هدایت شده پیروز

مرتضى دهقان، بهروز علیزاده
پاسخ به تحریف‏هاى بریتانیکا در موضوع مهدویت

در سال‏1996 میلادى به شکل CD منتشر و در دسترس علاقه‏مندان به این دایره المعارف بزرگ قرار گرفت. دایره المعارف بریتانیکا علاوه بر داشتن مقالاتى در زمینه علوم تجربى داراى مقالاتى در زمینه علوم انسانى و علوم مذهبى نیز مى‏باشد. تهیه کنندگان این دایره المعارف در مورد معرفى امام زمان، عجل‏الله‏تعالى‏فرجه، نیز مقالاتى را ارایه داده‏اند. بررسى این مقالات نشان مى‏دهد که نویسندگان آنها اطلاع چندانى از موضوع مهدویت در اسلام نداشته‏اند و در بسیارى از موارد، اطلاعات غلط و تحریف شده درباره ولى عصر، عجل‏الله‏تعالى‏فرجه، به استفاده کنندگان از این دایره المعارف ارائه داده‏اند. آنگونه که هر چند انسان خوشبین باشد، نمى‏تواند برخى از نادرستیها را در این مقاله نادیده انگارد. و جاى این پرسش باقى مى‏ماند که چرا نویسندگان دایره المعارف، در این زمینه به منابع و مآخذ معتبر و مستند شیعه و سنى مراجعه نکرده‏اند. در حالى که عالمان و پژوهندگان شیعه از صدر اسلام تا به امروز کتابهاى ارزشمندى در موضوع مهدویت تدوین نموده‏اند، و مقاله نویسان بریتانیکا مى‏توانستند براحتى با حوزه‏هاى علمى تشیع و مراکز تحقیقاتى در ایران و یا سایر نقاط جهان تماس برقرار نمایند و از آثار اصیل و منابع معتبر تشیع و تسنن بهره ببرند، و اطلاعات کاملى نسبت‏به امر مهدویت‏به دست آورند.

این مورد و دیگر موارد، از این دست، نشانگر آن است که نه تنها بسیارى از مستشرقان و اسلام شناسان غربى، بلکه مراکز مهم تحقیقى غرب نیز، در بررسى عقاید آئین تشیع و مکتب اهل‏بیت، علیهم‏السلام، در پى آن نبوده‏اند که آنچه را مى‏نویسند، مستند به مراجع دست اول و مآخذ معتبر شیعه و سنى باشد. از این رو یک دانش پژوه و محقق مسلمان، براى دریافت معارف دینى و حتى تاریخى خود، نمى‏تواند به آثار تحقیقى و تجزیه و تحلیل غربیان، به چشم وثاقت و اطمینان بنگرد و به آنها مراجعه نماید، تا چه رسد به این‏که آنها را مبناى نگرش و دین باورى و تحقیق خود قرار دهد. در این نوشتار، ابتدا ترجمه دو مقاله تحت عناوین «آخر الزمان در مذاهب اسلام و زرتشت‏» و «مهدى‏»، از دایره المعارف بریتانیکا آورده شده و سپس به نقد و بررسى آنها خواهیم پرداخت. ذکر این نکته ضرورى است که پاسخ تمامى شبهات و اتهامات وارده در دو مقاله مذکور و دیگر موارد، در سخنان معصومین، علیهم‏السلام، و آثار بزرگان و علماى تشیع، رضوان‏الله‏تعالى‏علیهم، و حتى برخى از علماى اهل سنت‏با بهترین شکل، موجود بوده و با مراجعه به آنها جاى هیچگونه تردید و ابهامى باقى نمى‏ماند. بنابراین در این مقاله صرفا به جمع آورى و نقل پاره‏اى از این پاسخها اقدام شده‏است. امید آنکه این تلاش ناچیز، در کنار خدمات ارزشمند مرزداران عالم تشیع مورد لطف و رحمت‏حضرت بقیه‏الله‏الاعظم، ارواحنافداه، قرار گیرد.

