عصر حیرت، عصر ابتلا و سرگردانی

اسماعیل شفیعی سروستانی: روزی ما در دوران غیبت، حیرت، ابتلا و سرگردانی است

مدیر مسئول موسسه فرهنگی هنری موعود عصر(عج) در دور جدید سلسله نشست های فرهنگ مهدوی، روزی مومنان و ابناء بشر را  دوران غیبت روزی مومنان، حیرت و ابتلاء دانست.

به گزارش روابط عمومی موسسه فرهنگی هنری موعود عصر(عج): اسماعیل شفیعی سروستانی استاد و پژوهشگر مطالعات مهدوی با یادآوری این مهم که عدم حضور عینی امام، مانع از مبسوط الید بودن امام است، گفت:

چه بلایی از این بزرگتر عدم بهره مندی از نعمات آسمانی؟ چه بلایی بزرگتر از عدم حضورِ حجت حی خدا در میان مردم؟ روزی ما عصر حیرت است. «الهی عَظُمَ الْبَلَاءُ وَ بَرِحَ الْخَفَاءُ وَ انْقَطَعَ الرَّجَاءُ وَ انْکَشَفَ الْغِطَاءُ وَ ضَاقَتِ الْأَرْضُ وَ مُنَعَتِ السَّمَاءُ»

چه بلایی بزرگ تر از اینکه در عصری زندگی می کنیم که در میان حجت حی خدا حضور عینی ندارند و مجال اعمال ولایت ندارد، وقتی دستان امام بسته باشد، و امکان اعمال ولایت ندارد، وقتی که امکان اعمال ولایت نباشد، زمین با همه فراخی اش تنگ می شود، و آسمان نعمات خود را از ساکنان زمین دریغ می کند.

همه فرزندان آدم هبوط می کنند

بلا و تجربه ی بلا همزاد بشر، همراه بشر، با او به دنیا می آید و تا زمانی که آدمی پایش از صحنه روزگار محو می شود، همراه اوست. این سنت ثابت خداوند متعال است. و هیچ دیار البشری از میان انباء و رسل هیچ کدام استثناء از بلا نشده است. ما می خواهیم بلا را تجربه نکنیم، ولی بلا ما را رها نمی کند. وقتی خداوند بشر را مبتلاء می کند به نعمت و نغمت، خود نعمت نیز بلا است. «فَأَمَّا الْإِنْسَانُ إِذَا مَا ابْتَلَاهُ رَبُّهُ فَأَكْرَمَهُ وَنَعَّمَهُ فَيَقُولُ رَبِّي أَكْرَمَنِ» پس از این سرخوشی، فرمان می آید، «وَأَمَّا إِذَا مَا ابْتَلَاهُ فَقَدَرَ عَلَيْهِ رِزْقَهُ فَيَقُولُ رَبِّي أَهَانَنِ» در ادامه سوره می آید، وقتی دیگر به یتیمان توجه نمی کنید، بینوایان را اطعام نمی کنید، به میراث ضعیفان حریص اید، …. ما به ازاء عدم توجه به یتیمان و عدم اطعام بینوایان بلاست.

در اثر صبر بر بلا مراتب را بالا می برند، در اثر صبر بر بلاء ارتفاع فرد بالاتر می رود. امیرالمومنین می فرماید هر کس ما اهل بیت را دوست داشته باشد، خود را برای بلاء آماده کند. هریک از انبیاء و رسل که بلاءشان بزرگتر بوده، ابتلاءشان بزرگتر بوده است. در میان انبیاء و اوصیاء الهی هیچکس به پای حضرت سید الشهدا علیه السلام نرسید. در اثر ابتلاء بزرگ عاشورا مقامی که حضرتش یافت، در سمت راست عرش نشسته و تدبیر خلق عالم مشغول است.

ما چگونه مستحق بلای غیبت شده ایم

دوازده روایت و دوازده دلیل به ما می گوید چگونه شد که ما استحقاق بلای غیبت پیدا کردیم، ۱. به قول امیرالمومنین ما به خاطر ظلمی که به خودمان کردیم، ظلمی که اجداد ما کردند، مردمی از میان همین امت مسلمان کردند، مردمی که به خودشان ظلم می کنند در حق خودشان، آرام آرام مستعد محرومیت از دیدار حجت خدا می شوند. وقتی که در حق خود زیاده روی می کنند از دیدن حجت خدا محروم می شوند. پیش بینی کلی نیست، مصداقی است، اگر مردم در آینده حجت خدا از میانشان می رود و مهدی علیه السلام را نمی بینند بر می گردد به آنکه آنها به خودشان ظلم کرده اند. ۲. روایت دوم نیز از امام علی علیه السلام است، سرگردانی و تحیری پیش روی شماست، و آن سرگردانی و تحیر غیبت امام است پیش شماست و این بر می گردد به ظلم و ستمی که بر فرزندان من روا خواهید داشت. آنکه پیش بینی کرده بود در مسجد کوفه به شهادت رسید…. یک به یک حجج الهی، لنگر آسمان و زمین بودند، اذن الله بودند، به شهادت رسیدند.

هر یک را به مسلخی کشیدند که در اثر این ظلم هایی که بر حجج الهی گذشت، این عصر حیرت اتفاق افتاد که همگان دارند چوبش را می خورند، ما الان درست در میان امواج متلاطم حیرت و سرگردانی نفس می کشیم، در حیرانی و سرگردانی و ندانم به کجائیم سر می کنیم، ظلم کردند و هم اکنون هشت میلیارد خلق عالم سرگردانند.

خوف قتل از موانع ظهور

  1. سئوال می شود از بابت حکمت غیبت، زراره از ابوجعفر امام محمد باقر(علیه السلام) این غیبت برای چه واقع می شود؟ حضرتش فرمود: از خوف، برای اینکه می ترسد، از قتل! از خوف قتل به دست همه مردمی که پیش از این حجج الهی را به قتل رسانده اند، اگر دوباره و ناگهان پرده کنار برود، و امام ظهور کند هیچ ضمانتی برای حفظ جان حضرتش وجود ندارد. اگر حضرتش ظهور کرد و گفت مقاماتی که غصب کرده اید بازگردانید می پذیریم به شیرینی؟ می پذیریم یا جمع می شویم و حکم صادر می کنیم؟ و صاحب الزمان را به قتل می رسانیم؟

غیب تازیانه ی خداست بر ظالمان

  1. در روایتی که در معجم احادیث نقل می شود، غیبت خشم خداست، تنبیه خدا و تنبه مردم است، تا قدر شناس باشند، اگر آب به ناگهان به میان زمین فرو رود شما چه می کنید؟ از تشنگی همه تان خواهید می مرد، تجربه تشنگی به آب را می کنید و ناخشنود می دانیم، اما غافل از اینکه حقیقت حیات، آب حقیقی حجت خداست، حیات همه ی موجودات در عالم ظاهر وابسته به آب، و حیات همه موجودات عالم وابسته به حجت خدا و امام حی است و اگر آنی و کمتر از آنی از میان برود، زمین با اهلش بلعیده می شود. اگر هنوز نفس می کشید حیاتی باقی نبود. حیات کل ساکنان عالم امکان وابسته به امام وجود نازنین امام است. غیر از خداوند متعال هر که اسمی، شیء به ذهنش خطور کند ساکن عالم امکان است، جبرائیل، میکائیل، اسرافیل، جنیان و انس، اشجار، نباتات، حیوانات همه روزی خور اند به واسطه ی امام حی و حاضر. مسئله غیبت تازیانه خشم خداست برای کفران نعمت.

پاسداری از دین خدا در عصر غیبت

  1. امام موسی کاظم(علیه السلام) وقتی پنجمین فرزند ما غایب شد، مواظب دین خود باشید، مبادا کسی شما را از دین خارج کند، او را ناگریز غیبتی است، خداوند به وسیله غیبت بندگان خود را آزمایش می کند، چقدر به او باور می آوریم؟ آزمون است، چقدر مقامش را پاس می داریم؟ چقدر به یاد او هستیم؟ آزمون است، چقدر دیگران را به جای او می گذاریم؟ آزمون است، بدل می گیریم، ندید می گیریم آزمون است، و حق اش را چنانچه شایسته است به جا نمی آوریم، آخرین فراز دعای ندبه، تذکر است، تمنا است. در جغرافیای دهشتناک بلا حقیقت چهره ها مشخص می شود. مواظب دین خود باشید.

ملاحظات ولی الله الاعظم در قبال کافران

  1. سئوالی از امام صادق علیه السلام می پرسند، چرا امیر المومنین در برخی از جنگ ها نبرد می کردند، حضرت امیر برخی را می کشتند و برخی را فقط زخمی می کنند؟ چرا این چنین است؟ نقل می شود، حضرت در هر ضربه تا ۷۰ نسل بعد از سلب او را می بیند و ضربه می زند، یعنی ممکن است از سلب این کافر، مومنی پدید آید.

یکی از دلایلی که غیبت طولانی شده است، اگر بخواهد در یک زمان با عجله امام ظهور یابد، چه بسا در سلب کافری مومنی وجود داشته باشد که هنوز به دنیا نیامده است، از آنجایی که خداوند مومن را و حق مومن را پاس می دارد و از سلب فرزندان آدم حتی کافران، مومنی به دنیا آید.

احصاء گمراهان

  1. گمراهان مشخص بشود، آنقدر این غیبت طولانی می شود که برخی می گوید اگر بود آمده بود، برخی شبهه می کند حضرت امام حست عسکری علیه السلام فرزندی داشت؟ حوصله ها کوتاه می شود، صبر کاسته می شود، تا به جایی که مردم منکر می شوند یا مبتلاء به یاس می شوند یا تجری، تجری به معنی آن است که جرأت پیدا می کنند به خلاف. جرأت پیدا می کنند به فساد و فحشا. اما وقتی مردی و زنی امامی را بر بلندای هستی ناظر و شاهد ببیند که عصای احتیاط به دست می گیرد و تجری نخواهد داشت. لذا فرمودند یکی از دلایل طولانی شدن غیبت روشن شدن تکلیف است که چه کسانی جزء ظالین اند، گمراه اند. غربال شدند برای همین مطلب است.

غربال می شوید، بخدا سوگند غربال بزرگ از همان لحظه که غیبت رخ داده است، آغاز شده…

  1. ۸. بخدا سوگند! غربال می شوید، بخدا سوگند امتحان می شوید، آنسان که گندم غربال می شود و شلتوک از گندم جدا می شود، و تا این غربال گری بزرگ اتفاق نیافتد. سر از ناسره تشخیص داده نمی شود، قدر معلوم نمی شود، وگرنه همه را باید با یک جوب باید راند. برای آن چه گردن هایتان می کشید واقع نخواهد شد، مگر به آزمایش، و از بوته آزمایش جز افراد بسیار کمی پیروزمندانه بیرون نمی آیند. چقدر در طول زندگی تان عمرتان را به امام هدیه می دهید؟ مال دارایی و اعتبار و آبرو و همه این نعمت ها که تمام قد متعلق به امام است، چقدر از آن را صرف امام می کنید؟ زمان مان، ثروت مان، عمرمان را صرف همه کس و همه چیز می کنیم الا مولا صاحب الزمان. به صراحت می گویم هر چه از عمر، قلم، مال، و جان خرج شخصی و اشخاصی غیر از حضرت ولی الله الاعظم بشود خدا به فریاد ما برسد….غربال آغاز شده است، از همان لحظه که شهادت حضرت رسول اکرم محمد مصطفی(ص) رخ داده است، غربال آغاز شده است، دارند ما را سرند می کنند، متوجه نیستیم، لحظه به لحظه از عمر ما دارد کاسته می شود و ما آگاه نیستیم، بفرمائید جرأت هزینه کردن برای امام در ما چقدر است؟ همان اندازه مختصات ماست.

