چرا امام زمان تا کنون ظهور نکرده است؟
شهید سید محمدباقر صدر
تحقیق: عبدالجبار شراره
ترجمه: مصطفى شفیعى
وقتى آن حضرت خود را براى یک دگرگونى اجتماعى آماده ساخته است چه چیز مانع وى شده است که در دوره غیبت صغرى یا سالهاى پس از آن به میدان بیاید و غیبتخود را طولانى نسازد; با توجه به اینکه در آن زمان، زمینه و شرایط کارهاى اجتماعى و اصلاحى بسیار آسانتر بوده است.
آن حضرت به واسطه رابطه مستقیمى که بر اثر برنامهریزىهاى خاص در زمان غیبت صغرى با مردم داشت، این امکان را یافته بود که یاران خود را گرد آورد و با قدرت، کار خود را شروع کند. قدرتهاى حاکم آن زمان نیز به این مرتبه از توان و نیروى دهشتناک که انسان امروزه بر اثر پیشرفت علم و صنعتبه آن دستیافته است، نرسیده بودند.
جواب این است که هر کارى براى تغییر ساختار جامعه به وقوع پیوندد موفقیت آن بستگى به یک سلسله شرایط و زمینههاى خارجى دارد و تا همه آن شرایط کاملا تحقق نیابد امکان رسیدن به هدف وجود ندارد.
البته آن تغییرات اجتماعى که سرچشمهاى الهى دارد از نظر پیام، ربطى به عوامل خارجى (۱) ندارد. زیرا پیامى که زیر بناى این تغییرات است الهى و آسمانى است و شرایط خارجى در آن مؤثر نیست ولى از جنبه اجرایى به شرایط بیرونى متکى است و موفقیت و زمان انجام آن بستگى به آن دارد و درستبه همین جهتبوده است که آسمان در انتظار ماند تا پنج قرن از جاهلیتبگذرد و آن وقت آخرین پیام خود را به واسطه حضرت محمد، صلىاللهعلیهوآله، فرستاد; و با آنکه جهان در دوران فترت نیاز شدید به پیامبر داشت ولى به خاطر وابستگى اجرایى به شرایط خارجى در آن تاخیر شد. این عوامل خارجى که اجراى اصلاحات بدان نیاز دارد برخى عبارت است از فضاى مناسب و جو عمومى براى تغییرات مورد نظر و برخى جزئیات که جنبش انقلابى در پیچ و خمهاى باریک آن را مىطلبد.
براى نمونه، انقلابى که «لنین» در روسیه با موفقیت رهبرى کرد به عامل مهمى مانند جنگ جهانى اول و سستشدن پایه امپراتورى [تزار] وابسته بود که در ایحاد فضاى مناسب براى انقلاب سهم بسزایى داشت و عوامل جزئى و محدود دیگرى نیز در آن مؤثر بود مانند اینکه «لنین» توانستبسلامت وارد روسیه شود و انقلاب را رهبرى کند که اگر هر حادثهاى باعث تاخیر ورود او شده بود احتمال داشت انقلاب نتواند به این سرعتحاکم شود.
آرى سنت تغییرناپذیر الهى بر این است که اجرا و ایجاد تغییرات اصلاحى بستگى به عوامل خارجى، فضاى مناسب و جو عمومى داشته باشد و به همین جهتبوده است که اسلام پس از یک دوره طولانى و پس از چندین قرن، ظهور کرد.
پس با اینکه خداى بزرگ، توانایى دارد همه مشکلات و همه سختیها را براى پیام رسانیهاى آسمانى، هموار و با اعجاز فضاى مناسب ایجاد کند، این روش را انتخاب نکرده است; زیرا امتحان و ابتلا و رنجى که مایه تکامل انسان مىشود در صورتى تحقق مىیابد که تحولات، طبیعى و مطابق با شرایط خارجى باشد البته این مانع نیست که خداوند در برخى جزئیات دخالت کند، جزئیاتى که در اصل فضاى مناسب مؤثر نیست ولى گاهى براى ایجاد تحرک لازم است مانند کمکها و توجهات غیبى که خداوند در لحظههاى حساس و بسیار دشوار به اولیاى خود مىکند چنانکه: آتش نمرود براى ابراهیم گلستان مىشود (۲) و دست آن یهودى پیمان شکن که شمشیر بر روى پیامبر کشید از حرکت مىافتد (۳) و یا تندباد شدیدى که چادرهاى کافران و مشرکان را زمانى که در جنگ خندق، مدینه را در محاصره داشتند از ریشه در مىآورد و ترس و وحشت را در دلهاى آنان مىافکند. (۴)
ما موقعیت امام زمان، علیهالسلام، را با این دید بررسى مىکنیم تا دریابیم که انقلاب او از نظر اجرا همانند همه انقلابها به زمینههاى عینى و خارجى بستگى دارد و بایستى فضاى مناسب موجود باشد از اینرو طبیعى است که منتظر آن شرایط باشیم و همه مىدانند که حضرت مهدى کارش محدود به یک منطقه و یک بخش از جهان نیست و رسالتى که از جانب خداوند بزرگ بر دوش او گذاشته شده، جهانى است و بایستى همه بشریت را از تاریکى ستم به روشنایى عدل، رهنمون گردد. (۵) براى اجراى چنین تحول بزرگى تنها وجود رهبر صالح کافى نیست و گرنه در همان زمان پیامبر این شرط وجود داشت. پس این تحول بزرگ، فضاى مناسب جهانى مىطلبد که همه زمینههاى خارجى لازم براى انقلاب عمومى در آن وجود داشته باشد.
عامل اساسى در ایجاد این فضاى مناسب و پذیرش پیام جدید عدالت از طرف مردم همانا احساس پوکى و پوچى است که انسان متمدن آن روز خواهد کرد و منشا این احساس، تجربههاى مختلف بشرى از تمدن است; تمدنى که جنبههاى منفى آن پشت او را خم مىکند و به آنجا مىرسد که مىفهمد شدیدا نیاز به کمک دارد و از عمق جان، توجه خود را به عالم غیب یا منبعى مجهول، معطوف مىدارد.
اما از نظر پیشرفتهاى مادى مىتوانیم بگوییم در آینده شرایط براى رساندن پیام به جهانیان بهتر از گذشته است; زیرا بخشهاى مختلف دنیا به هم نزدیک مىشوند، مردم مىتوانند با هم ارتباط برقرار کنند و وسایلى که یک سازمان مرکزى براى آگاهسازى ملتها از رسالت جدید بدان نیاز دارد، در دسترس مىباشد.
اما آنچه در سؤال به آن اشاره شده که هر چه بیشتر در ظهور آن حضرت تاخیر بیفتد، ابزار و آلات جنگى پیشرفتهتر خواهد شد، درست است ولى این ابزار و آلات مادى براى کسانى که روحیه خود را باختهاند و از درون پوسیدهاند به چه کار مىآید؟
چه بسا در طول تاریخ که کاخ یک تمدن بزرگ با اولین تلنگر فرو ریخته است، چرا؟ براى اینکه چنین بنایى در واقع از قبل فرو ریخته بوده است و هیچگونه پشتوانه و تکیهگاهى نداشته است. (۶)
پىنوشتها:
۱. على رغم اینکه شهید صدر (ره)، در اینجا به عوامل خارجى و نقش آن در پیروزى انقلابها، اهمیت مىدهد – که درکى عمیق از عوامل اجتماعى و روانى است – ولى ایشان نظریه جدیدى درباره فهم تغییرات اجتماعى که از ناحیه رسالتهاى آسمانى پدیدار مىگردد، عرضه داشته است که از جهت رسالت و پیام، قانون خاصخود را دارد و از جهت موفقیت اجرا وابسته به عوامل خارجى است. مقصود از عوامل خارجى، حالتسیاسى و اجتماعى مردم، واقعیتهاى بینالمللى و تواناییهاى مردم در بهرهورى از امکانات ذاتى و استعدادهاى روحى است.
۲. اشاره به کلام خداست «قالوا حرقوه و انصروا الهتکم ان کنتم فاعلین. قلنا یا نار کونى بردا و سلاما على ابراهیم. و ارادوا به کیدا فجعلناهم الاخسرین.» سوره انبیا، (۲۱)، آیه ۶۸ – ۷۰ یعنى: گفتند او را بسوزانید و خدایان خویش را یارى کنید، اگر کنندهاید. گفتیم. اى آتش بر ابراهیم سرد و سلامتباش. و خواستند درباره او چاره بد سازند پس آنان را زیانکارتر ساختیم.
۳. تفسیر ابن کثیر ج2، ص33; مجلسى، محمدباقر، بحارالانوار ج18، باب معجرات پیامبر، صلىاللهعلیهوآله، صفحات47، ۵۲، ۶۰ و ۷۵.
۴- تاریخ طبرى، ج2، ص244، حوادث سال پنجم هجرى.
۵- چنانکه حدیثشریف نبوى تصریح مىکند: «لو لم یبق من الدنیا الا یوم لطول الله ذلک الیوم حتى یبعث رجلا منى او من اهل بیتى یملا الارض قسطا و عدلا کما ملئت ظلما و جورا» یعنى: اگر از دنیا یک روز بیشتر باقى نمانده باشد خداوند آن روز را آنقدر طولانى مىسازد تا مردى از من – یا از اهلبیت من – مبعوث کندکه زمین را پر از عدل و داد کند پس از آنکه پر از ظلم و ستم شده باشد. (التاجالجامع للاصول، منصور على ناصف، ج5، ص360.)
۶- ما در ابتداى دهه نود مصداق این گفته شهید صدر را بخوبى دیدیم گفته ایشان مستند به درک عمیق ایشان از جامعه بشرى بود; اتحاد جماهیر شوروى که یکى از دو قطب حاکم بر جهان بود چگونه بسرعت از هم پاشید به گونهاى که چیزى از آن باقى نماند.
ماهنامه موعود شماره ۱۵