ترجمه مقاله‏ها:
دکترین‏هاى مذاهب و اصول مذهبى
آخرالزمان در مذاهب غرب
اسلام و زرتشت

اسلام دینى نیست که در آن ظهور منجى انتظار برود، و جایى براى مسیح نجاتبخش در آن وجود ندارد. با این همه به طور تدریجى و شاید تحت تاثیر مسیحیت عقیده به یک اعاده کننده آخر الزمانى ایمان از نسل پیامبر و یا به عنوان عیساى رجعت کننده در آن مطرح گردیده که معمولا از او به نام مهدى یاد مى‏شود، که به معناى کسى است که به طور الهى هدایت‏شده است. بعد از ظهور عیسى، روز قیامت‏شروع مى‏شود. خوبها وارد بهشت و شریران به داخل جهنم خواهند افتاد. بهشت و جهنم داراى مراحل مختلفى براى مجازات خوبى و بدى مى‏باشد. دوره قبل از پایان جهان به صورت بدبینانه‏اى مورد نگرش قرار گرفته‏است. خداوند، خودش جهان بدون خدا را ترک و رها خواهد کرد. کعبه (زیارتگاه بزرگ و مقدس جهان اسلام) ناپدید خواهد شد. نسخه‏هاى قرآن تبدیل به اوراق خالى مى‏شود و کلمات آن از خاطره‏ها محو مى‏گردد. پس آن گاه پایان فرا مى‏رسد.

در اسلام اهل سنت تمام این موضوع بیشتر به صورت افسانه‏آمیز بیان شده‏است تا به صورت یک اصل مسلم مذهبى. البته تمام مسلمانان متعصب (۱) به آمدن یک اعاده کننده نهایى ایمان، اعتقاد دارند. در زمانهاى بروز بحران و اضطرابات سیاسى یا مذهبى، توقع براى ظهور مهدى افزایش یافته و موجب قیام تعداد زیادى از کسانى که خود را مهدى مى‏خوانند، شده‏است. بهترین نمونه آن «محمد احمد» مهدى سودانى است که در سال ۱۸۸۱ م. شورشى را بر علیه دولت مصر بر پا کرد و بعد از چندین پیروزى پى در پى، دولت مهدى را به وجود آورد و تا سال ۱۸۹۸ م. که توسط فرمانده ارتش انگلیس به نام «کیچینیر» (KITCHENER)، در سودان شکست‏خورد، دوام آورد.

در آیین مسلمانان شیعه (که به واگذارى رهبریت روحانى در خانواده على، علیه‏السلام، پسر عمو و داماد محمد، ، صلى‏الله‏علیه‏وآله، اعتقاد دارند) نظریه مهدى، بخش اساسى اعتقادات آنها را تشکیل مى‏دهد. در میان شیعیان اثنى عشرى که اصلى‏ترین گروه شیعیان‏اند، اعتقاد بر این است که مهدى منتظر، امام یا رهبر مذهبى دوازدهم است که مخفى شده و از مکان پنهان خود مجددا ظاهر خواهد شد. عقیده به مهدى در ایجاد مذاهب جدید و یا فرقه‏هاى شیعه نیز نقش داشته‏است. به عنوان مثال، مى‏توان از اعتقاد دروزى‏ها نام برد که معتقدند «الحکیم‏» خلیفه مصرى سلسله فاطمیون (که در سالهاى‏996 1021 م. سلطنت کرد) و تصور مى‏شود آخرین نماینده الهى پیامبر باشد، در آخرالزمان (هزار سال بعد از ظهورش در اواخر قرن نهم) باز خواهد گشت تا حکومت‏خود را بر تمام جهان بر پا کند. دیگر چهره‏هاى منجیان اسلامى عبارتند از: میرزا غلام احمد، بنیان گذار فرقه احمدیه [ قادیانى] که در اواخر قرن نوزدهم خود را به عنوان مسیح و مهدى معرفى کرد. و همین طور میرزا على محمد شیرازى در ایران که بنیانگذار مذهبى بود که بعدا به نام هائیت‏شناخته شد. او در سال ۱۸۴۴ م. اعلام کرد که باب (دروازه) مى‏باشد. این اعلام مصادف با هزارمین سالگرد غیبت امام دوازدهم بود.

آئین زرتشتى، مذهبى است‏با یک افق کاملا آخرالزمانى;زیرا تاریخ جهان در این مذهب میدان جنگى است که در آن نیروهاى روشنایى و خوبى، با نیروى ظلمت و بدى مبارزه مى‏کنند. اگر چه عقیده به یک فرد مشخص نجاتبخش جنبه اساسى در نظام زرتشتى ندارد با این وجود چنین فردى حتما قیام خواهد کرد.

گفته شده است دولت زرتشت، پیامبر ایرانى (قرن ششم قبل از میلاد) در پایان تاریخ چهار مرحله‏اى جهان که هر دوره آن ۳۰۰۰ سال به طول مى‏کشد گشوده خواهد شد و به فاصله هر ۱۰۰۰ سال، سه نجاتبخش دیگر که از پسران زرتشت محسوب مى‏شوند و بعد از مرگ وى به دنیا خواهند آمد، در پى وى ظاهر خواهند شد، آخرین آنها سوشیانز ( SOSHYANS) و یا سائوشیانت (SAOSHYANT) نام دارد که در پایان جهان ظاهر خواهد شد و خداوند وظیفه بر پایى آخرین حکومت جهان و رستاخیز مردگان را بر عهده وى خواهد گذاشت.

مهدى
واژه عربى: به معنى شخصى که به طور الهى هدایت‏شده‏است. و در آخرالزمان‏شناسى اسلامى عبارت است از منجى که انتظار ظهورش مى‏رود و زمین را از عدالت و برابرى پر خواهد کرد. دین راستین را اعاده خواهد نمود و در طى یک دوره کوتاه طلایى که هفت، هشت و یا نه سال تا قبل از پایان جهان طول خواهد کشید، راهنمایى مردم را بر عهده خواهد گرفت. قرآن (کتاب مقدس اسلامى) اشاره‏اى به او ندارد و به هیچ حدیث (گفته منسوب به محمد پیامبر، صلى‏الله‏علیه‏وآله) قابل اعتمادى نیز در مورد مهدى نمى‏توان استناد کرد. بسیارى از علماى متعصب سنى اعتقاد به مهدویت را زیر سؤال مى‏برند. اما این اعتقاد، بخش ضرورى اصول عقاید شیعیان مى‏باشد.

به نظر مى‏رسد عقیده به مهدى در دوره‏هاى اغتشاش و عدم امنیت مذهبى بر تحولات سیاسى اوایل اسلام (قرنهاى هفتم و هشتم میلادى) رواج یافته باشد. {mospagebreak}

شاید مختار بن‏ابو عبیده ثقفى، رهبر شورش مسلمانان غیر عرب در عراق، در سال‏686 م. اولین کسى باشد که از این نظریه براى نگهداشتن یاران خود در کنار یکى از پسران على، علیه‏السلام، (داماد پیامبر، صلى‏الله‏علیه‏وآله) به نام محمد بن حنفیه، استفاده کرد. حتى بعد از مرگ محمد بن حنفیه نیز این اعتقاد ادامه یافت. ابوعبید [مختار] فکر مى‏کرد که مهدى یا همان محمد حنفیه زنده مانده است و در معبد خود در حالت پنهانى (غیبت) زندگى مى‏کند. و مجددا ظاهر خواهد شد تا دشمنان خود را نابود کند، در سال ۷۵۰ م. انقلابیان عباسى از پیشگوییهائى که در آن هنگام درباره آخرالزمان رایج‏بود، استفاده کردند. این پیشگوییها مى‏گفت که مهدى از خراسان که در مشرق قرار دارد، قیام خواهد کرد و پرچمهاى سیاهى را حمل مى‏کند.

اعتقاد به مهدى در هر زمان که بحرانى رخ مى‏دهد، مورد تاکید قرار مى‏گیرد، بنابراین بعد از جنگ «لاس ناواس دو تولوسا» .DE) TOLOSA) (LAS NAVAS در سال ۱۲۱۲ م. که بیشتر خاک اسپانیا از دست اسلام خارج شد. مسلمانان اسپانیایى حدیثى را بین خود، رد و بدل مى‏کردند که منسوب به پیامبر، صلى‏الله‏علیه‏وآله، بوده و پیشگویى مى‏کرد که اسپانیا مجددا توسط مهدى فتح خواهد شد. در هنگام تصرف مصر توسط ناپلئون نیز شخصى ادعا کرد که مهدى است و در دوره کوتاهى در مصر سفلى ظاهر شد. از آنجایى که مهدى اعاده کننده قدرت سیاسى و خلوص دینى اسلام است، در جامعه اسلامى این عنوان مورد ادعاى انقلابیون قرار کرفته است. بویژه شمال آفریقا شاهد تعدادى از این مدعیان، به نام مهدى بوده است. مهمترین آنها«عبیدالله‏» مؤسس سلسله فاطمیون (در سال‏909 م.) است. «محمدبن تومرت‏» بنیانگذار نهضت المهاد در «موروکو» در قرن دوازدهم میلادى و «محمد احمد مهدى سودانى‏» که در سال ۱۸۸۱ م. بر علیه دولت مصر، شورش کرد نیز از این جمله‏اند.

پاسخ به اشتباهات و انحرافات:
اینک به نحو اجمال و اختصار به پاسخ اشکالات فوق مى‏پردازیم.

نویسندگان مقالات مزبور معتقدند: «اسلام دینى نیست که در آن ظهور منجى انتظار برود و جایى براى مسیح نجاتبخش در آن وجود ندارد».

براى پاسخ مى‏گوییم:

اسلام دینى است که اساس تعلیمات خود را برتذکرات فطرى پایه گذارى کرده، و از فطرت انسانها به عنوان گنجینه عظیمى از ودیعه‏هاى الهى بهره برده و آن را پشتوانه اصول معارفى و تربیتى خود قرار داده است. یکى از اصول غیر قابل انکار فطرى که همواره در طول تاریخ بشرى توسط ادیان و مذاهب تکرار شده، موضوع فرارسیدن روز موعودى است که عموم رسالتهاى آسمانى با همه ابعادشان اجرا شوند و پس از رنجهاى طولانى و نگرانیهاى جا نفرسا، انسانیت مسیرى مطمئن و قرارگاهى مجهز براى تلاشهاى آرمانى خود بیاید. شهید «صدر» (2) در این زمینه مى‏گوید:

انتظار آینده‏اى اینچنین، تنها در درون کسانى که با پذیرش ادیان، جهان غیب را پذیرفته‏اند راه نیافته، بلکه به دیگران نیز سرایت کرده است. تا آنجایى که مى‏توان انعکاس چنین باورى را در مکتبهایى که جهت‏گیرى اعتقادى شان، با سر سختى، وجود غیب و موجودات غیبى را نفى مى‏کند، مشاهده کرد.

براى مثال، در ماتریالیسم دیالکتیک که تاریخ را بر اساس تضادها تفسیر مى‏کند نیز روزى مطرح است که تمامى تضادها از میان مى‏رود و سازش و آشتى حکمفرما مى‏گردد.

بدین سان مى‏بینیم که تجربه درونى که بشریت در طول تاریخ در مورد این احساس داشته، درمیان دیگر تجربه‏هاى روحى، از گستردگى و عمومیت‏بیشترى برخوردار گردیده است.

دین اسلام نیز در عین حال که به این احساس روحى همگانى، استوارى مى‏بخشد; با تاکید بر این عقیده که زمین همانگونه که از ظلم و بیداد پر شود; از عدالت و دادگرى آکنده خواهد گشت، به این احساس، ارزش عینى بخشیده و جهت فکرى باورمندان به این اعتقاد را، به سوى ایمانى به آینده روشن، متوجه مى‏سازد. نگاهى به ادبیات مذهبى در ادیان الهى و حتى آیینهاى بشرى نشان دهنده اعتقاد دیرینه انسانها به روز موعود است که در آن عدالت‏به دست مصلحى جهانى، در سرتاسر آفاق گسترده مى‏شود. تکرار اصل ظهور یک منجى و نیاز به آن، دلیلى بر فطرى بودن این احساس است.

اعتقاد به ظهور یک منجى موعود نه فقط در دین مسیحیت‏بلکه در دیگر ادیان الهى و یا حتى آئین‏هاى بشرى مورد بحث و تاکید قرار گرفته است. به عبارت دیگر این امر یک اعتقاد فطرى است که در طول تاریخ بشرى توسط سفیران الهى پیوسته تذکر داده شده است. (۳) اما ویژگى اسلام به عنوان آخرین دین الهى در این است که جزئیات این امر را نیز مورد بحث قرار مى‏دهد و ریشه‏هاى فطرى بودن عقیده به مهدویت را نیز بیان مى‏کند.

محمد بن یعقوب کلینى (م ۳۲۸ ق.) در کافى به اسناد خودش از حمران بن اعین، از ابوحمزه از امام باقر، علیه‏السلام، نقل مى‏کند که فرمود:

اخذ الله المیثاق على النبیین و قال الست‏بربکم؟ قالوا بلى و ان هذا محمدا رسولى و ان علیا امیرالمؤمنین و الاوصیاء من بعده، علیهم‏السلام، و لاه امرى و خزان علمى و ان المهدى، علیه‏السلام، انتصر به لدینى و اظهر به دولتى و انتقم به من اعدائى و اعبد به طوعا و کرها قالوا اقررنا ربنا و شهدنا. (۴)

خداوند از پیامبران میثاق و پیمان گرفت و فرمود: آیا من پروردگار (مالک) شما نیستم؟ گفتند آرى، سپس فرمود و اینکه این محمد، صلى‏الله‏علیه‏وآله، رسول من است و على، علیه‏السلام، امیرالمؤمنین و جانشینان بعد از او، علیهم‏السلام، ولى امر من (و اولى به تصرف) و خزانه داران علم من هستند و همانا بوسیله مهدى، علیه‏السلام، دین خود را یارى مى‏کنم و دولت‏خود را توسط او نمایان مى‏سازم، و با او از دشمنانم انتقام مى‏گیرم و بوسیله او با گردن نهادن یا اکراه، پرستیده مى‏شوم. گفتند اى پروردگار ما، اقرار کردیم و گواه هستیم.

این روایت نشان مى‏دهد در عوالم قبل از این عالم هنگامى که خداوند میثاق توحید را از پیامبران اخذ مى‏کرد، میثاق ولایت چهارده معصوم را نیز از آنها اخذ کرد. این اخذ میثاق در روایتهاى متعددى در مورد تمام انسانها وارد شده است. (۵)

نویسنده مقالات بریتانیکا در مورد مهدى، علیه‏السلام، ادعا کرده است که عقیده به مهدى در دوره‏هاى اغتشاش و عدم امنیت مذهبى و تحولات سیاسى اوایل اسلام (قرن‏هاى هفتم هشتم میلادى) رواج یافته است.

با توجه به آنچه در مورد فطرى بودن اعتقاد به ظهور منجى گفته شد، رواج اعتقاد به مهدى، در دوره‏هاى اغتشاش و عدم امنیت مذهبى و سیاسى، نه تنها تردیدى در اصل مهدویت ایجاد نمى‏کند بلکه تاکید دیگرى بر فطرى بودن آن است. زیرا امور فطرى هنگامى ظهور و بروز پیدا مى‏کنند که انسان با مشکلات و مصائب شدیدى روبرو مى‏گردد. در آن هنگام که کشتى آسیب دیده در دل دریاى طوفانى دچار امواج مى‏شود مسافران کشتى هر لحظه خود را در ورطه غرق شدن مى‏بینند، براساس فطرت، ناخودآگاه متوسل به یک نجات‏دهنده مى‏شوند که مى‏تواند آنها را نجات دهد و شروع به دعا براى نجات خود مى‏نمایند. در صحنه اجتماعى نیز هر گاه امنیت و عدالت در جامعه دستخوش آسیب گردد همان یادآورى فطرى باعث مى‏شود افراد جامعه به وجود منجى که مى‏تواند امنیت و عدالت را برقرار کند، متوسل گردند. و انتظار ظهور چنین شخصى را در دل بپرورانند.

البته در چنین مواقعى همواره افرادى وجود دارند که بنابر دلایل مختلف مانند حس جاه‏طلبى، دخالت‏بیگانگان و یا حتى انگیزه اصلاح اجتماعى، خود را به نام همان منجى موعود مى‏نامند، و مقام وى را مدعى مى‏شوند. در حقیقت هنگامى کالاى تقلبى رواج پیدا مى‏کند که نوع اصیل آن نیز وجود داشته باشد. و اگر طلایى وجود نداشت کسى نیز به عرضه طلاى تقلبى اقدام نمى‏کرد. بدیهى است که از نظر شیعیان تمامى ادعا کنندگان ذکر شده در مقالات بریتانیکا غیر واقعى و دروغین مى‏باشند. زیرا همگى آنها علاوه بر نداشتن علایم امامت، نتوانستند به صورت جهانى به گسترش عدالت اقدام نمایند.
{mospagebreak}
نویسنده مقاله بریتانیکا مدعى است که قرآن، کتاب مقدس اسلامى اشاره‏اى به او یعنى مهدى، علیه‏السلام، ندارد و به هیچ حدیث قابل اعتمادى، یعنى گفته منسوب به محمد، صلى‏الله‏علیه‏وآله، نیز در مورد مهدى نمى‏توان اشاره کرد!!

مراجعه به برخى آیات قرآن بطلان این ادعا را نشان مى‏دهد، که از جمله مى‏توان به آیات ذیل توجه نمود:

هو الذى ارسل رسوله بالهدى و دین الحق لیظهره على‏الدین کله و لو کره المشرکون. (۶)

او همان خدایى است که رسولش را با هدایت و دین حق فرستاد تا آن را بر تمام ادیان غلبه و چیرگى دهد، هر چند که مشرکان ناخوش داشته باشند.

هو الذى ارسل رسوله بالهدى و دین الحق لیظهره على‏الدین کله و کفى بالله شهیدا. (۷)

او همان خدایى است که رسول خود را با هدایت و دین حق فرستاد تا اینکه آن را بر تمام ادیان چیرگى و غلبه دهد و خداوند براى شهادت کافى است.

یریدون لیطفئوا نور الله بافواهم و الله متم نوره و لو کره الکافرون. (۸)

مى‏خواهند تا نور خدا را با دهانهایشان فرو نشانند، در حالیکه خداوند تمام کننده نور خود خواهد بود هر چند که کافران ناخوش داشته باشند.

به صراحت این آیات دین اسلام به رغم خواسته کافران و مشرکان باید بر تمام ادیان جهان چیره شود و این هدف و اراده خداى متعال است. باید از مدعیان پرسید آیا تاکنون چنین اتفاقى در جهان افتاده است؟ و اسلام بر همه ادیان غالب و چیره گشته یا هنوز باید براى تحقق این فرموده خداى متعال در انتظار بود و چشم به راه آنکس که رسول خدا، صلى‏الله‏علیه‏وآله، به وى بشارت داده، که این کار به دست تواناى او انجام خواهد شد.

انسان در شگفت مى‏شود که چگونه حقایق نادیده انگاشته شده و افرادى که گویا از همان مصادیق بارز مخالفان در آیات فوق هستند به کتمان یکى از بر جسته‏ترین و بارزترین عقاید اسلامى که توسط رسول خدا بیان شد، پرداخته‏اند. روایات منقول از رسول خدا، صلى‏الله‏علیه‏وآله، در امر قیام «مهدى، علیه‏السلام‏» از منابع سنى و شیعى، افزون بر صدها حدیث است که در صدها کتاب و اثر، آمده است.

قیام حجت‏حق در آخرالزمان تا آن‏جا قطعى است که اهل سنت از رسول خدا، صلى‏الله‏علیه‏وآله، نقل کرده‏اند که فرمود:

من انکر خروج المهدى فقد کفر بما انزل على محمد، صلى‏الله‏علیه‏وآله. (۹)

هر کس قیام مهدى را انکار کند همانا بر آن‏چه بر محمد، صلى‏الله‏علیه‏وآله، نازل شده، کفر ورزیده است.

روایات انبوهى که بسیارى از آنها فوق حد تواتراند از طریق اهل سنت در قیام مهدى، علیه‏السلام، از سوى رسول خدا، صلى‏الله‏علیه‏وآله، نقل شده که از آن جمله است:

لو لم یبق من الدنیا الا یوم واحد لطول الله عز و جل ذلک الیوم حتى یبعث فیه رجلا من ولدى اسمه اسمى. (۱۰)

اگر از عمر جهان جز یک روز باقى نمانده باشد خداوند بزرگ آن روز را طولانى خواهد کرد تا اینکه برانگیزد در آن روز مردى را از فرزندانم که نام او نام من است.

المهدى حق و هو من ولد فاطمه. (۱۱)

مهدى حق است و او از فرزندان فاطمه، علیه‏السلام، است.

در مجلدات اول و دوم از دوره پنج جلدى «معجم احادیث الامام المهدى‏» بیش از پانصد و چهل حدیث‏به نقل از رسول خدا، صلى‏الله‏علیه‏وآله، آمده است که بیشتر آنها از طریق اهل سنت روایت‏شده است. منابع و مآخذ دو مجلد ۴۰۸ کتاب و رساله مى‏باشد که حدود بیست اثر از آنها از شیعه و همگى مآخذ دیگر از اهل سنت است. در این آثار انبوه ویژگیهاى فروانى از «مهدى، علیه‏السلام‏» و قیام و نهضت جهانى او ترسیم شده است.

نکته مهمتر آنکه امر قیام مهدى در آخرالزمان تا آن پایه قطعى بوده که اهل سنت آثار مستقل در موضوع «مهدى‏». قیام او نگاشته‏اند. از جمله در خلال «کتابنامه امام مهدى‏» نوشته على اکبر مهدى‏پور که بیش از دو هزار اثر تالیف شده در باب مهدویت را معرفى نموده، هفتاد نوشته مستقل از اهل سنت نیز شناسانده شده است. هم چنین مؤلف این اثر، در مقدمه خود مى‏نویسد:

هم اکنون بیش از یکصد جلد کتاب مستقل، از علماى اهل سنت در دست داریم که پیرامون آن موعود جهانى، نگارش یافته است. (۱۲)

در «کتاب خورشید مغرب‏»، تالیف محمد رضا حکیمى نیز بیش از چهل اثر از این دست گزارش شده که از آن جمله‏اند:

– البرهان فى علامات مهدى آخرالزمان، على بن‏حسام‏الدین معروف به متقى هندى (۹۷۵ ق.).

– البیان فى اخبار صاحب الزمان، محمد بن یوسف گنجى شافعى (۶۵۸ ق.).

– العرف الوردى فى اخبار المهدى، جلال‏الدین سیوطى (۹۱۱ ق.).

– صفه‏المهدى، ابونعیم اصفهانى (۴۳۰ ق.).

– عقدالدرر فى اخبار المنتظر، یوسف بن یحیى بن شافعى (قرن هفتم). (۱۳)

– احقاق الحق و ازهاق الباطل، مجلد سیزدهم، مجموعه‏اى از روایات اهل سنت و از منابع ایشان است در اینکه ائمه، علیهم‏السلام، دوازده نفرند. و ویژگیهاى دوازدهمین امام، علیه‏السلام.

– « احقاق الحق‏» مجلد چهاردهم، نیز مجموعه‏اى است از روایات از طریق اهل سنت در تفسیر آیات قرآن کریم که مربوط به اهل البیت، علیهم‏السلام، و از جمله مهدى، علیه‏السلام، مى‏باشد.

پى‏نوشتها:

۱. ORTHODOX

۲. امام مهدى حماسه‏اى از نور، ص‏14-13.

۳. ر.ک: امام مهدى حماسه‏اى از نور، ص‏14-13.

۴. تفسیرالبرهان، ج‏2، ص‏47، ذیل آیه ۱۷۲، سوره اعراف.

۵. براى مصادر فراوان دیگر، رک: مدرک یاد شده ص‏46 51، بحار الانوار، ج‏25، ص‏1 تا۳۶.

۶. سوره توبه (۹)، آیه‏33.

۷. سوره فتح (۴۸)، آیه ۲۸.

۸. سوره صف (۶۱)، آیه ۸.

۹. احقاق الحق، ج‏13، ص‏213، به نقل از ابن‏حجر عسقلانى در لسان المیزان، ج‏5، ص‏130، چاپ حیدرآباد.

۱۰. معجم احادیث الامام المهدى، ج‏1، ص‏142-143، به نقل از یازده اثر از اهل سنت.

۱۱. معجم احادیث الامام المهدى ج‏1، ص‏136-141، به نقل از ۵۰ کتاب از اهل سنت که برخى از آنها، صحاح و مسندهاى ایشان است.

۱۲. ج‏1، ص‏9، ج‏2، صص،۸۲۸ -۸۲۹.

۱۳. براى خصوصیات چاپى آثار همانند دیگر ر.ک: معجم احادیث الامام المهدى ج‏2، ص‏46-49.
 

مجله موعود شماره ۱۹

همچنین ببینید

فیلسوف آلمانی کمونیستی که شیعه شد

پيتر شوت (Peter Schütt) شاعر و گزارش‌گر متولد ۱۹۳۹ آلمان، سال ۱۹۶۷ با درجه‌ي دکتراي فلسفه از دانشگاه فارغ‌التحصيل شد. وي از بنيان‌گذاران حزب ...

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.