وقتی مهدی فاطمه ظهور کند، بیعت هیچ ستمگری بر گردنش نیست  

  1. در امام ماندن امام از بیعت با هر ستمگری، موقعی که آن حضرت قیام کنند، ما بین ظهور و قیام فاصله است، موقعی که قیام کنند اذن خروج داده می شود، زمانی که امام در مسجد الحرام مستقر است، زمانی که امام در مسجد الحرام مستقر است، در شب جمعه ای که ۲۳ ماه مبارک رمضان است یا شب عاشورا، همه جمع اند، و دست به آسمان بلند می کند آیا کسی هست که اجابت کند دعای مضطری را؟ حضرت جبرائیل تشریف می آورند می گویند یابن رسول الله اجازه خروج داده شد. از خانه که بیرون بیایند جمعه بیعت اتفاق می افتد، خروج آغاز می شود، وقتی خارج می شوند اذن دارند یکی از زیباترین این وضع این است که امام عهد و پیمان هیچ کس به گردنشان نیست. می زنند، به حکم رسول خدا، می زنند کافران و مشرکان را، تا به جایی که جمعی از علما اعتراض می کنند، چرا می زنی؟ حضرت مهدی(عج الله تعالی فرجه شریف) نامه ی رسول خدا را بیرون می آروند و می فرمایند به استناد این حکم. بقیه انبیاء و اوصیا الهی در شرایط تاریخی زندگی می کردند که آنها را ناگزیر به مدارا و مصالحه می کرد، قراردادی با امثال معاویه به امضاء رسیده بود، امام باید پاسداری می کرده، پیمان نامه ای امضاء شده بوده که باید امام مراعات می کردند، مومنان به خطر می افتاد امام مدارا می کردند، در شرایط خلفای جور بوده است، امام باید تقیه می کرد و مومنان هم باید تقیه می کردند، زمانی بوده است که شیعیان باید مراقبت بشود. وقتی مهدی فاطمه ظهور کند، بیعت هیچ ستمگری بر گردنش نیست، ذوالفقاری در اختیار دارد که موجودات مادی را می زند، هم موجوداتی که جسمی نیستند. تنها شمشیری که می توان با آن موجودات غیرمادی را کشت شمشیر ذوالفقار علی ابن ابی طالب است که به دست وصی خلف او مهدی موعود عج الله تعالی فرجه شریف است.

حفظ علامات هدایت

  1. منار هدایت در زمین و آسمان محو نخواهد شد، انسانها ظالم اند، جماعت بزرگی از فرشتگان و جنیان که ظالم نیستند. انسانها همه کافر، مشرک نیستند، جماعت بزرگی از آنها مومن اند، دریاها چه می شوند، درختان چه می شوند؟ نباتات چه می شوند؟ علامات هدایت باید بماند مگر در پشت پرده باشند، آنچنان چه خورشید در پس پرده می ماند و مردمان از نور آن بهره می برند. برخی گمان می کنند که امام عصایی به دست گرفته و در گوشه ای نشسته اند، در صورتی که لحظه ای از تدبیر کار خلق جدا نیستند. حضور عینی دارند، ما نمی بینیم، باید منار هدایت در آسمان و زمین باقی بمانند. افسوس که مردم جهان آمادگی ندارند. امام باقر علیه السلام تاکید موکد بر آیه مرابطه داشته اند، آیه ۲۰۰ سوره آل عمران، مرابطه ی عمومی هنوز اتفاق نیافتاده است. ممکن است برخی در حال مرابطه باشند، به صورت انفرادی، اما به صورت جمعی و عمومی شیعیان در مرابطه نیستند. امام زمان را برای برآوردن حاجات نخواهید. یکی از معنای مرابطه این است که انسان مومن در ربط با امام به خدمت امام در بیاید. جانش، مالش، آبرویش، تمام هستی اش در خدمت امام در بیاید.

 از دلایل غیبت حضور مدعیان امامت و ظهور است

  1. الله الله یکی از دلایل به تاخیر افتادن واقعه شریف ظهور، این است که هر دوره ای افرادی آماده اند و مدعی شدند، « قال الإمام الصادق عليه السلام : لِكُلِّ اُناسٍ دَولَةٌ يَرقُبونَها ودَولَتُنا فِي آخِرِ الدَّهرِ تَظهَرُ امام صادق عليه السلام: هر مردمى را دولتى است كه منتظر فرا رسيدن آن هستند و دولت ما در پايان روزگار، برپا مى شود» هر جا و هر زمان، از سر و زبان هر کس ادعایی پیدا شد، خدا او را مبتلا می کند، هر زمان و هر کجا که از زبان و سر هر کس چنین ادعایی بیرون بیاید، به او میدان می دهند تا ببینید چند مردِ حلاج است. مومن است، صادق است یا کاذب؟

حضرت امام محمدباقر می فرمایند: دولت ما دولت آخر است، و زمانی پدیدار می شود که هر مدعی حکومتی، مجال حکمرانی بیابد و آنها را بیش از چهار روز فرصت نباشد، تا هنگامی که مهدی فاطمه ظهور کرد، احدی این ادعا را نداشته باشد که اگر ما بودیم درست و اصولی حکومت می کردیم. هر ادعایی و هر مدعی محو بشود. مادامی که ادعایی وجود دارد، ظهور اتفاق نمی افتد.

وادی تیه

  1. بنی اسرائیل ۴۰ سال در وادی تیه سرگردان بود، تا آنکه حاضر شدند با یوشع ابن نون راهی فلسطین سرزمین موعود شدند، امام علیه السلام می فرمایند دچار وادی تیه خواهی شد، در وادی سرگردانی قرار می گیرد، او را سرگردانی و غیبتی است که عده ای گمراه شده و عده ای هدایت و راه می یابند. گرفتاری مومنان از گرفتاری بنی اسرائیل در وادی تیه به مراتب سخت تر است. دلیل سختی گرفتاری ما چیست؟ بنی اسرائیل چهل سال سرگردان بود و عاقبت راه به فلسطین برد، ما هزار و اندی سال است که گرفتاریم و هنوز راه به مقصد نبرده ایم. آنها بعد از چهل سال توبه کردند و رفتند به سراغ وصی حضرت موسی علیه السلام یوشع بن نون، رفتند سرزمین فلسطین را گرفتند. هزار و اندی سال است که می گوئیم مهدی بیا، مهدی بیا، وای از آن بیان حضرت امیر مومنان که فرمود: صاحب این امر، آواره، رانده شده، تک و تنها و وحید است. به صراحت امام معصوم می فرماید من از شما ترسیدیم و به سمت صحرا و کوه ها رفتم، و رفع شدائد ممکن نیست، الا به آنکه ما خودمان را مهیا کنیم و خود را از این وضعیت شدائد رها کنیم، این وضعیت به دست خود ما اتفاق افتاده است.

شفیعی سروستانی در پایان تاکید کرد: باید با تضرع ظهور امام عصر(عج) را طلب نمود، همان طور که بنی اسرائیل تضرع کردند، و خداوند ۱۷۰ سال را بر آنها بخشید، حضرت موسی با هارون تشریف آوردند، شما اگر مانند آنان جزع فزع بکنید، غیبت کوتاه می شود. تنها راه خلاصی، توقف است، توقف کنید، برگردید و فرار کنید، امیر المومنین فرمود به سوی عدالت فرار کنید. تنها کسانی مصداق عینی منتظران اند که در مسیر حیات شان به سوی عدالت فرار کنند. این مجالس جز این بر پا نمی شود برای هجرت به سوی امام. این مجالس فقط برای هجرت به سوی امام معصوم برپا می شوند، چون مثل امام مثل کعبه است، همچنان که مردم به سوی کعبه می روند، شما هم به سوی امام تان بروید و امامتان بروید.

Check Also

نشست 164: لغزش‌های اعتقادی در عصر غیبت

نشست ۱۶۴: لغزش‌های اعتقادی در عصر غیبت

مؤسّسه فرهنگی هنری موعود عصر(عج)، صد و شصت و چهارمین نشست از سلسله نشست‌های ماهانه …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *