مدیر مؤسّسه فرهنگی هنری موعود عصر(عج) در حاشیه رونمایی از کتاب اصحاب هبوط گفت: «همه ما هبوط کردهایم؛ چرا که از آستان قدسی حضرت صاحب الزّمان، ارواحنا له الفداء دور افتاده ایم.»
به گزارش روابط عمومی مؤسّسه فرهنگی هنری موعود عصر(عج)، اسماعیل شفیعی سروستانی، مدیر مسئول مؤسسه موعود عصر(عج)، در حاشیه نشست یکصد و شصت و ششم با حضور سیّد بزرگوار حجّت الاسلام محمّدباقر علوی طهرانی از آخرین اثر خود با نام «اصحاب هبوط» رونمایی کرد.
در این کتاب نویسنده به بررسی شرایط و موقعیت شیعیان عصرحیرت و غیبت امام عصر، ارواحنا له الفداء پرداخته است. آنگاه راههای برون رفت از این دوران را برمیشمرد.عنوان کتاب اشاره به آدم و آدمیان دارد که پس از فراموشی عهد ازلی خود، به سرگردانی در تیه بلا و حیرت گرفتار آمدند و تا زمان تجدید عهد و اجتماع بر سر این پیمان به دولت کریمه امام زمان(ع) راه نخواهند یافت.
استاد سروستانی اظهار داشت: «هبوط به معنای فروافتادن و فرو غلتیدن است، به معنای سقوط است، پس از آنکه فرمان سجده کردن صادر شد، ابلیس استکبار ورزید، خداوند فرمود بر تو لعنت باد تا روز قیامت، پس اولین هبوط کننده ابلیس لعین است.»
ابلیس، اوّلین هبوط کننده
به فرمودة استاد سروستانی اوّلین سقوط کننده، اوّلین هبوط کننده، ابلیس لعین است. ایشان در توضیح این مفهوم افزود: «لعنت در برابر رحمت است، اگر کسی مشمول رحمت شد، الی الابد است. پس از آنکه فرمان رانده شدن به ابلیس صادر شد، «عَلَیکَ لَعنَتی وَ اَنتَ رَجیم؛ لعنت من بر تو، تو از دور شدگانی.» چون طردشدن همراه با لعنت است، این هبوط برای ابلیس دیگر برگشت ندارد. پس اوّلین کسی که هبوط کرد، ابلیس بود.»
وی دربارة هبوط حضرت آدم و حوّا(ع) توضیح داد: «پدر و مادر ما در بهشت برزخی قرار گرفته بودند؛ امّا ترک اولی اتفاق افتاد که منجر به آن شد که جناب آدم و هوا هم هبوط کنند و این شیطان بود که موجبات این هبوط را فراهم آورد.»
تعهد به ولایت امیرمؤمنان، عهد فراموششده حضرت آدم
محقّق حوزه مهدویت درباره عهد فراموش شدهای که سبب هبوط حضرت آدم(ع) شد، به عهد ولایت اشاره کرد و در این خصوص به روایتی از امام باقر(ع) استناد کرد.
بکیر ابن اعین از حضرت امام محمّد باقر(ع) نقل میفرماید که حضرت آدم در بهشت برزخی که بود مانوس حجر بود، حجر مامور بود که دائم در گوش حضرت آدم(ع) عهدش را یادآوری کند. این فرشته همان حجر الاسود است، از همان روز اوّل، جناب حجر به آدم و حوا عهدشان را یادآور میشد. در یک شرایطی شیطان به پوستین آن دو افتاد، و حضرت آدم عهدش را برای لحظه ای فراموش کرد، و همان یک لحظه غفلت موجب شد که هبوط کند. آدم وقتی دریافت که از آستان قرب خداوندی دور افتاده است، توبه کرد و زاری کرد، خداوند حجر را پیش پای او انداخت. سنگ به صدا آمد و گفت: جناب آدم مرا میشناسی؟ من همان حجرم.
حضرت جبرائیل امین بر حضرت آدم نازل شد و حضرت آدم(ع) را به سرزمین حجاز برد، و در آنجا یک محدوده ای را مشخص کرد که هم اکنون جای کعبه است. آدم(ع) به اذن خداوند و با راهنمایی جبرئیل امین، حجر را در بقعهای که از آسمان رسید گذاشت و حضرت آدم طواف کرد و این طواف، طواف تجدید عهد بود.
استاد سروستانی پرسید: «آدم چه عهدی کردی بود؟ ولایت مولای متقیان امیرالمومنین علی(ع) را در روز عهد الست پذیرفته بود.»
حجرالاسود شهادت میدهد
استاد سروستانی به عنوان هبوط به عنوان یک سنّت عنهوان کرد:
«همه ما هبوط کردیم، هبوط یک سنّت است، اوّلین بار آدم هبوط کرد، و بعد از آن همه ما هبوط کردیم. آدم از محضر ساحت قدس قرب خداوند دور شد، هبوط کرد و همه ما به بعد از این واقعه با این سنّت درگیر و بدان گرفتار آمدیم. پس منظور من از عنوان کتاب «اصحاب هبوط» خودمان هستیم. همه ما از محضر قدس و قرب خداوندی دور افتادیم. همه ما از ولیّ الله الاعظم حضرت قائم المنتظر مهدی موعود عجل الله تعالی فرجه الشریف دور افتاده ایم! ما به صورت ظاهر به مکّه میرویم، در ظاهر طواف خانه را از حجر آغاز میکنیم؛ امّا تجدید عهد نمیکنیم، عهد با امام را به جا نمی آوریم! چرا طواف از حجر آغاز میشود؟ چرا در موقف حجر سلام میکنیم؟ آنگاه که ما در ازل، با خداوند عهد بستیم، نام ما در حجر ثبت شد. روز قیامت حجر، شهادت میدهد که چه کسی عهد را به جا آورد و چه کسی عهد خود را فراموش کرده است.
قرار بود ما به عهد عمل کنیم، حرمت ولی خدا را نگه داریم، جای ایشان را نگریم، دروغ به خداوند و اهل بیت نبوّت نبندیم؛ امّا…»
راز و چرایی هبوط
استاد سروستانی، هبوط را مقدّمه کمالخواهی انسان و مرحلهای از قرب او به سوی خدا معرفی کرد و در توضیح آن افزود:
«هبوط یک راز کوچک دارد. اگر آدم در بهشت میماند، همه کمالات را جذب نمیکرد. انسان باید در میدان بلا و ابتلائات زمین را تجربه میکرد که کمالات را کسب مینمود.
روایت بازگشت، میل فطری همه ماست؛ چون فطرت بین همه ما مشترک است.
بشنو از نی چون حکایت میکند
از جداییها شکایت میکند
سینه خواهم شرحه شرحه از فراق
تا بگویم شرح درد اشتیاق
روایت بازگشت، روایت بازگشت به آستان ولیّ خدا و آستان قدس خداوندی است. این جدایی، جدا افتادن از آستان قرب است،
خرّم آن روز کز این منزل ویران بروم
راحت جان طلبم و از پی جانان بروم
جان تمام فرزندان آدمی غمگین و محزون است؛ چرا که در جان آنها نهادینه شده است:
من ملک بودم و فردوس برین جایم بود
آدم آورد درین دیر خرابادم
چرا شیرخوارگان گاهی میخندند و گاهی میگریند؟
امام صادق(ع) میفرمایند: بچّهها در شیرخوارگی امام زمانشان را میبینند، وقتی امام زمانشان را میببیند میخندند؛ امّا وقتی امام زمان(ع) از ایشان فاصله میگیرند، میگریند. این حالت برای تمام شیرخوارگان هست تا زمانی که زبان باز میکنند. تا اینکه خودشان رشد بکنند و این پرده ها را کنار بزنند؟
حال از خودمان بپرسیم: چرا نمی رویم، چرا انس پیدا نمیکنیم، چرا در فراق امام حزن به ما دست نمیدهد؟
به یاد یار و دیار آنچنان بگریم زار
که از جهان ره و رسم سفر بیندازم
آنقدر علقه و بند به پای ما بستهاند که اصلا به سوی امام حرکت نمی کنیم، باید از خود بپرسم، چرا ما همانند کودکان مشتاق به دیدار امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف، حرکت نمیکنیم که دوباره همانند کودکان شیرخواره امام زمان را ببینیم؟
در روز قیامت اگر نامه اعمال ما را به دست راست بدهند، به این معنی است که آن فرد در عهد و پیوند با امامی بوده است، آیا با امام زمان محشور میشویم؟ آیا امام زمان (عج) ما را میشناسد؟ روز قیامت درباره اعمال و اینکه ما چقدر خوردهایم و خسبیدهایم و نماز خواندهایم، نمی پرسند؛ مستند به روایات عرض میکنم: از ما میپرسند که آیا نسبت به امام زمان عجل الله تعالی فرجه شریف معرفت داشتهایم؟ آیا در عهد او بودهایم؟ آیا عهد او را به جا آورده ایم؟
ای نسیم سحری بوی نگارم به من آر
تا من از شوق قفس را همه در هم شکنم
شایان ذکر است اصحاب هبوط جدید ترین اثر استاد اسماعیل شفیعی سروستانی است که به تازگی توسط انتشارات موعود به چاپ رسیده و روانه بازار نشر شده است.