- چکیده:
در سایه دو جنگ اول و دوم خلیج فارس و اشغال نظامی عراق فضای مناسبی برای قاچاقچیان آثار باستانی این کشور به وجود آمده است. کشور عراق که اولین تمدنهای بشری را در خود جای داده است، دارای هزاران اثر باستانی ارزشمند و نفیس میباشد که عدم وجود امنیت و ثبات سیاسی، بیکاری و فقر، فقدان مجازاتهای قانونی مؤثر و عدم وجود نیروهای پاسدار میراث فرهنگی نیز به این غارتگران فاجعهآمیز کمک نموده است. نویسنده این مقاله با اشاره به ابعاد مختلف این چپاول گسترده، معتقد میباشد که در سایه این اقدامات، فرزندان آینده عراق وارث کشوری بیتاریخ و فاقد پیشینه بدل شده است. لذا از این اشغالگری باید به عنوان مرگ تاریخ عراق یاد کرد.
شهرهای ۲۰۰۰ ساله سومریان توسط غارتگران میراث فرهنگی زیر و رو شده و نفایس آن به تاراج رفته است. حرکت خودروها و تانکهای غولپیکر، به دیوارهای شهرهای باستانی «اور» و «کلده» آسیبهای فراوانی وارد نموده است. و آثار ارزشمند باستانی بدست آمده، روانه کلکسیونهای خریداران این اشیاء میگردد و غارتگران میکوشند که در سایه اشغال عراق و برای جمعآوری ثروت بیشتر، کل این میراث باستانی را به یغما ببرند. لذا تخریب تقریباً کامل کل آثار باستانی کشور عراق که یکی از اولین زیستگاههای بشریت به حساب میآمد، را باید یکی از شرمآورترین سمبلهای اشغال نظامی فاجعهبار این کشور به حساب آورد.
شواهد ارائه شده از سوی تعدادی از باستانشناسان نشان میدهد که حتی باستانشناسان آموزش دیده در دوره حکومت صدام حسین نیز اینک از دانش خود برای حفاری در مراکز باستانی این کشور استفاده میکنند و با تخریب ساختمانها، دیوارها، مقبرهها و تپههای باستانی، به دنبال دستیابی به طلا و جواهر و سایر نفایس موجود هستند.
پس از اولین جنگ فاجعهبار خلیج [فارس] در سال ۱۹۹۱ میلادی، لشکری از این غارتگران روانه مناطق جنوبی عراق شدند و دستکم ۱۳ موزه به کلی غارت شد و اینک نیز تقریباً کل آثار باستانی جنوب این کشور، توسط این غارتگران زیر و رو شده است. به عنوان مثال گفته میشود که حتی یک مترمربع از منطقه تمدن سومر از غارت و تخریب در امان نمانده است. در حالی که این مناطق میتوانست اطلاعات و شواهد جدید و ارزشمندی را در مورد پیشرفت تمدن انسانی، ارائه کند . لذا بشریت معاصر بخشهایی از زنجیره تمدن و تاریخ خود را در سایه این چپاول وحشیانه از دست داده است. البته مطمئناً جنگ اخیر و فقر دامنگیر حاصل از آن نیز یکی از عوامل گسترش این اقدامات میباشد. بدین ترتیب، ما بخشهایی از تاریخ دنیایمان را به خاطر کامجویی چند مجموعهدار ثروتمند و خصوصی آثار باستانی که در خانههای لوکس خود و در آرامش زنگی میکنند و سفارش تهیه این آثار را به این غارتگران میدهند، از دست میدهیم.
خانم فرجاک، باستانشناس سرشناس لبنانی که در بررسیهای مربوط به غارت موزه باستانشناسی بغداد اندکی پس از اشغال این کشور نیز مشارکت داشته، معتقد است که به زودی عراق به کشوری فاقد پیشینه و تاریخ، بدل خواهد شد. وی میگوید: «در عراق، ۰۰۰/۱۰ مکان باستانی وجود دارد. تنها در منطقه نصرانیه، ۸۴۰ نقطه باستانی متعلق به عصر سومریان، یافت گردیده است. اما همه این آثار به صورتی سازمان یافته، شخم زده شده و زیر و رو گردیدهاند. این غارتگران تا رسیدن به مناطق سنگی اعماق زمین، دست از کاوش برنمیدارند. البته پولهای سرشار حاصل از این اقدامات، به سازمان یافتهتر شدن این جریان چپاولگری، کمک کرده است.»
همچنین عملیاتهای نظامیکنونی هم آسیبهای زیادی به این آثار زده است. مثلاً در ۱۵ سال اخیر یک پایگاه نظامی ارتش آمریکا در «اور» قرار گرفته و به دلیل سنگینی تجهیزات آنان، دیوارهای این منطقه باستانی، ترک خورده است. این وضعیت به مثابه قراردادن یک منطقه در معرض یک جریان دائمی از زلزله است و باید به خاطر داشته باشیم که شهر اور، زادگاه حضرت ابراهیم نیز بوده است.
از سوی دیگر، باید دانست که مردم شهر سومر در ۰۰۰/۴ سال پیش از میلاد، با ساخت سیستم آبیاری، توسعه کشاورزی و کار با فلز، تمدن بزرگی را تشکیل دادند. بعدها نیز با ابداع نوشتن و ساختمانسازی، به پیشرفتهای مهمی دست یافتند.
علیرغم اینکه آمریکاییها بارها عنوان نمودهاند که پایگاهی را در شهر بابل در دست ساخت دارند تا از آثار این منطقه محافظت گردد، اما باستانشناس سرشناس عراقی خانم زینب بحرانی، استاد تاریخ هنر و باستانشناسی در دانشگاه کلمبیا معتقد است که این ادعایی بیاساس است.
اگرچه حملات هوایی سال ۲۰۰۳ میلادی به آثار باستانی عراق آسیبی وارد ننمود، اما دکتر بحرانی میگوید: «اشغالگری به ویرانی قریب به اتفاق موزهها و کتابخانههای عراق انجامید. همچنین نابودی مقبره [امام حسن] عسگری در یک بمبگذاری و تسخیر چند منطقه باستانی از سوی نیروهای ائتلاف، به عنوان پایگاه نظامی از دیگر آثار این اشغال نظامیبوده است.»
البته باید یادآوری نمود که استفاده از این مناطق به عنوان مراکز نظامی، مخالف مفاد کنوانسیون «هاگو» و پروتکل ۱۹۵۴ (فصل یکم، بند پنجم) که به مبحث اشغاگری میپردازد، میباشد.
یکی دیگر از نکات قابل توجه در مبحث محافظت از این آثار تاریخی این است که سازمانهای عراقی مسئول محافظت از این آثار باستانی و میراث فرهنگی، فاقد امکانات و تجهیزات و نیروهای انسانی مورد نیاز برای محافظت از این آثار هستند. حتی در سایه ناامنی و بیثباتی موجود، تعدادی از افراد خواهان اخذ مجوز ساخت یک کارخانه آجرهای ساختمانی در محوطه شهر سومر شده بودند که بعدها مشخص شد آنان تنها درصدد تخریب و اکتشاف سازمان یافته مناطق باستانی این شهر بودهاند. لذا سیاستمداران حاکم بر این کشور و رهبران مذهبی عراقی، باید نسبت به این اقدامات، موضعی شفاف اتخاذ نمایند.
همچنین فقدان مجازاتهای مناسب، به رشد روند فاجعهبار کنونی، کمک نموده است. مثلاً در سال ۲۰۰۵ میلادی، گمرک عراق به همراه نیروهای عراقی، چند محموله بزرگ اشیای عتیقه را کشف نمودند و مقرر شد که این اشیا به موزه بغداد منتقل شود. کاری که باید آن را یک اشتباه مرگبار دانست. اما بعدها نیروهای گمرک به صورت فجیعی کشته شدند و بدنهای آنان به آتش کشیده شد و به قول خانم فرجاک باید این اتفاق را یک پیام روشن از سوی مجموعهداران آثار باستانی دانست.
امروزه، خودروها، کامیونها، هواپیماها و قایقهایی که عراق را به سوی ایالات متحده، اروپا، ژاپن و امارات متحده عربی ترک میکنند، حاوی انبوهی از اشیای باستانی گرانقیمت هستند که از این کشور به تاراج میرود. به علاوه، هم اینک در سایتهای اینترنتی میتوان به سادگی شاهد خرید و فروش آثار ۰۰۰/۷ ساله تمدن عراق بود. بدین ترتیب احتمالاً فرزندان نسل کنونی مردم این کشور، دیگر هیچ اثری را برای مطالعه نخواهند داشت و این به معنای مرگ تاریخ و پیشینه یک کشور باستانی با تاریخی غنی و ارزشمند میباشد.
رابرت فیسک
منبع: www.Independent.uk
ماهانامه سیاحت غرب شماره ۵۲