به اتفاق تمام فقهای مسلمین، ماههای حرام چهار ماه میباشد و نیز همگان بر این باورند که این چهار ماه عبارتند از: «ذیقعده»، «ذیحجه»، «مُحرّم» و «رجب» که سه ماه اول پشت سر هم هستند و ماه رجب به طور جداگانه است.
سید جعفر ربانی
مقدمه
ماههای چهارگانه حرام، موضوع برخی از احکام شرعی واقع شده است، بدین سبب بعضی از زوایای فقهی این ماهها را مورد بررسی قرار میدهیم:
۱. تعداد
به اتفاق تمام فقهای مسلمین، ماههای حرام چهار ماه میباشد و نیز همگان بر این باورند که این چهار ماه عبارتند از: «ذیقعده»، «ذیحجه»، «مُحرّم» و «رجب» که سه ماه اول پشت سر هم هستند و ماه رجب به طور جداگانه است.[۱]
ورود قرآن کریم در این زمینه (مانند بیشتر موارد) بر طرح کلیّت و اجمال مطلب است و نام هر یک را مشخصاً بیان نفرموده: ]إِنَّ عِدَّهَ الشُّهُورِ عِنْدَ اللَّهِ اثْنا عَشَرَ شَهْراً فی کِتابِ اللَّهِ یَوْمَ خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ مِنْها أَرْبَعَهٌ حُرُمٌ[[۲]؛ «تعداد ماهها نزد خدا در کتاب الهی، روزی که آسمانها و زمین را آفرید، دوازده ماه مقرر شده که از این میان، چهار تای آنها حرام میباشد.»؛ اما بحث این است که اولین ماه از این ماهها، «رجب» است یا «محرّم»؟
البته بر این بحث ثمره فقهی قابل توجهی مترتب نیست و فقط اثر این بحث را در جایی میتوان مشاهده نمود که شخصی، مطلبی را معلّق بر «اولین ماه حرام شرعی[۳]» نماید، مثل اینکه نذر کند در اولین ماه حرام شرعی، کار خیری را انجام دهد.
از برخی روایات به دست میآید که ماه «رجب» اولین ماه حرام است. در یکی از ادعیه ماه رجب میخوانیم: «وَ هذا رَجَبُ الْمُرَجَّبُ الْمُکَرَّمُ الَّذِی أَکْرَمْتَنا بِهِ، أَوَّلُ اشْهُرِ الْحُرُمِ[۴]؛ و این ماه، رجب المرجب گرامی است که با آن ما را تکریم کردی؛ اولین از ماههای حرام است.»
۲. جابجایی
محور دوم بحث در زمینه ماههای حرام این است که جابجا کردن ماههای حرام جایز نبوده و تبعیت از احکام الهی در این زمینه مانند سایر موارد لازم است. قرآن کریم میفرماید: ]إِنَّمَا النَّسیءُ زِیادَهٌ فِی الْکُفْرِ یُضَلُّ بِهِ الَّذینَ کَفَرُوا یُحِلُّونَهُ عاماً وَ یُحَرِّمُونَهُ عاماً لِیُواطِؤُا عِدَّهَ ما حَرَّمَ اللَّهُ فَیُحِلُّوا ما حَرَّمَ اللَّهُ زُیِّنَ لَهُمْ سُوءُ أَعْمالِهِمْ وَ اللَّهُ لا یَهْدِی الْقَوْمَ الْکافِرین[[۵]؛ «جابجا کردن و تأخیر ماههای حرام، افزایشی در کفر (مشرکان) است که با آن، کافران گمراه میشوند. یک سال آن را حلال و سال دیگر آن را حرام میکنند، تا به مقدار ماههایی که خداوند تحریم کرده، بشود (عدد چهار ماه، به پندارشان تکمیل گردد) و به این ترتیب، آنچه را خدا حرام کرده، حلال بشمرند. اعمال زشت آنها در نظرشان زیبا جلوه داده شده و خداوند جمعیّت کافران را هدایت نمیکند.»
علامه طباطبایی (ره) مینویسد: «حرمت جنگ در ماههای حرام، از شرایعی است که حضرت ابراهیم (علیه السلام) آن را تشریع کرده بود، و عربها آن را؛ حتی در دوران جاهلیت که از دین توحید بیرون بوده و بت میپرستیدند، محترم میداشتند. چیزی که هست، قانونی داشتند به نام “نسیء”و آن این بود که هر وقت میخواستند، این چهار ماه و یا یکی از آنها را با ماه دیگری معاوضه نموده، مثلاً به جای محرّم، صفر را حرام میکردند، و در محرّم که ماه حرام بود، به جنگ و خونریزی میپرداختند.»[۶]
۳. احترام
نکته سوم این است که این ماههای چهارگانه دارای ارزش و احترام میباشند.[۷]از این رو، آنها را ماههای «حرام» نامیدهاند[۸]و شاید تمام احکامیکه در اسلام بر آن مترتب گردیده، ناشی از احترام و ارزش این ماهها باشد، در نتیجه ثواب انجام کارهای نیک و عِقاب اعمال زشت در این ماهها بیشتر میگردد.
مرحوم آیت الله کاشف الغطاء (متوفای ۱۲۲۸ ق) مینویسد: «و لذلک زادت دیه القتل فی الحرم و فی الأشهر الحرم فکلّ واجب أو محرّم یشتدّ وجوبه و تحریمه امّا به اعتبار شرف فاعله أو زمانه أو مکانه و یتزایدان بزیاده الشّرف و یضعّفان بضعفه و کذا یشتدّ النّدب و الکراهه و یتزایدان علی ذلک النّحو…[۹]؛ به سبب احترام داشتن ماههای حرام است که دیه قتل در حرم (مکه مکرمه و سرزمینهای خاص اطراف آن) و در اشهر حُرُم افزایش مییابد. بنابراین، وجوب و حرمت کارهای واجب یا حرام به اعتبار شرف فاعل و زمان و مکان، شدت پیدا میکند. و نیز تأکد وجوب و حرمت، تابع شدت و ضعف جایگاه فاعل و زمان و مکان میباشد. در مورد کارهای مستحب و مکروه نیز قضیه از همین قرار است.»
۴. حرمت جنگ
حرمت جنگ در ماههای حرام، علاوه بر اجماع مسلمین، در قرآن کریم نیز تصریح شده است: ]یَسْئَلُونَکَ عَنِ الشَّهْرِ الْحَرامِ قِتالٍ فیهِ قُلْ قِتالٌ فیهِ کَبیر[ [۱۰]؛ «از تو درباره جنگ در ماه حرام سؤال میکنند؛ بگو جنگ در آن (گناهی) بزرگ است.»
البته تذکر این مسأله ضروری است که حرمت جنگ در ماههای حرام در صورتی است که طرف مقابل نیز حرمت آن را نگه دارد. در غیر این صورت جنگیدن (دفاع) در این ماهها جایز؛ بلکه واجب خواهد بود؛ چراکه دفاع از خود واجب است و مختص به زمان خاصی نمیباشد.
قرآن کریم در این مورد میفرماید: ]الشَّهْرُ الْحَرامُ بِالشَّهْرِ الْحَرامِ وَ الْحُرُماتُ قِصاصٌ فَمَنِ اعْتَدی عَلَیْکُمْ فَاعْتَدُوا عَلَیْهِ بهمثل مَا اعْتَدی عَلَیْکُمْ وَ اتَّقُوا اللَّهَ وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُتَّقینَ[[۱۱]؛ «ماهِ حرام، در برابر ماهِ حرام است (اگر دشمنان، احترام آن را شکستند، و در آن با شما جنگیدند، شما نیز حق دارید جنگ کنید) و تمام حرامها (قابلِ) قصاص است، پس (به طور کلّی) هر کس به شما تجاوز کرد، همانند آن بر او تعدّی کنید و از خدا بپرهیزید (و زیاده روی ننمایید) و بدانید خدا با پرهیزکاران است.»[۱۲]
در مورد شأن نزول این آیه گفتهاند: مشرکان مکه میدانستند که جنگ در ماههای حرام از نظر اسلام جایز نیست، به همین دلیل در نظر داشتند مسلمانان را غافلگیر ساخته، در این ماههای به آنها حملهور شوند و شاید گمانشان این بود که اگر در ماههای حرام بجنگند، مسلمانان به مقابله برنمیخیزند. این آیه به پندار باطل آنان پایان داد و نقشههای احتمالی آنها را نقش بر آب کرد و دستور داد که اگر آنها در ماههای حرام دست به اسلحه ببرند، مسلمانان در مقابل آنها بایستند.[۱۳]
۵. افزایش دیه
بحث فقهی دیگر این است که چنانچه شخصی در یکی از این ماهها مرتکب قتل شود، دیه او افزایش یافته، باید یک سوم بیشتر بپردازد.
مرحوم شیخ حُرّ عاملی در کتاب ارزشمند «وسائل الشیعه» بابی را تحت این عنوان منعقد نموده است: «بَابُ أَنَّ مَنْ قَتَلَ فِی الْأَشْهُرِ الْحُرُمِ فَعَلَیْهِ دِیَهٌ وَ ثُلُثٌ وَ صَوْمُ شَهْرَیْنِ مُتَتَابِعَیْنِ مِنْ أَشْهُرِ الْحُرُمِ.»[۱۴]
در یکی از روایات این باب میخوانیم: «… سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِاللَّهِ (علیه السلام) عَنِ الرَّجُلِ یُقْتَلُ فِی الشَّهْرِ الْحَرَامِ مَا دِیَتُهُ؟ قَالَ: دِیَهٌ وَ ثُلُثٌ[۱۵]؛ (کُلیب اسدی) میگوید: از امام صادق (علیه السلام) پرسیدم: مردی که در ماه حرام کشته شود، دیهاش چقدر است؟ فرمود: یک دیه کامل، به اضافه یک سوم آن.»
در اضافه شدن ثلث دیه تردیدی وجود ندارد؛ چراکه مورد تأکید روایات دیگر و به دنبال آن مورد اجماع فقهاست؛ ولی در این زمینه برخی نکات حاشیهای وجود دارد که قابل توجه است:
الف) این حکم به مسلمان مختص نبوده؛ بلکه شامل حال کافران نیز میشود؛ [۱۶]
ب) این حکم مختص به قتل میباشد. بنابراین، شامل جنایت وارد کردن بر اعضا نمیگردد[۱۷]که فقها با عبارت «لا تغلیظ فی الاطراف» به این مطلب اذعان نمودهاند؛
ج) در لزوم اضافه پرداخت ثلث دیه، تفاوتی بین انواع دیه قتل عمد نیست؛ [۱۸]
د) در اینکه آیا حکم مزبور مختص به قتل عمد است یا شامل قتل خطأی نیز میگردد، بین فقها دو نظریه وجود دارد: برخی به اطلاق روایات تمسک نموده و نتیجه گرفتهاند که شامل هم عامد و هم خاطی میشود و برخی دیگر از زاویه «هتک حرمت» به حکم مزبور نگریسته و آن را مختص به عامد دانستهاند.[۱۹]
۶. کفاره
میدانیم کسی که مرتکب قتل گردد، علاوه بر قصاص یا دیه – که حق الناس است – کفاره نیز متوجه او میشود.
کفاره قتل، از حقوق الهی به شمار میرود که حتی در صورت عفو اولیای دم، از عهده قاتل ساقط نمیگردد. در این مسأله بین اینکه قتل در ماههای حرام صورت گرفته باشد یا نه، فرقی نیست.
کفاره قتل به دو صورت تقسیم میشود:
الف) قتل عمد: در قتل عمد بر قاتل انجام سه عمل واجب است که از آن به «کفاره جمع» تعبیر میشود: آزاد کردن بنده، روزه گرفتن شصت روز و اطعام شصت فقیر.
ب) قتل غیر عمد: در قتل غیر عمد تنها یکی از سه عمل مزبور واجب است؛ اما به حسب ترتیب؛ یعنی ابتدا بر قاتل واجب است یک برده در راه خدا آزاد کند و اگر از آن عاجز شد، شصت روز روزه بگیرد و اگر از آن نیز ناتوان بود، شصت مسکین را اطعام نماید.[۲۰]
پس از این مقدمه ابراز میداریم چنانچه شخصی در ماه حرام مرتکب قتل گردد، بر کفاره وی آثار ذیل مترتب میشود:
۱. تتابع کامل روزه: یعنی هرگاه کفاره عملی، روزه گرفتن دو ماه باشد، لازم است این روزهها پیدرپی باشند؛ ولی فقها فرمودهاند برای تحقق تتابع، کافی است که یک ماه کامل و یک روز از ماه بعد آن (سی و یک روز) پشت سر هم باشد. در این صورت چنانچه بقیه آن بهصورت پیدرپی قرار نگیرد، اشکال ندارد.[۲۱]
نظر مرحوم شیخ طوسی (متوفای ۴۶۰ ق) و برخی دیگر از فقها این است که اگر کسی در ماه حرام مرتکب قتل شود، از این قانون مستثناست و باید تمام دو ماه را بدون فاصله روزه بگیرد.[۲۲]
۲. روزه أیّام تشریق: أیّام تشریق روز یازدهم، دوازدهم و سیزدهم ذیحجه است که روزه گرفتن این ایام برای کسی که در سرزمین منا باشد، حرام است[۲۳]؛ امّا نظر شیخ طوسی، شهید اول و نیز برخی از فقها این است که هر کس در ماه حرام مرتکب قتل عمد گردد، از حکم مزبور مستثناست و باید دو ماه را پیدرپی روزه بگیرد، گرچه ایام تشریق در سرزمین منا باشد.[۲۴]
۳. روزه در سفر: از بدیهیات فقه شیعه این است که روزه در سفر حرام است؛ ولی مواردی از این حکم استثنا شدهاند. به نظر بعضی از فقها مانند ابن حمزه (متوفای ۵۶۶ ق) یکی از آن موارد، کسی است که در ماه حرام مرتکب قتل شود. او باید دو ماه پیدرپی روزه بگیرد؛ گرچه به سفر رود.[۲۵]
۴. صوم عیدین: در عیدین (عید فطر و قربان) روزه گرفتن حرام است. مرحوم شیخ طوسی و عدهای از فقها میفرمایند: اگر کسی در ماه حرام مرتکب قتل شود، باید دو ماه پیدرپی روزه بگیرد؛ گرچه به عید فطر یا قربان برخورد نماید[۲۶]؛ ولی نظر مرحوم سید محمد کاظم یزدی (متوفای ۱۳۷۷ ق) صاحب «عروهالوثقی» این است که روزه عیدین مطلقاً حرام است.[۲۷]
پی نوشت:
[۱]. تحریر الاحکام الشرعیه علی مذهب الامامیّه، علامه حسن بن یوسف حلی (متوفای ۷۲۶ ق)، مؤسسهامام صادق (علیه السلام)، قم، ۱۴۲۰ ق، ج۲، ص۱۳۰. [۲]. توبه/ ۳۶. [۳]. نه اولین ماه حرامیکه بر حسب سیر زمانی نسبت به شخص فرا میرسد؛ زیرا بدیهی است در این صورت اولین ماه از ماههای حرام که فرا خواهد رسید، برای او موقع ادای نذر خواهد بود. [۴]. الاقبال بالاعمال الحسنه فیما یعمل مره فی السنه، سید بن طاوس حلی (متوفای ۶۶۴ ق)، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، ۱۴۱۵ ق، ج۳، ص ۲۷۹ [۵]. توبه/ ۳۷. [۶]. ترجمه تفسیر المیزان، سید محمدباقر موسوی همدانی، دفتر انتشارات اسلامی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، قم، ج۹، ص۳۵۹. [۷]. منشأ احترام داشتن این ماهها آیه شریفه از سوره مائده است که میفرماید: ]جَعَلَ اللَّهُ الْکَعْبَهَ الْبَیْتَ الْحَرَامَ قِیَامًا لِّلنَّاسِ وَ الشهَّْرَ الْحَرَامَ وَ الهَْدْیَ وَ الْقَلَئدَ ذَالِکَ لِتَعْلَمُواْ أَنَّ اللَّهَ یَعْلَمُ مَا فیِ السَّمَاوَاتِ وَ مَا فیِ الْأَرْضِ وَ أَنَّ اللَّهَ بِکلُِّ شیَْءٍ عَلِیم[؛ «خداوند [زیارت] کعبه بیت الحرام را وسیله به پا داشتن [مصالح] مردم قرار داده و ماههای حرام و قربانیهای بینشان و قربانیهای نشاندار را [نیز به همین منظور مقرّر فرموده است] این برای آن است تا بدانید که خداوند آنچه را در آسمانها و زمین است، میداند و خدا بر هر چیزی داناست.» در این آیه خدای متعال کعبه را احترام کرده و آن را بیت الحرام قرار داده و به همین منظور بعضی از ماهها را هم حرام کرده و به وسیله حکم وجوب حج در آن ماهها بین ماههای حرام و بیت الحرام ارتباط برقرار کرد… اعتبار بیت الحرام و شهرالحرام و احکامیکه بر آن دو تشریع شده، مبتنی بر حقیقتی علمی و اساسی است و آن این است که این بیت الله و احکام و مناسکش مایه قوام و حیات مردم است و از این جهت ارزش و احترام پیدا کرده است. (ر.ک: ترجمه تفسیر المیزان، ج۶، ص۲۰۹). [۸]. العین، خلیل بن احمد فراهیدی (متوفای ۱۷۵ ق)، نشر هجرت، قم، ۱۴۱۰ ق، ج۳، ص۲۲۲، ماده حرم. [۹]. کشف الغطاء عن مبهمات شریعه الغراء، آیت الله جعفر بن خضر نجفی، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، قم، ۱۴۲۲ ق، ج۴، ص۵۶۰. [۱۰]. بقره/ ۲۱۷. [۱۱]. همان/ ۱۹۴. [۱۲]. از ترجمه آیت الله مکارم. [۱۳]. برگزیده تفسیر نمونه، احمد علی بابایی، دار الکتب الاسلامیه، تهران، ج۱، ص۱۷۶. [۱۴]. تفصیل وسائل الشیعه إلی تحصیل مسائل الشریعه، محمد بن حسن حُرّ عاملی (متوفای ۱۱۰۴ ق)، مؤسسه آل البیت، قم، ۱۴۰۹ ق، ج۲۹، ص۲۰۳. [۱۵]. کافی، محمد بن یعقوب کلینی (متوفای ۳۲۹ ق)، دارالکتب الاسلامیه، تهران، ج۷، ص۲۸۱. [۱۶]. مفتاح الکرامه فی شرح قواعد العلاّمه، سید جواد بن محمد حسینی عاملی (متوفای ۱۲۲۶ ق)، دار إحیاء التراث العربی، بیروت، ج۱۰، ص۳۶۴. [۱۷]. تحریر الاحکام الشرعیه علی مذهب الامامیّه، ج۲، ص۲۶۸. [۱۸]. تحریر الوسیله، امام خمینی (متوفای ۱۴۰۹ ق)، مؤسسه مطبوعات دار العلم، قم، ج۲، ص۵۵۸. لازم به ذکر است که قاتل در مقام پرداخت دیه مخیر است بین: هزار دینار، ده هزار درهم، هزار گوسفند، دویست گاو، صد شتر یا دویست حُلّه (لباسی خاص). [۱۹]. ر.ک: تفصیل الشریعه فی شرح تحریر الوسیله، مرحوم محمد فاضل موحدی لنکرانی (متوفای ۱۴۲۸ ق)، مرکز فقهی ائمه اطهار (علیهم السلام)، قم، ۱۴۱۸ ق. [۲۰]. فقها در این مطلب متفق القول میباشند. [۲۱]. این مطلب مورد اتفاق فقهاست. [۲۲]. المبسوط فی فقه الإمامیه، شیخ ابو جعفر محمد بن حسن طوسی (متوفای ۴۶۰ ق)، المکتبه المرتضویه لإحیاء الآثار الجعفریه، نجف، ۱۳۸۷ ق، ج۱، ص۲۸۱: «فإن وافق الصوم أحد هذه الأوقات أفطر و قضی یوما مکانه إلا القاتل فی أشهر الحرم فإنه یجب علیه صوم شهرین متتابعین من أشهر الحرم، و إن کان دخل فیهما صوم یوم العید و أیام التشریق.» [۲۳]. این مطلب نیز مورد اتفاق تمام فقهاست. [۲۴]. المبسوط، ج۱، ص۲۸۱؛ الدروس الشرعیه فی فقه الإمامیه، محمد بن مکی عاملی، شهید اول (ش ۷۸۶ ق)، دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، قم، ۱۴۱۷ ق، ج۱، ص۲۸۳. [۲۵]. الوسیله الی نیل الفضیله، محمد بن علی الطوسی ابن حمزه، کتابخانه آیت الله مرعشی، قم، ۱۴۰۸ ق، ص۱۴۸: «أو صیام کفاره قتل العمد فی الأشهر الحرم و هو یصوم فیها و اتفق له سفر وجب علیه أن یصوم فی السفر.» [۲۶]. المبسوط، ج۱، ص۲۸۱. [۲۷]. ر.ک: العروه الوثقی فیما تعم به البلوی، سید محمد کاظم طباطبایی یزدی، دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، ۱۴۱۹ ق، «و أمّا المحظور منه ففی مواضع أیضاً أحدها صوم العیدین الفطر و الأضحی و إن کان عن کفّاره القتل فی أشهر الحرم و القول بجوازه للقاتل شاذّ و الروایه الدالّه علیه ضعیفه سنداً و دلالهً.»منبع: ماهنامه اطلاع رسانی، پژوهشی، آموزشی مبلغان شماره ۱۸۱.