رسانههای غربی پس از حوادث ۱۱ سپتامبر از ترفندهایی مانند «اطلاعاتسازی» یا ارتباط آفرینی بین ویژگیهای ظاهری مسلمانان و اعمال مجرمانه برای ایجاد موج اسلامهراسی استفاده کردهاند.
شبکه خبری الجزیره در یک گزارش تحقیقی به قلم «بلن فرناندز» نویسنده کتاب «قاصد امپریالیست» رویکرد رسانههای غربی در قبال مسلمانان پس از حوادث ۱۱ سپتامبر را مورد بررسی قرار داد.
این شبکه خبری در بخش مقدمه این گزارش مینویسد به نظر میرسد رسانههای غربی و شبکههای اجتماعی اغلب دو راهبرد برای برخورد با جمعیت مسلمان دنیا دارند: اسلامهراسی آشکار و رک و پوست کنده و نوعی از اسلامهراسی کهاندکی ظریفتر و ملایمتر است.
اسلام و خاورمیانه؛ سرتیتر خبرهای منفی رسانههای غرب
الجزیره به نقل از «جان اسپازیتو»، استاد دانشگاه جورجتاون آمریکا مینویسد: «[حادثه] ۱۱ سپتامبر و سایر حملات تروریستی به رشد تصاعدی اسلامهراسی منجر شده و وضعیتی به وجود آوردهاند که اسلام و خاورمیانه اغلب در سر تیتر خبرهای منفی قرار میگیرند؛ این موضوع را حداقل تا اندازهای میتوان ناشی از دسیسههای برنامهریزیشده برخی از روزنامهنگاران و پژوهشگران دانست.»
بسترهای فراموششده ۱۱ سپتامبر
«جان اسپازیتو»، این مطلب را در مقدمه کتابی به نام «صنعت اسلامهراسی: چگونه حقوق بشر ترس از مسلمانان تولید میکند»، تألیف «ناتان لین» نوشته است.
الجزیره ادامه میدهد در کارشناسیهایی که در جریان اصلی سیاسی آمریکا از حادثه ۱۱ سپتامبر مطرح میشد چیزی که کمتر مورد بررسی قرار گرفته و به بوته فراموشی سپرده شد «زمینهها و بسترهای» وقوع این حادثه بود.
این شبکه خبری در توضیح این استدلال مینویسد: «یکی از راویان برجسته ۱۱ سپتامبر زمانی این حادثه را، به کلامی ساده، شاهدی بر نفرت ذاتی مسلمانان از دنیای غرب عنوان کرد.»
«رابرت فیسک»، اما، به نوشته الجزیره، کارشناسی است که باید از حیث گفته شده حسابش را از سایر کارشناسان جدا کرد، چرا که او در مقالهای که در ۱۳ سپتامبر سال ۲۰۰۱ (یعنی تنها دو روز پس از حادثه ۱۱ سپتامبر) در مجله «نیشن» به رشته تحریر درآورد نوشت:
«این، به واقع، تنها پیکار دموکراسی علیه ترور نیست که طی روزهای آتی از دنیا خواسته خواهد شد آن را باور کنند، بلکه جنگ علیه موشکهایی است که بر سر خانههای فلسطینی فرود میآیند؛ و همچنین جنگی است علیه بالگردهای آمریکاییای که در سال ۱۹۹۶ با موشک آمبولانس لبنانی را هدف قرار گرفتند و جنگی علیه گلولههای آمریکایی که روستایی به نام «قانا» را تخریب کردند و علیه یک گروه شبهنظامی لبنانی ـ تشکیل شده توسط متحد آمریکا یعنی اسرائیل ـ که با لگد و تجاوز و قتل از میان اردوگاههای آوارگان گذر میکند!»
«جنگ علیه ترور نمیفروشد»
فیسک در این مقاله تأکید میکند برای اینکه بتوان ایده «جنگ علیه تروریسم» را به مردم فروخت باید بتوان چشم مردم را بر تمام حقایق گذشته بست و از آنها خواست نابودسازی سرزمینها و جانهای اعراب به دست آمریکا که همچنان هم تداوم دارد را نبینند تا دلیلی برای خشونت این اعراب در ۱۱ سپتامبر، نیابند.
رابرت فیسک به عنوان نمونه «نابودسازی سرزمینها و جانهای اعراب به دست اعراب» به مرگ نیم میلیون کودک عراقی بر اثر تحریمهایی که به تشویق وزارت خارجه آمریکا انجام شده، اشاره میکند.
مسلمانهراسی و بازتاب اخبار ۱۱ سپتامبر
این گزارش در ادامه به نمونهای از نادیده گرفتن این «بسترها و زمینهها» در نحوه بازتاب اخبار ۱۱ سپتامبر اشاره میکند. الجزیره مینویسد: «خبرگزاریهایی مانند فاکس نیوز از این فرصت سوء استفاده کردند تا با تیترهایی از بافت خارج شده، این خشونت عظیم را به گروههای خاصی از جمعیت اعراب نسبت دهند.»
نمونه چنین فضایی را میتوان در تیتری از خبرگزاری آمریکایی فاکسنیوز دید؛ الجزیره به تیتری از این خبرگزاری در ۱۲ سپتامبر ۲۰۰۱ است که ترجمه آن چنین است: «عرفات از این حملهها هراسان است، اما هزاران فلسطینی جشن گرفتهاند و سایر کشورها خشمگینند.»
* گفتمان کشورهای غربی تعصّبات خشک را «خوشخیم» میکند
الجزیره در ادامه به گفتمان کشورهای غربی برای ترویج فرهنگ اسلامهراسی اشاره کرده و مینویسد این گفتمان باعث شده است حساسیتهای عمومیبه تعصبات در قبال مسلمانان کمتر شود.
این شبکه خبری مینویسد: «دیوسازی از مسلمانان توسط افراد جامعهستیزی مانند پملا گلر، جای هیچ تعجبی ندارد.»
و در ادامه میافزاید: «با این حال، ترویج زیرکانهتر ایدههایی مشابه در گفتمان جریان اصلی غرب باعث میشود تعصبات نهادینه شدهای که از بخشهای جامعهستیزانه شخصیت نشأت میگیرند، به لحاظ عقلانی خوشخیمتر به نظر آیند.»
۹۱ درصد تیتر منفی علیه مسلمانان در رسانههای غربی
دکتر «نافذ مصدق احمد»، مدیر اجرایی «موسسه پژوهش و توسعه سیاست» در انگلیس به نتیجه تحقیقی جالب اشاره میکند: «تحقیقی که روی ۳۲۵ گزارش رسانهای که ظرف یک هفته در سال ۲۰۰۷ به تصادف انتخاب شده بودند نشان داد که ۹۱ درصد از گزارشهایی که درباره مسلمانان بودهاند، منفی بودهاند.»
* اطلاعاتسازی: ترفند رسانههای غربی
الجزیره مینویسد یک حقه رسانهای به نام « اطلاعاتسازی» یا «ابداع اطلاعات» میتواند در تشدید این تصویر منفی موثر باشد. روزنامه انگلیسی «ایندیپندنت» در گزارشی به قلم «پیتر اوسبورن» در سال ۲۰۰۸ با عنوان «اسلامهراسی شرمآور در مطبوعات انگلیس» برخی از نمونههای فاحش تحریف اطلاعات توسط صنعت مطبوعات با هدف ترویج اسلامهراسی را گردآوری کرده است.
نمونههای گزارشهای تحریفشده علیه مسلمانان
طبق الجزیره، یک نمونه از چنین تحریف اطلاعاتی که در گزارش «پیتر اوسبورن» به آن اشاره شده بود، گزارش روزنامه انگلیسی «سان» در صفحه اولش بود که ادعا کرده بود «یک بزهکار مسلمان» خانهای را غارت کرده و پس از نوشتن یک پیام فحاشی از محل متواری شده بود.
چنانکه «اوسبورن» مینویسد یکی از نمایندگان پارلمان انگیس در همین شماره روزنامه انگلیسی ضمن فحاشی به مسلمانان گفته بود: «این، مسلمانها هستند که از این کارها انجام میدهند.»
اوسبورن مینویسد: «اما مشکل بزرگی که در داستان روزنامه سان وجود داشت این بود که این کار به هیچ عنوان توسط فردی مسلمان انجام نشده بود.»
اسبورن در مقالهاش به نمونههای دیگری از گزارش های اینچنینی رسانههای غربی هم اشاره کرده که با تحریف اطلاعات قصد ایجاد وحشت از مسلمانان داشتهاند:
۱ـ تیتر صفحه یک روزنامه دیلیاستار در ۲۹ آوریل ۲۰۰۸ «سادیستهای مسلمان» را مقصر ناپدید شدن دختری جوان میدانند. اما وقتی متن مربوط به خبر خوانده میشود معلوم میشود که این افرادی که روزنامه دیلیاستار به آنها لقب «سادیستهای مسلمانان» داده تنها در اینترنت گفتهاند احتمالاً والدین این دختر در ربوده شدن وی نقش دارند.
۲ـ روزنامه دیلیاکسپرس در تاریخ ۲۴ اکتبر ۲۰۰۵ ادعا کرده بود بانکهای انگلیسی «نتوست» و «هالیفاکس» تصاویر قلکهای خوکشکل را از مطالب تبلیغی خود حذف کردهاند تا اسباب آزردگی مشتریان مسلمانان خود را فراهم نکنند. این دو بانک، خبر این روزنامه را تکذیب کرده و گفتند سالهاست از شکل قلک خوکیشکل برای تبلیغ استفاده نمیکنند.
۳ـ گزارشی درباره یک راننده اتوبوس مسلمان در روزنامه انگلیسی «سان» در ۲۸ مارس ۲۰۰۸ که به مسافرانش دستور می داد هنگام نماز از اتوبوس پیاده شوند. این گزارش روزنامه سان و فیلمی از این راننده اتوبوس در سطحی گسترده پخش شد تا اینکه بعداً مشخص شد دلیل پیاده شدن مسافران از اتوبوس چیز دیگری بوده و فیلم نماز خوانندن راننده اتوبوس را هم فردی که اصلاً مسافر آن اتوبوس بوده گرفته است.
به نوشته الجزیره، «جان اسپازیتو» در مقدمهاش در کتاب «صنعت اسلامهراسی» به برخی از اثرات منفی این لفاظیهای اسلامهراسانه اشاره کرده است. وی در این کتاب به نظرات یک نظرسنجی مشترک توسط روزنامه آمریکایی «یو استودی» و موسسه نظرسنچی «گالوپ» اشاره میکند و مینویسد:
«کمتر از نیمی از پاسخدهندگان معتقد بودند مسلمانان آمریکایی به ایالات متحده عِرق دارند؛ تقریباّ یک چهارم آمریکاییها ـ ۲۲ درصد ـ گفتند دوست ندارند همسایهشان مسلمان باشد؛ ۳۱ درصد گفتند از دیدن یک مرد مسلمان در هواپیمایشان عصبی میشدند و ۱۸ درصد هم از دیدن یک زن مسلمان چنین احساسی داشتند. حدود ۴۰ درصد آمریکاییها با انجام اقدامات امنیتی شدیدترعلیه مسلمانان، در مقایسه با شهروندان آمریکایی موافق بودند.»
الجزیره تأکید میکند: «کار دشواری نیست حدس بزنیم وجود چنین فضایی در آمریکا تا چهاندازه در ایجاد خشونت بیسابقه علیه مسلمانان در این کشور تأثیر خواهد داشت.»
ایجاد ارتباط بین ویژگیهای ظاهری مسلمانان و جرم
علاوه بر این، به نوشته این شبکه خبری، رسانههای جریان اصلی غرب معمولاً تلاش میکنند بین موی صورت مردان یا سایر نشانههای اسلامیبا جرائمیکه اتفاق افتادهاند ارتباط برقرار کنند، ضمن اینکه آنها از واژههایی مانند «وحشی ریشو» (bearded savage) هم برای القای تصویری خشن از مسلمانان استفاده میکنند.