شیعیان پیرو حضرت علی(ع) و معتقد به جانشینی بیواسطه آن حضرت بعد از پیامبر گرامی(ص) و نصّ و تصریح ولایت آن حضرت در «غدیر خم» از طرف پیامبر اکرم (ص) میباشند که در پی آن، ایشان مردم را در صحرای گرم و سوزان «خُم» متوقّف کرد و با بیان خطبهای، از جمله فرمود: «من کنت مولاه فهذا علی مولاه; هر کس من مولا و ولیّ او بودهام، علی مولا و ولیّ او است…» و به همین مناسبت آیه ۶۲، «سوره مائده» نازل شد و حدیث یاد شده، در منابع و کتابهای معتبر اهل تسنّن نیز نقل شده است.
اگر بخواهیم به تمام تفاوتهای شیعه و سنّی، اعمّ از فقهی، کلامی، حدیثی، تاریخی و … بپردازیم، وقت و صفحات فراوانی را به خود اختصاص میدهد که مجال آن نیست. بنابراین تنها به تفاوتهای اصلی اشاره میشود.
۱. اختلاف اساسی شیعه و سنّی بر سر خلافت اسلامی و مرجعیّت دینی است. اهل سنّت، امامت را به عنوان رهبری اجتماع قبول دارند؛ ولی امامت به معنای مرجعیّت دینی و به معنی ولایت را نمیپذیرند. اهل تسنّن برای هیچ کس، حتّی برای ابوبکر، عمر و عثمان چنین منصبی را قائل نیستند. از این رو، عصمت را در امام و خلیفه لازم نمیدانند؛ ولی شیعه، امامان خود را معصوم از خطا میدانند. از این رو استاد مطهّری(ره) اختلاف سنّی و شیعه را در بحث امامت ریشهای میداند و میگوید:
آن چیزی که شیعه به نام امامت معتقد است، غیر از آن چیزی است که آنها به نام امامت معتقدند. آنچه اهل تسنّن به نام امامت معتقدند، یک شأن دنیایی امامت است. امام همان حاکم میان مسلمانان است. فردی از میان مسلمانان که باید او را برای حکومت انتخاب کنند. آنها بیش از حکومت بالا نرفتند؛ ولی امامت در شیعه مسئلهای است تالی تلو نبوّت و بلکه از بعضی از درجات نبوّت بالاتر است.
در هر صورت امامت نزد اهل تسنّن یک مسئله فرعی مثل نماز خواهد بود؛ امّا امامت در شیعه مفهومی است نظیر نبوّت. در حقیقت ولایت ادامه نبوّت است. از این رو باید در کنار نبوّت و به عنوان یکی از اصول و پایههای دین مطرح گردد.
شیعیان پیرو حضرت علی(ع) و معتقد به جانشینی بیواسطه آن حضرت بعد از پیامبر گرامی(ص) و نصّ و تصریح ولایت آن حضرت در «غدیر خم» از طرف پیامبر اکرم (ص) میباشند که در پی آن، ایشان مردم را در صحرای گرم و سوزان «خُم» متوقّف کرد و با بیان خطبهای، از جمله فرمود: «من کنت مولاه فهذا علی مولاه; هر کس من مولا و ولیّ او بودهام، علی مولا و ولیّ او است…» و به همین مناسبت آیه ۶۲، «سوره مائده» نازل شد و حدیث یاد شده، در منابع و کتابهای معتبر اهل تسنّن نیز نقل شده است.
به اعتقاد شیعیان ولایت و امامت حضرت علیّ بن ابیطالب(ع) در قرآن کریم نیز مورد تأکید قرار گرفته و شأن نزول «آیه ۵۵، سوره مائده» که به «آیه ولایت» معروف است ـ و نیز بسیاری دیگر از آیات قرآن کریم درباره حضرت علی(ع) میباشد.
شیعه معتقد است که پس از امام علی(ع)، امامان معصوم(ع) یکی پس از دیگری جانشین پیامبر(ص) و بیان کننده قرآن و احکام الهی هستند و معتقدند که تمام وظایف و شئون پیامبر(ص) به جز دریافت وحی تشریعی، برای آنان ثابت است. به همین جهت احکام و معارف اسلامی را از آنان دریافت نموده و پیرو مکتب اهل بیت(ع) میباشند.
شیعیان همچنین معتقدند که پیشوای مسلمانان باید عادل، عالم و معصوم باشد و چنین کسی منصوب شده از ناحیه خداوند متعال است و شخص غیرمعصوم نمیتواند امامت و ولایت مسلمانان را بر عهده بگیرد و «آیه تطهیر»۱ دلیل روشنی بر عصمت اهل بیت(ع) میباشد.۲
ولی اهل تسنّن چنین اعتقادی را ندارند و جانشینی پیامبر گرامی(ص) را به بیعت جمعی از مسلمانان با فردی یا وصیّت یک خلیفه نسبت به خلیفه بعد از خود و … معتبر میدانند و اعتقاد دارند که برای خلافت و رهبری مسلمانان عصمت شرط نیست و مردم هر کس را برگزیدند؛ گرچه عادل هم نباشد، کفایت میکند! آنان بعد از رحلت پیامبر گرامی(ص) به خلافت ابوبکر، عمر و عثمان معتقد هستند و حضرت علی(ع) را خلیفه چهارم! میدانند.
آنان منصبی را که شیعیان برای امامان معصوم(ع) قائلند، قبول ندارند و اغلب آنان در احکام و معارف اسلامی از فتاوای چهار امام معروف خود و احادیثی که در کتابهای رواییشان، مانند «صحّاح ستّه» و… جمع آوری شده، پیروی میکنند.
از آنجا که شیعیان بر اساس دلایل عقلی و نقلی معتبر، مانند «حدیث ثقلین» و دلایل دیگر در احکام و معارف اسلامی، پیرو مکتب اهلبیت(ع) [قرآن و عترت] هستند; ولی اهل سنّت از آنان پیروی نمیکنند; به همین جهت بین شیعه و اهل سنّت در معارف اسلامی و احکام شرعیّه، مانند وضو، نماز و… تفاوتهایی وجود دارد که در این باره (اختلاف معارف و احکام شرعی) کتابهای مستقلّی نوشته شده که کتاب «الخلاف» مرحوم شیخ طوسی; «بحوث فی الملل و النّحل»، آیت الله جعفر سبحانی; «الفقه المقارن للاحوال الشخصیّـ[ بین المذاهب الاربعه السنیّـ[ و المذهب الجعفری»، بدران ابوالعینین بدران; و… از جمله آنهاست؛
۲. اختلاف دیگر سنّی و شیعه در مورد صحابه رسول الله است. اهل سنّت معتقدند همه صحابه عادلند. ابن حجر میگوید: اهل سنّت اجماع دارند بر اینکه همه صحابه عادلند.
امّا شیعه معتقد است در میان صحابه منافق نیز وجود داشته و آیه «افّک» گواه بر این مدّعا است. از طرفی در منابع شیعه و سنّی پیامبر اکرم(ص) ملاک جدایی مؤمن و منافق را محبّت امام علی(ع) و بغض نسبت به آن حضرت قرار دادهاند. از این رو هر کس بغض علی(ع) را داشته باشد و با او بجنگد، منافق خواهد بود و در این جهت فرقی بین صحابه و غیر صحابه نیست.
بیان این نکته هم در اینجا قابل توجّه است که امروزه برخی از
اهل سنّت، عدالت صحابه را قبول ندارند؛
۳. اختلاف اصلی دیگر در منابع استنباط احکام اسلامی است.
اهل سنّت در کنار کتاب و سنّت و اجماع، قیاس، استحسان و اجتهاد صحابه و… را نیز به عنوان یکی از منابع اصلی شناخت و تعیین احکام بر شمردهاند که منظور از اجتهاد، عمل به رأی است. نزد شیعه و اهل بیت، قرآن و سنّت دو منبع اساسی برای احکام الهی است و قیاس و عمل به رأی و اجتهاد جایگاهی ندارد. اهل بیت(ع) خود نیز حکمشان را مستند به قرآن و سنّت رسول الله(ص) میکردند. به طور کلّی به اعتقاد شیعه امامیّه, هیچ کس جز نبیّ اکرم(ص) حقّ تشریع, تفسیر و تبیین احکام الهی را ندارد. پیامبر اکرم(ص) از طریق اتّصال به منبع غیب, از احکام الهی مطّلع میشدند و مأمور به تبلیغ این احکام بودند. پس از پیامبر اکرم(ص) طبق نصّ و تصریح ایشان, ائمه(ع) برای تبیین احکام الهی (و نه تشریع آن) منصوب شدهاند؛ از آن جمله است، حدیث مورد اتّفاق جمیع فرق مسلمان «انّی تارک فیکم الثّقلین کتاب الله و عترتی ما ان تمسکتم بها لن تضلوا ابدا; دو شیء گرانبها میان شما باقی میگذارم؛ کتاب خدا و اهل بیتم، مادامیکه به این دو چنگ بزنید، گمراه نخواهید شد».
البتّه اختلافات دیگری نیز در مسائل جزیی و امور عبادی وجود دارد، مانند نحوه وضو گرفتن، نحوه نماز خواندن که همه به منابع کلامی و اعتقادی بر میگردد که توضیح داده شد.
البتّه شباهتهای سنّی و شیعه زیاد است که در اصل اعتقاد به توحید، نبوّت، معاد و نیز اعتقاد به قرآن، کعبه و فروع دین، مانند وجوب نماز، روزه، زکات و … و نیز بسیاری از احکام و محرّمات، مانند حرمت قمار و شراب و دروغ و غیبت و… وحدت نظر وجود دارد؛
۴. آنگونه که اشاره شد، اهل سنّت چون به امامت و عصمت اعتقاد ندارند، در نتیجه، کلّیه مسائل اعتقادی و احکام و سایر آموزههای مذهب خود را از افراد و غیر معصوم(ع) گرفتهاند و امّا شیعه کلّیه آموزههای دینی را از امامان معصوم(ع) فراگرفتهاند. شیعه تحت تعلیم امامان معصوم است و اهل سنّت عمده مبانی اعتقادی و فرعی را از اشخاص متعلّق به حدّاقل، قرن بعد از پیامبر(ص) مثل ابوحنیفه، احمد بن حنبل، مالک، شافعی میگیرند. بنابراین از همین رهگذر اختلافاتی در فروعات فقهی و اصول اعتقادی داریم. ضمن اینکه در اصل توحید، نبوّت، معاد و اصل نماز، روزه و مسائل دیگر اشتراکاتی داریم؛ امّا در مواردی هم مثلاً در صفات خدا، شرایط نبی و مباحثی، مثل رجعت، چگونگی نماز و روزه و … اختلافاتی داریم؛
۵. با ارتحال جانسوز پیامبر اکرم(ص) و قطع ارتباط مسلمانان با غیب و وحی در اثر استفاده از رأی و اجتهاد شخصی، اختلافهای فراوانی بین مسلمانان به وجود آمد که از جمله آنها، اختلاف در آوردن قلم و کاغذ طبق درخواست پیامبر(ص) پیش از وفات آن حضرت بود؛
۶. اختلاف دیگر در رحلت پیامبر اکرم(ص) این بود که آیا آن حضرت میمیرد یا مثل حضرت عیسی(ع) به آسمان برده میشود که عمر بن خطّاب منکر رحلت آن حضرت بود!؛
۷. اختلاف در محلّ دفن آن حضرت؛
۸. اختلاف در «فدک» که متعلّق به حضرت زهرا(س) بود و … هر کدام از اختلافهای یاد شده برای اسلام و مسلمانان زیانهایی را در بر داشت؛ ولی مهمترین و برجستهترین این اختلافها، بحث امامت و جانشینی پیامبر اکرم(ص) بود که سایر اختلافها را تحت الشّعاع خود قرار داد.
در پایان چند عنوان کتاب برای کسب اطّلاعات بیشتر در این باره معرفی میگردند:
۱. کتاب «عقاید شیعه» محمّدرضا مظفّر، ترجمه استشهادی؛
۲. کتاب «اجتهاد در مقابل نصّ» از سیّد عبدالحسین شرف الدّین؛
۳. «ملل و نحل» از جعفر سبحانی؛
۴. کتاب «معالم المدرّستین» یا ترجمه آن به نام نشانههای دو مکتب از علّامه سیّد مرتضی عسگری.
پینوشتها:
۱. سوره احزاب (۳۳)، آیه ۳۳.
۲. ر.ک: تفسیر نمونه، آیت الله مکارم شیرازی و دیگران، ج ۱۷، صص ۲۹۷ـ۳۰۶، دارالکتب الاسلامیّه، تهران.