کرستن ای.پاورز
- چکیده:
فیلم مستند و جدید «اردوگاه مسیح»، که در این مقاله به نقد کشیده شده است، فاش میکند که جمهوریخواهان و محافظهکاران جدید حاکم بر کاخ سفید، چگونه از مذهب و کودکان کم سن و سال در راستای اغراض دنیوی و منافع سیاسی خود (و در واقع، منافع اقتصادی شرکتهای بزرگ صنعتی – نظامی آمریکا) بهرهبرداری میکنند. نویسنده هر چند میکوشد در طی نقد خود، از ارزش و سندیت این فیلم بکاهد و پروتستانهای انجیلی را از تندروی تخطئه نماید، ولی آنچه برای مخاطب اهمیت درجه اول دارد، اطلاعات بکر و غیرقابل کتمانی است که فیلم در مورد وجود اردوگاههای شستوشوی مغزی کودکان در آمریکا به دست میدهد.
مهاتما گاندی زمانی گفت، اگر مسیحیان براساس ایمان خود میزیستند، هیچ هندویی در هندوستان باقی نمیماند. او میدانست، عقاید بنیادی مسیحیت – مثل جنگ با فقر، مواظبت از کودکان، عشق ورزیدن به دشمن خود، دوری جستن از مادیات و فروتنی کردن – چه قدر نیرومند هستند. اگر کسی خود را مسیحی مینامد، واقعاً باید از این عقاید تبعیت کند.
فیلم جدید و مستند «اردوگاه مسیح»، مربوط به یک اردوگاه تابستانی در داکوتای شمالی است که در آنجا به کودکان شش ساله برای تبدیل شدن به یک سرباز فداکار مسیحی در «ارتش خدا» آموزش داده میشود. این اردوگاه به عنوان نمونه مکانی است که احساسات فردی در آن به عالیترین درجات میرسد.
این فیلم توسط هیدی اوین و راشل گاردی ساخته شد. این دو نفر همچنین کارگردانی فیلم «کودکان باراکا» را که سر و صدای زیادی به پا کرد، بر عهده داشتند؛ این فیلم در جشنواره فیلم «تریبکا» در سال ۲۰۰۶ – که در آنجا جایزه ویژه هیأت داوران را از آن خود کرد باعث تحسین و بهت بینندگان شد.
این دو کارگردان، روابط متقابل و روزمره جهانی را ماهرانه تسخیر کردند. این شیوه برای بسیاری از بینندگان فیلم بیگانه است: در آن کودکانی را میبینید که به زبان خود، از «تولد دوباره»شان در پنج سالگی سخن میگویند.
ستاره این فیلم پاستور بکی فیشر است؛ کسی که درباره مأموریت وحشتآور «کودکان روی آتش» اردوگاهش چنین توضیح میدهد: «من میخواهم جوانان متعهد شوند که جان خود را برای «گاسپل» فدا کنند، همانطور که در پاکستان چنین میکنند.» در این اردوگاه از کودکان پرسیده میشود: «چند نفر از شما میخواهند جانشان را برای مسیح بدهند؟» از هر طرف سریعاً دستان کوچک به هوا میرود. به آنها گفته میشود: «ما مجبوریم که قدرت دشمن دولت را در هم شکنیم.» بکی فریاد میکشد: «معنی جنگ این است! آیا شما در آن شرکت میکنید یا نه؟» دستان کوچک بیشتری به هوا میرود.
این دو کارگردان ما به «پرچم مسیحی اعلام وفاداری میکنند» و به یک بازی ویدئویی تحت نام «ماجرای خلقت مشغول هستند، فیلمیکه در آن، فرضیه تکامل رد میشود. یک مادر به کودکانش در تکالیف مدرسه کمک میکند و به آنها میگوید: که «گرم شدن زمین واقعی نیست. علم چیزی را ثابت نمیکند.»
سپس این فیلم ما را به محوطه اردوگاه برمیگرداند. در آنجا کودکان برای آموزش روزانه خود جمع شدهاند. ناگهان، مشاور اردوگاه یک مقوای برش داده به شکل یک انسان را جلوی گروه قرار میدهد:
این تصویر مسیح نیست، بلکه تصویر «جرج بوش» است. همه کف میزنند و بکی بچهها را تشویق میکند که «به رئیسجمهور سلام بدهند». بکی مدعی میشود: «رئیسجمهور بوش از اینکه یک مسیحی است، افتخار میکند.»
آمار تعداد خیرهکننده «پروتستانها»ی ایالات متحده در سراسر فیلم برجسته میشود. این فیلم میخواهد بهطور تلویحی بگوید که بکی و دیگر کسانی که با وی در اردوگاه هستند، نگاهی گذرا و سطحی در مورد کارهای پنهانی «جنبش پروتستان»، به ما ارایه میکنند. اما شاید ارزش داشته باشد که این سؤال از افکار عمومی پرسیده شود، آیا ۱۰۰ میلیون آمریکایی که خودشان را پروتستان مینامند، همین مارش (جنگ) را میزنند؟ پت روبرتسون، جری فالول و جیمز دابسون علاقمند هستند که نشان دهند، این گروه به عنوان یک جمع یکپارچه، تحت کنترل انحصاری و بیچون و چرای محافظهکاران هستند. هر چند قدرت مذهب را در انتخابات نمیتوان کتمان کرد، ولی دموکراتها هم نباید فرض کنند که همه و یا اکثریت پروتستانها به طور طبیعی به سمت جناح جمهوریخواهان میغلطند.
هر چند در این فیلم هرگز فاش نشد، ولی باید گفت که اردوگاه مسیح در حقیقت، یک اردوگاه «پنتکاستل» است که آن را حتی در درون جنبش پروتستان هم، دور از الهیات و سیاست قرار میدهد. البته این دو کارگردان توضیح دادند که نمیخواستند با افشای این موضوع، مخاطبان را دچار آشفتگی کنند و به همین خاطر، به جای آن، اشاره کردند که این اردوگاه تنها یک اردوگاه «پروتستانی» است. متأسفانه آنها ناخواسته با این عمل خود، مردم را دچار آشفتگی شدید کردند، مثل کاری را که جیم والیز، نویسنده کتاب «سیاست خدا» کرد؛ کسی که سالها تلاش نمود تا بفهماند که چرا راست از مذهب سوء استفاده میکند و چپ این کار را نمیکند.
والیز که بنیانگذار و سردبیر «سوجورنرز» (مجله مسیحی توسعه طلب) است، بیشتر عمرش را به مسافرت در داخل کشور گذراند و طی آن با دانشجویان به گفتوگو پرداخت و با رهبران پروتستانها دیدار نمود. والیز معتقد است، آینده کشور در دستان رأیدهندگان میانهروی پروتستان قرار دارد. او براساس نظرسنجیها و تجربه شخصی خود برآورد میکند که حدود نیمی از پروتستانها در مورد حقوق مذهبی بیتفاوت هستند و نیم دیگر آنها هم اگر نگوییم تشنه توسعه و اصلاحات، لااقل مستعد آن هستند.
والیز میگوید: «حقایق روی زمین در حال تغییر است.» او از افزایش قابل توجه شنوندگان سخنرانیهایش در مراکز مسیحی خبر میدهد؛ و بیشترین موضوعاتی که از وی سؤال میشود، دیگر در مورد ازدواج همجنسبازان و یا سقط جنین نیست. والیز میگوید، سقط جنین بهطور طبیعی جزء مهمترین مسایل رأیدهنده میانهروی پروتستان باقی خواهد ماند. آنها رهبرانی را میخواهند که نگرانیهای اخلاقی پروتستانهای میانهرو را درباره این موضوع بپذیرند و به کاهش موارد سقط جنین متعهد شوند. این موضعگیری از نگاه جریان اصلی رأیدهندگان دموکرات، خوب جلوه میکند.
این که والیز با رهبران کلیسای بزرگ پروتستان دیدار مینماید، چیزی را عوض نمیکند. یکی از این رهبران اخیراً به والیز گفت: «من در رابطه با مسیحیت، انجیل و رستاخیز، یک محافظهکار هستم، اما دارم تبدیل به یک آزدیخواه اجتماعی میشوم.»
وقتی که والیز پرسید، چرا؟ در پاسخ، آنچه را که اکنون دیگر تبدیل به یک سری ممانعتهای مأنوس شده است، شنید: پروتستانها در ارتباط با نادیده گرفتن فقرا، مسایل زیستمحیطی، و عدم اقدام آمریکا در قبال نسلکشی در دارفور (سودان)، به طور روز افزونی دارند ناامید میشوند.
پروتستانهای سفیدپوست نزدیک به ۲۵% رأیدهندگان را تشکیل میدهند و در سال ۲۰۰۴، اکثریت قاطع، یعنی ۷۸% آنها به جرج بوش رأی دادند، اما پروتستانها همیشه پشت سر کاندیدای جمهوریخواه صف نمیکشند. طبق تحقیقات «پو» در سال ۱۹۸۷، پروتستانهای سفیدپوست تقریباً به طور مساوی بین دو حزب تقسیم شدند؛ و اکنون بسیاری از رهبران پروتستان اعتقاد دارند که این تعداد در حال افزایش رأیدهندگان آماده میشوند که به درون حصار حزب دموکرات برگردند؛ البته در صورتی که دموکراتها سوء تفاهم را متوقف کنند و آنها را در نظر بگیرند از نادیده گرفتن حوزههای انتخابیه آنها که موجودیتشان طبیعی بوده و یا باید باشد، دست بردارند.
ضمناً، گروههای پروتستان در حال وارد کردن بسیاری از موضوعات به حوزه فعالیت خود هستند. مؤسسه «یو ۲ فرونت من بونو» مذاکرات گستردهای را درباره مشارکت در نهادی که آن را با رهبران پروتستان جهت مبارزه با بحران «ایدز» ایجاد کرده بود، صورت داد. یکی از این رهبران، تدهاگارد هوادار ثابت قدم جمهوریخواه است، کسی که کلیسای فعلی ۱۲ هزار نفره «نیولایف» را تأسیس کرد و «اتحادیه ملی پروتستانها» را رهبری میکند.
هاگارد شخصاً با بلر، نخست وزیر انگلیس، درباره اینکه چطور میتوان رئیس جمهور بوش را اقناع کرد تا از طرح بخشودگی بدهی جهان سوم حمایت کند، مشورت نمود و کاری کرد که موضوع محیط زیست به مسأله محوری کلیسایش تبدیل شود.
در ماه فوریه ۲۰۰۶ نشریه «کریستنیتی تودی» این موضوع را نقد و تحلیل کرد که «چرا شکنجه همیشه بد است».
بیش از ۵۰ رهبر و سازمان مسیحی پروتستان با ملحق شدن به کلیسای کاتولیک، اخیراً حمایتشان را از طرح مهاجرت اعلام کردند؛ طرحی که اجازه خواهد داد، مهاجران غیرقانونی، بهجای آنکه به کشور اصلی خود برگردند، تبدیل به شهروندان آمریکا شوند. اوایل امسال نیز یک گروه ۸۶ نفره از رهبران مسیحی پروتستان مبارزهای را برای آموزش مسیحیان درباره تغییر آب و هوا آغاز کردند و از کنگره آمریکا خواستند تا برای جلوگیری از گرم شدن زمین (عارضهای که به فقرا آسیب شدیدتری خواهد رساند) طرح را تصویب کند.
این اعتراضات که از سر نگرانی است، به راحتی توسعه مییابد. در این صورت، پس چرا هنوز تنها تعداد قلیلی از پروتستانهای سفیدپوست به دموکراتها رأی میدهند؟ والیز معتقد است که دموکراتها قلمرو دین را به جناح جمهوریخواهان واگذار کردند و به آنها اجازه میدهند که از دین برای جداسازی رأی دهندگان به نفع خود استفاده کنند.
منبع: WWW.alternet.org
Requirements: any xvid player
Overview: A documentary on kids who attend a summer camp hoping to become the next Billy Graham.
Genres: Documentary
Running Time: 84 Min
File Size: 208 MB
Resolution: 320 x 240
Release Quality: DVDRip
/wp-content/uploads/rar/jesus_camp_mjjmyjayy2.rar
/wp-content/uploads/rar/jesus_camp_njq0ymuwmj.rar