هزاره‏ گرایی در فلسفه تاریخ مسیحیت

هزاره‏ گرایی (Millennialism) میراث قدیم ادیان است كه با آغاز هزاره جدید در جوامع مسیحی رواج یافت. این آرمان در یهودیت بسیار اوج گرفت و در مسیحیت به ویژه در حدود سال ۱۰۰۰ میلادی به نهایت اوج خود رسید.

THE END OF NEAR - هزاره‏ گرایی در فلسفه تاریخ مسیحیت

در سال ۱۹۹۹ با نزدیك شدن پایان هزاره دوم میلادی و آغاز هزاره سوم هزاره‏ گرایی در جهان مسیحیت رونقی دوباره یافت و شور و التهاب این آرمان درآن جوامع بدان پایه رسید كه پژوهشگران علوم اجتماعی و رسانه‏ های جمعی، گاهی از آن به عنوان سندرم ۲۰۰۰ و جنون هزاره ‏ای یاد كردند. این آرمان خاص مسیحیت نیست و نشانه‏ هایی از آن در اسلام و ادیان دیگر وجود دارد.

در دائرةالمعارف بین ‏المللی علوم اجتماعی در مدخل Millennialism می‏ خوانیم:
واژه لاتینی Millennialism و معادل یونانی آن chilias در لغت به معنای یك دوره هزار ساله است. سنت هزاره بر ادبیات مكاشف ه‏ای یهود و كتاب مكاشفه یوحنا استوار است. براساس آن سنت، مسیح پس از اینكه بار دیگر به شكل یك جنگاور آشكار شود، بر ابلیس پیروز خواهد گردید و او را در بند خواهد كرد.

آنگاه ملكوت خدا را پدید خواهد آورد و شخصاً به مدت ۱۰۰۰ سال حكم خواهد راند. قدیسانی كه در ایمان ثابت مانده و جان بر سر آن نهاده ‏اند، از خاك برمی‏ خیزند و در پادشاهی او به هانت می‏ پردازند. در پایان این دوره، شیطان تا چندی آزاد خواهد ماند و سرانجام كشته خواهد شد. آنگاه رستاخیز همه مردگان، واپسین داوری و آخرین رستگاری فرا خواهد رسید.

دیدگاه ابن خلدون در باب آینده‏ بینی

هزاره‏ گرایی تا اندازه‏ ای به پیشگویی‌های مربوط به آینده جهان ارتباط دارد و در جست‏وجوی پاسخی برای سرنوشت انسان و جهان است.

ابن‏ خلدون معتقد است كه شوق به آگاهی از سرنوشت، در سرشت آدمی وجود دارد. این اشتیاق بازار پیشگویان، فالگیران و طالع‏ بینان را بسیار رونق داده است و افراد كوته‏ اندیش برای آگاه شدن از حوادث آینده نزد این اشخاص می‏روند.

هزاره‏ گرایی و آرمانگرایی

انسان در درون خود دو احساس دارد: احساس گناه و احساس انحطاط ارزش‌ها در جامعه. مردم بر این باورند كه اجتماع عصر خودشان از اجتماعات قبلی عقب‏تر است و فضایل اخلاقی نیاكان رو به نابودی می‏رود.

در واكنش به این احساس گفته می‏شود: انسان‌ها در گذشته خوب بوده‏ اند، همچنین آینده‏ای در پیش است كه در آن فضایل احیا می‏شود و همه جا را می‏ گیرد.

هنگام بررسی اسطوره‏ های اقوام مختلف، مشاهده می‏كنیم كه در آنها فضایل مردم باستان مطرح است و قهرمانان اساطیر از نظر روحی نیز قهرمان‏اند. دینداران نیز معتقدند كه مردم درستكارتر بوده‏ اند.

از حضرت رسول اكرم(ص) نقل شده كه فرموده‏ اند:
بهترین قرن‌ها، قرن من است و پس از آن، قرن بعد و همینطور قرون بعدی.
خواه این سخن واقعاً از آن حضرت باشد یا نه، چنین احساسی همیشه وجود داشته است. از دیدگاه اسلام، آینده مطلوب بشر با ظهور موعود فرا خواهد رسید.

هزاره‏ گرایی و مسیحای بنی‏ اسرائیل

در گذشته‏ های بسیار دور قومی یكتاپرست به نام بنی اسرائیل وجود داشت كه پیامبرانی از آن قوم برخاسته بودند. خداوند این قوم را برگزیده و از نعمت‌ها برخوردار كرده بود.

در آن زمان پیامبران در مراسمی، مقداری روغن بر سر پادشاهان می‏ ریختند و با دست خود آن را مسح می‏كردند. بر اثر این كار، آن پادشاه ماشیح ( مسیح) خوانده می‏‌شد و اطاعت وی بر همه واجب می‏گردید.

همانطور كه گفتیم، این واژه در اصل، لقب پادشاهان قدیم بنی‏ اسرائیل بود، ولی در زمان‌های بعد، به پادشاه آرمانی یهود اطلاق شد.

حدود شش قرن پیش از میلاد؛ یعنی ۲۶۰۰ سال قبل، پادشاه ستمكاری به نام بختنصر از بابل، پایتخت عراق آن روز، به فلسطین یورش برد و دولت بنی‏ اسرائیل را منقرض كرد. وی جمعی از بنی‏ اسرائیل را كشت و جمع كثیری را به شهر بابل عراق كوچ داد. بر اثر این حادثه كه مهم‌ترین نقطه عطف تاریخ بنی‏ اسرائیل است این امید پدید آمد كه خدا یك رهبر رهایی‏‌ بخش از خاندان داوود می‏ فرستد تا ماشیح بنی‌‏اسرائیل باشد و روزگار خوش قدیم را برگرداند.

یهودیان آرمان مسیحا را توسعه داده، مسائلی دیگر بر آن افزودند. آنان چیزهایی را برای دوران مسیحا تخیل كردند كه حتّی در عصر درخشان داوود و سلیمان وجود نداشت. مثلاً معتقد شدند كه در عصر مسیحا، ابر و باد و مه و خورشید و فلک به نفع بنی‏ اسرائیل رفتارهای تازه‏ای خواهند داشت و زمین نان‌های پخته و لباس‌های دوخته تولید خواهد كرد.

این آرمان‌ها در كتاب‌های فراوانی ثبت شد و با این كار، ادبیات مكاشفه پدید آمد كه كتاب دانیال در عهد عتیق، نمونه‏ ای از آن است.

به نظر گروهی از دانشمندان، خاستگاه این عقیده دین زرتشت است. زرتشتیان معتقدند دور جهان دوازده هزار سال است كه به چند مقطع تقسیم می‏شود و موعود آن دین كه سوشیانت خوانده می‏شود در واپسین هزاره، برخواهد خاست.

از دیدگاه پژوهشگران عقیده زرتشتیان در این باب به یهودیت سرایت كرد و اعتقاد به قیام ماشیح را پدید آورد.

هزاره‏ گرایی و مدعیان مسیحایی یهود

شور و التهاب انتظار موعود آخرالزّمان، در تاریخ پر فراز و نشیب یهودیت و مسیحیت موج می‌‏زند. یهودیان در سراسر تاریخ سیاه خود هرگونه خواری و شكنجه را به این امید بر خود هموار می‏‌كردند كه روزی ماشیح بیاید و آنان را از گرداب ذلت، درد و رنج رهانده، بر جهان سروری دهد؛ به گونه‌‏ای كه همه مردم جهان در برابر یهودیان خضوع كنند.

از روزگاران باستان تا عصر حاضر، صدها تن برخاستند و نغمه مسیحایی ساز كردند، چند صباحی ساده‏‌دلان بنی‌‏اسرائیل را مجذوب خود نمودند و بلاهای جانكاهی بر بلاهای آن قوم افزودند.

چند قرن پس از میلاد، یك دلباخته پرشور به نام موسی در جزیره كرت برپا خاسته، خود را مسیحا خواند و تمام جوامع یهودی جزیره را كه در آن زمان مركز یهودی مهمی بود، مجذوب خود ساخت. وی گفت می‏خواهم یك روز شما را از دریای مدیترانه عبور داده، به فلسطین ببرم و در آنجا دولت مسیحایی تشكیل دهم.

