این روزها به هر محصول رسانه ای غربی (و بعضاً شرقی!) که نگاه میکنی، اثری از قوم لوط را در آن میبینی! از انیمیشن های کودکان گرفته تا فیلم های سینمایی، سریال ها، بازی های رایانه ای، اخبار رسانه ای، شبکه های اجتماعی و… ظاهراً عمل قبیح همجنسگرایی به معروفی بدل شده که خلاف آن منکر بوده و عدم تمایل به آن نوعی سرشکستگی محسوب میشود! اما جدا از هیاهوهای موجود در این رابطه، با کمی دقت و تأمل می توان سرنخ هایی از جریانی هدفمند را مشاهده کرد که با نیتی مشخص و خاص به آن دامن زده میشود و آن، پدیده شوم گرایش زنان و دختران به یکدیگر است.
ین جریان از چنان رواج و شتاب سریعی برخوردار است که تقریباً هر روز می توانیم نمودی از آن را در جهان پیرامونمان مشاهده کنیم. تقریباً از هر ۴ فیلم تولیدی هالیوود، یکی به موضوع همجنسگرایی زنان می پردازد یا به صورت گذرا (اما بسیار پر رنگ) به آن اشاره دارد. این قاعده در سریال ها، انیمیشن ها و بازی های رایانه ای هم (به عنوان مثال می توان به انیمیشن Frozen و یا نسخه الحاقی بازی پرطرفدار The Last of Us اشاره کرد که در هر دوی آن ها ردی از همجنسگرایی زنان دیده میشود) به شکل ملموسی وجود دارد.
این موضوع زمانی بیشتر جلب توجه میکند که برخی از سایت های خبری نظیر یاهو، بی بی سی و رویترز هم وارد میدان شده و مدام با انتشار اخباری از ازدواج همجنسگرایان زن و یا گرایش یک فرد معروف (عمدتاً زنان) به همجنسگرایی به این امر دامن می زنند:
زنان همجنسگرا بیشتر از مردان همجنسگرا ازدواج میکنند (رویترز)
اولین همجنسگرایان زن مجوز رسمی دریافت کردند (یاهو)
برای اولین بار در تایلند دو زن بودایی همجنسگرا رسماً ازدواج کردند (بی بی سی)
دو زن همجنسگرای هالیوودی رسماً ازدواج کردند (یاهو)
گرایش قابل توجه زنان هالیوودی به همجنسگرایی (رویترز)
ساخت یک فیلم ایرانی (در خارج از کشور) با موضوع همجنسگرایی زنان و حمایت یک خواننده لوس آنجلسی از این افراد، از دیگر مصادیق این جریان به شمار می روند و در همین راستا گام برمی دارند. حال سوال این است که چرا غرب و شرق تا این حد روی این مسئله تمرکز کردهاند و در پس این حجمه تبلیغاتی به دنبال چه هدفی هستند؟ برای پاسخ به این سوال، لازم است تا ابتدا سابقه تاریخی همجنسگرایی (به طور عام) را از منظر قرآن کریم بررسی کنیم تا حقیقت موضوع برای ما آشکار شود. در قرآن کریم داستان حضرت لوط (ع) و قوم منحرفی که وی برای هدایت آن ها مبعوث شده بود، شرح داده میشود. علامه طباطبایی در تفسیر المیزان این داستان را بدین شکل بیان میکند که:
“لوط (ع) از کلدانیان بود که در سرزمین بابل زندگى مى کردند و آن جناب از اولین کسانى بود که در ایمان آوردن به ابراهیم (ع) گوى سبقت را ربوده بود. او به ابراهیم ایمان آورد و گفت: “انى مهاجر الى ربى”. (عنکبوت، آیه ۲۶) در نتیجه خداى تعالى او را با ابراهیم نجات داده به سرزمین فلسطین (ارض مقدس) روانه کرد: “و نجینا و لوطا الى الارض التى بارکنا فیها للعالمین” (انبیاء، آیه ۷۱)
پس لوط در بعضى از بلاد آن سرزمین (که بنا بر بعضى از روایات و طبق گفته تاریخ و تورات، آن شهر سدوم بوده) منزل کرد. مردم این شهر و آبادی ها و شهرهاى اطراف آن که خداى تعالى آن ها را در سوره توبه آیه ۷۰ “مؤتفکات” خوانده، بت مى پرستیدند و عمل فاحشه لواط را مرتکب مى شدند و اولین قوم از نژادهاى بشر بودند که این عمل در بینشان شایع گشت (اعراف، آیه ۸۰) و شیوع آن به حدى رسیده بود که در مجالس عمومیشان آن را انجام می دادند (عنکبوت، آیه ۲۹) تا آنکه رفته رفته عمل فاحشه، سنت قومى آنان شد و عام البلوى گردید و همه بدان مبتلا گشته، زنان بکلى متروک شدند و راه تناسل را بستند (عنکبوت، آیه ۲۹). لذا خداى تعالى لوط را به سوى ایشان گسیل داشت. (شعراء، آیه ۱۶۲) و آن جناب ایشان را به ترس از خدا و ترک فحشا و برگشتن به طریق فطرت دعوت کرد و انذار و تهدیدشان نمود، ولى جز بیشتر شدن سرکشى و طغیان آنان ثمری حاصل نگشت و جز این پاسخش ندادند که: “اینقدر ما را تهدید مکن، اگر راست مى گویى عذاب خدا را بیاور” و به این هم اکتفا ننموده تهدیدش کردند که: “لئن لم تنته یا لوط لتکونن من المخرجین (شعراء، آیه ۱۶۷) “اگر اى لوط دست از دعوتت برندارى، تو را از شهرمان خارج خواهیم کرد” و کار را از صرف تهدید گذرانده، به یکدیگر گفتند: “خاندان لوط را از قریه خود خارج کنید که آن ها مردمى هستند که مى خواهند از عمل لواط پاک باشند. (عنکبوت، آیه ۳۲، سوره هود، آیه ۷۶)”
عاقبت این قوم
جریان به همین منوال ادامه یافت، یعنى از جناب لوط (ع) اصرار در دعوت به راه خدا و التزام به سنت فطرت و ترک فحشا و از آن ها اصرار بر انجام خبائث تا جایى که طغیانگرى ملکه آنان شد و کلمه عذاب الهى در حقشان ثابت و محقق گردید. پس خداى عز و جل رسولانى از فرشتگانى بزرگ و محترم براى هلاک کردن آنان مأمور کرد، فرشتگان، اول بر ابراهیم (ع) وارد شدند و آن جناب را از مأموریتى که داشتند (یعنى هلاک کردن قوم لوط) خبر دادند.
جناب ابراهیم (ع) با فرستادگان الهى بگو-مگوئى کرد تا شاید بتواند عذاب را از آن قوم بردارد و به ملائکه تذکر داد که لوط در میان آن قوم است. فرشتگان جواب دادند که ما بهتر مى دانیم در آنجا چه کسى هست و به موقعیت لوط و اهلش از هر کس دیگر مطلع تریم و اضافه کردند که مسأله عذاب قوم لوط حتمى شده و به هیچ وجه برگشتنى نیست. (عنکبوت، آیه ۳۲، سوره هود، آیه ۷۶) فرشتگان از نزد ابراهیم به سوى لوط روانه شدند و به صورت پسرانى (مردان جوانی) مجسم شده، به عنوان میهمان بر او وارد شدند. لوط از ورود آنان سخت به فکر فرو رفت، چون قوم خود را مى شناخت و مى دانست که به زودى متعرض آنان مى شوند و به هیچ وجه دست از آنان برنمى دارند. چیزى نگذشت که مردم خبردار شدند و به شتاب رو به خانه لوط نهاده و به یکدیگر مژده مى دادند.
لوط از خانه بیرون آمد و در موعظه و تحریک فتوت و رشد آنان سعى بلیغ نمود تا به جایى که دختران خود را بر آنان عرضه کرد و گفت: “اى مردم! این دختران من در اختیار شمایند و اینها براى شما پاکیزه ترند. پس از خدا بترسید و مرا نزد میهمانانم رسوا مسازید.” آنگاه از در استغاثه و التماس درآمد و گفت: “آیا در میان شما یک نفر مرد رشید نیست؟” مردم درخواست او را رد کرده و گفتند: “ما هیچ علاقه اى به دختران تو نداریم و به هیچ وجه از میهمانان تو دستبردار نیستیم.
” لوط (ع) مأیوس شد و گفت: “اى کاش نیرویى در رفع شما مى داشتم و یا رکنى شدید مى بود و به آنجا پناه مى بردم. (هود، آیه ۸۰)” در این هنگام ملائکه گفتند: “اى لوط ما فرستادگان پروردگار تو هستیم، آرام باش که این قوم به تو نخواهند رسید.” آنگاه همه آن مردم را کور کردند تا افتان و خیزان متفرق شدند. (قمر، آیه ۳۷) سپس فرشتگان به لوط (ع) دستور دادند که شبانه اهل خود را برداشته، پشت به مردم نموده، از قریه بیرون روند و احدى از آنان به پشت سر خود نگاه نکند، ولى همسر خود را بیرون نبرد که به او همان عذابی خواهد رسید که به مردم شهر مى رسد و نیز به وى خبر دادند که بزودى مردم شهر در صبح همین شب هلاک مى شوند. (هود، آیه ۸۱، سوره حجر، آیه ۶۶) صبح، هنگام طلوع فجر، صیحه آن قوم را فرا گرفت و خداى عز و جل سنگى از گل نشاندار که نزد پروردگارت براى اسرافگران در گناه آماده شده بر آنان ببارید و شهرهایشان را زیر و رو کرد و هر کس از مؤمنین را که در آن شهرها بود، بیرون نمود.
البته غیر از یک خانواده هیچ مؤمنى در آن شهرها یافت نشد و آن خانواده لوط بود و آن شهرها را آیت و مایه عبرت نسل هاى آینده کرد تا کسانى که از عذاب الیم الهى بیم دارند با دیدن آثار و خرابه هاى آن شهرها عبرت بگیرند (با استفاده از سوره ذاریات، آیه ۳۷ و سوره هایى دیگر) و در اینکه ایمان و اسلام منحصر در خانواده لوط بوده و عذاب همه شهرهاى آنان راگرفته، دو نکته هست:
اول اینکه این جریان، دلالت بر این دارد که هیچ یک از آن مردم ایمان نداشتند. دوم اینکه فحشا تنها در بین مردان شایع نبوده، بلکه در بین زنان نیز شیوع داشته، چون اگر غیر از این بود، نباید زن ها هلاک مى شدند و على القاعده باید عده زیادى از زن ها به آن جناب ایمان مى آوردند و از او طرفدارى مى کردند. چون لوط (ع) مردم را دعوت مى کرد به اینکه در امر شهوترانى به طریقه فطرى بازگردند و وصلت مردان و زنان را سنت خود قرار دهند و این به نفع زنان بود و اگر زنان نیز مبتلا به فحشا نبودند، باید دور آن جناب جمع مى شدند و به وى ایمان مى آوردند. ولى هیچ یک از این عکس العمل ها در قرآن کریم درباره زنان قوم لوط ذکر نشده و این خود مؤید و مصدق روایاتى است که در سابق گذشت که مى گفت: “فحشا در بین مردان و زنان شایع شده بود، مردان به مردان اکتفا کرده و با آنان لواط مى کردند و زنان با زنان مساحقه مى نمودند. (تفسیر المیزان- علامه طباطبایی)”
ابی بصیر هم در حدیثی از امام باقر (ع) علت گرایش قوم لوط به همجنسگرایی را اینگونه روایت کرده که محضر مبارک حضرت ابی جعفر (ع) عرض کردم: “آیا رسول اکرم (ص) از بخل به خدا پناه میبرد؟” حضرت فرمودند: “بلی. ای ابا محمد، در هر صبح و شام. ما نیز به خدا پناه میبریم و به زودی تو را از عاقبت بخل با خبر خواهم نمود. قوم لوط اهل قریه ای بودند که بر طعام بخل و حرص می ورزیدند و این خوی ایشان را مبتلا نمود به بیماری در فروجشان که دوایی نداشت.” عرض کردم: “بیماری که به دنبال حرص و بخل ایشان پیدا شد چه بود؟” حضرت فرمودند: “قریه ای که قوم لوط در آن بودند، سر راه عابرین بر شام و مصر بود. لذا مسافران بر این قوم وارد میشدند و ایشان هم آن ها را ضیافت و پذیرایی میکردند و وقتی نفرات میهمانان زیاد گردید، بخل و فرومایگی اهالی این قریه یعنی قوم لوط ایشان را در مضیقه قرار داد. لذا بخل آن ها را وادار کرد به این که وقتی میهمانان بر ایشان نازل میشدند، با ایشان عمل شنیع نموده و رسوایشان کرده بدون این که هیچ شهوتی به ایشان داشته باشند و مقصود آن ها از این فعل قبیح آن بود که واردین از ایشان بیمناک گشته و نزدشان نیایند. باری افعال و اعمال زشت آنان منتشر شد و بدین ترتیب مسافرین و عابرین را بازداشت از این که بر آنان وارد شوند و این بخل آن ها بود که به بلایی مبتلایشان نمود که قادر بر دفع آن از خود نبوده بدون این که شهوتی بر این کار داشته باشند. سپس امام (ع) فرمودند: پس چه دردی دردناک تر از بخل و بد عاقبت تر و زشت تر از آن نزد خدا می تواند باشد. (برگرفته از کتاب علل الشرایع نوشته شیخ صدوق (ره)).”
اما در داستانی که قرآن کریم در مورد قوم لوط بیان میکند، نکته بسیار مهم و ظریفی وجود دارد که کمتر به آن توجه شده و آن نقش زنان در رواج و گسترش این عمل قبیح است.
۱- طبق فرمایش قرآن، همه قوم لوط به عمل لواط (همجنسگرایی مردان) مبتلا شده بودند و هیچکس از این قاعده مستثنی نبود. یعنی این موضوع در حد وسیعی در بین مردان رواج داشته است. سوال این است که آیا آن ها دچار یک بیماری همه گیر شده بودند؟ به طور حتم، نمی توان گرایش به همجنسگرایی را یک بیماری اپیدمی، مانند بیماری های ویروسی دانست و عمل همجنسگرایی را امری خارج از اراده آن ها ذکر کرد. یعنی اینکه فرد همجنسگرا با آگاهی کامل و اراده آزاد اقدام به این عمل میکند، کما اینکه ما در گوشه و کنار شاهد انتشار اخباری مبنی بر گرایش افراد مختلف (حتی افراد متأهل!) به همجنسگرایی هستیم (البته نمی توان علل روانی را در بروز چنین پدیده ای نادیده گرفت، اما در مورد افرادی که به دلایلی از سوی رسانه ها به عنوان تازه همجنسگرا! معرفی میشوند، قضیه کاملاً فرق دارد.) حال سوال این است که چرا همه مردان این قوم به عمل لواط گرایش پیدا کرده بودند، در حالیکه زنان همچنان در میان این قوم زندگی میکردند و در حالت عادی باید گرایش اول مردان به زنان باشد؟ آیا در میان این مردان قوم لوط حتی یک نفر هم پیدا نمیشده که به زنان تمایل داشته باشد؟ بر اساس آنچه در احادیث نقل شده و متن صریح قرآن، عمل قوم لوط به هیچ وجه از سر شهوت نبوده و صرفاً به قصد تجاوز انجام میشده است. یعنی آنان در ابتدا هیچ شهوتی به یکدیگر نداشتند و برای حرص و طمع این کار را میکردند و همجنس باز بودند نه همجنس خواه. و به تعبیر امام باقر (ع)، در این قوم افرادی که در چارچوبی نظیر تجاوز وارد ارتباط جنسی میشدند، نه به خاطر شهوت (یا میل به انجام عمل جنسی با آن فرد)، بلکه به خاطر آزار و ترساندن آنان بوده است. اما ظاهراً به مرور زمان، این عمل کم کم به عادت مردان این قوم بدل شد و دیگر از حالت آزار رسانی و ترساندن دور و شهوترانی جایگزین آن شد.
۲- در قرآن کریم به عذاب و نابودی همه افراد قوم لوط اشاره میشود. طبق تفسیر علامه طباطبایی، این موضوع نشانگر این واقعیت است که زنان هم از قاعده فساد مردان مستثنی نبوده و آن ها هم مانند مردان به عمل شنیع مساحقه مبادرت می نمودند. حتی این نکته در روایات بیان شده که زنان راه تناسل را بر مردان بسته بودند! (یعنی عملا به مرور زمان نسل آن ها نابود میشده!). سوال این است که چرا زنان به مردان تمایل نداشتند؟ با توجه به نکات یاد شده و شواهد موجود، اینطور حدس زده میشود که عمل همجنسگرایی در میان قوم لوط ابتدا در میان زنان رواج یافته و سپس این مسئله در مردان رایج شده، یا لااقل کناره گیری زنان از مردان (به دلایل نامعلوم) در بروز این امر دخالت داشته است. البته هیچ سند جدی و قابل قبولی برای اثبات این موضوع وجود ندارد، اما از الگوسازی جدید غرب در مورد گسترش و رواج مسئله همجنسگرایی میان زنان، می توان اینطور حدس زد که شروع انحراف مردان قوم لوط هم به همین شکل بوده و زنان در این بین نقشی اساسی را ایفا میکردند. بدین ترتیب که در ابتدا زنان (به دلایلی که بر ما معلوم نیست) از مردان دوری کرده و رابطه با همجنسان را بر رابطه با مردان ترجیح دادند (زنان راه تناسل را بر مردان بسته بودند).
در ادامه مردان محروم شده و آلوده به عمل لواط (در آن هنگام این عمل به منظور ایجاد ترس و آزار بوده) نیز به ناچار راه زنان را پیش گرفتند و پس از چندی این عمل در آن ها از چنان اعتباری برخوردار شد که دیگر روابط عادی زناشویی فراموش شده و عمل همجنسگرایی در میان آن ها به امری بدیهی بدل گشت! اکنون می توان بر اساس این نظریه، در یک جمع بندی کلی هدف نهایی غرب از رواج همجنسگرایی زنان در سطح وسیع را اینطور تفسیر نمود. لازم به ذکر است که بر خلاف تصور ایجاد شده از جوامعی مانند آمریکا که در فیلم ها نمایش داده میشود، اوضاع داخلی این کشور کاملاً کنترل شده و تا حدی ایزوله شده است! اوضاع در مورد اسرائیل بسیار سختگیرانه تر و محتاطانه تر است.
آن ها به شدت به امور مذهبی بها داده و خاخام ها سعی میکنند تا مردم را ولو با زور و فشار در چهارچوب ارزش های دینی خود نگه دارند!! تا برای همیشه قوم برتر بمانند!!! به همین دلیل به جرأت می توان گفت که ترویج چنین بی بندوباری هایی در واقع نسخه هایی برای کشورهای دیگر، خصوصاً کشورهای اسلامی است. اما در هر حال نمی توانند از آلوده شدن کشورهای خود هم جلوگیری کنند.
در واقع غرب درصدد است تا با پیاده سازی الگوی رفتاری قوم لوط در میان جوامع دیگر- و نه جامعه خود- چند هدف را محقق سازد:
۱- گسترش عمل شنیع همجنسگرایی و نابودی بنیان خانواده.
۲- رواج خود ارضایی و شیوع بیماری های روانی.
۳- گسترش پدیده زنا و پیدایش فرزندان نامشروع (زمانی که موضوع همجنسگرایی به یک هنجار در جوامع تبدیل شود، به طبع سنت نکاح و رابطه زن و مرد یک ناهنجاری محسوب خواهد شد و این موضوع زمینه ساز روابط پنهانی مردان و زنان و در نتیجه فرزندان نامشروع را در پی خواهد داشت)
۴- نابودی نسل بشر.
که در هر ۴ مورد (البته می توان موارد دیگری هم به این لیست افزود) ایجاد هرج و مرج و در نتیجه دوری از آنچه خداوند برای سعادت بشر در نظر داشته را می توان به وضوح مشاهده کرد. و این دقیقاً مطابق با سوگندی است که شیطان برای گمراهی بشر خورد:
“قَالَ رَبِّ بِمَا أَغْوَیْتَنِی لَأُزَیِّنَنَّ لَهُمْ فِی الْأَرْضِ وَلَأُغْوِیَنَّهُمْ أَجْمَعِینَ”
گفت: “پروردگارا! چون مرا گمراه ساختی، من (نعمتهای مادّی را) در زمین در نظر آنها زینت میدهم، و همگی را گمراه خواهم ساخت.”
“إِلَّا عِبَادَکَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِینَ” “مگر بندگان مخلصت را. (سوره الحجر-۳۹-۴۰)” “وَاسْتَفْزِزْ مَنِ اسْتَطَعْتَ مِنْهُمْ بِصَوْتِکَ وَأَجْلِبْ عَلَیْهِمْ بِخَیْلِکَ وَرَجِلِکَ وَشَارِکْهُمْ فِی الْأَمْوَالِ وَالْأَوْلَادِ وَعِدْهُمْ ۚ وَمَا یَعِدُهُمُ الشَّیْطَانُ إِلَّا غُرُورًا” “
هر کدام از آن ها را میتوانی با صدایت تحریک کن! و لشکر سواره و پیادهات را بر آن ها گسیل دار! و در ثروت و فرزندانشان شرکت جوی! و آنان را با وعدهها سرگرم کن! ولی شیطان، جز فریب و دروغ، وعدهای به آن ها نمیدهد (الاسرا -۶۴)” می توان به وضوح دید که در پس چنین ماجرایی نه تنها چند کشور خاص با طرز فکرهای ویژه وجود دارند، بلکه خود شیطان مستقیماً سکان اداره آن را در دست داشته و با هدف نابودی نسل بشر اقدام به این کار نموده است. البته او برای نیل به این هدف به نیروهای انسانی (شَیَاطِینَ الْإِنْسِ) نیاز مبرم دارد و از این رو است که میبینیم شیاطینی در ظاهر انسانی این روزها با مردم سوریه و عراق چه میکنند. کاری که در نتیجه آن باز هم می توان هر چهار هدف یاد شده را مشاهده نمود.
حکم همجنسبازی برای زنان تروریست
“وَکَذَلِکَ جَعَلْنَا لِکُلِّ نَبِیٍّ عَدُوًّا شَیَاطِینَ الْإِنْسِ وَالْجِنِّ یُوحِی بَعْضُهُمْ إِلَى بَعْضٍ زُخْرُفَ الْقَوْلِ غُرُورًا وَلَوْ شَاءَ رَبُّکَ مَا فَعَلُوهُ فَذَرْهُمْ وَمَا یَفْتَرُونَ” “اینچنین در برابر هر پیامبری، دشمنی از شیاطین انس و جنّ قرار دادیم؛ آن ها بطور سری (و درگوشی) سخنان فریبنده و بیاساس (برای اغفال مردم) به یکدیگر میگفتند: “و اگر پروردگارت میخواست، چنین نمیکردند (و میتوانست جلو آن ها را بگیرد، ولی اجبار سودی ندارد.) بنابر این، آن ها و تهمت هایشان را به حال خود واگذار! (الانعام- ۱۱۲