سالهاست که شرکتهای داروسازی دنیا برای کسب سود بیشتر، تلاش میکنند که با همکاری شرکتهای تبلیغاتی و بازاریابی، بسیاری از مشکلات عادی جسمی ناشی از زندگی روزمره ما را به عنوان بیماریهای دامنهدار و خطرناک و نیازمند دورههای طولانی مصرف دارو به ویژه داروهای عصبی معرفی نمایند.
سالهاست که شرکتهای داروسازی دنیا برای کسب سود بیشتر، تلاش میکنند که با همکاری شرکتهای تبلیغاتی و بازاریابی، بسیاری از مشکلات عادی جسمی ناشی از زندگی روزمره ما را به عنوان بیماریهای دامنهدار و خطرناک و نیازمند دورههای طولانی مصرف دارو به ویژه داروهای عصبی معرفی نمایند. به علاوه، حمایت از چاپ مقالات جهتدار و سفارشی در نشریات معتبر پزشکی، خرید مقالات و چاپ آن به اسم خود، پرداخت رشوه و سهام به پزشکان محقق، چاپ تبلیغات گرانقیمت در این نشریات و همچنین تلاش برای مصرف بیشتر محصولات خود از سوی مردم را باید از دیگر راهبردهای تجاری این شرکتها دانست. با وجود مصرف خودسرانه انبوه این داروها توسط شهروندان و بروز عوارض جانبی ناشی از آنها در این افراد، آیا اصولاً این شرکتها نیازی به آزمایش داروهای خود بر روی حیوانات آزمایشگاهی خواهند داشت؟
اکثر شهروندان ما، شرکتهای داروسازی و پزشکان همکار با آنان را به دلیل تجویز داروهای ضدافسردگی به همه افراد دچار نگرانی و اضطراب، ارائه داروهای معالج بیماری اخلال خلقی دوقطبی برای افراد افسرده و در نهایت، تجویز داروهای بهبود اختلالات روانی برای کودکان دچار مشکلات رفتاری دوره کودکی، سرزنش میکنند. هنوز هم موارد دیگری وجود دارد که باید در مورد آنها از جهت آسیبشناسی پیدایش و معالجه بیماریهای دیگر، به بررسی پرداخت.
هم اینک در ایالات متحده حدود ۲۰۰ شرکت خدمات اطلاعرسانی و آموزش در بخش پزشکی وجود دارد که مقالات علمی پزشکان را در اختیار شرکتهای داروسازی قرار میدهند. البته آنها در ازای این کار، مبالغی بین ۲۰۰۰۰تا ۴۰۰۰۰ دلار به پزشکان میپردازند. تنها کافی است که این پژوهشگران با امضای قرارداد، دادههای جمعآوری شده خود را در اختیار این مؤسسات قرار دهند.
مثلاً مؤسسه “سی.اج.سی” که یک گروه ۴۰ نفری از نویسندگان ویرایشگران و کتابداران را در اختیار خود جمع کرده است، تاکنون ۵۰۰ پروژه تحقیقاتی را در اختیار شرکتهایی نظیر” Pfizer”، “سانوفی – آونتیس”، “وییت”، “شرینگ پلانگ” و “آسترازنکا” قرار داده است. همچنین نرخ پذیرش این مقالات نیز حدود ۸۰ % میباشد.
البته باید بدانید که مؤسسه MECC پژوهشهای ارائه شده در مورد آزمون داروی مرگبار ویوایکس ایکس را برای اولین بار در نشریه طب داخلی آنالز (AIM) با سرپرستی جفری لیسن منتشر نموده و آن را در اختیار شرکت داروسازی “مرک” قرار داد. دارویی که ساخت و عرضه و در نهایت جمعآوری آن از بازار را باید لکه ننگی بر دامن این صنعت خواند.
البته نشریات پزشکی دیگری هستند که علاوه بر چاپ تبلیغات گران قیمت شرکتهای داروسازی با دریافت مبالغی حدود ۴۵۰۰۰۰دلار، نام آنها را در ابتدای مقالات چاپ و توزیع شده از سوی این شرکتها به چاپ میرسانند.
