سپس مهدی (علیه السلام) به همراه یارانش به مرج عذراء می آید. در این زمان مردم زیادی به او پیوستهاند و سفیانی در این هنگام در رمله است تا اینکه این دو سپاه به هم می رسند و آن، روزِ جای گزینی و عوض و بدل است. شماری از شیعیانی که با سفیانی بودند، به سپاه امام می پیوندند. شماری از کسانی که با آل محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) بودند، به سفیانی می پیوندند. هریک به اردوگاه خود می پیوندند و زیر پرچم های خود می روند و آن روز، روزِ عوض و بدل و جای گزینی است
پس از اینکه اوضاع سیاسی در سه منطقه «ایران»، «عراق» و «حجاز» آرام میشود و همه فرمان بردار امام مهدی (علیه السلام) میشوند و امام (علیه السلام) «کوفه» را به عنوان پایتخت خویش برای حرکت به سوی بقیه نقاط جهان برمیگزیند، باقی مانده های شکست خورده سپاه سفیانی در سرزمین «شام» تجمّع میکنند؛ البته در این کار، دست قدرت های بزرگ در کار است و آنها در پشت پردهاند، قدرت هایی که به دلیل جنگ جهانی ای که پیش از ظهور روی داده، ضعیف، فرسوده و بی رمق شدهاند. سفیانی خطّ مقابله و سپر برای این دولت هاست، به ویژه در «فلسطین» که کانون بحران در «خاورمیانه»، پیش از ظهور است و این گردهمایی باعث ایجاد فتنه انگیزی و بحران هایی در مرزهای شمالی عراق میشود. به همین دلیل، امام مهدی (علیه السلام) لشکریانش را برای مقابله با آنها مهیّا میکند. امام مهدی (علیه السلام) در منطقه «مرج عذراء» اردو می زند و بعید به نظر نمی رسد که شورش و انقلابی مردمی در سرزمین شام، منجر به عقب نشینی و برگشت سفیانی به فلسطین شود و او همراه با سپاهیانش در آنجا تجمع کنند تا برای جنگ بزرگ فتح «قدس» آماده شوند؛ زیرا روایات میگویند که امام در مرج عذراء (۱) اردو می زند و در آن حال، سفیانی در «رمله» است.
امام باقر (علیه السلام) می فرمایند:
«سپس مهدی (علیه السلام) به همراه یارانش به مرج عذراء می آید. در این زمان مردم زیادی به او پیوستهاند و سفیانی در این هنگام در رمله است تا اینکه این دو سپاه به هم می رسند و آن، روزِ جای گزینی و عوض و بدل است. شماری از شیعیانی که با سفیانی بودند، به سپاه امام می پیوندند. شماری از کسانی که با آل محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) بودند، به سفیانی می پیوندند. هریک به اردوگاه خود می پیوندند و زیر پرچم های خود می روند و آن روز، روزِ عوض و بدل و جای گزینی است.» (۲)
امام (علیه السلام) برای اینکه حجت بر آن لشکریان تمام شود، تلاش میکند که با آنان گفت و گو کند تا شاید برخی از آنها هدایت شوند و پایه های جبهه داخلی آنها به لرزه درآید. به همین دلیل سفیانی را دعوت به مذاکره میکند. ابن حماد میگوید:
سفیانی دعوت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) را می پذیرد و با ایشان مذاکره میکند. کارها را به ایشان می سپارد و با ایشان بیعت میکند. هنگامیکه سفیانی نزد یاران خود بازمیگردد، [بنی] کلب او را پشیمان میکنند و او می خواهد پیمان خود را بشکند. امام سپاه خود را برای جنگ با او آماده میکند و او را شکست می دهد و در نهایت خداوند به وسیله او روم را شکست می دهد. (۳)
عبارت پایانی این حدیث، یعنی عبارت: «خداوند به وسیله او روم را شکست می دهد»، اشاره به این دارد که نیروهای روم و یهودیان و دیگران برای مقابله با موج گسترش اسلام، از سفیانی حمایت میکنند. اسلامیکه از «شبه جزیره» و سرزمین «شام» آغاز شده است و آسیاب جنگ هایی وحشتناک میان دو طرف (بین مسلمانان از یک جهت و باقی مانده های لشکر کفر از روم و یهودیان و دیگر مردمان) به حرکت درمی آیند و به همین دلیل، در حدیثی که مسلم، ترمذی و احمد بن حنبل آن را از رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) روایت کردهاند، آمده است که ایشان فرمودند:
«قیامت برپا نمیشود؛ مگر اینکه مسلمانان و یهودی ها به جنگ بپردازند و مسلمانان، آنان را به قتل برسانند. (۴)
خداوند متعال در «قرآن کریم» می فرماید:
«وَ قَضَیْنَا إِلَى بَنِی إِسْرَائِیلَ فِی الْکِتَابِ لَتُفْسِدُنَّ فِی الْأَرْضِ مَرَّتَیْنِ وَ لَتَعْلُنَّ عُلُوّاً کَبِیراً* فَإِذَا جَاءَ وَعْدُ أُولاَهُمَا بَعَثْنَا عَلَیْکُمْ عِبَاداً لَنَا أُولِی بَأْسٍ شَدِیدٍ فَجَاسُوا خِلاَلَ الدِّیَارِ وَ کَانَ وَعْداً مَفْعُولاً* ثُمَّ رَدَدْنَا لَکُمُ الْکَرَّهَ عَلَیْهِمْ وَ أَمْدَدْنَاکُمْ بِأَمْوَالٍ وَ بَنِینَ وَ جَعَلْنَاکُمْ أَکْثَرَ نَفِیراً* إِنْ أَحْسَنْتُمْ أَحْسَنْتُمْ لِأَنْفُسِکُمْ وَ إِنْ أَسَأْتُمْ فَلَهَا فَإِذَا جَاءَ وَعْدُ الْآخِرَهِ لِیَسُوءُوا وُجُوهَکُمْ وَ لِیَدْخُلُوا الْمَسْجِدَ کَمَا دَخَلُوهُ أَوَّلَ مَرَّهٍ وَ لِیُتَبِّرُوا مَا عَلَوْا تَتْبِیراً (۵)؛
و در کتاب [آسمانی شان] به فرزندان اسرائیل خبر دادیم که قطعاً دو بار در زمین فساد خواهید کرد و قطعاً به سرکشی بسیار بزرگی بر خواهید خواست، پس آنگاه که وعده [تحقق] نخستین آن دو فرا رسد، بندگانی را از خود، که سخت نیرومندند، بر شما میگماریم تا میان خانه ها [یتان برای قتل و غارت شما] به جست و جو درآیند و این تهدید، تحقق یافتنی است. پس از چندی، دوباره شما را بر آنان چیره میکنیم و شما را با اموال و پسران یاری می دهیم و [تعداد] نفرات شما را بیشتر میگردانیم. اگر نیکی کنید، به خود نیکی کرده اید و اگر بدی کنید، به خود [بد نموده اید] و چون تهدید آخر فرا رسد [بیایند] تا شما را اندوهگین کنند و در معبد [تان] چنان که بار اول داخل شدند [به زور] درآیند و به هرچه دست یافتند، یکسره [آن را] نابود کنند.»
عیّاشی در تفسیر این آیه، به نقل از حمران و او از امام محمدباقر (علیه السلام) نقل کرده که او گفت: امام این آیه را قرائت فرمودند:
«بعثنا علیکم عباداً لنا اولی بأسٍ شدیدٍ»، سپس فرمودند: «او قائم و یارانش هستند که دارای قدرت زیادی هستند.» (۶)
امام مهدی (علیه السلام) «قدس» را آزاد میکند، اولین قبله مسلمانان را به صاحبان حقیقی اش بازمیگرداند و زمین را پس از آنکه شاهد ظلم و ستم های زیادی بوده، پر از عدل و داد میکند. چرخ لشکر کفر و نفاق از حرکت باز نمی ایستد؛ بلکه دولت ها و حکومت های حامی سفیانی، خود را آماده میکنند تا بار دیگر به مسلمانان حمله کنند. ظاهراً حضرت عیسی (علیه السلام) پس از آزادی «قدس» به زمین فرود می آید؛ زیرا روایات درباره نقش ایشان در این جنگ چیزی نگفتهاند؛ بلکه بر نقش ایشان پس از این جنگ تأکید کرده و گفتهاند که ایشان فرود می آیند و پشت سر مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) نماز می خوانند. روایت بیان میکند که:
«در روز جمعه و هنگام برگزاری نماز، عیسی بن مریم (علیه السلام) در آن لحظه، از آسمان فرود می آید و دو لباس قرمز بر تن دارد که از سرش روغن قطره قطره می چکد و او مردی خوش منظر و سفید چهره است و بسیار به ابراهیم (علیه السلام) شباهت دارد. مهدی (علیه السلام) می آید و با ایشان مصافحه میکند و مژده پیروزی را به ایشان می دهد. در این هنگام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) به او گوید: جلو بیا، ای روح خدا و برای مردم نماز بگزار و عیسی (علیه السلام) میگوید: بلکه [امام جماعت بودن] برای توست، ای فرزند رسول خدا!» (۷)
مستور بن غیلان به ایشان عرض کرد: امام مردم در آن روز کیست؟ پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) جواب داد: «مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) از فرزندان من است.» (۸)
نویسنده: نذیر الحسنی
مترجم: سید شاهپور حسینی
پی نوشت ها :
۱. «مرج عذراء» روستایی در دمشق است.
۲. تفسیرالعیّاشی، ج ۱، ص ۶۶.
۳. کتاب الفتن مروزی، ص ۲۱۸.
۴. مسند احمد، ج ۲، ص ۴۱۷.
۵. سوره اسراء (۱۷)، آیات ۴-۷.
۶. تفسیر نورالثقلین، ج ۳، ص ۱۳۸.
۷. مرندی، ابوالحسن، مجمع النورین و ملتقی البحرین، ص ۲۸۳.
۸. بحارالانوار، ج ۵۱، ص ۸۰.
منبع مقاله :
شفیعی سروستانی، اسماعیل؛ (۱۳۹۱)، دانشستان سرزمین های درگیر در واقعه ی شریف ظهور، ج ۱، تهران: موعود عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف)، دوم