آیتالله جوادی آملی
جریان مهدویت و امامت به لطف الهی، در این سالهای اخیر، کمکم دارد به شکوفایی خود میرسد. این چهار فصل را باید به عنوان چهار باب مستقل در حکمت و کلام، در حوزهها مطرح کرد: «نبوت عام»، «نبوت خاص»، «امامت عام»، «امامت خاص». [اینها] باید معلوم شود تا مبادا کسی خیال کند خاتمیت با مسئله ولایت و امامت و مهدویت ناهماهنگ است. خاتمیت یعنی نبی [نمیآید] و کسی وحی تشریحی نمیآورد، حکم جدیدی نمیآورد، حرام جدیدی، حلال جدیدی، واجب جدیدی، مستحب جدیدی نمیآورد. در بیان نورانی حضرت امیر(ع) آنچنانکه در نهجالبلاغه ملاحظه میفرمایید، آمده است که:
لقد انقطع بموتک مالم ینقطع بموت غیرک من النبوه و الأنباء و أخبار السماء.۱
[همانا به مرگ تو بریده شد چیزی که با مرگ دیگران (پیغمبران) بریده نگردید از نبوت و احکام الهی و اخبار آسمانی.]یعنی با رحلت رسول اکرم(ص) دیگر فرشتهای که وحی بیاورد نیست، چون فرمود:
الیوم أکملت لکم دینکم و أتممت علیکم نعمتى و رضیت لکم الإسلام دیناً.۲
با ولایت، دین کامل شده است؛ اما وحی، انحاء فراوانی دارد: وحی تصدیقی، وحی تأییدی، وحی انبائی، عالم به ملاحم شدن و…. مصحف فاطمه(س) از این قبیل است، جفر و جامعه از این قبیل است. مرحوم کلینی(ره) نقل کرده است، که وجود مبارک حضرت امیر(ع) فرمود، وقتی من وارد شدم، دیدم حضرت فاطمه(س) مطالب تازهای دارد، گفتم چیست؟ فرمود: جبرئیل بر من نازل شده است و این مطالب را گفته است.
جریان از این قبیل است، فلان حادثه اتفاق میافتد، فلان حادثه رخ میدهد. این [وحی]ها کاری به شریعت ندارد، اینها ملاحم آینده و تکوین است، و مربوط به اسرار عالم و باطن قرآن است. وجود مبارک حضرت زهرا(س) املا میفرمود، وجود مبارک حضرت(ع) مینوشت، و شده بود: مصحف فاطمه. وقتی از بعضی از ائمه(ع) سؤال میکردند که شما این مطلب علمی را که میفرمودید، در کجای قرآن است؟ میفرمودند، در مصحف مادرمان زهرا(س) است. از این قبیل علوم برای ائمه(ع) فراوان است.
[در] حدیث قرب نوافل ـ که هم سنیها و هم شیعهها [آن را] نقل کردهاند و مرحوم علامه مجلسی(ره) در مرآت العقول، هم طریق صحیحش، هم طریق موثقش و هم طریق حسنش را نقل کرده است ـ [آمده است] که بندگان صالح وقتی مقرب الهی شدند، ذات اقدس اله میفرماید:
کنت سمعه الّذی یسمع به و بصره الّذی یبصر به و لسانه الّذی ینطق به و یده الّتی یبطش بها.
[من گوش او میگردم که با آن میشنود، و چشمش که با آن مینگرد، و زبانش که با آن (سخن) میگوید، و دستش که با آن میگیرد.]مصداق کامل این قرب نوافل همین مقربین هستند، که وجود مقدس حضرت امیر و ائمه(ع) هستند. وحی، اقسام و انحائی دارد. آنچه که [خطاب] به مادر موسی آمد، آنچه که [خطاب] به مادر عیسی آمد، آنچه که به اولیای الهی رسید، برای ولایت است، نه برای نبوت و رسالت. ولایت تا روز قیامت مقطع شدنی نیست. وقتی وجود مقدس حضرت بقیهالله(عج) ظهور کند و بساط جهان را پر از عدل و داد کند، این ولایت هست، این امامت هست، این ارتباط با ملائکه هست، این دریافت خبر هست، این لیله قدر هست؛ هر سال در شب قدر، ملائکه نازل میشوند، و اسرار عالم را به پیشگاه ولی آن عصر میرسانند. سیدنا الاستاد، مرحوم علامه طباطبایی(ره) میفرمود، که فقط در اصول کافی دویست روایت در این زمینه هست. آن روزها که سخن از علم امام و علم امام به غیب و امثال آن مطرح بود، ایشان میفرمود: این، چیزی نیست که فردی شیعه باشد و معاذ الله، بتواند نسبت به آن خدشهای داشته باشد. علاوه بر آنچه در کتاب قیم کافی هست، در جوامع روایی دیگر نظیر: من لایحضره الفقیه، تهذیب، الإستبصار هست و جوامع دیگر آمده است که انواع وحی برای ائمه اطهار(ع) میآید که هیچکدام از آنها مربوط به شریعت نیست، که معاذالله یک حکم جدید بیاورد تا حکم پیغمبر نسخ شود. اینطور نیست، یا تبیین آنهاست، یا تشریح آنهاست، یا تحلیل آنهاست، یا تدلیل و استدلال بر آنهاست یا باطن آنهاست.
این چهار باب، چهار کتاب میطلبد: «النبوّه العامّه»، «النبّیّ الخاص» (نبوت خاصه برای شخص است)، «النّبیّ من هو؟» (پیامبر کیست؟)، «النّبوّه ما هی؟» (نبوت چیست؟)؛ این دو فصل، دو تا کتاب میطلبد. «الإمامه ما هی؟»، «الإمام من هو؟»، امامت عام و امام خاص. اینهم دو تا کتاب میخواهد.
حال، به لطف الهی [در] این گفتمان مهدویت و همایش مهدویت و … باید [این مسائل] روشن بشود و اینها واجب عینی شده است. اگر کسی خدای نکرده گرفتار یک شبهه شود، چون این یک رشتهای نیست که همه ذوق آنرا داشته باشند، خدای سبحان همه را برای همه کار نیافریده است:
قد خلقکم أطواراً.۳
[(خداوند) شما را به گونههای مختلف بیافرید.]بعضی را برا ی علوم عقلی، بعضی را برای علوم نقلی، بعضی برای علوم حدیثی، بعضی برای تتبّع، بعضی برای تحقیق. مبادا خدای ناکرده کسی توهم کند، مهدویت با خاتمیت سازگار نیست. [حل] این شبهه، برای شما فضلا واجب عینی است. چون من به الکفایه که نیست (در حد کفایت، پاسخ دهنده وجود ندارد.)
بنابراین این موضوع را هرچه بیشتر تحقیق کنید لذت بیشتری میبرید، علم بیشتری نصیب شما میشود، و تقرب شما به این خاندان بیشتر میشود. این خاندان، به لطف الهی، هم دنیای شما را تأمین میکنند، و هم آخرت شما را تأمین میکنند. مگر ملائکه مدبّرات امر نیستند، مگر جبرئیل(ع) مسئول علم نیست، مگر میکائیل(ع)، مسئول کیل و زرق نیست، مگر اسرافیل(ع)، مسئول حیات نیست، مگر عرزائیل(ع)، مسئول ممات نیست. همه این ملائکه از آن انسان کامل مدد میگیرند.
یا آدم أنبئهم بأسماء هؤلاء.۴
[ای آدم، آنها (فرشتگان) را از نامهایشان آگاه کن].
مقام آدمیت متعلق به انسان کامل است، شخص آدم معیار نیست. امروز وجود مبارک ولی عصر ـ ارواحنا فداه ـ معلّم اسماء است. این مدبرات امر از ولی الهی مدد میگیرند. اینها این مقام را دارند. مبادا کسی خیال کند که ائمه(ع) [چون مردم عادی هستند که تنها]یأکل الطّعام و یمشى فى الأسواق.۵
[(کافران گفتند: چیست این پیامبر را که) غذا میخورد و در بازارها راه میرود.]یأکل و یمشی فی الاسواق آن درست است. «أنبئهم بأسماء هؤلاء» هم درست است. اینها معلم ملائکه هستند، اینها مدبرات امر را به إذن ذات اقدساله تدبیر میکنند. اینها صادر اول هستند، بلکه ظاهر اول هستند. اگر این مقام مال اینهاست، خوب چرا آدم درباره اینها بحث نکند، و از علوم اینها مدد نگیرد؛ چرا شبهات را رفع نکند. ما که کنار سفره آنها نشستهایم، لااقل از امامت آنها، از شئون آنها و از مقام آنها دفاع کنیم. مبادا خدای ناکرده، کسی نبیند در این سایتهای اینترنتی چه خبر است، اگر نبیند که میشود: «تهجم علیه اللّوابس». یا بلاواسطه یا با واسطه باید از این سایتها خبردار باشیم. شبهاتی که الان هست، بخواهید یا نخواهید، در فضای داخل و خارج هست؛ خوب شما باید جواب دهید. البته این جشنها و تبریکها و تهنیتهایی که تودههای مردم داشتند، اجرشان با ذات اقدس اله ـ که خداوند سبحان به همه اینها اجر دنیا و آخرت دهد ـ اما آن چهار باب، یعنی چهار کتاب، باید خوب تبیین شود. روی معیارهای حکمت و کلام شیعه باید حل شود. این یک کار کلامی است که با کمک حدیث باید روشنتر شود.
لقد انقطع بموتک مالم ینقطع بموت غیرک من النبوه و الأنباء و أخبار السماء.۱
[همانا به مرگ تو بریده شد چیزی که با مرگ دیگران (پیغمبران) بریده نگردید از نبوت و احکام الهی و اخبار آسمانی.]یعنی با رحلت رسول اکرم(ص) دیگر فرشتهای که وحی بیاورد نیست، چون فرمود:
الیوم أکملت لکم دینکم و أتممت علیکم نعمتى و رضیت لکم الإسلام دیناً.۲
با ولایت، دین کامل شده است؛ اما وحی، انحاء فراوانی دارد: وحی تصدیقی، وحی تأییدی، وحی انبائی، عالم به ملاحم شدن و…. مصحف فاطمه(س) از این قبیل است، جفر و جامعه از این قبیل است. مرحوم کلینی(ره) نقل کرده است، که وجود مبارک حضرت امیر(ع) فرمود، وقتی من وارد شدم، دیدم حضرت فاطمه(س) مطالب تازهای دارد، گفتم چیست؟ فرمود: جبرئیل بر من نازل شده است و این مطالب را گفته است.
جریان از این قبیل است، فلان حادثه اتفاق میافتد، فلان حادثه رخ میدهد. این [وحی]ها کاری به شریعت ندارد، اینها ملاحم آینده و تکوین است، و مربوط به اسرار عالم و باطن قرآن است. وجود مبارک حضرت زهرا(س) املا میفرمود، وجود مبارک حضرت(ع) مینوشت، و شده بود: مصحف فاطمه. وقتی از بعضی از ائمه(ع) سؤال میکردند که شما این مطلب علمی را که میفرمودید، در کجای قرآن است؟ میفرمودند، در مصحف مادرمان زهرا(س) است. از این قبیل علوم برای ائمه(ع) فراوان است.
[در] حدیث قرب نوافل ـ که هم سنیها و هم شیعهها [آن را] نقل کردهاند و مرحوم علامه مجلسی(ره) در مرآت العقول، هم طریق صحیحش، هم طریق موثقش و هم طریق حسنش را نقل کرده است ـ [آمده است] که بندگان صالح وقتی مقرب الهی شدند، ذات اقدس اله میفرماید:
کنت سمعه الّذی یسمع به و بصره الّذی یبصر به و لسانه الّذی ینطق به و یده الّتی یبطش بها.
[من گوش او میگردم که با آن میشنود، و چشمش که با آن مینگرد، و زبانش که با آن (سخن) میگوید، و دستش که با آن میگیرد.]مصداق کامل این قرب نوافل همین مقربین هستند، که وجود مقدس حضرت امیر و ائمه(ع) هستند. وحی، اقسام و انحائی دارد. آنچه که [خطاب] به مادر موسی آمد، آنچه که [خطاب] به مادر عیسی آمد، آنچه که به اولیای الهی رسید، برای ولایت است، نه برای نبوت و رسالت. ولایت تا روز قیامت مقطع شدنی نیست. وقتی وجود مقدس حضرت بقیهالله(عج) ظهور کند و بساط جهان را پر از عدل و داد کند، این ولایت هست، این امامت هست، این ارتباط با ملائکه هست، این دریافت خبر هست، این لیله قدر هست؛ هر سال در شب قدر، ملائکه نازل میشوند، و اسرار عالم را به پیشگاه ولی آن عصر میرسانند. سیدنا الاستاد، مرحوم علامه طباطبایی(ره) میفرمود، که فقط در اصول کافی دویست روایت در این زمینه هست. آن روزها که سخن از علم امام و علم امام به غیب و امثال آن مطرح بود، ایشان میفرمود: این، چیزی نیست که فردی شیعه باشد و معاذ الله، بتواند نسبت به آن خدشهای داشته باشد. علاوه بر آنچه در کتاب قیم کافی هست، در جوامع روایی دیگر نظیر: من لایحضره الفقیه، تهذیب، الإستبصار هست و جوامع دیگر آمده است که انواع وحی برای ائمه اطهار(ع) میآید که هیچکدام از آنها مربوط به شریعت نیست، که معاذالله یک حکم جدید بیاورد تا حکم پیغمبر نسخ شود. اینطور نیست، یا تبیین آنهاست، یا تشریح آنهاست، یا تحلیل آنهاست، یا تدلیل و استدلال بر آنهاست یا باطن آنهاست.
این چهار باب، چهار کتاب میطلبد: «النبوّه العامّه»، «النبّیّ الخاص» (نبوت خاصه برای شخص است)، «النّبیّ من هو؟» (پیامبر کیست؟)، «النّبوّه ما هی؟» (نبوت چیست؟)؛ این دو فصل، دو تا کتاب میطلبد. «الإمامه ما هی؟»، «الإمام من هو؟»، امامت عام و امام خاص. اینهم دو تا کتاب میخواهد.
حال، به لطف الهی [در] این گفتمان مهدویت و همایش مهدویت و … باید [این مسائل] روشن بشود و اینها واجب عینی شده است. اگر کسی خدای نکرده گرفتار یک شبهه شود، چون این یک رشتهای نیست که همه ذوق آنرا داشته باشند، خدای سبحان همه را برای همه کار نیافریده است:
قد خلقکم أطواراً.۳
[(خداوند) شما را به گونههای مختلف بیافرید.]بعضی را برا ی علوم عقلی، بعضی را برای علوم نقلی، بعضی برای علوم حدیثی، بعضی برای تتبّع، بعضی برای تحقیق. مبادا خدای ناکرده کسی توهم کند، مهدویت با خاتمیت سازگار نیست. [حل] این شبهه، برای شما فضلا واجب عینی است. چون من به الکفایه که نیست (در حد کفایت، پاسخ دهنده وجود ندارد.)
بنابراین این موضوع را هرچه بیشتر تحقیق کنید لذت بیشتری میبرید، علم بیشتری نصیب شما میشود، و تقرب شما به این خاندان بیشتر میشود. این خاندان، به لطف الهی، هم دنیای شما را تأمین میکنند، و هم آخرت شما را تأمین میکنند. مگر ملائکه مدبّرات امر نیستند، مگر جبرئیل(ع) مسئول علم نیست، مگر میکائیل(ع)، مسئول کیل و زرق نیست، مگر اسرافیل(ع)، مسئول حیات نیست، مگر عرزائیل(ع)، مسئول ممات نیست. همه این ملائکه از آن انسان کامل مدد میگیرند.
یا آدم أنبئهم بأسماء هؤلاء.۴
[ای آدم، آنها (فرشتگان) را از نامهایشان آگاه کن].
مقام آدمیت متعلق به انسان کامل است، شخص آدم معیار نیست. امروز وجود مبارک ولی عصر ـ ارواحنا فداه ـ معلّم اسماء است. این مدبرات امر از ولی الهی مدد میگیرند. اینها این مقام را دارند. مبادا کسی خیال کند که ائمه(ع) [چون مردم عادی هستند که تنها]یأکل الطّعام و یمشى فى الأسواق.۵
[(کافران گفتند: چیست این پیامبر را که) غذا میخورد و در بازارها راه میرود.]یأکل و یمشی فی الاسواق آن درست است. «أنبئهم بأسماء هؤلاء» هم درست است. اینها معلم ملائکه هستند، اینها مدبرات امر را به إذن ذات اقدساله تدبیر میکنند. اینها صادر اول هستند، بلکه ظاهر اول هستند. اگر این مقام مال اینهاست، خوب چرا آدم درباره اینها بحث نکند، و از علوم اینها مدد نگیرد؛ چرا شبهات را رفع نکند. ما که کنار سفره آنها نشستهایم، لااقل از امامت آنها، از شئون آنها و از مقام آنها دفاع کنیم. مبادا خدای ناکرده، کسی نبیند در این سایتهای اینترنتی چه خبر است، اگر نبیند که میشود: «تهجم علیه اللّوابس». یا بلاواسطه یا با واسطه باید از این سایتها خبردار باشیم. شبهاتی که الان هست، بخواهید یا نخواهید، در فضای داخل و خارج هست؛ خوب شما باید جواب دهید. البته این جشنها و تبریکها و تهنیتهایی که تودههای مردم داشتند، اجرشان با ذات اقدس اله ـ که خداوند سبحان به همه اینها اجر دنیا و آخرت دهد ـ اما آن چهار باب، یعنی چهار کتاب، باید خوب تبیین شود. روی معیارهای حکمت و کلام شیعه باید حل شود. این یک کار کلامی است که با کمک حدیث باید روشنتر شود.
پینوشت:
٭بخشی از خطبه دوم نماز جمعه شهر قم، ۱/۷/۱۳۸۴.
۱. نهجالبلاغه (صبحی صالح)، خطبه ۲۳۵.
۲. سوره مائده(۵)، آیه ۳.
۳. سوره نوح(۷۱)، آیه ۱۴.
۴. سوره بقره(۲)، آیه ۳۳.
۵. سوره فرقان(۲۵)، آیه ۷.
ماهنامه موعود شماره ۵۸