در سال ۲۰۰۶ میلادی، سردبیر ژورنال جامعه پزشکی آمریکا (JAMA) دکتر کاترین دیآنجلیس مجبور شد که به خاطر انتشار مطالبی در مورد دفاع از مصرف داروهای ضدافسردگی در دوره بارداری و ارتباط دادن میگرن با مخاطرات مربوط به حمله قلبی در زنان، از خوانندگان نشریه عذرخواهی کند. البته این مطالب دستکاری شده، با حمایت چند شرکت بزرگ داروسازی، در این نشریه پزشکی به چاپ رسیده بود. همچنین پزشکان تهیهکننده این مقالات هم به دریافت پول از تولیدکنندگان داروهای ضدافسردگی و بهبود دهنده عملکرد قلب، اعتراف کردند. اما ده ماه بعد، باز هم مقالهای در این نشریه به چاپ رسید که با همکاری شرکت داروسازی مرک و پژوهشگران آن تهیه شده بود. باید دانست که این مقاله توسط ۳ پژوهشگر شرکت مرک که دارای سهام این شرکت نیز بوده و تاکنون ۴۰ مقاله پژوهشی و مشاوره هم برای آنان انجام دادهاند، تهیه شده بود. البته آنان اعلام کردند که دارای روابط مالی با شرکتهایی دیگر نظیر “الی لیلی”، Pfizer، “روشنا”، “اسمیت گلاکسوکلین”، “ویت”، “نووارتیس”، “پروکتر اندگامبل” و مرک هم هستند.
همچنین در تابستان گذشته، انجمن پزشکان آمریکا به دلیل دریافت ۵۰ میلیون دلار در طول یک سال جهت فروش اسامی و نشانی مطب و تخصص پزشکان عضو خود به مؤسسات بازاریابی فعال در جمعآوری دادههای مصرفکنندگان، جهت فروش دارو به پزشکان، با انتقادات زیادی روبهرو گردید. بدین ترتیب، مدیران این انجمن، پزشکان عضو خود را به خرید این داروها، ترغیب میکنند.
البته شرکتهای تبلیغاتی و روابط عمومی، کمکهای بزرگ دیگری هم به این ابرشرکتهای داروسازی نمودهاند.آنان با تهیه تبلیغات مختلف تلویزیونی، رادیویی، چاپی و اینترنتی، یک روز بد را به عنوان ابتلا به نارسایی پروزاک، بچههای شیطان را به عنوان نارسایی عصبی ریتالین و در نهایت بیخوابی و پیری را به عنوان اختلالات هورمونی به شهروندان ما تحمیل میکنند و البته همه این به اصطلاح بیماریها، نیازمند دورههای طولانی مصرف داروهای این شرکت خواهد بود.
مثلاً شرکت بزرگ و مشهور خدمات تبلیغاتی و روابط عمومیکوهن – وواف هم در پروژهای تبلیغاتی وجود افراد خجالتی و کمرو را به عنوان یک معضل روانی ملی معرفی کرده بود که نیازمند مصرف داروهای تولید شده توسط شرکت پاکسیل میباشد. البته آنها برای جلب نظر بیشتر، این طرح را با حمایت گروههای نوظهور و بدون ریشهای نظیر “انجمن رهایی از هراس” (FFF) انجام دادهاند.
از سوی دیگر، شرکت تبلیغاتی “ویت” نیز با ارائه تبلیغی شاد و عاشقانه، این پیام را به ملت ما عرضه مینماید که “ما از زندگی خود آنگونه که عادت کردهایم، لذت نمیبریم، اما اگر دوست دارید که خوابی راحت داشته باشید و به سرعت و با آرایش روانه محیط کارتان شوید، زمان آن فرا رسیده که از قرصهای ضدافسردگی افکسور استفاده نمایید.” البته آنان با پخش این تبلیغات در تلویزیونهای بزرگ پلاسمای تبلیغات شهری، زنان و مردان زیادی را به عنوان مشتریان داروی خود به دام انداختهاند.
زمانی که مردم از خود بپرسند: “آیا من به سندروم عصبی پا مبتلا شدهام؟”؛ “آیا من به بیخوابی مفرط دچار گردیدهام؟” و “آیا من از بینظمی ادواری عصبی رنج میبرم؟”، آنها در تله شرکتهای بزرگ داروسازی گرفتار آمدهاند.
البته بیتردید مصرف خودسرانه دارو از سوی مردم، به دلیل وجود تأثیرات جانبی و یا عوارض به وجود آمده ناشی از این تأثیرات، باعث میگردد که شرکتهای داروسازی نیاز کمتری به آزمون داروهای خود بر روی حیوانات داشته باشند!
نویسنده:مارتا روزنبرگ
سیاحت غرب، ش۵۶