معرفت امام زمان (عج) از دیدگاه شیخ صدوق

 
ابراهیم شفیعی سروستانی

اشاره:
ابوجعفر محمّد بن علی بن حسین بن بابویه قمی مشهور به شیخ صدوق (م ۱۳۸۱ ق.)  از فقها و محدّثان بزرگ شیعه است که بسیاری از علمای امامیه کلام او را به مانند نصّ منقول و خبر مأثور می‌دانند. وی در «باب الامامه» از کتاب الهدایه خود پس از بیان مبانی امامّت و اصول اعتقاد شیعه در این زمنیه، به موضوع معرفت امامان می‌پردازد و در ذیل بابی با عنوان «باب شناخت امامانی که پس از پیامبر خدا(ص) حجَّت‌های الهی بر مردم هستند» به تفصیل در این زمینه سخن گفته است.

در قسمت‌های پیشین این مقاله هشت مورد از ویژگی‌های امامان معصوم که شیخ صدوق(ره) اعتقاد به آنها را در باب معرفت امام(ع) لازم دانسته است، بررسی کردیم و گفتیم که هر مسلمان باید معتقد باشد که امامان دوازده‌گانه، پیشوایان واجب‌الاطاعه، گواهان بر مردم، راه‌های رسیدن به خدا، جایگاه‌های علم‌الهی، مفسّران وحی، ارکان توحید، پیراستگان از هر گونه خطا و اشتباه هستند.

در این قسمت از مقاله برخی دیگر از ویژگی‌های پیشوایان معصوم شیعه را بررسی می‌کنیم.


۹. صاحبان معجزات و نشانه‌ها

شیخ صدوق(ره) در بیان نهمین ویژگی از ویژگی‌های امامان که همه باید بدان معتقد باشند، می‌فرماید:
واجب است معتقد باشد… آنها صاحب معجزات و نشانه‌ها هستند.۱

در روایتی که از امام صادق(ع) نقل شده است، در مورد کمترین حدّ معرفت امام چنین آمده است:
کمترین حد معرفت امام آن است که [بدانی] او مساوی پیامبر است مگر در درجه نبوت.۲

بر این اساس می‌توان گفت، امامان معصوم(ع) همه ویژگی‌های پیامبر(ص) را دارا هستند که از آن جمله است: ارائه نشانه‌ها و معجزات برای اثبات حقّانیّت خود. چنانکه در شرح حال امامان دوازده‌گانه(ع) آمده است، هر یک از آنها برای اثبات امامّت خود، افزون بر توسل به نصّ پیامبر اکرم(ص) یا امام پیش از خود، نشانه‌ها و معجزاتی را آشکار می‌ساختند و بدین وسیله هم راه را بر مدّعیان دروغین امامّت می‌بستند و هم به شیعیان خود اعتماد و اطمینان می‌بخشیدند.۳

در اینجا برای روشن‌تر شدن بحث به بخش‌هایی از ادعیه، زیارات و روایات نقل شده است از امامان معصوم(ع) که در آنها به این موضوع تصریح شده است، اشاره می‌کنیم:

در یکی از زیارت‌های امیرمؤمنان علی(ع) که از امام صادق(ع) نقل شده، خطاب به آن حضرت چنین آمده است:
سلام بر صاحب راهنماها و نشانه‌های آشکار و معجزه‌های چیره کننده. ۴

در دعای ندبه نیز خطاب به امام عصر(ع) می‌خوانیم:
ای زاده نشانه‌ها و معجزات! ای زاده دلیل‌های آشکار! ای زاده برهان‌های روشن و خیره کننده!۵

در کتاب بصائر الدرجات موارد متعددی از معجزات امامان معصوم(ع) نقل شده است که از آن جمله می‌توان به اطاعت درخت نخل از امام باقر(ع) و امام صادق(ع) و فرو ریختن خرمای قرمز و زرد برای آن دو امام و یارانشان۶؛ زنده شدن مرده و شفا یافتن کور مادرزاد و پیس به دست امام باقر(ع) و امام جعفر صادق(ع)۷ و… اشاره کرد.

در یکی از روایاتی که در این کتاب نقل شده است، «ابوبصیر» چنین نقل می‌کند:
بر اباعبدالله [امام جعفر صادق] (ع) و اباجعفر [امام محمّد باقر] (ع) وارد شدم و عرضه داشتم: «شما وارث رسول خدا(ص) هستید؟» فرمود: «آری». گفتم: «رسول خدا همه علومی را که انبیا داشتند به ارث برده بود؟»

فرمود: «آری» گفتم: «آیا شما می‌توانید مردگان را زنده سازید و کور مادرزاد و پیس را بهبود بخشید؟» فرمود: «بله، به اذن خدا» سپس فرمود: «نزدیک من بیا، ای ابامحمّد!» پس دست خدا را بر چشم و صورت من کشید و من خورشید، آسمان، زمین، خانه‌ها و همه آنچه در اتاق بود را دیدم.

آنگاه فرمود: «آیا دوست می‌داری این گونه باشی و برای تو همان چیزی باشد که دیگر مردم دارند و در روز قیامّت هم آنچه بر مردم می‌آید بر تو بیاید، یا اینکه می‌خواهی به همان وضعی که بودی برگردی و [در عوض] بهشت خالص از آن تو باشد؟»

گفتم: «به همان وضعی که بودم برمی‌گردم» پس دست خود را بر چشمم کشید و به همان وضع پیشین باز گشتم.۸
شیخ طوسی در کتاب الغیبه ماجرایی را نقل می‌کند که از آن به خوبی می‌توان به آشکار شدن معجزات و نشانه‌ها از سوی امامان معصوم(ع) و هراس خلفای جور از این موضوع دست یافت. در این حکایت که محمّد بن خالد برقی آن را از محمّد بن غیاث مهبلی نقل می‌کند چنین آمده است:

هنگامی‌که هارون الرشید، ابا ابراهیم موسی [بن جعفر] را زندانی کرد و آن حضرت در زندان نشانه‌ها و معجزاتی را آشکار ساخت، رشید شگفت‌زده شد و از این رو یحیی بن خالد برمکی را فراخواند و به او گفت: ای اباعلی! آیا تو هم این عجایبی را که ما به آن گرفتار شده‌ایم، می‌بینی؟ آیا درباره این مرد تدبیری نمی‌اندیشی که ما را از اندوه او رها سازد؟…۹

۱۰. مایه‌های ثبات و پایداری جهان

در اعتقاد شیعه، وجود امامان مایه امنیت و آرامش اهل زمین است. شیخ صدوق در ادامه بیانات خود درباره دهمین ویژگی امامان معصوم می‌نویسد:

واجب است معتقد باشد آنها مایه امنیت ساکنان زمین هستند، همچنانکه ستارگان مایه امنیت ساکنان آسمان هستند.۱۰

در این زمینه نیز چون دیگر موارد پیشین روایات فراوانی رسیده است که در اینجا به برخی از آنها اشاره می‌کنیم:
در روایتی که امیرمؤمنان علی(ع) از پیامبر اکرم(ص) نقل کرده است، چنین می‌خوانیم:

ستارگان امانی برای اهل آسمان‌اند، پس هنگامی‌که ستارگان نابود شدند، اهل آسمان نیز نابود می‌شوند و خاندان من امانی برای اهل زمین‌اند، پس هنگامی‌که خاندان من از بین بروند، اهل زمین نیز از بین می‌روند.۱۱
در کتاب بحارالانوار نیز در ضمن بابی با عنوان: «انّهم أمان لأهل الأرض فی العذاب» بیش از شش روایت با همین مضمون نقل شده است.۱۲

و سرانجام در توقیع شریفی که از سوی امام عصر(ع) خطاب به اسحاق‌بن یعقوب صادر شده، چنین آمده است:
و من امانی برای ساکنان زمین هستم همچنان که ستارگان امانی برای اهل آسمان هستند.۱۳

برای روشن شدن مضمون این روایات لازم است چند نکته را یادآور شویم:
۱. بر اساس پاره‌ای روایات، موجودات جهان تنها به ساکنان کره زمین محدود نمی‌شود و در سایر کرات هم موجوداتی زندگی می‌کنند. چنانکه در روایتی از امیرمؤمنان علی(ع) می‌خوانیم:

این ستارگانی که در آسمان است، شهرهایی مانند شهرهای زمین است. هر یک از این شهرها با دو ستون نور به یکدیگر مرتبط می‌شوند که طول هر ستون در آسمان به‌اندازه مسافتی است که در ۲۵۰ سال طی می‌شود.۱۴

۲. همه کهکشان‌ها و منظومه‌های نامحدودی که در آسمان‌ها وجود دارد به وسیله نیروهای جاذبه‌ای که میان هسته مرکزی آن کهکشان یا منظومه و کرات پیرامون آن وجود دارد، حفظ می‌شوند، تا آنجا که اگر لحظه‌ای این نیروی جاذبه قطع شود همه کرات در هم ریخته و در اثر برخورد با هم نابود می‌شوند. این موضوعی است که هم در علم جدید به تأیید رسیده و هم در بیش از هزار سال پیش از کشف نیروی جاذبه، توسط قرآن کریم تبیین شده است. آنجا که می‌فرماید:
الله الذّی رفع السّموات بغیر عمد ترونها.۱۵
خدا [همان] کسی است که آسمان‌ها را بدون ستون‌هایی که آنها را ببینید بر افراشت.

با توجه به دو نکته یاد شده می‌توان گفت: استمرار حیات و بقای ساکنان همه کرات به استمرار حالت تعادل میان ستارگان، سیارگان و دیگر اجرام آسمانی که توسط نیروی جاذبه میان کرات برقرار می‌شود، بستگی دارد و اگر زمانی این ستارگان از بین بروند به دلیل از بین رفتن حالت تعادل، کرات دیگر از بین خواهند رفت. چنانکه اگر خورشید به عنوان بزرگ‌ترین ستاره و منظومه شمسی، از بین برود، کره زمین و دیگر کرات منظومه شمسی در اثر برخورد با یکدیگر از بین می‌روند و حیات ساکنان زمین به خطر می‌افتد.۱۶

۳. خدای تعالی همچنان که ستارگان را قطب و محور منظومه و کهکشان‌های عالم قرار داده و با وجود آنها حیات و بقای سیّاره‌ها و دیگر اجرام آسمانی که در منظومه‌ها و کهکشان‌های بی‌شمار هستی قرار دارند، استمرار و دوام می‌یابد، اهل بیت عصمت و طهارت(ع) و به تعبیر بهتر حجّت‌های الهی را قطب و محور کلّ هستی قرار  داده و همه نعمت‌ها، برکت‌ها و فیض‌های مادی و معنوی خود را به واسطه وجود آنها که خلیفه‌های خدا بر روی زمین هستند، نصیب بندگانش می‌فرماید.

این موضوع از بسیاری از روایات، ادعیه و زیارت‌های نقل شده از معصومین(ع) استفاده می‌شود. که در اینجا به برخی از آنها اشاره می‌کنیم.

امام صادق(ع) به واسطه پدر بزرگوارش از جدّ گرامی خود، امام سجاد(ع) در این زمینه چنین روایت می‌کند:
ما کسانی هستیم که خداوند به وسیله ما آسمان را از اینکه جز به اذن او، بر زمین فرو افتد، نگه می‌دارد و به وسیله ما زمین را از اینکه ساکنان پریشان سازد، حفظ می‌کند، و به وسیله ما باران را فرو می‌فرستد، رحمتش را جاری می‌سازد، و برکات زمین را خارج می‌کند.۱۷

در روایت دیگری که از امام حسن عسکری(ع) نقل شده است، در این زمینه چنین می‌خوانیم:
خدای تبارک و تعالی از زمان آدم تاکنون زمین را از حجّت خودش بر آفریدگان خالی نگذاشته است و تا روز قیامّت هم خالی نخواهد گذاشت، به واسطه اوست که بلا را از اهل زمین دفع می‌کند و به خاطر اوست که باران را فرو می‌فرستد و برکات زمین را بیرون می‌آورد. ۱۸

در بخشی از زیارت «جامعه کبیره» در این باره چنین آمده است:
خداوند به وسیله شما گشوده، به وسیله شما پایان می‌دهد. به وسیله شما باران را نازل می‌کند و آسمان را از اینکه جز به اذن او، بر زمین فرو افتد نگه می‌دارد و به وسیله شما اندوه را می‌برد و سختی‌ها را بر طرف می‌سازد.۱۹

در قسمتی از دعای «عدیله» موضوع ارتباط هستی و بقای حجّت حق، حضرت مهدی(ع) با بقا و هستی جهانیان، چنین بیان شده است:
به بقای او دنیا باقی است و به برکت او مردم روزی داده می‌شوند و به وجود او آسمان و زمین پابرجاست.۲۰

۴. همه آفریدگان برای استمرار حیات و بقایشان نیازمند فیض خداوندی هستند، به گونه‌ای که اگر یک لحظه این فیض قطع شود، هستی آنها به پایان می‌رسد. از آنجا که همه فیض‌های خداوندی به واسطه حجّت‌های الهی به مردم می‌رسد و همه بلاها و سختی‌ها به واسطه وجود آنها برطرف می‌گردد، این موضوع که بدون وجود حجّت‌های الهی حیات و بقای ساکنان کره زمین به خطر می‌افتد، کاملاً قابل تصور است.

افزون بر روایات یاد شده، دسته‌ای دیگر از روایات نیز وجود دارند که در آنها با تعبیری دیگر بر پیوستگی بقا و حیات ساکنان کره زمین با بقا و حیات اهل بیت عصمت و طهارت(ع) تأکید شده است. که در اینجا به برخی از آنها اشاره می‌کنیم.

در یکی از این روایات، امام باقر(ع) از پیامبر خدا(ص) نقل می‌کند که آن حضرت خطاب به امیر‌مؤمنان علی‌(ع) فرمود:
من و یازده تن از فرزندانم و تو ای علی! لنگرهای زمین هستیم، خداوند به وسیله ما زمین را استوار کرده که ساکنانش را در دل خود فرو نبرد. هنگامی‌که دوازده فرزندم از روی زمین بروند، زمین ساکنانش را در دل خود فرو می‌برد و به آنها مهلت داده نمی‌شود.۲۱

این روایت با اندک تغییری در صدر آن در منابع فراوانی از رسول گرامی اسلام(ص) روایت شده است.
آن حضرت در روایت دیگری می‌فرماید:
تا پایان [امامت] دوازده تن از قریش، این دین پا برجاست. هنگامی‌که آنها رخت بربندند، زمین ساکنانش را در کام خود فرو می‌برد.۲۲

در روایتی که از امام صادق(ع) نقل شده است، آن حضرت در پاسخ این پرسش که: «آیا زمین بدون امام باقی می‌ماند؟» می‌فرماید:

اگر زمین خالی از امام بماند فرو می‌ریزد.۲۳
روایات بسیاری با این مضمون نقل شده‌اند، که به همین تعداد بسنده می‌کنیم.۲۴

۱۱. وسیله‌های نجات و رستگاری امّت
شیخ صدوق(ره) یازدهمین ویژگی حجّت‌های الهی را این گونه بیان می‌کند:
واجب است معتقد باشد… مثَل آنها در این امّت مانند «کشتی نوح» و «باب حطّه» است.۲۵

در زمینه این ویژگی امامان(ع) نیز روایات فراوانی رسیده است که در اینجا برخی از آنها را بررسی می‌کنیم.
ابوذر غفاری نقل می‌کند از پیامبر(ص) شنیدم که می‌فرمود:

همانا من دو چیز گران‌بها را در میان شما به یادگار گذاشتم: کتاب خدا و عترتم (خاندانم) و این دو از یکدیگر جدا نمی‌شوند تا در کنار حوض [کوثر] بر من وارد شوند، آگاه باشید که مثَل آنها در میان شما مانند کشتی نوح است که هر کس بر آن سوار شود نجات می‌یابد و هر کس از آن دوری کند غرق می‌شود.۲۶

ابن عباس نیز نقل می‌کند که رسول خدا(ص) خطاب به امیر مؤمنان(ع) فرمود:
… مثَل امامان از نسل تو [بعد از من] مثل کشتی نوح است که هر کس بر آن سوار شود نجات می‌یابد و هر کس از آن کناره گیرد، غرق می‌شود.۲۷

روایات دیگری نیز به همین مضمون از امامان معصوم(ع) نقل شده است که از ذکر آنها خودداری و به همین مقدار بسنده می‌کنیم.۲۸

با توجه به روایات یاد شده می‌توان گفت: چون حجّت‌های الهی تنها معیارهای شناخت حق از باطل و معروف از منکرند، نجات و رستگاری نیز تنها در گرو پیروی و اطاعت از آنهاست و هر کس راهی جز راه آنها بپیماید و سر در گرو اطاعت کسی جز آنان بگذارد، جز گمراهی بهره‌ای نخواهد داشت.

قسمتی از زیارت «جامعه کبیره» که از امام هادی(ع) نقل شده است، این موضوع را به خوبی روشن می‌سازد:
هر که با شما دشمنی ورزید، نابود شد؛ هر که شما را تکذیب کرد، نومید گشت؛ هر که از شما دوری گزید، گمراه شد؛ هر کس به شما تمسک جست، پیروز شد؛ هر که به شما پناه آورد‌، ایمنی یافت؛ هر که شما را تصدیق کرد، به سلامت رسید؛ هر که با شما همراه شد، هدایت یافت؛ هر کس شما را پیروی کند، بهشت پناهگاه اوست و هر کس به مخالفت شما برخیزد، آتش جایگاه اوست.۲۹

تاریخ اسلام نیز خود بهترین گواه بر این موضوع است که چگونه کسانی که از هدایت‌های امامان(ع) سر پیچیدند و حاضر به اطاعت آنها و پذیرش ولایتشان نشدند، به وادی گمراهی و سرگشتگی افتادند و سرانجام به ولایت طاغوت سر سپردند.

در مورد تشبیه دومی‌که کلام شیخ صدوق به آن اشاره شده بود؛ یعنی «باب حطّه» باید گفت که:
«باب» در لغت به معنای جای داخل شدن، در، آنچه که با آن در بسته شود از چوب یا هر چیز دیگر و دروازه است. « حطّه» نیز مصدر از «حطّ، یحطّ، حطّاً» به معنای بار را بر زمین نهادن و فرود آمدن از بلندی است، البته به منای فرو ریختن گناه نیز آمده است.۳۰

پیش از بررسی روایاتی که در این زمینه از پیامبر اسلام(ص) و امامان معصوم(ع) نقل شده، لازم به یادآوری  است که تعبیر «باب حطّه»  ریشه‌ای قرآنی دارد. آنجا که می‌فرماید:
و إذ قلنا ادخلوا هذه القریه فکلوا فیها حیث شئتم رغداً و ادخلوا الباب سجّداً و قولوا حطّه نغفر لکم خطایاکم و سنزید المحسنین.۳۱

و [نیز به یاد آرید] هنگامی‌که گفتیم «بدین شهر در آیید و از هر کجای آن خواستید فراوان بخورید و سجده‌کنان از در [بزرگ] درآیید و بگویید: [خداوندا] گناهان ما را بریز تا خطاهای شما را ببخشایم و [پاداش] نیکوکاران را خواهیم افزود.
امین الاسلام طبرسی در ذیل آیه یادشده می‌نویسد:

همه مفسران اتفاق دارند که مراد از «قریه» در این آیات «بیت‌المقدس» است و آیه کریمه «ادخلوا الأرض المقدسه؛ به سرزمین مقدس داخل شوید» آن را تأیید می‌کند […] قتاده، حسن و بیشتر اهل علم  می‌گویند معنای «حطّه» آن است که «خدایا گناه ما را فرو ریز و ما را بیامرز. این امر به استغفار است».

ابن عباس می‌گوید: آنها مأمور شدند که بگویند: «این امر حق است». عکرمه می‌گوید: آنها مأمور شدند که بگویند: «لااله‌الاالله» که خود این کلمات، گناه آنان را می‌ریخت و چون همه اینها سبب ریختن می‌شود، تعبیر به «حطّه» شده است.۳۲

در روایات فراوانی، اهل‌بیت عصمت و طهارت(ع) به «باب حطّه» یا دری که ورود به آن موجب ریختن گناهان می‌شود، تشبیه شده‌اند، که در اینجا به برخی از آنها اشاره می‌کنیم:
ابن عباس از رسول خدا(ص) نقل می‌کند که فرمود:

هر کس به دین من ایمان آورده، راه مرا پیموده و سنّت مرا پیروی می‌کند، باید به برتری امامان از خاندان من بر همه [افراد] امّتم باور داشته باشد. مثل آنها در این امّت، مانند «باب حطّه» در بنی‌اسرائیل است.۳۳

امام علی(ع) نیز در همین زمینه می‌فرماید:
این بنی اسرائیل است که برای آنها دری گشوده شد که [ورود به آن] گناهانشان را فرو می‌ریخت و برای شما ای جماعت امّت محمّد! دری گشوده شده که گناهانتان را فرو می‌ریزد، این در اهل بیت محمّد ـ بر آنها درود باد ـ هستند که شما به پیروی از هدایت آنها و تبعیّت از راه آنها سفارش شده‌اید، تا بدین وسیله گناهان و خطاهای شما بخشیده شود و [پاداش] نیکوکارانتان افزوده شود. دری که گناهان شما را فرو می‌ریزد (باب حطّه) از دری که گناهان آنها را فرو می‌ریخت برتر است؛ زیرا آن از چوب بود و ما سخن‌گویان، مؤمن، هدایت‌گر و برتر هستیم.۳۴

در تفسیر منسوب به امام حسن عسکری(ع) نیز در ذیل آیه ۵۸ سوره بقره آمده است:
اعتقاد ما به ولایت محمّد و علی[ص]، گناهان ما را فرو می‌ریزد و بدی‌های ما را ناپدید می‌کند.۳۵
با توجه به این ویژگی اهل بیت عصمت و طهارت است که در بخشی از زیارت جامعه کبیره می‌خوانیم:
و خداوند درود (صلوات) ما بر شما و آنچه را که از ولایت شما مخصوص ما کرد، مایه نیکویی آفرینش [خلق و خوی] ما، پاکی جان‌های ما، پاکیزگی و پیراستگی [روح] ما و پوشاننده گناهان ما قرار دارد.۳۶


۱۲. سرسپردگان امر الهی
شیخ  صدوق دوازدهمین ویژگی امامان معصوم را این گونه بیان می‌کند:
[واجب است که معتقد باشد]… آنها بندگان ارجمند خدایند که در سخن بر او پیشی نمی‌گیرند و خود به دستور او کار می‌کنند.۳۷

کلام شیخ صدوق اشاره به آیه‌ای از آیات کلام خدای تعالی دارد، آنجا که می‌فرماید:
و قالوا اتّخذ الرّحمن ولداً سبحانه بل عبادٌ مکرمون لا یسبقونه بالقول و هم بأمره یعملون.۳۸
و گفتند: «[خدای] رحمان فرزندی اختیار کرده.» منزه است او. بلکه [فرشتگان] بندگانی ارجمندند، که در سخن بر او پیشی نمی‌گیرند، و خود به دستور او کار می‌کنند.

امام علی(ع) در بخشی از روایت مفصّلی که خطاب به ابوذر غفاری و سلمان فارسی ایراد شده است، ۳۹ می‌فرماید:
ما بندگان ارجمند خداییم، همان‌ها که در سخن بر او پیشی نمی‌گیرند و خود به دستور او کار می‌کنند.۴۰

در قسمتی از زیارت جامعه کبیره نیز از امامان معصوم(ع) با همین تعبیر یاد شده است.۴۱

با توجه به این ویژگی امامان معصوم(ع) می‌توان گفت: امامان معصوم(ع) از پیش خود نه چیزی می‌گویند و نه کاری انجام می‌دهند، بلکه آنها هر آنچه می‌گویند و هر آنچه انجام می‌دهند، همه به امر خداست. از این رو آنها معیار تشخیص حق و باطل و بیان‌کننده حلال و حرام الهی‌اند و مردم با تسلیم در برابر آنها می‌توانند به راحتی به راهی که خشنودی خداوند در آن است، رهنمون شوند.

پی‌نوشت‌ها:

۱. شیخ صدوق، الهدایه، ص ۳۵.
۲. مجلسی، محمّد باقر، بحارالانوار، ج ۳۶، ص ۴۰۷، ح ۱۶.
۳. در بسیاری از کتاب‌هایی که در زمینه تاریخ زندگانی و شرح حال ائمه(ع) نوشته شده است، بخشی به شرح کرامات و معجزات این بزرگواران اختصاص یافته است که از آن جمله می‌توان به کتاب‌های زیر اشاره کرد:
شیخ مفید، الإرشاد فی معرفه حجج الله علی العباد، ج ۱، صص ۳۰۵ ـ۳۵۳؛ اخبار غیبی و کرامات امام علی(ع)، ج ۲، صص ۱۸۲ـ۱۸۵؛ اخبار امام صادق(ع)، صص ۲۲۱ ـ ۲۳۰؛ کرامات و معجزات امام کاظم(ع)، صص ۲۵۴ ـ ۲۵۸؛ کرامات امام رضا(ع)، صص ۲۸۱ ـ ۲۹۴؛ کرامات امام جواد(ع)، صص ۳۰۱ ـ ۳۰۸؛ کرامات امام هادی(ع)؛ صص ۳۲۱ ـ ۳۳۵؛ کرامات امام حسن عسکری(ع)، صص ۳۵۵ ـ ۳۶۷؛ کرامات امام زمان(ع).
۴. بحارالانوار، ج ۱۰۰، ص ۳۰۶، ح ۲۳.
۵. همان، ج ۹۹، ص ۱۰۸.
۶. صفارقمی، بصائرالدرجات، صص ۲۵۲  ـ ۲۵۷، جزء پنجم، باب ۱۳، ح ۲، ۵، ۱۰ و ۱۱.
۷. همان، صص ۲۷۲ ـ ۲۶۹، جزء ششم، باب ۳، ح ۱، ۳، ۵، ۷، صص ۲۷۴ ـ ۲۷۲ باب ۴، ح ۱، ۲، ۳، ۵.
۸. همان، ص ۲۶۹، ح ۱.
۹. شیخ طوسی، کتاب الغیبه، صص ۱۹ ـ ۲۰.
۱۰. الهدایه، ص ۳۶.
۱۱. کمال الدین و تمام النعمه، ج ۱، ص ۲۰۵، ج ۱۹. همچنین ر.ک: ح ۱۷ و ۱۸.
۱۲. رک: بحارالانوار، ج ۲۷، صص ۳۰۸ ـ ۳۱۰.
۱۳. کمال‌الدین و تمام النعمه، ج ۲، ص ۴۸۵، ح ۴؛ کتاب الغیبه، ص ۱۷۷.
۱۴. الطریحی، فخرالدین، مجمع‌البحرین، ج ۳، ص ۱۶۲.
۱۵. سوره رعد(۱۳) آیه ۲. همچنین رک: سوره لقمان (۳۲) آیه ۱۰.
۱۶. برای مطالعه بیشتر در این زمینه رک: مهدی‌پور، علی‌اکبر، او خواهد آمد، چاپ دوازدهم، قم: رسالت، ۱۳۸۴، صص ۱۷۴ ـ ۱۷۷.
۱۷. کمال‌الدین و تمام النعمه، ج ۱، باب ۲۱، ص ۲۰۷، ح ۲۲.
۱۸. همان، ج ۲، باب ۳۸، صص ۳۸۴ ـ ۳۸۵، ح ۱.
۱۹. من لایحضره الفقیه، ج ۲، ص ۳۷۴، بحارالانوار، ج ۹۹، صص ۱۳۱ ـ ۱۳۲.
۲۰. مفاتیح‌الجنان.
۲۱. کتاب الغیبه (طوسی)، ص ۹۲.
۲۲. بحارالانوار، ج ۳۶، ص ۲۶۷.
۲۳. الکافی، ج ۱، ص ۱۷۹، ح ۱۰.
۲۴. برای مطالعه بیشتر در این زمینه: رک، همان، صص ۱۷۸ ـ ۱۷۹ باب «أنّ الأرض لا تخلو من حجّه»؛ کمال الدین و تمام النعمه، ج ۱، صص ۲۰۲ ـ ۲۱۷، باب «العله التی من أجلها یحتاج إلی الإمام علیه‌السلام».
۲۵. الهدایه، صص ۳۵ ـ ۳۶.
۲۶. کمال‌الدین و تمام النّعمه، ج ۱، ص ۲۳۹، ح ۵۹.
۲۷. همان، ص ۲۴۱، ح ۶۵.
۲۸. ر.ک: کتاب الغیبه (نعمانی)، ص ۴۴، ح ۲، عیون اخبار الرضا(ع)، ج ۲، ص ۲۶، ح ۱۰.
۲۹. من لا یحضره الفقیه، ج ۲، ص ۳۷۲؛ مفاتیح‌الجنان.
۳۰. ر.ک: مجمع‌البیان، ج ۱، ص ؛ فرهنگ لاروس، ج ۱، ص ۸۴۲.
۳۱.سوره بقره(۲) آیه ۵۸.
۳۲. مجمع‌البیان، ج ۱، ص  .
۳۳. شیخ‌صدوق، الأمالی، ص ۶۹، مجلس ۱۷، ح ۶.
۳۴. بحارالانوار، ج ۲۳، صص ۱۲۲ ـ ۱۲۳، ح ۴۷.
۳۵. ر.ک: البرهان فی تفسیر القرآن، ج ۲، ص ۲۲۷.
۳۶. من لایحضره الفقیه، ج ۲، ص ۳۷۲؛ بحارالانوار، ج ۹۹، ص ۱۳۰.
۳۷. الهدایه، ص ۳۷.
۳۸. سوره انبیاء (۲۱)، آیات ۲۶ و ۲۷.
۳۹. در آغاز این روایت سلمان و ابوذر خطاب به امیرمؤمنان(ع) عرضه می‌دارند: «ای امیرمؤمنان! ما آمده‌ایم تا درباره معرفت شما بالنورانیه از شما بپرسیم.
و آن حضرت می‌فرمایند: «معرفت من بالنورانیه معرفت خدای عزّ و جلّ است و معرفت خدای عزّ و جلّ معرفت من بالنورانیه است و این همان دین خالص است» امام علی(ع) در ادامه روایت، به ویژگی‌های این معرفت اشاره می‌کند. (ر.ک: بحارالانوار، ج ۲۶، صص۱ ‌ـ ۸).
۴۰. بحارالانوار، ج ۲۶، ص ۷.
۴۱. ر.ک: من لا یحضره الفقیه، ج ۲، ص ۳۷۱.

ماهنامه موعود شماره ۸۱

همچنین ببینید

من مهدى هستم‏

سيد جمال الدين حجازى‏اين ماجرا مربوط به شخصى است كه «حسن عراقى» نام داشت. او در زهد و معنويت به جايى رسيد كه همرديف بزرگان عصر خويش قرار ...

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *