عاقبت ناشکری در برابر بلاهای کوچک

باید بفهمیم همانطور که مریض می‌فهمد و به دکتر اعتراض نمی‌کند، ما هم به خدا نباید اعتراض کنیم و هر چه به ما می‌دهد راضی باشیم و شکرگزار داده‌ها و نداده هایش باشیم.

ممکن است ما از فقر و نداری شکایت کنیم، خدای ناکرده گیر یک مرض لاعلاج و مشکلات حادتری بیافتیم، که بگوییم: خدایا همان تنگدستی برایم مناسب تربود.

سعدی یک داستان خوبی دارد می‌گوید: کسی جوراب نداشت، کفش نداشت، ناله می زد، نوحه می زد این چه وضعی است؟! خدایا نداشتی چرا خلق کردی؟ یک روز د دید یک نفر دو پا ندارد. به سجده افتاد و گفت: خدایا من اشتباه کردم! دخیل تو هستم! اگر من کفش ندارم، یا جوراب ندارم، یا شب عید چهار تا چیز ندارم، اما هزارها چیز دیگر دارم.

یک هشدار در کلمات قصار مولا امیرالمؤمنین (علیه السلام) است که می فرماید: «مَنْ عَظَّمَ صِغَارَ الْمَصَائِبِ ابْتَلَاهُ اللَّهُ بِکبَارِهَا» (۱) کسی که در بلاهای کوچک صبوری نکند، ناشکری کند، ممکن است خدا او را به بلاهای بزرگتری گرفتار کند.

با خدا گلایه نداشته باشیم

نمی‌گوییم مشکلات نیست، اما نکته ای که خیلی مهم است در این هیاهوی مشکلات مدنظر داشته باشیم این است که با خدا گلایه نداشته باشیم، با خدا قهر نکنیم. با اهل بیت قهر نکنیم، آنچه را که داریم شکرگزار و قدردان باشیم تا «لأَزیدَنَّکم» نعمت ها برایمان زیاد شوند.

آیا داده هایی که خدا داده است را درست مصرف کرده ایم؟، شکرگزارش بوده ایم که دنبال بقیه اش هستیم؟

این واقعاً خطری است که حضرت امیر می فرماید؛ اگر ابتلائات کوچک را کسی بزرگ جلوه بدهد، خدا او را به بلای بزرگ مبتلا می‌کند که قدر آن عافیت را بداند.

مثل اینکه یک پشه و مگس به ما حمله کرده، ما مرتب ناشکری می‌کنیم این چه وضعی است؟ خدا چرا پشه و مگس را خلق کرده است؟ بعد ممکن است گرفتار گرگی شویم که آرزو کنیم که ای کاش همان هزار هزار پشه بود گرفتار این گرگ و بلای بزرگ نمی‌شدیم؛ قدر عافیت را بدانیم.

حداقل نگاهی که می توان به خدا داشت

ساعت ده صبح دکتر به همراه پرستاران و مأمور آشپزخانه وارد اتاق بیماران می‌شود. ده تخت هم داخل اتاق است، دکتر می‌گوید:
« به این چلوکباب بدهید با کره، به تخت کناری غذا ندهید، به او سوپ بدهید، به این شیر بدهید، به او کته ی بی نمک بدهید، به این آش بدهید، دیگری نان و کباب.»

مریض ها همه یک جور به دکتر نگاه می‌کنند. حتی به کسی هم که می‌گوید غذا ندهید، او می فهمد که امروز عمل جراحی دارد و نباید غذا بخورد، چون می فهمد و می‌شناسد که دکتر خیرش را می خواهد، اعتراضی نمی‌کند و در آخر هم سپاسگزار دکتر است.

باید بفهمیم همانطور که مریض می فهمد و به دکتر اعتراض نمی‌کند که هیچ شکرگزار خدمات او هم می‌شود، ما هم به خدا نباید اعتراض کنیم و هر چه به ما می دهد راضی باشیم و شکرگزار داده ها و نداده هایش باشیم.

پی نوشت:

۱- شرح نهج البلاغه/ج۲۰/ص۹۸

۲- ابراهیم/۷

۳- نقلی از بیانات آیت الله مجتهدی تهرانی

منابع:
سایت حوزه
بیانات حجت الاسلام فرحزادی؛ برنامه سمت خدا
بیانات آیت الله مجتهدی تهرانی؛ مجموعه سلوک ابرار

همچنین ببینید

لوشاتو

لوکاشنکو: به پریگوژین گفتم که نیروهای واگنر مثل حشره له خواهند شد

رئیس جمهور بلاروس تأکید کرد که به رئیس واگنر در مورد نابودی اعضای گروه هشدار …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *