اسماعیل شفیعی سروستانی: حضرت ختمی مرتبت و حضرت علی علیه السلام پدران حقیقی نوع انسان اند/ پدران حقیقی و نورانی موجب نجات از آتش دوزخ اند/ هرکه عاق والدین بشود، از صراط رد نمی شود
یکصد و هفتادمین نشست موسسه فرهنگی موعود عصر همزمان با ایام شهادت حضرت زینب سلام الله علیها به صورت برخط در بستر وبسایت موعود با موضوع «پدران مهربان ما» سخنرانی استاد اسماعیل شفیعی سروستانی برگزار شد.
مدیرمسئول موسسه فرهنگی موعود عصر ضمن اشاره به اهمیت و جایگاه نیکی به والدین و هم آیندی آن با توحید بیان داشت: در قرآن کریم، احترام به والدین و نیکی به آنها در کنار توحید، بهعنوان یک موضوع مهم و ضروری مطرح شده است. این فرمان بهطور ذاتی در فطرت انسانها نهاده شده و بهعنوان پیمان الهی از آغاز خلقت انسان گرفته شده است. در واقع، نیکی به والدین نهتنها یک وظیفه دینی، بلکه امری تکوینی، جزء لاینفک فطرت و ذات انسانی است که در تمامی شرایط باید رعایت شود.
محبت امری تشکیکی و ذو مراتب است
مولف کتاب پدران مهربان ما، با اشاره به تمایز محبت والدین به فرزند اظهار داشت: محبت و مهرورزی پدر و مادر نسبت به فرزندان ذاتی و بیمنت است. در حالی که محبت فرزند به والدین، بهطور طبیعی کمتر و نیاز به تعلیم و تاکید دارد. برای مثال تفاوت این محبتها در شرایط مختلف زندگی متمایز است، پدران و مادران بسیاری فرزندان معلول خود را برای سالیان متمادی مراقبت کردند، ولی در صورتی که پدر و مادر معلول بشود، معمولا پس از مدتی راهی سرای سالمندان میشود.
شفیعی سروستانی ضمن تاکید بر مسئله هویت یادآور شد: انسان بهطور ذاتی در جستجوی حقیقت و هویت خود است. هویت آدمی به تفکیک سطوح به سه نوع والد برمیگردد: پدر و مادر جسمی، پدر و مادر معنوی و پدر حقیقی. پدر و مادر جسمی و معنوی در حقیقت پدران و مادران حقیقی انسان به شمار نمیروند، بلکه پدر حقیقی همان حقیقتی است که در درون فطرت آدمی نهفته است. هویت انسان با پرسشهای بنیادین درونی مانند “من کیام؟” و “از کجا آمدهام؟” شروع میشود. این پرسشها به انسان کمک میکنند تا به عمق وجود خود پی ببرد و به حقیقت و هویت اصلی خود دست یابد. انسان از سایر موجودات به دلیل پرسشهای بنیادین خود متمایز است؛ در حالی که فرشتگان و حیوانات چنین پرسشهایی ندارند.
حقیقت انسان روح و نور وجودی است
سخنران همچنین به این موضوع اشاره کردند که این پرسشهای بنیادین انسان در جستجوی حقیقت و کمال است. این جستجو موجب خلق آثار هنری بزرگ، مانند شعر، نقاشی و موسیقی، میشود که همگی بازتابی از میل باطنی انسان برای رسیدن به کمال هستند. در این راستا، انسان به دنبال حقیقتی است که در درون خود نهفته است و این حقیقت از خداوند متعال به او افاضه شده است.
وی با بیان تفاوت میان هویتهای اعتباری و هویتهای حقیقی اظهار داشت: هویتهایی مانند هویت اجتماعی، خانوادگی و شغلی از نوع هویتهای اعتباری هستند که بهطور موقت شکل میگیرند و تغییر میکنند. اما هویت حقیقی، که ناظر بر حقیقت فطری انسانی و امری ثابت است، از عنایت خداوند متعال سرچشمه میگیرد و در ذات آدمی به ودیعه نهاده شده است.
منشا نورانیت کجاست؟
مدرس مطالعات فرهنگی با تنویر جایگاه نورانی اهل بیت (ع) و شرح چگونگی ارتباط ویژهی آنها با حضرت آدم بیان داشت: در اینجا، روایتهایی نقل شده است که نشان میدهد پیامبر اسلام و حضرت علی (ع) از نور واحدی آفریده شدهاند که پیش از خلقت آدم (ع) وجود داشته است. زمانی که حضرت آدم خلق شد، بر این پندار بود که خودش اولین و برترین آفریده است، و بعد میپرسد مگر قبل از من هم کسی آفریده شده است، می گویند بله پیش از تو آفریدگانی بودهاند و پنج تن آل عبا را به ایشان مینمایند و به او میگویند که هرگز مقام ایشان را طلب مکن، و حسد نورز. حضرت آدم در مواجهه با ذوات مقدسه پنج تن آل عبا دریافت که صاحب عالی ترین مرتبه نورانیت خداوندی، وجود مقدس حضرت ختمی مرتبت، حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام، حضرت صدیقه طاهره فاطمه الزهرا(س)، حضرت امام حسن علیه السلام و وجود نازنین حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام است. و همچنین دریافت که نوری که خود وارث آن است، صادره از پنج تن آل عباست که بخشی از آن به خودش تابیده است و این نور در طول تاریخ در موجودات مختلف تجلی کرده است و نشاندهندهی جایگاه ویژهی اهل بیت (ع) در نظام خلقت است. همانطور که در روایت آمده، تمامی موجودات از نور وجودی حضرت علی (ع) بهرهمند هستند.
حضرت علی علیه السلام محور نور و منشاء صدور نور است
در بخش دیگری از این روایت، به بیان این حقیقت پرداخته میشود که حضرت علی (ع) بهعنوان محور نور و ولایت شناخته میشود. در حقیقت، تمامی موجودات از نور ایشان بهرهمند هستند و این نور از رسول خدا (ص) به حضرت علی (ع) منتقل شده است. این نور الهی، که بهطور متعالی در تمامی عالم جریان دارد، موجب برکات و هدایت انسانهاست.
«أَنَا وَ عَلِيٌّ أَبَوَا هَذِهِ الْأُمَّة»
شفیعی سروستانی با اشاره به جایگاه حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام و حضرت ختمی مرتبت در نسبت با امت یادآور شد: این جایگاه نه فقط اینکه متعالی است، بلکه تعالی بخش است: از پیامبر اسلام (ص) نقل میشود که «أَنَا وَ عَلِيٌّ أَبَوَا هَذِهِ الْأُمَّة» به معنای جایگاه ویژهی پیامبر خاتم و حضرت علی(ع) بهعنوان پدران حقیقی امت است. این عبارت تأکید بر مقام والای اهل بیت (ع) و لزوم محبت و اطاعت از آنها دارد. اطاعت از اهل بیت (ع) موجب رهایی از عذاب و دستیابی به نعمتهای الهی خواهد شد، در حالی که سرپیچی از آنها بهطور طبیعی موجب لعنت و دوری از رحمت خداوند خواهد شد.
پدران حقیقی عامل نجات از آتش دوزخ اند
وی در ادامه به مسئله ولایت و مقام پدری حضرت علی (علیهالسلام) پرداخت و تأکید کرد: پیامبر خاتم و حضرت علی علیه السلام نه تنها در مقام ولایت، بلکه در مقام پدران حقیقی، نجاتبخش بشر از آتش جهنم هستند. به گفته امیرالمؤمنین، پدران جسمی نمیتوانند فرزندان را از آتش جهنم نجات دهند، بلکه تنها پدران معنوی و صاحبان ولایت هستند که این کار را انجام میدهند. این تذکر به این معناست که ولایت اهل بیت (علیهمالسلام) همانند پدران حقیقی است که از طریق محبت و ولایتشان میتوانند کجیها را اصلاح کرده و انسانها را از عذاب جهنم رهایی بخشند. حضرت علی (علیهالسلام) و پیامبر اسلام (صلىاللهعليهوآله) به عنوان پدران حقیقی امت معرفی میشوند که از طریق ولایتشان، انسانها به رستگاری میرسند. حدیث «انا و علی امه» نیز به این معناست که حضرت علی (علیهالسلام) در مقام پدر معنوی امت قرار دارند و این مقام را به واسطه ولایت الهی که به ایشان عطا شده است، دارند.
حب علی عالی اعلی عامل نجات از آتش دوزخ
شفیعی سروستانی ضمن تاکید بر روایات صادره بر جایگاه پدری حضرت امیرالمونین علی علیه السلام اظهار داشت:
در ادامه، به اهمیت ولایت اهل بیت (علیهمالسلام) در هدایت انسانها اشاره میشود. جبرئیل امین نیز تأکید میکند که اگر مردم ولایت حضرت علی (علیهالسلام) را پاس میداشتند، خداوند جهنم را خلق نمیکرد. این بیان به این معناست که ولایت اهل بیت (علیهمالسلام) نقش اساسی در نجات بشر از عذابهای الهی دارد. مفهوم ولایت در این بخش تنها به معنای تصرف در امور جزئی زندگی نیست بلکه ولایت اهل بیت (علیهمالسلام) به عنوان ولایت کلیه بر جمیع موجودات عالم است. این ولایت به دلیل اشرفیت و تقدم در خلقت آنهاست که از نور الهی و از پیش از آفرینش آدم (علیهالسلام) بهرهمند شدهاند. از این رو، این خاندان مقدس نه تنها در مقام هدایت انسانها به سوی سعادت و رستگاری هستند بلکه در مقام پدری حقیقی، در تمامی ابعاد روحانی و معنوی، انسانها را از تاریکیها نجات میدهند. در نهایت، محبت و رحمت اهل بیت (علیهمالسلام) به عنوان ولایت درونی و بیرونی، انسانها را از عذابهای جهنم رهایی میبخشد و به سوی بهشت هدایت میکند. این محبت که از مقام رحمت الهی سرچشمه میگیرد، به تمامی موجودات عالم عرضه میشود و همانطور که پیامبر اسلام (صلىاللهعليهوآله) فرمودهاند، ایشان به عنوان رحمت برای جهانیان مبعوث شدهاند.
گستره حق ولایت پدران الهی ما
شفیعی سروستانی در ادامه با اشاره به گستره حق ولایت پدران الهی ما خاطر نشان ساخت: نظر به اشرفیت و تقدم پدران الهی ما بر ما سوی الله، ولایت ایشان بر ما از نوع ولایت مطلقه است، بدین معنی که این ولایت و اولویّت، به منزلة تقدّم و افضلیّت ارادة پیامبر(ص) دربارة تصرّف در جان و مال آنها در مقایسه با ارادة خودشان است. همچنین غلبه ولایت رحمت و محبت ایشان بر خلق، نظر به آنکه پدران الهی ما تجلی گاه تمام صفات عالیه خداوندی اند، وجوه کمالی رحمت و محبت آنها بر سایر وجوه دیگر غالب است و ولایت ایشان بر ما از نوع ولایت محبت است. همانطور که پیامبر رحمت است بر عالمیان. حتی پیامبر رحمت رحمتی و نعمتی است برای جبرئیل.
یتیم تر از یتیم چه کسانی هستند؟
مدیر مسئول موسسه فرهنگی هنری موعود عصر با بیان روایتی از حضرت امام حسن عسگری علیه السلام به نقل از امام جواد علیه السلام اظهار داشت: «هرکس یتیمان آل محمّد(ع) را سرپرستی کند؛ یعنی کسانی را که از امام و پیشوای خود بریده شدهاند، در جهل و نادانی خود، متحیّر و سرگردانند و در دست شیاطین، اسیر و گرفتار میباشند و نیز دچار دشمنان ناصبی ما شدهاند، هر کس اینان را از دست آنها برهاند و از حیرت و سرگردانی خارج کند و از وسوسة شیاطین، دورشان سازد و از قید و بند ناصبیان، به حجّتهای پروردگار خود و نشانههای امامان و پیشوایان خویش بازآورد، در پیشگاه خداوند، بالاترین فضیلت و برتری را بر فرد عبادتپیشه، پیدا میکند. فضیلتی فراتر از برتری آسمان بر زمین و فضیلت عرش و کرسی و حُجب [بر آسمان] و فضیلت و برتری چنین کسی بر چنین عابدی، چونان فضیلت و برتری ماه شب چهارده بر کوچکترین ستارة آسمان است.»
امام حسن عسکری(ع) فرمودند: أَشَدُّ مِنْ يُتْمِ الْيَتِيمِ الَّذِي انْقَطَعَ عَنْ أُمِّهِ وَ أَبِيهِ يُتْمُ يَتِيمٍ انْقَطَعَ عَنْ إِمَامِهِ وَ لَا يَقْدِرُ عَلَی الْوُصُولِ إِلَيْهِ وَ لَا يَدْرِي كَيْفَ حُكْمُهُ فِيمَا يُبْتَلَی بِهِ مِنْ شَرَائِعِ دِينِه…؛
شدیدترین یتیم، از کسانی که از پدر و مادر یتیم شدهاند، یتیمی است که از امامش منقطع گردیده و توان دسترسی به او را ندارد و نمیداند تکلیف و وظیفهاش در حوادث و رویدادها و امور جاری چیست. آگاه باشید هر کس از شیعیان ما که عالم به علوم ما باشد و این جاهل به شریعت و دستورات ما که از ما وامانده است و از مشاهده و دیدار ما محروم است، در پی ارشادش برآید و شریعت ما را به او تعلیم دهد، همانا چنین کسی با ما در جایگاههای بلند بهشت است.»