یهودیان كسب و كار خود را رها كردند و جریان عادی زندگی به امید پر التهابی مبدل شد مبنی بر این‏كه موسای جدید، با خشك كردن دریا از طریق معجزه، آنان را به سرزمین موعود رهبری خواهد كرد. ایشان در مورد رسالت و قدرت او چنان یقین داشتند كه همه اموال خود را به او تقدیم كردند و مرد و زن و بچه، همگی به دنبال او به جانب دریا به راه افتادند. وی بر صخره‌‏ای كه بر دریا مشرف بود، ایستاد و به مریدان خود فرمان داد كه خویش را به دریا افكنند و مطمئن باشند كه دریا برای آنان شكافته خواهد شد؛ جمعی غرق شدند و شماری را دریانوردانی نجات دادند.

مدعیان مسیحایی در قرن‌های متوالی مشكلات بزرگی برای یهودیان ایجاد كردند و گاهی فرقه‌‏هایی پدید آوردند كه تا زمان ما باقی است؛ مانند فرقه دونمه در تركیه كه از شبتای صبی، نام‌دارترین مسیحای دروغین (متوفای ۱۶۷۶م.) به یادگار مانده است.

هزاره‏ گرایی و انتظار و صهیونیسم

در عصر ما نیز كه یهودیان صهیونیست، خود بر پای خاسته و با اشغال فلسطین در صدد برآمده ‏اند حقارت همیشگی قوم یهود را برافكنند، چیزی از تب و تاب انتظار موعود كاسته نشده است و یهودیان در انتظار مسیحا لحظه‏ شماری می‏ كنند.

حدود صد سال پیش متفكّران یهود گفتند: قوم ما این همه سال در انتظار مسیحا خواری‌ ها را بر خود هموار كرد؛ ولی از وی خبری نیامد. دیگر انتظارمان به سر آمد و كاسه صبرمان لبریز شد. جا دارد كه خود برای پایان دادن به وضع موجود برخیزیم.

آنان مكتب صهیونیسم را تأسیس كردند و گفتند باید خودمان فلسطین را بگیریم. عموم یهودیان می ‏گفتند این كار درست نیست، زیرا طبق باورهای دینی، تنها مسیحا، می ‏تواند به چنین كاری اقدام كند. صهیونیست‌ها گفتند ما برای قیام مسیحا پایگاهی در فلسطین درست می ‏كنیم.

قانع نمودن قومی كه قرن‌ها در خیالات واهی به سر برده بود؛ كاری مشكل بود. امّا آنان با صبر و حوصله فراوان، برای این كار تبلیغ كردند و مهاجرانی را به فلسطین بردند و پنجاه سال پیش دولت غاصب اسرائیل را در اراضی اشغالی بنیاد نهادند.
البته هنوز هم اقلیتی ناچیز از یهودیان بر اثر دلبستگی شدید به امیدهای قدیم، تشكیل دولت صهیونیستی را مخالف آرمان مسیحایی می‏ دانند و پیوسته با آن مخالفت كرده، می‏ گویند باید به سنت انتظار ادامه داد.

سرانجام، سواد اعظم یهودیت صهیونیسم را از جان و دل پذیرفتند و آن را رهگشای عصر مسیحا دانستند. از این رو، صهیونیست‌های غاصب فلسطین، علاوه بر دعاهای مسیحایی مرسوم، در پایان مراسم سالگرد بنیانگزاری رژیم غاصب پس از دمیدن در شیپور عبادت، این‏گونه دعا می‏ كنند:
اراده خداوند. خدای ما چنین باد كه به لطف او شاهد سپیده‏‌دم آزادی باشیم و ملک عظیم خداوندی نفخ صور مسیحا گوش ما را نوازش دهد.

ظهور عیسی مسیح(ع)

آرمان مسیحایی به رشد خود ادامه می‏ داد تا آنكه دو هزار سال پیش انسانی والا و بزرگوار به نام حضرت عیسی(ع) برخاست و مردم را به طهارت روح دعوت كرد. به عقیده مسیحیان، دعوت آن حضرت در سی سالگی آغاز شد و تا سه سال ادامه یافت. وی در این مدت سخنان شگفت ‏آور و تازه‏ ای گفت و در جامعه بنی اسرائیل شور و هیجانی پدید آورد.

گروه كوچكی از مردم به وی ایمان آوردند، ولی اكثریت با او مخالفت كردند و برای اعدام وی كوشیدند. قرآن مجید صریحاً می‏ فرماید كه آنان به این كار موفق نشدند، ولی به اشتباه تصور كردند كه وی را به دار زده ‏اند؛ در حالی كه خدا او را به آسمان برده بود ( سوره نساء آیه ۱۵۷). یهودیان و مسیحیان بر این باورند كه حضرت عیسی(ع) به دار آویخته شد.
شرح حال و سخنان حضرت عیسی(ع) در كتاب‌هایی به نام انجیل (یعنی مژده) گرد آمده است. شمار این نوشته‏ ها در آغاز بسیار بود، ولی مسیحیان چهار عدد از آنها را به عنوان كتاب آسمانی پذیرفته ‏اند و معتقدند كه آنها به اراده الهی تهیه شده ‏اند.

با مطالعه انجیل‌ها معلوم می ‏شود كه حضرت عیسی(ع)، یك فرد انقلابی بود كه بنا داشت حركتی در جامعه بنی ‏اسرائیل پدید آورد و گاهی خود را برای یاران نزدیك خویش، مسیحای موعود معرفی می ‏كرد و به تأكید از آنان می‏خواست كه این راز را برای كسی فاش نكنند.

انتظار در مسیحیت

حضرت عیسی(ع) از میان مردم رفت. گروهی از یاران وی گفتند: درست است كه او درگذشت و به خاك سپرده شد، ولی در روز سوم از قبر خود برخاسته و به آسمان رفته است و دوباره برای پادشاهی بر روی زمین برخواهد گشت.

همچنین گفتند: حضرت عیسی(ع) برای این كشته شد كه فدای گناهان مردم شود و مدعی شدند كه پیامبران پیشین درد و رنج و تصلیب وی را پیشگویی كرده ‏بودند.

از نظر مسیحیان، حضرت ‏عیسی(ع)، شهید نشد، بلكه قربانی گناهان مردم گردید. تا جایی كه تاریخ نشان می‏ دهد، این باور زیربنای مسیحیت بوده است و مسیحیان در تبلیغات خود این مسأله را بسیار مطرح می‏كنند.

پس از صعود حضرت عیسی(ع) مسیحیان یقین داشتند كه او به زودی می ‏آید؛ زیرا از حضرت عیسی(ع) نقل می ‏شد كه درباره خود گفته است:
پسر انسان خواهد آمد در جلال پدر خویش، به اتفاق ملائكه خود و در آن وقت هركس را موافق اعمالش جزا خواهد داد. هر آینه به شما می‏ گویم كه بعضی در اینجا حاضرند كه تا پسر انسان را نبینند كه در ملكوت خود می‏آید، ذائقه موت را نخواهد چشید.

مكاشفه یوحّنا

مسیحیان، كتاب‌های مكاشفه تازه ‏ای نوشتند، همچنین برخی از كتاب‌های مكاشفه یهودیان را دستكاری كرده، با آرمان‌های مسیحیان هماهنگ ساختند. كتاب مكاشفه یوحنّا در پایان عهد جدید برای مسیحیان بسیار اهمیت دارد.

یوحنّا كه به اعتقاد مسیحیان، حواری كم سن و سال حضرت عیسی(ع) بود، رؤیای خود را در این اثر شرح می‏ دهد و در پایان می‏ گوید:
او كه بر این امور شاهد است می‏ گوید: بلی، به زودی می‏ آیم. آمین. بیا، این خداوند، عیسی مسیح. فیض خداوند ما عیسی مسیح با همه شما باد. آمین.در این كتاب مطالب رمزی بسیاری آمده كه تقریباً برای ۲۰۰۰ سال بشر را گرفتار كرده و آخرت شناسی مسیحیت را پدیدآورده است. آخرت‏ شناسی میراثی است كه از یهودیت برای مسیحیت باقی مانده و با رجعت و قیامت در معارف اسلامی برابری می ‏كند.

انبوهی از اصطلاحات در این باب وجود دارد، مانند: بازگشت عیسی(ع) ، انتظار مسیحا، روز خداوند، مكاشفه، محنت، ظهور، حضور، جذبه، تقدیرگرایی، ماران‏اتا و…

ادامه دارد…

منبع : گتاب پیش گویی ها و آخرالزمان، انتشارات موعود

همچنین ببینید

وبینار یهود شناسی

یهودشناسی

سلسله جلسات یهود شناسی – استاد اسماعیل شفیعی سروستانی – ۵ قسمت قسمت اول  قسمت …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *