در تبلیغ و ترویج فرهنگ مهدویّت و انتظار باید به «دانشافزایی»، «شورآفرینی» و «حرکتزایی» در کنار هم توجّه شود تا همه وجوه این فرهنگ در جامعه محقّق گردد؛ البتّه این سخن به این معنا نیست که یک برنامه تبلیغی همه این وجوه را داشته باشد؛ بلکه مراد این است که برآیند کلّی تبلیغی و ترویجی در عرصه مهدویّت باید به گونهای باشد که تصویر جامعی از فرهنگ مهدویّت و انتظار ارائه دهد.
مقدّمه
فرهنگ و اندیشه مهدویّت شیعی، وجوه مختلفی دارد و بینشها، گرایشها و کنشهای انسانها را در برمیگیرد. ازاینرو، در ترویج و گسترش این فرهنگ و اندیشه متعالی باید به همه ابعاد وجودی انسانها توجّه شود. از یکسو باید تلاش کرد که مخاطبان به شناخت عقلی مناسبی نسبت به معارف مهدوی دست یابند و از این نظر کاملاً اقناع شوند و از سوی دیگر باید در پی این بود که مردم از نظر عاطفی و احساسی نیز از این معارف اثر بپذیرند تا به پیوند قلبی مستحکمیبا مهدی موعود دست یابند. همچنین باید تلاش شود آنها از نظر رفتاری هم از معارف مهدوی متأثّر شوند تا در نهایت به همراهی عملی شایستهای با امام و مقتدای خود برسند و رفتار آنها رنگ و بوی مهدوی پیدا کند.
مقام معظّم رهبری، حضرت آیت الله خامنهای، در یکی از سخنان خود درباره وجوه سهگانه پیوند و ارتباط با اولیای الهی میفرماید:
در «قرآن» نسبت به اولیای الهی سه تعبیر وجود دارد: یک تعبیر، تعبیر ولایت است؛ «إنّما ولیّکم الله و رسوله و الّذین امنوا الّذین یقیمون الصّلوه و یؤتون الزّکوه و هم راکعون»؛ ۱ بحث ولایت. معلوم است که پیوند، ارتباط و معرفت، اینها داخل در زیرمجموعه ولایت است.
یک بحث، بحث اطاعت است؛ «أطیعوا الله و أطیعوا الرّسول و أولی الأمر منکم»؛ ۲ اطاعت رسول و اطاعت اولی الامر. این، در عمل است. در میدان عمل باید اطاعت و پیروی کرد؛ امّا یک بحث سومی وجود دارد و آن، بحث مودّت است؛ «قل لا أسئلکم علیه أجراً إلّا المودّه فی القربی».۳… این مودّت، پشتوانه است. اگر این مودّت نباشد، همان بلایی بر سر امّت اسلامی خواهد آمد که در دورانهای اوّل بر سر یک عدّهای آمد که همین مودّت را کنار گذاشتند، به تدریج اطاعت و ولایت هم کنار گذاشته شد.۴
بنابراین، در تبلیغ و ترویج فرهنگ مهدویّت و انتظار باید به «دانشافزایی»، «شورآفرینی» و «حرکتزایی» در کنار هم توجّه شود تا همه وجوه این فرهنگ در جامعه محقّق گردد. البتّه این سخن به این معنا نیست که یک برنامه تبلیغی همه این وجوه را داشته باشد؛ بلکه مراد این است که برآیند کلّی تبلیغی و ترویجی در عرصه مهدویّت باید به گونهای باشد که تصویر جامعی از فرهنگ مهدویّت و انتظار ارائه دهد و همه ابعاد وجودی انسانها را از این فرهنگ متأثّر سازد.
با این مقدّمه به بررسی هر یک از وجوه سهگانه فرهنگ مهدویّت میپردازیم:
۱. دانش افزایی
در برنامههای تبلیغی و ترویجی حوزه مهدویّت باید به موضوع ارتقا و گسترش معرفت و ایمان مخاطبان توجّه کرد و تلاش شود که اینگونه برنامهها، هم شناخت مردم را از موضوع مهدویّت افزایش دهد و هم ایمان و باور آنها را نسبت به این موضوع ارتقا بخشد.
