوانیم که حضرت موسى‏ (ع) به خدا عرض کرد:
خدایا! مقام قربت را خواهانم.
پاسخ آمد: «قرب من، در بیدارى‏ شب قدر است.»
عرضه داشت: پروردگارا! رحمتت را خواستارم.
پاسخ آمد: «رحمت من در ترحّم بر مساکین در شب قدر است.»
گفت: خدایا! جواز عبور از صراط مى‏ خواهم.
پاسخ آمد: «رمز عبور از صراط، صدقه در شب قدر است.»
عرض کرد: خدایا! بهشت و نعمت‏هاى‏ آن را مى‏ طلبم.
پاسخ آمد: «دست‏یابى‏ به آن، در گرو تسبیح گفتن در شب قدر است.»
عرضه داشت: پروردگارا! خواهان نجات از آتش دوزخم.پاسخ آمد: «رمز نجات از دوزخ، استغفار در شب قدر است.»
در پایان حضرت عرضه داشت: خدایا! رضاى‏ تو را مى‏ طلبم.
پاسخ آمد: «کسى‏ مشمول رضاى‏ من است که در شب قدر، نماز بگذارد.» ۲۱
خداوندا! بالاتر از تمام نیازها و حوائجمان خودت کمک کن تا در شب قدر، فقط بیدار نمانیم؛ بلکه بیدار شویم و فقط احیا نگیریم؛ بلکه احیا شویم.

نمى‏ دانم چه حکمتى‏ دارد که این مهمانى‏ خدا عجین شده با عزادارى‏ و به سوگ نشستن براى‏ مولایمان امیرمؤمنان (ع)! همان امیر و امینى‏ که به تعبیر غلام سیه ‏چرده، پیشواى‏ پرهیزکاران، پسرعمّ مصطفى‏ (ص)، شیر بیشه خاک، فریادرس خلایق و همچون باران رحمت بر همگان، میراننده دشمنان، کلید بخشش و احسان و سخاوت، چراغ هدایتِ تاریکى‏ ها، امام حق، سیّد و سرور خلق، جداکننده حق از باطل، سیّد و آقاى‏ عبادت‏ کنندگان، بهترین هدایت‏ شدگان و با فضیلت‏ ترین سابقین، حجّت خداوند بر جمیع خلایق، گشاینده در خیبر، به قتل رساننده مرحب، شجاع و پر قدرت، اهل جود و بخشش و سخاوت، پیشوا و سرور و داراى‏ تمام خوبى‏ ها، از خاندان اصیل و با شرافت، شمشیر از نیام کشیده خداوند، وارث صفا و مروه و منا و عرفات، کسى‏ که به‌اندازه یک چشم بر هم زدنى‏ به خداوند شرک نورزید، سخاوتمندترین هر صاحب سخاوتى‏ و در گفت ‏وگو و سخنرانى‏ با فصاحت‏ ترین و با بلاغت‏ ترین هر صاحب گفت‏ وگویى‏ است. پدر آقایان و سیّدان بهشت، امام حسن و امام حسین (ع) است.

اوکسى‏ نیست؛ جز همان عین الله در مشرق‏ ها و مغرب‏ ها، فرزندِ همیشه غالب، شیرِ خداوند غالب، علىّ ابن ابى‏ طالب (ع) که بهترین صلوات‏ها و از تحیّات، کامل‏ترین آنها بر او باد. ۲۲
در پایان هم بر سر سفره «صحیفه سجّادیه» نشسته و چند دعا از دعاهاى‏ ناب آن امام همام را با هم مى‏ خوانیم:

«خدایا! بر محمّد و خانداش درود فرست و به ما بیاموز که چگونه فضیلتِ این ماه را بشناسیم و حرمتش را بزرگ بشماریم و از آنچه منعمان فرموده ‏اى‏، خوددارى‏ کنیم و یارى‏ کن تا با نگهداشتن اعضا و جوارح خود از گناه و به کار گماشتن آنها در آنچه سبب خشنودى‏ توست، روزهاى‏ آن را روزه بداریم؛ آن سان که به سخنان بیهوده گوش نسپاریم و چشم خود را به سوى‏ بازیچه‏ ها نداونیم و به حرام ‏ها دست نگشاییم و به سوى‏ ناشایسته‏ها قدم بر نداریم و شکم ‏هایمان جز آنچه حلال کرده ‏اى‏، در خود جمع نکند و زبانمان جز آنچه تو فرموده‏ اى‏، نگوید و جز در آنچه ما را به ثواب تو نزدیک مى‏ سازد، خود را به زحمت نیندازیم و جز آن کار که ما را از عقاب تو حفظ مى‏ کند، به کار دیگرى‏ نپردازیم.» ۲۳

پى‏ نوشت‏ها:
__________________________________________________
(۱). «.. رَبِیعُ الْقُرْآنِ شَهْرُ رَمَضَانَ»؛ «الکافى‏ »، ج ۲، ص ۶۳۰.
(۲). «میزان الحکمه»، حدیث ۷۴۵۵.
(۳). «کُلُّ نَفْسٍ بِما کَسَبَتْ رَهینَهٌ إِلَّا أَصْحابَ الْیَمینِ.»، سوره مدّثر، آیات ۳۸ و ۳۹.
(۴). مخزن آب را از این رو برکه مى‏ گویند که آب مدتى‏ طولانى‏ در آن باقى‏ مى‏ ماند؛ «تفسیر نمونه»، ج ۲۴، ص ۳۱۶.
(۵). سوره بقره، آیه ۱۸۳.
(۶). لذه ما فى‏ النداء أزال تعب العباده و العناء؛ «مجمع البیان»، ج ۲، ص ۴۹۰.
(۷). «إِنَّ اللهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى‏ وَکَّلَ مَلَائِکَهً بِالدُّعَاءِ لِلصَّائِمِین»؛ «من لا یحضره الفقیه»، ج ۲، ص ۷۶؛ درباره استجابت دعا هم پیامبرمهربان (ص) فرمودند: «یا در دنیا خواسته‏اش را برآورده مى‏ کند یا براى‏ آخرت ذخیره مى‏ کند یا اینکه گناهانش را مى‏ بخشد»، «بحار الانوار»، ج ۹۳، ص ۳۷۸.
(۸). «أَوْحَى‏ اللهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَى‏ مُوسَى‏ (ع) مَا یَمْنَعُکَ مِنْ مُنَاجَاتِى‏ …»؛ «الکافى‏ »، ج ۴، ص ۶۴.
(۹). «حکمت عبادات»، آیت الله جوادى‏، ص ۱۴۲.
(۱۰). «إِنَّ الْقُرْآنَ ظَاهِرُهُ أَنِیقٌ وَ بَاطِنُهُ عَمِیقٌ ..»؛ «نهج البلاغه»، خطبه ۱۸.
(۱۱). «إِنْ أَرَدْتُمْ عَیْشَ السُّعَدَاءِ …»؛ «بحارالانوار»، ج ۸۹، ص ۱۷.
(۱۲). «فَإِنَّ الْبَیْتَ إِذَا کَثُرَ فِیهِ تِلَاوَهُ الْقُرْآنِ کَثُرَ خَیْرُه …»؛ «الکافى‏ »، ج ۲، ص ۶۱۰.
(۱۳). «الْحَسَنُ وَ الْحُسَیْنُ اسْمَانِ مِنْ أَسَامِى‏ أَهْلِ الْجَنَّه …»؛ «بحارالانوار»، ج ۴۳، ص ۲۵۲.
(۱۴). «لَمْ یَکُنْ أَحَدٌ أَشْبَهَ بِرَسُولِ اللهِ مِنَ الْحَسَنِ بْنِ عَلِى‏ »؛ «بحارالانوار»، ج ۴۳، ص ۳۰۰.
(۱۵). سوره قدر، آیه ۳.
(۱۶). سوره قدر، آیه ۵.
(۱۷). سوره هود، آیه ۶۹.
(۱۸). «بحارالانوار»، ج ۹۴، ص ۱۴.
(۱۹). البتّه جواب‏هاى‏ دیگرى‏ نیز داده شده است.
(۲۰). سوره دخان، آیات ۳ و ۴.
(۲۱). «قَالَ مُوسَى‏ إِلَهِى‏ أُرِیدُ قُرْبَکَ قَالَ قُرْبِى‏ لِمَنِ اسْتَیْقَظَ لَیْلَهَ الْقَدْر …»؛ «وسایل الشیعه»، ج ۸، ص ۲۰.
(۲۲). این جملات مربوط به غلام سیاهى‏ است که دزدى‏ کرده بود و خدمت حضرت رسید و اعتراف کرد و حضرت حدّ بر او جارى‏ نمود ابن کواء، دشمن امیر مومنان با تمسخر و سرزنش پرسید چه کسى‏ دست تورا قطع کرده و غلام این جملات را در معرفى‏ امام بیان نمود.
(۲۳). «صحیفه سجّادیه»، دعاى‏ چهل و چهارم.

همچنین ببینید

مباهله، به روايت متون كهن‏

عبدالحسن بزرگمهرنيادر تاريخ 23 ساله بعثت پيامبر اكرم و نبى معظّم، روزهاى بسيار مهم و سرنوشت‏ سازى وجود دارد كه هر يك از رخدادهاى آن به ...

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *