عزاداری برای سیدالشهدا علیه السلام سابقه ای به درازای تاریخ اسلام دارد.
به گزارش موعود، عبدالله حیدری یکی از وهابیونی که با حمایت دولت عربستان، درشبکه های مختلف ماهواره ای تحت عنوان کارشناس به شبهه افکنی وپرخاشگری برعلیه منابع وعلما شیعه می پردازد باحضوردرشبکه وهابی کلمه، با زیرسوال بردن مجالس عزاداری حضرت حسین علیه السلام حضوردراینگونه مجالس را هم طراز حضوردرفاحشه خانه ها دانست.
این در حالی است که عزاداری برای امام حسین علیه السلام اختصاص به شیعیان ندارد. حتی اهل سنت نیز به طور عموم از شهادت امام حسین علیه السلام و یارانش اظهار اندوه و حزن کرده و در عمل هم از فجایع کربلا اظهار نفرت و انزجار نمودهاند. قبل از طرح پیشینه عزاداری برای امام حسین علیه السلام لازم به ذکر است، که حجیت و فصل الخطاب بودن اعمال پیامبر برای مسلمانان درابعاد گوناگون زندگی برای پیروانش مورد توافق است.
به گواهی اهل سنت، عزاداری برای سیدالشهدا علیه السلام سابقه ای به درازای تاریخ اسلام دارد و به حیات پیامبر و سیره آن بزرگوار برمیگردد . منابع تاریخی اهل سنت به وضوح این نکته را بیان نمودهاند که آن حضرت نخستین فردی بود که از شهادت فرزندش حسین بن علی علیه السلام خبر داد و برای مظلومیت وی اشک ریختند.
ام سلمه نقل میکند جبرئیل نزد رسول خدا بود و امام حسین علیه السلام پیش من بود و ناگهان گریست پیامبر(صلی الله علیه وآله) فرمود:
بگذار فرزندم را . من تو را رها نمودم، پیامبر امام حسین علیه السلام را برداشت و در آغوش کشید . جبرئیل پس از دیدن این منظره پرسید: آیا دوستش داری؟ پیامبر پاسخ داد: بلی . جبرئیل گفت: همانا امت شما به زودی او را خواهند کشت; آیا می خواهی خاک سرزمینی را که در آنجا کشته میشود به تو نشان بدهم و آن را ببینی؟ گفت: بلی . پس جبرئیل بال هایش را گشود و زمین کربلا را نشان داد … پیامبر از آن حالت بیرون آمد و در دستش خاک سرخ بود …. (۱)
ابن سعد، از مورخان و رجال شناسان معروف اهل سنت، نقل میکند: «علی علیه السلام در یکی از سفرهایش از کربلا عبور میکرد و عازم صفین بود و هنگامیکه در مقابل قریه نینوا رسید، از همراهان پرسید: برای این سرزمین چه گفته میشود؟ پاسخ داده شد: کربلا، با شنیدن نام کربلا، امام به گریه افتاد بهاندازه ای که اشک هایش جاری شد و زمین را تر کرد . سپس افزود: روزی بر پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وارد شدم در حالی که وی میگریست . پرسیدم: چه چیزی شما را به گریه واداشته است؟
حضرت فرمود: جبرئیل چند لحظه قبل نزدم بود و به من خبر داد که فرزندم حسین در کرانه فرات به قتل می رسد; جایی که برایش کربلا گفته میشود . بعد جبرئیل مشتی از خاک آن را به من داد و من آن را بوییدم و نتوانستم جلوی اشک خود را بگیرم .» (۲)
اما دیدگاه اکثریت مورخان و نویسندگان اهل سنت در رابطه با قضایای کربلا و شهادت امام حسین ـ علیهالسلام ـ همان طور که بیان شد، تأیید حرکت امام حسین علیهالسلام و تخطئه اقدامات یزید میباشد. این گروه یزید را فردی ظالم، بزه کار و قاتل امام حسین ـ علیهالسلام ـ می دانند و برخی حتی معاویه را هم مقصر می دانند.
«ابوالحسن اشعری» می نویسد: «چون ستمگری یزید از حد گذشت امام حسین ـ علیهالسلام ـ با یاران خود علیه بیداد او قیام کرد و در کربلا به شهادت رسید.»[۳] ابوفلاح حنبلی می نویسد: «شانزده تن از اهل بیت امام حسین ـ علیهالسلام ـ که در آن روزگار کسی همانند آنها نبود همراه او به شهادت رسیدند. خدا انجام دهنده آن را بکشد و خوار گرداند هر آن کس را که بدان امر کرد و رضایت داد.»[۴]
ابن خلدون می نویسد: «این عمل یزید یکی از اعمالی است که فسق او را تأکید و تأئید میکند و حسین در این واقعه شهید و در نزد خدا مأجور است و عمل او بر حق و از روی اجتهاد است.»[۵] ابن خلدون یزید را ظالم و قیام امام حسین ـ علیهالسلام ـ را قیام علیه ظلم معرفی میکند «… یزید از عدالت به دور بوده و حسین ـ علیهالسلام ـ علیه یک حاکم ظالم قیام کرده بود.»[۶]
در پایان می توان نتیجه گرفت که تقریباً اکثر نویسندگان اهل سنت بر کشته شدن مظلومانه امام حسین ـ علیهالسلام ـ و گناه کار بودنِ یزید متفق هستند. این دیدگاه در حال رشد و ترقی میباشد. نواندیشان سنی با ادله محکم این امر را ثابت کردهاند.
پی نوشت ها:
۱ – سبط ابن جوزی، تذکره الخواص، تحقیق بحرالعلوم، تهران، نینوی، ص ۲۵۰/مسند احمد، ج ۴، ص ۱۲۷و ۱۲۶/ذخائر العقبی، ص ۱۶۴و ۱۴۶/تاریخ دمشق، ص ۱۶۸ .
۲ – تذکره الخواص، ص ۲۵۰/ابن حجر العسقلانی، تهذیب التهذیب، ج ۲، بیروت، دارالفکر، ص ۳۰۰/ابوبکر الهیثمی، مجمع الزواید، ج ۹، بیروت، دارالکتاب العربی، ۱۴۰۲، ص ۱۸۷
۳- بر شطّی از حماسه و حضور، پیشین، ص ۲۶۷، به نقل از «مقالات الاسلامیین و اختلاف المصلین»، ص ۴۵.
۴-همان، ص ۲۸۲، به نقل از «شذرات الذهب من اخبار من ذهب»، ج ۲، ص ۶۷.
۵- ابن خلدون، مقدمه، ترجمه محمد پروین گنابادی، تهران مرکز انتشارات علمی فرهنگی، چاپ ۴، سال ۱۳۶۲، ج۱، ص۴۱۷.
۶- همان، ص۴۱۷.
منبع: جام نیوز