مهمترین موضوعهایی که با هدف دانشافزایی در حوزه مهدویّت باید به آن توجّه کرد، به شرح زیر است:
۱-۱. وجود آیندهای روشن و امیدبخش برای جهان
برخلاف برخی مکاتب فلسفی و ادیان و مذاهب ساختگی که معتقدند جهان و جهانیان سرانجام در اوج تاریکی، گمراهی، ستم و نابرابری در اثر رویدادها و بلایایی طبیعی یا سلاحها و تجهیزات ویرانگر دست ساخته بشر، نابود میشوند، مکتب اسلام، آینده جهان را بسیار روشن، امیدبخش سرشار از نور و سرور میداند و معتقد است که دنیا سرانجام، عاقبت به خیر خواهد شد و برخلاف میل همه ستمگران و سرکشان تاریخ، جهانیان در پایان تاریخ، طعم خوش عدالت، آزادی و رستگاری را خواهند چشید.۵
در آیات متعدّدی از قرآن کریم، به این موضوع تصریح شده است که از آن جمله میتوان به این آیه اشاره کرد:
«خدا به کسانی از شما که ایمان آورده و کارهای شایسته کردهاند، وعده داده است که حتماً آنان را در این سرزمین جانشین [خود] قرار دهد؛ همان گونه که کسانی را که پیش از آنان بودند، جانشین [خود] قرار داد و آن دینی را که برایشان پسندیده است، به سودشان مستقر کند و بیمشان را به ایمنی مبدّل گرداند، [تا] مرا عبادت کنند وچیزی را با من شریک نگردانند و هر کس پس از آن به کفر گراید، آنانند که نافرمانند.»۶
افزون بر آیات قرآن، بیش از هزار روایت از پیامبر اکرم(ص) و امامان معصوم(ع) نقل شده که در همه آنها به وجود آیندهای روشن و امیدبخش برای جهان تصریح شده است.۷
در یکی از این روایات که از پیامبر اعظم(ص) نقل شده است، میخوانیم:
«اگر از [عمر] دنیا تنها یک روز باقی مانده باشد، خداوند صاحب عزّت و جلال، مردی را بر میانگیزد که جهان را پر از عدل کند؛ چنان که از ستم پر شده بود.»۸
۲-۱. نقش محوری عدالت در جهان آینده
در روایات و متون اسلامیبرای جامعه موعود اسلامی و حکومتی که در فرجام تاریخ در سرتاسر جهان حاکم خواهد شد، ویژگیهای متعدّدی برشمرده شده است؛ ولی بیتردید، در میان همه این ویژگیها، عدالت، جایگاهی بیبدیل و منحصر به فرد دارد و محور همه تحوّلهای جهان پس از ظهور به شمار میآید.
بر اساس آموزههای اسلامی، در آرمانشهری که وعده تحقّق آن به همه جهانیان داده شده است، همه مظاهر ستم و بیعدالتی از بین خواهد رفت و عدالت بر همه مناسبات فردی و اجتماعی انسانها حکمفرما خواهد شد.
بر اساس بررسی مؤلّف محترم کتاب «منتخب الأثر»، در منابع و مصادر شیعه و اهل سنّت بیش از یکصد و شصت حدیث نقل شده که در آنها از عدالتگستری و ظلمستیزی به عنوان مهمترین محور تحوّلات عصر ظهور و بزرگترین آرمان جامعه موعود یاد شده است.۹
در روایتی که از پیامبر اکرم(ص) نقل شده، در این زمینه چنین آمده است:
«شما را به مهدی بشارت میدهم. او در زمانی که مردم گرفتار اختلاف، درگیری و آشوبها هستند، در امّت من برانگیخته میشود و جهان را از عدالت و برابری پر میسازد؛ همچنان که از ستم پر شده بود.»۱۰
گفتنی است، عدالتی که وعده تحقّق آن در زمان ظهور امام مهدی(ع) داده شده، از نظر دامنه، گستره و ژرفا بیهمتاست و به همین دلیل حکومتهای بشری از ایجاد نظام عادلانهای مشابه آنچه در عصر موعود محقّق خواهد شد، عاجزند.۱۱
۳-۱. منجی موعود، مردی از خاندان محمّد(ص)
به اعتقاد همه مسلمانان در آخرالزّمان و در زمانی که همه جهان از ستم و بیداد آکنده شده است، مردی از اهل بیت پیامبر اکرم(ص) از فرزندان حضرت فاطمه زهرا(س) و از نسل امام حسین(ع) که از او با لقب مهدی موعود یاد میشود، برمیخیزد و جهان را از عدل و داد سرشار میسازد. در این اعتقاد، جهان تنها به دست این موعود الهی به نجات و رستگاری میرسد و تا او نیاید، جهان، هرگز روی امنیّت، آرامش، عدالت و معنویت واقعی را نخواهد دید.
در مجموعههای روایی شیعه و اهل سنّت، افزون بر ۴۰۰ روایت نقل شده که در همه آنها تصریح شده، مهدی موعود(ع) از خاندان پیامبراکرم(ص) و از نسل ایشان است.۱۲
همچنین در بیش از ۲۰۰ روایت تأکید شده که آن حضرت از نوادگان فاطمه زهرا(س) است.۱۳ در بیش از دویست روایت نیز تصریح شده که منجی آخرالزّمان از نسل امام حسین(ع) است.۱۴
در یکی از روایاتی که در این زمینه از پیامبر اعظم(ص) نقل شده است، چنین میخوانیم:
«قیامت برپا نخواهد شد تا مردی از خاندان من به حکومت برسد، نام او همانند نام من است. او زمین را از عدل و داد پر میکند؛ چنانکه از ستم و بیداد، پر شده بود.»۱۵
۴-۱. جهانی بودن رسالت منجی
مسلمانان برخلاف بسیاری از ادیان و مذاهب معتقدند که منجی موعود آنها، نه برای نجات قوم و نژادی خاص، بلکه برای نجات همه بشریّت با هر دین، رنگ و نژادی که دارند، میآید و عدالت، امنیّت، معنویت و رفاه و آرامش را برای همگان به ارمغان میآورد.
بر اساس بررسی مؤلّف کتاب منتخب الأثر در بیش از ۱۵۰ حدیث بر این موضوع تصریح شده است، ۱۶ که از آن جمله میتوان به روایت زیر که از پیامبر اعظم(ص) نقل شده است، اشاره کرد:
«اگر از [عمر] دنیا یک ساعت بیشتر باقی نمانده باشد، خداوند این ساعت را آن قدر طولانی میکند تا مردی از خاندان من که همنام و هم کنیه من است، تمام زمین را از قسط و عدل آکنده سازد؛ چنان که پیش از آن از ستم و بیعدالتی پر شده بود. پیروی از او، بر همه آفریدگان واجب است.»۱۷
۵-۱. استمرار سلسله حجّتهای الهی تا روز قیامت
شیعیان معتقدند که سلسله حجّتهای الهی از آفرینش
حضرت آدم(ع) تا روز رستاخیز ادامه دارد و اگر یک روز حجّت خدا از جهان رخت بر بندد، همه جهان و جهانیان نابود میشوند. از اینرو ضروری است آخرین حجّت حق، از سلسله پیشوایان دوازدهگانهای که پس از پیامبر اکرم(ص) به امّت رسیدند، زنده و پابرجا باشد تا همه عالم از برکات وجود او بهرهمند شوند.
بر اساس همین اعتقاد، شیعیان دوازده امامی، امام مهدی(ع) را به عنوان یگانه موعود موجود میشناسند و با وجود غیبت ظاهری آن حضرت، ایشان را شاهد و ناظر همه رویدادهای جهان و حامی و پشتیبان پیروان خود در شرایط دشوار عصر غیبت میدانند.
بر اساس پژوهشی که در کتاب ارزشمند منتخب الأثر
انجام شده است، در مجموعههای روایی شیعه و اهل سنّت بیش از سیصد روایت وجود دارد که در آنها بر وجود سلسله امامان دوازدهگانه پس از نبیّ اکرم(ص) و ضرورت استمرار این سلسله تا روز قیامت تصریح شده است.۱۸
در یکی از روایات که در این کتاب آمده است، پیامبر اعظم(ص) خطاب به امیرمؤمنان، علی(ع) میفرماید:
«امامان پس از من دوازده نفرند که نخستین آنها، ای علی! تو هستی و آخرین آنها، آن قائمی است که خداوند عزّوجلّ مشرقها و مغربهای زمین را به دست او میگشاید.»۱۹
گفتنی است، در روایات معصومین(ع) در مورد چرایی ضرورت استمرار سلسله حجّتهای الهی تا روز قیامت، نکات فراوانی مطرح شده است که در اینجا مجال طرح آنها وجود ندارد.۲۰
۶-۱. غیبت آخرین حجّت حق
موضوع غیبت آخرین امام از سلسله جانشینان دوازدهگانه پیامبر اکرم(ص) از همان صدر اسلام، به مسلمانان گوشزد شده بود و امامان معصوم(ع) نیز یکی پس از دیگری این موضوع را به شیعیان خود یادآور میشدند. نگارش کتاب در این زمینه نیز، سالها پیش از تولّد امام مهدی(ع) آغاز شده بود. پس از غیبت امام دوازدهم نیز علمای بزرگوار شیعه با تدوین دهها کتاب و رساله به تبیین این موضوع پرداختند و شیعیان را با پیشینه بحث از غیبت، روایتهای وارد شده در این زمینه و فلسفه آن آشنا ساختند.
این شرایط موجب شد که رفته رفته موضوع غیبت مهدی موعود(عج) به یکی از باورهای اساسی شیعیان درباره مهدویّت، تبدیل شود.
بر اساس بررسیهای حضرت آیت الله العظمی صافی گلپایگانی، در مجموعههای روایی، افزون بر ۱۲۰ روایت در زمینه پیشبینی غیبت امام مهدی(ع)، علّت آن و نحوه استفاده مردم از آن حضرت در دوران غیبت وجود دارد.۲۱
در یکی از این روایات که از امام صادق(ع) نقل شده، در این زمینه چنین آمده است:
«برای قائم دو غیبت است که یکی از آنها کوتاه و دیگری طولانی خواهد بود. در غیبت نخست، کسی از جایگاه او خبر ندارد؛ مگر شیعیان خاصّ او و در غیبت دیگر، هیچ کس از محلّ [اقامت] او با خبر نیست؛ مگر اولیای خاصّ او.»۲۲
۷ـ۱. بهرهمند شدن مردم از فواید امام غایب
منجی موعود شیعیان، برخلاف دیگر نجاتبخشانی که ادیان و مذاهب الهی و غیرالهی وعده ظهورشان را به پیروان خود دادهاند، حوزه فعّالیت و تأثیرگذاریاش تنها به زمان «آینده» محدود نمیشود و در زمان «حال» نیز در جهان هستی نقش دارد و در زندگی باورمندانش تأثیر میگذارد. منتظران این منجی، در زمان غیبت ظاهری او نیز از برکات وجودش بهرهمند میشوند و با یاری او راه نجات و رستگاری را مییابند؛ زیرا او حجّت حیّ خداست و با وجود پنهان بودن از دیدهها، همه مسئولیّتهایی را که حجّتهای الهی در جهان بر عهده دارند، به خوبی ایفا میکند.
در کتاب منتخب الأثر به هفت روایت در زمینه فواید وجود
امام مهدی(عج) و چگونگی بهرهمند شدن مردم از آن حضرت در دوران غیبت اشاره شده است.۲۳ در یکی از این روایات که
امام صادق(ع) از پدر ارجمندش، امام باقر(ع) و از جدّ بزرگوارش امام سجّاد(ع) نقل کرده است، در این زمینه چنین میخوانیم:
«ما پیشوایان اهل اسلام و حجّتهای خدا بر جهانیان و سروران مؤمنان، رهبران رو سفیدان و سرپرستان مؤمنان هستیم. ما امانی برای ساکنان زمین هستیم؛ همچنان که ستارگان، امانی برای اهل آسمان هستند. ما کسانی هستیم که خداوند به وسیله ما، آسمان را از اینکه جز به اذن او بر زمین افتد، نگه میدارد و به وسیله ما، زمین را از اینکه ساکنانش را پریشان سازد، حفظ میکند و به وسیله ما، باران را فرو میفرستد، رحمتش را جاری میسازد و برکات زمین را خارج میکند. اگر یکی از ما در زمین نباشیم، زمین، ساکنانش را در کام خود فرو میبرد.»
سپس فرمود:
«زمین از زمانی که خدا آدم را آفرید، هیچ گاه از حجّت خدا خالی نبوده است، خواه این حجّت آشکار و شناخته شده باشد، خواه غایب و از دیدهها پنهان و تا برپایی رستاخیز نیز زمین از حجّت خدا خالی نمیماند. اگر این گونه نبود، خدا پرستیده نمیشد.»۲۴
گفتنی است، بحث از جایگاه و نقش امام مهدی(عج) و دیگر حجّتهای الهی در عالم هستی، بسیار پر دامنه است و در این مجال فرصت پرداختن به همه زوایای آن نیست.۲۵
۸-۱. ضرورت انتظار و امیدواری به آینده
پیروان مکتب اهل بیت(ع) بر اساس تعالیم پیشوایان خود، انتظار ظهور امام مهدی(عج) را امری ضروری میدانند و بر این باورند که برترین عبادت مردم و با فضیلتترین جهاد امّت محمّد(ص)، انتظار فرج قائم آل محمّد(ع) است؛ البتّه انتظاری فعّال و همراه با آماده باش دائمی و زمینهسازی برای ظهور آن حضرت.
ضرورت انتظار و امیدواری به آینده، محوریترین و اصلیترین موضوعی است که در آموزههای مهدوی و آخرالزّمانی اسلام، بر آن تأکید شده است.
روایات فراوانی در زمینه ضرورت و فضیلت انتظار، وارد شده که در کتاب منتخب الأثر نزدیک به سی مورد از آنها اشاره شده است.۲۶
در یکی از روایاتی که در این کتاب از امام صادق(ع) روایت شده است، درباره فضیلت انتظار، چنین میخوانیم:
«هر کس دوست دارد از یاران قائم باشد، باید منتظر باشد و در این حال، به پرهیزکاری و اخلاق نیکو رفتار کند؛ در حالی که منتظر است. پس اگر چنین شخصی بمیرد و قائم پس از آن برخیزد، او پاداش کسی را دارد که قائم را دریافته است. پس تلاش کنید و منتظر باشید. گوارا باد بر شما [این پاداش] ای گروه مورد رحمت!»۲۷
در مورد جایگاه انتظار در تفکّر شیعه، آثار فراوانی تألیف شده که علاقهمندان میتوانند به آنها مراجعه کنند.۲۸
۹-۱. بقای همه تکالیف شرعی در دوران غیبت
همه فقهای شیعه به عنوان یک اصل مسلّم بر این موضوع تصریح کردهاند که تکالیف شرعی به استثنای چند مورد محدود که آن هم محلّ اختلاف است، در زمان غیبت امام مهدی(ع) استمرار دارد و هیچ حکمی از احکام اسلام در این دوران تعطیل نمیشود.۲۹ از همین روست که فقهای بزرگواری چون امام خمینی(ره) امر به معروف و نهی از منکر و تلاش برای اصلاح جامعه در عصر غیبت را تکلیف همه شیعیان دانسته و معتقدند که هر کس در حدّ توان خود در این زمینه مسئول است.
از نظر این دسته از فقیهان، دامنه این تکلیف شرعی تا حدّی گسترش دارد که حتّی تلاش برای تشکیل حکومت در دوران غیبت را هم توجیه میکند.۳۰
امامان معصوم(ع) در روایات متعدّدی، پس از پیشبینی دوران غیبت آخرین حجّت الهی، مردم را به تمسّک به دین خود و پایداری بر احکام و باورهایی که از امامان پیشین آموختهاند، فرا خواندهاند که به تعدادی از آنها در کتاب ارزشمند منتخب الأثر اشاره شده است.۳۱
در یکی از این روایات، امام صادق(ع) در این باره میفرماید:
«برای صاحب این امر غیبتی است. پس باید بنده پرهیزکاری پیشه کند و به دین خود تمسّک جوید.»۳۲
در روایت دیگری که زراره از آن حضرت نقل کرده است، در این زمینه چنین میخوانیم:
«زمانی برای مردم پیش میآید که امامشان از دیدههای آنها پنهان میشود.» پس به آن حضرت گفتم: مردم در آن زمان چه خواهند کرد؟ فرمود: «به همان امری که بر آن هستند، تمسّک میجویند تا امام غایب بر آنها آشکار شود.»۳۳
پینوشتها:
۱. سوره مائده (۵)، آیه ۵۵: «ولیّ شما، تنها خدا و پیامبر اوست و کسانی که ایمان آوردند؛ همان کسانی که نماز بر پا میدارند و در حال رکوع زکات میدهند.»
۲. سوره نساء (۴)، آیه ۵۹: «… خدا را اطاعت کنید و پیامبر و اولیای امر خود را [نیز] اطاعت کنید…».
۳. سوره شوری (۴۲)، آیه ۲۳: «… بگو به ازای آن [رسالت] پاداشی از شما خواستار نیستم، مگر دوستی درباره خویشاوندان…».
۴. از سخنان مقام معظّم رهبری در دیدار با جمعی از طلّاب و روحانیان، ۲۲/۹/۱۳۸۸.
۵. برای مطالعه بیشتر در این زمینه ر.ک: لطفالله صافی گلپایگانی، منتخب الأثر فی الإمام الثانی عشر(ع)، ج ۲، صص ۲۰ ـ ۵۱؛ ابراهیم شفیعی سروستانی، معرفت امام زمان(ع) و تکلیف منتظران، صص ۲۲۳ ـ ۲۴۰.
۶. سوره نور (۲۴)، آیه ۵۵.
۷. ر.ک: منتخب الأثر، ج ۲، صص ۵۲ ـ ۱۲۴.
۸. همان، ص ۵۳، ح ۳۵۳.
۹. ر.ک: همان، صص ۲۲۲ ـ ۲۳۵ و صص ۳۳۱ ـ ۳۳۲.
۱۰. احمد بن حنبل، المسند، ج ۳، ص ۳۷.
۱۱. برای مطالعه بیشتر در این زمینه ر. ک: معرفت امام زمان(ع) و تکلیف منتظران، صص ۴۶۰ ـ ۴۸۳.
۱۲. ر.ک: منتخب الأثر، ج۲، صص ۱۲۵ ـ ۱۳۰.
۱۳. ر.ک: همان، صص ۱۴۶ـ ۱۵۲.
۱۴. ر.ک: همان، صص ۱۵۸ ـ ۱۶۱.
۱۵. همان، ص ۱۲۶، ح ۴۸۴.
۱۶. ر.ک: همان، ج ۲، صص ۲۲۲ ـ ۲۳۵ و ج ۳، صص ۱۵۵ ـ ۱۵۷.
۱۷. همان، ص ۲۳۳، ح ۵۹۷.
۱۸. ر.ک: همان، ج۱، صص ۱۹ـ۲۵۴.
۱۹. همان، ص ۱۰۶، ح۱۵۵.
۲۰. برای مطالعه بیشتر در این زمینه ر.ک: معرفت امام زمان(ع) و تکلیف منتظران، صص ۲۰۷ ـ ۲۲۰.
۲۱. ر.ک: منتخب الأثر، ج ۲، صص ۲۳۶ ـ ۲۷۱.
۲۲. همان، ص ۲۳۶، ح ۵۹۹.
۲۳. ر.ک: همان، ج ۲، صص ۲۶۷ ـ ۲۷۱.
۲۴. همان، ص ۲۶۸، ح ۶۳۸.
۲۵. برای مطالعه بیشتر در این زمینه ر.ک: معرفت امام زمان(ع) و تکلیف منتظران، صص ۱۴۱ ـ ۲۲۰.
۲۶. ر.ک: منتخب الأثر، ج۳، صص۲۰۴ـ۲۱۷.
۲۷. همان، ص۲۱۰، ح۱۲۲۹.
۲۸. برای مطالعه بیشتر در این زمینه ر.ک: معرفت امام زمان(ع) و تکلیف منتظران، صص ۲۴۱ ـ ۲۷۷.
۲۹. برای مطالعه بیشتر در این زمینه، ر.ک: سعید ضیاییفر، مبانی کلامی اجتهاد، صص ۶۹۹ ـ ۷۳۶.
۳۰. برای مطالعه بیشتر در این زمینه، ر.ک: معرفت امام زمان(ع) و تکلیف منتظران، صص ۳۰۷ ـ ۳۲۴.
۳۱. ر.ک: متخب الاثر، ج ۲، ص ۲۴۴، ح ۶۱۰، ص ۲۴۷، ح ۶۱۵، ص ۲۴۸، ح ۶۱۷، ص ۲۵۶، ح ۶۲۴.
۳۲. همان، ص ۲۴۷، ح ۶۱۵.
۳۳. محمّد بن علی بن الحسین (شیخ صدوق)، کمال الدّین و تمام النعمه، ج ۲، باب ۳۳، ص ۳۵۰، ح ۴۴.