خداوند برتر از من کسی را نیافریده، و گرامیتر از من نزد او کسی نیست.
امیرالمؤمنین(ع) فرمود: عرض کردم یا رسولالله، شما برتر هستید یا جبرئیل؟
فرمود: «ای علی، خداوند تبارک و تعالی پیامبران مرسل را بر فرشتگان مقرّب خود برتری داده است و مرا بر تمام پیغمبران و رسولان برتری داده است و بعد از من فضل و برتری برای تو و امامان بعد از تو است و همانا فرشتگان خدمتگزار ما و دوستان ما هستند.
ای علی، فرشتگانی که عرش باعظمت الهی را بر دوش گرفتهاند و آنها که اطراف عرشند به حمد و ستایش پروردگار او را تسبیح میکنند و برای آنها که ایمان به ولایت ما اهلبیت آوردهاند از خدا آمرزش میطلبند.
قطره ای از دریای فضایل پیامبر اعظم(ص)
اشاره:
شخصیت و خصال و صفات حضرت ختمیمرتبت، پیامبر گرامی اسلام(ص) را از وجوه گوناگون میتوان مورد مطالعه و بررسی قرار داد؛ گاه از منظر خصال و صفات ظاهری و ویژگیهایی که آن حضرت به عنوان یک انسان معمولی از آنها برخوردار بود و گاه از منظر جایگاه و شأنی که آن بزرگوار در عالم هستی برخوردار است. که از منظر اول میتوان به جنبه «مُلکی» پیامبر خاتم(ص) و از منظر دوم میتوان به جنبه «ملکوتی» آن حضرت تعبیر کرد.
در این مقاله با استفاده از روایت به گوشهای از جنبه ملکوتی پیامبر عظیمالشأن اسلام اشاره است. که امیدواریم مورد استفاده شما عزیزان واقع شود.
در کتاب عیوناخبارالرضا (ع) از اباصلت هروی، از حضرت رضا(ع) و آن حضرت از پدرانش (ع) از امیرالمؤمنین(ع) نقل کردهاند که رسول خدا(ص) فرمود:
خداوند برتر از من کسی را نیافریده، و گرامیتر از من نزد او کسی نیست.
امیرالمؤمنین(ع) فرمود: عرض کردم یا رسولالله، شما برتر هستید یا جبرئیل؟
فرمود: «ای علی، خداوند تبارک و تعالی پیامبران مرسل را بر فرشتگان مقرّب خود برتری داده است و مرا بر تمام پیغمبران و رسولان برتری داده است و بعد از من فضل و برتری برای تو و امامان بعد از تو است و همانا فرشتگان خدمتگزار ما و دوستان ما هستند.
ای علی، فرشتگانی که عرش باعظمت الهی را بر دوش گرفتهاند و آنها که اطراف عرشند به حمد و ستایش پروردگار او را تسبیح میکنند و برای آنها که ایمان به ولایت ما اهلبیت آوردهاند از خدا آمرزش میطلبند.
ای علی، اگر ما نبودیم خدا آدم و حوّا، بهشت و دوزخ، آسمان و زمین را نمیآفرید. چگونه ما برتر از فرشتگان نباشیم در حالی که نسبت به معرفت پروردگار و تسبیح و تهلیل و تقدیس او از آنها پیشی گرفتیم؛ زیرا نخستین چیزی که خداوند آفرید ارواح ما بود، ما را به توحید و ستایش خود گویا نمود، سپس فرشتگان را آفرید، آنها وقتی ارواح ما را نور یگانهای مشاهده کردند امر ما را بزرگ شمردند. ما تسبیح حق تعالی کردیم تا بدانند که ما خلقی هستیم که آفریده شدهایم و او منزّه از صفات ماست. به تسبیح ما فرشتگان تسبیح گفتند و او را از صفات ما پاک و منزّه دانستند.
و وقتی عظمت شأن ما را مشاهده کردند حق تعالی را تهلیل کردیم تا فرشتگان بدانند
خدایی جز خدای بیهمتا نیست و ما بندگان
او هستیم و خدایی نیستیم که همراه با او
بعد از او عبادت ما واجب باشد. پس فرشتگان «لا إله إلّا الله» گفتند، و وقتی بزرگیِ محل و موقعیت ما را مشاهده کردند تکبیر گفتیم تا فرشتگان بدانند خداوند بزرگتر از آن است که کسی جز به سبب او به شأن و مقام بزرگی برسد.
و وقتی عزّت و قوّت ما را مشاهده کردند گفتیم: «لا حول و لا قوّه إلّا بالله» تا اینکه فرشتگان بدانند هیچ نیرو و قدرتی جز به سبب خداوند نیست. و وقتی نعمتی را که خدا به ما داده و وجوب اطاعت ما را مشاهده کردند، گفتیم: «الحمدلله»، تا فرشتگان بدانند حمد و ستایش به خاطر نعمتها سزاوار پروردگار متعال است، آنها هم گفتند: «الحمدلله».
پس فرشتگان به سبب ما به شناخت توحید، تسبیح، تهلیل، تحمید و تمجید خداوند هدایت شدند.
سپس خداوند تبارک و تعالی آدم را آفرید و ما را در صلب او به ودیعه نهاد و آنگاه فرشتگان خود را دستور داد تا او را به خاطر تعظیم و بزرگداشت ما که در صلب او بودیم سجده کنند. پس سجود آنها برای خداوند به خاطر عبادت و پرستش و برای آدم به خاطر اطاعت پروردگار و احترام به او بود؛ زیرا ما در صلب او بودیم، پس چگونه ما برتر از فرشتگان نباشیم درحالی که همه آنها به آدم سجده۱ کردند.۲
علیبنابراهیم قمی (ره) از امام صادق(ع) نقل کرده است:
ابلیس ـ لعنت خدا بر او باد ـ نزد حضرت موسی(ع) آمد درحالی که او به مناجات با پروردگار مشغول بود، فرشتهای از فرشتگان گفت: «وای بر تو چه امیدی نسبت به او داری و او در حال مناجات با خداوند است؟» گفت: «همان امیدی که به آدم داشتم و او در بهشت ساکن بود.»
و از آنچه خداوند به حضرت موسی(ع) فرموده این است که:
ای موسی! نماز را قبول نمیکنم مگر از کسی که برای عظمت من فروتنی داشته باشد، و قلب او خوف مرا دربر داشته باشد، روزش را به یاد من سپری کند و درحالی که اصرار و پافشاری به خطا و گناه دارد شب نکند، و حق اولیا
و دوستان مرا بشناسد.
حضرت موسی عرض کرد: «آیا مقصودت از اولیاء و دوستانت، حضرت ابراهیم، اسحاق و یعقوب است؟» فرمود:
آنها از اولیای من هستند ولی مقصود من آن کسی است که به خاطر او آدم و حوا را آفریدم و بهشت و دوزخ را خلق کردم.
عرض کرد: «ای پروردگار من! او را معرفی کن.»
فرمود: او «محمد» و نام دیگرش «احمد» است، اسم او را از اسم خودم مشتق کردم، زیرا من محمودم و او محمد است.
موسی عرض کرد: «پروردگارا، مرا از امت او قرار بده.» خداوند فرمود:
ای موسی، اگر او و مقام و مرتبهاش را و نیز مرتبه و مقام اهلبیتش را بشناسی تو از امت او خواهی بود. مَثَل او و مثل اهلبیت او در میان مخلوقات من، مثل فردوس در میان بهشت است، برگهای آن نمیریزد و طعم آن تغییر نمیکند (همواره ثابتند و هیچگاه دچار لغزش و انحراف نمیشوند). کسی که آنها را بشناسد و به حقّ آنها معرفت داشته باشد در مواضع جهل و نادانی برای او علم و دانش و در جای ظلمت و تاریکی برایش نور و روشنایی قرار میدهم، قبل از اینکه مرا بخواند او را اجابت کنم و قبل از اینکه از من درخواست کند به او عطا کنم.
سپس فرمود: «ای موسی، وقتی دیدی فقر و تنگدستی به تو روی آورده است، بگو: مرحبا به علامت بندگان صالح، و وقتی دیدی مال و ثروت به تو روی آورده، بگو: این بر اثر گناهی است که عقوبت آن پیشی گرفته است.
ای موسی! دنیا مکان عقوبت است، آدم را در آن عقوبت کردم و وقتی خطا کرد کیفر دادم. دنیا و آنچه در آن است جز آنچه را که برای من باشد و به من مربوط باشد مورد لعن خود قرار دادم.
ای موسی، بندگان صالح در دنیا به مقدار معرفت و شناختی که نسبت به آن داشتند زهد ورزیدند و بیرغبتی به آن نشان دادند، و دیگران بهاندازه جهالت و نادانی ایشان نسبت به آن، میل و رغبت به آن پیدا کردند، و هیچ یک از مخلوقاتم آن را بزرگ نشمرد و من چشم او را به آن روشن کنم، و هیچ کس آن را کوچک نشمرد مگر اینکه او را از آن بهرهمند کردم.»
سپس امام صادق(ع) فرمود: اگر میتوانید کاری کنید که شما را نشناسند آن کار را انجام دهید، و ضرری نمیکنید اگر مردم شما را مدح و ثنا نکنند، برای شما هیچ اشکالی ندارد مردم شما را سرزنش کنند در حالی که نزد خداوند مورد مدح و ستایش قرار گیرید. همانا امیرالمؤمنین(ع) فرموده است:
خیری در دنیا جز برای دو نفر نیست: یکی آنکه هر روز احسان جدیدی به خوبیهایش زیاد کند، و یکی آنکه گذشتهاش را با توبه جبران کند، و کجا میتواند توبه کند، به خدا قسم اگر سجده کند به حدّی که گردنش جدا گردد خداوند از او نمیپذیرد مگر ولایت ما اهلبیت را داشته باشد.
آگاه باشید، کسی که حق ما را بشناسد و امید پاداش و ثواب در مورد ما داشته باشد به مقدار خوراکش _ پنج سیر _ در هر روز، و آنچه عورت او را بپوشاند و سرّ او را پنهان کند (کنایه از خانهای که سقف داشته باشد) خشنود باشد، و ایشان با این وصف خائف و مضطرب باشند. ۳
پینوشتها:
۱. علامه مجلسی تحقیقی درباره این سجود نموده و آن را توضیح داده است. ر.ک: بحارالانوار، ج۱۱، ص۱۴۰.
۲. صدوق، عیون اخبار الرضا(ع)، ج۱، ص۲۰۴، ح۲۲، کمالالدین، ج۱، ص۲۵۴، ح۴، عللالشرایع، ج۱، ص۵، ح۱؛ مجلسی، بحارالانوار، ج۲۶، ص۳۳۵، ح۱ و ج۶۰، ص۳۰۳، ح۱۶؛ تأویل الآیات، ج۲، ص۸۷۶، ح۹؛ صافی گلپایگانی، منتخبالاثر، ص۶۱، ح۱؛ ارشاد القلوب، ص۴۰۳.
۳. تفسیر قمی، ج۱، ص۲۴۳؛ معانی الاخبار؛ صدوق، الامالی، ص۷۶۴، ح۲؛ مجلسی، همان، ص۹۵؛ کلینی، الکافی، ج۲، ص۴۶۵، ح۱۵؛ برقی، المحاسن؛ ج۱، ص۲۲۴، ح۱۴۲؛ تحفالعقول، ص۴۹۰؛ جواهرالسنیه، صص۵۹ و ۲۸۶؛ مجلسی، همان، ج۱۳، ص۳۳۸، ح۱۴؛ و آن را در ج۲۶، ص۲۶۷، ح۱ به نقل از تفسیر قمی و معانی الاخبار و در ج۱۶، ص۱۶، ص۳۶۰، ح۶۰ به نقل از معانیالاخبار تا این فرمایش امام(ع) «به او عطا میکنم پیش از آنکه از من درخواست کند.»
ماهنامه موعود شماره ۶۶