احادیث بسیارى از پیامبر(صلى الله علیه وآله) توسط سنى و شیعى روایت شده که امت گرفتار حاکمان فاسد خواهند شد که به ستم حکومت مى کنند . و همچنین گرفتارِ عالمان بدکردارى که توجیه گر اعمال حاکمان هستند . احادیث این فتنه، قسمتى از احادیث مربوط به پیشوایان گمراه کننده است که برخى از راویان سنى کوشیدهاند که زمان حدیث را از زمان وفات پیامبر(صلى الله علیه وآله) دور کنند و با اینکه از نظر زمانى، بصورت مطلق بیان شده سعى کردهاند که آن را مربوط به آخر الزمان یا نزدیک برپایى قیامت بدانند . نشانه هایى در آن احادیث وجود دارد که تصریح دارد زمان آن بلافاصله پس از پیامبر است و برخى نیز دلالت دارند که فتنه ها در آخر الزمان و نزدیک ظهور امام مهدى(علیه السلام) اتفاق مى افتد .
آیات و احادیث بسیارى در نکوهش عالِمان بدکردار و حاکمان ستمگر وجود دارد که گردآورندگان حدیث، باب هاى خاصى را براى آنها گشودهاند، ولى هدف ما آنهایى هستند با ظهور امام زمان(علیه السلام) مرتبطند .
در مجمع الزوائد از معاذ بن جبل آمده است که رسول خدا فرمود : قیامت برپا نخواهد شد، مگر وقتى که این گروه ها ظاهر شوند : امیران دروغگو، وزیران بدکردار، امینان خیانتکار، قاریان فاسد که شکل ظاهرى شان مانند راهبان است اما از حرام نمى پرهیزند . خداوند آنها را گرفتار فتنه اى شدید و تاریک مى کند، مانند کسانى که گرفتار خرافات یهودیان شدند.( در حدیث واژه « تهوک » است که اصطلاحى نبوى براى صحابه اى مى باشد که از یهودیان تأثیر پذیرفتهاند. تعبیر « لا تقوم الساعه … » فقط دلالت بر حتمى بودن رخدادها دارد، نه این که نزدیک قیامت خواهند بود اما فرمایش پیامبر در حدیث بعدى « فإن أدرکتموهم فصلّوا صلاتکم لوقتها » دلالت دارد که نزدیک وفات پیامبر این رخدادها پیش مى آید .)
تعبیر ( لا تقوم الساعه حتى … ; قیامت برپا نخواهد شد مگر … ) که در روایت است، دلالت بر حتمى بودن موضوع ندارد نه اینکه موضوع، نزدیک به قیامت اتفاق مى افتد . و اما جمله ( پس اگر در آخرالزمان بودید، نمازتان را به موقع برپا کنید ) در حدیث بعدى دلالت دارد که آخر الزمان نزدیک وفات پیامبر(صلى الله علیه وآله) است.
روایت ابن ابى شیبه دلالت دارد که این افراد هنگام ظهور مهدى(علیه السلام)مى آیند ( فی آخر هذا الزمان قراء فسقه … )
در المنثور ابن مردویه از ابن عباس آورده است : پیامبر(صلى الله علیه وآله) پس از حجه الوداع، حلقه درِ کعبه را گرفت و فرمود : اى مردم ! آیا نشانه هاى قیامت را به شما بگویم ؟ سلمان عرض کرد : پدر و مادرم به فدایت ! اى رسول خدا ! ما را آگاه کن ! فرمود : « ضایع شدن نماز، گرایش به هوا و هوس و تکریم ثروتمندان از نشانه هاى قیامت است » .
سلمان پرسید : آیا چنین خواهد شد، اى رسول خدا ؟! فرمود : سوگند به خدایى که جان محمد در دست اوست ! آرى، اى سلمان ! در آن هنگام، زکات، جریمه به شمار مى آید و خراج، غنیمت ! دروغگو را تصدیق مى کنند و راستگو را تکذیب ! خائن را امین مى شمرند و امین را خائن ! و «رویبضه» سخن مى گوید .
پرسیدند : « رویبضه » کیست ؟ فرمود : فرد پَست و فرومایه اى که درباره امور عمومى سخن مى گوید . (از دیگر نشانه هاى قیامت آن است که) منکر حق اند و از اسلام جز نام و از قرآن جز ظاهر و نشانه اى باقى نمى ماند ; قرآن را با طلا مى آرایند و مردان امتم (براى انجام کار حرام) چاق و فربه مى شوند ; با کنیزکان (= زنان فرومایه) مشورت مى شود، کودکان بر منبرها سخن مى گویند و مخاطبان زنان خواهند بود !
مساجد مانند کنیسه ها و پرستشگاه هاى یهودیان زینت داده مى شود، منبرها بلند و صف ها (و گروه ها) زیاد مى شوند، با دل هایى که پُر از کینه و زبان هایى گوناگون و هوا و هوس هایى که انباشته شده است .
سلمان پرسید : اى رسول خدا ! چنین خواهد شد ؟ فرمود : سوگند به خدایى که جان محمد در دست اوست، آرى ! در آن زمان، مؤمن میان مردم، خوارتر از کنیز است . قلبش مانند نمک در آب، ذوب مى شود، چرا که منکراتى را مى بیند و نمى تواند آنها را تغییر دهد . مردان ]در آمیزش جنسى[ به مردان بسنده مى کنند و زنان به زنان ! چنان که دخترکان باکره خواستگار دارند، پسرکان هم خواهند داشت .
اى سلمان ! در آن وقت (= آخر الزمان) امیرانى فاسق، وزیرانى بدکار و امینانى خیانتکار خواهند بود . نماز را ضایع مى کنند و دنباله رو شهواتند . اگر چنین اشخاصى را دیدید، در اوّل وقت نماز برپا دارید .
اى سلمان ! در آن هنگام کسانى از شرق و مردمى از غرب مى آیند که جسم و تنشان همچون آدم است اما دلهایشان شیطانى است . به صغیر رحم نمى کنند و به کبیر احترام نمى گذارند .
اى سلمان ! در آخر الزمان، مردم به سوى بیت الحرام حج مى گزارند اما پادشاهان براى تفریح و سرگرمى، ثروتمندان براى تجارت، مساکین براى گدایى و قاریان (=راویان و عالِمان) براى ریا و شهرت به حج مى آیند !
سلمان پرسید : اى رسول خدا ! چنین خواهد شد ؟! فرمود : سوگند به خدایى که جانم در دست اوست! آرى. اى سلمان! در آخر الزمان، دروغ زیاد مى شود و ستاره دنباله دارى مى آید ; در تجارت، زن با شوهرش شریک مى شود و بازارها مانند هم مى شوند .
سلمان پرسید : در چه چیزى مانند هم مى شوند ؟ فرمود : در کسادى و کمى سود !
اى سلمان ! در آخر الزمان، خدا نسیمى را مى فرستد که بهره اى از حیات ندارد و جان عالِمان بزرگ را مى گیرد، چون شاهد منکرات بودند اما آن را تغییر ندادند .
سلمان پرسید : اى رسول خدا ! چنین خواهد بود ؟! فرمود : سوگند به خدایى که به حق محمد را مبعوث کرد، آرى !
به رغم تصریح این حدیث و دیگر احادیث که فساد حُکّام و علما را نزدیک قیامت مى داند، اما تعدادى از احادیث گاهى با صراحت و گاهى با اشاره مى گویند که چنین جریانى نزدیک به زمان پیامبر است، بنابراین یا راویان، حدیث را تحریف کرده و وقت آن را در آخر الزمان قرار دادهاند و یا اینکه این پدیده چند بار رخ مى دهد، هم پس از پیامبر و هم نزدیک برپایى قیامت .
تاریخ دمشق از انس که رسول خدا فرمود : « در جهنم آسیابى است که عالمان بد کردار را همچون آرد خُرد مى کند »
المستطرف از انس آورده است که رسول خدا فرمود : « واى بر حال امتم از علماى بد کردار که علم را ابزار تجارت مى کنند و آن را مى فروشند . خدا به تجارتشان سود ندهد ! »
در فیض القدیر آمده است : از پیامبر پرسیدند : شرورترین مردمان کیست ؟ فرمود : « عالمان بد کردار » . در آمده : « واى بر حال امتم از عالمانِ بد کردار » .
زمان این احادیث مطلق است و در منابع شیعه و سنى بسیار است .
اما منابع ما ( شیعیان ) احادیث صریحى در نکوهش علماى بدکردار آورده و آیات مذمت ایشان را تفسیر کرده است و این دلالت دارد که زمان حضورشان، پس از پیامبر تا ظهور امام مهدى(علیه السلام) است .
نمونه هایى از این روایات را مرور مى کنیم :
کافى از امیر مؤمنان آورده است که رسول خدا فرمود : « به زودى بر مردم زمانى خواهد آمد که از قرآن جز خط و نشان، و از اسلام جز اسمى باقى نمى ماند . به آن شناخته مى شوند، در حالى که دورترین مردم از قرآن و اسلام اند. مساجدشان آباد اما خالى از هدایت و ارشاد است . فقیهان آن زمان، بدترین فقهاى زیر آسمانند . فتنه از آنها برمى خیزد و به خودشان هم بازمى گردد . مانند حدیث در ثواب الاعمال /۳۰۱ و اعلام الدین /۴۰۶ .
جامع الاخبار آورده است که رسول خدا فرمود : « علماى آنان بدترین خَلق خدا روى زمین اند . در این هنگام خدا به چهار پیامد گرفتارشان مى کند : ستم سلطان، قحطى دوران، ظلم والیان و ستم حاکمان » .
اصحاب با تعجب پرسیدند : بت ها را هم مى پرستند ؟ فرمود : « آرى، هر درهمى براى آنان مانند بُتى است »
خصالاز على(علیه السلام) آورده است: «آسیابى در جهنم است که پنج گروه را خُرد مى کند. آیا نمى پرسید کیانند ؟ » پرسیدند : اى امیر مؤمنان، کیانند ؟ فرمود: « عالمان فاجر، قاریان فاسق، ظالمان، وزیران خیانتکار و سرشناسان دروغگو . در آتش جهنم، شهرى است به نام « حصینه » . آیا نمى پرسید در آن جا چه هست؟ » پرسیدند : اى امیر مؤمنان ! چه چیزى در آن جا وجود دارد ؟ فرمود : «دست هاى بیعت شکنان».
نوادر المعجزات از جابر جعفى فشار و ستم حاکمان ستمگر بنى امیه بر اهل بیت(علیهم السلام) و شیعیانشان را نقل کرده ومى گوید : شیعیان را در شهرها دستگیر کرده، کشتند و ریشه شان از بیخ و بُن کندند . عالِمان بد کردار به طمع مال دنیا با آنان همکارى کردند !
بحار الانوار آیات و احادیث نکوهش عالمان بدکردار را تحت عنوان « ذم علماء السوء ولزوم التحرز عنهم » در ۲۵ حدیث، آورده است، از جمله اینکه پیامبر فرمود : « فقیهان، امینان رسولان خدا هستند تا وقتى که آلوده دنیا نشده باشند » . پرسیدند : چگونه آلوده دنیا مى شوند ؟ فرمود : « با پیروى از سلطان . وقتى این کار را کردند، به خاطر حفظ دینتان از آنها دورى کنید » .
نیز : « براى امتم از مؤمن و مشرک نمى ترسم . ایمانِ مؤمن، وى را حفظ مى کند و کفر مشرک، او را ذلیل مى نماید، اما از منافق سخندانى مى ترسم که آنچه را که خوب مى دانید، مى گوید اما به آنچه بد مى دانید، عمل مى کند » ! همچنین : « بدترین شر، عالِمان بدکردارند و بهترین خیر، عالمان نیکو رفتارند » چنان که فرمود : « خدا به داوود وحى کرد : بین من و خودت، عالم شیفته دنیا را قرار مده که تو را از راه محبتم باز مى دارد . آنها راهزن بندگانى هستند که در پى منند » .
امام باقر(علیه السلام) درباره آیه « والشعراء یتّبعهم الغاوون » فرمود : دیده اید کسى از شاعرى دنباله روى کند ؟! آنها کسانى هستند که براى اهداف غیر دینى، تحقیق کردهاند که گمراه شده و گمراه کردهاند.
در کتاب احتجاج و تفسیر امام عسکرى درباره تقلید امت از عالمان بدکردار تحریفگر، گفتهاند که به سرنوشت یهود گرفتار خواهند شد.
« هر کسى از عوام شیعه، از چنین فقهایى تقلید کند، مانند یهودیانى است که خدا آنها را به سبب تقلید از فقیهان فاسق، نکوهش کرده است . و اما اگر فقیهى ]از گناه [خویشتن دار باشد، پاسدار دین و مخالف هوى و هوسش باشد و از دستور مولا ( خدا ) پیروى کند، عوام باید از وى تقلید کنند، که بعضى فقهاى شیعه، نه همه آنها، اینچنین هستند اما فقیهى که همچون عوام فاسق، کارهاى زشت و فحشا را انجام دهد، هیچ چیزى را از از او قبول نکنید » .
سپس امام باقر(علیه السلام) عالمان بدکار تحریفگر را چنین توصیف مى فرماید :
« زیان این گروه براى شیعیان ضعیف الایمان، بیشتر از لشکر یزید است که بر حسین بن على(علیه السلام) و یارانش تاختند ! چرا که اینان جان و مال شان را غارت شد اما عالِمان بد کردار مانند ناصبى ها در ظاهر دوستداران ما و دشمن مخالفان ما هستند اما در دلِ شیعیان ضعیف الایمان شک و شبهه مى افکنند و گمراهشان مى کنند و از هدف درست و حق، آنها را باز مى دارند » .
بعد امام افزود که رسول خدا فرمود : « عالمان بد امت من، از طریق ما مردم را گمراه مى کنند ; راه را بر کسانى که به طرف ما مى آیند مى بندند ; نام و نشان ما را بر دشمنان ما مى نهند ; القاب ما را بر مخالفان ما مى گذارند ; بر اینان درود و سلام مى فرستند، در حالى که سزوار لعن و نفرین اند ; ما را لعن مى کنند، در حالى که در کراماتى غرقیم که خدا به ما بخشیده است ; و با صلوات و سلام خدا و فرشتگان مقرّب او، از ستایش و درود آنها بى نیازیم » .
آنگاه امام فرمایش على(علیه السلام) را شاهد آورد : « بدترین آفریده هاى خدا، علماى فاسدند که سخنان باطل و بیهوده گفته و حقایق را کتمان مى کنند . خداوند در مورد اینها فرمود: «کسانى که آیات و دلایل روشن ما را که براى هدایت خلق فرستادیم، پس از آنکه براى مردم در کتاب آسمانى بیان کردیم، کتمان مى کنند . خداوند آنها را لعنت کرده و جن و انس و فرشته نیز لعن مى کنند » ( بقره/۱۵۹ )
بصائر از امام صادق(علیه السلام) نقل کرده است: « در کتاب پدرم خواندم: طبق حکم خدا، رهبران مردم دو گونهاند : پیشوایان هدایت و پیشوایان گمراهى . پیشوایان هدایت، خواست و دستور خدا را بر خواست خود مقدّم مى دارند اما پیشوایان گمراهى، امر خود را مقدم بر امر خدا مى دانند و حکم خویش را از حکم الله جلو مى اندازند، چون پیرو هوى و هوس اند و با آنچه در کتاب ( قرآن ) آمده، مخالفند » .
در تفسیر امام عسکرى(علیه السلام) به نقل از على بن محمد ]امام هادى[ آمده است : « اگر بعد از غیبت قائم، عالمانى نبودند که به دین خدا بخوانند، راه او را نشان دهند، با حجت هاى الهى از دین دفاع کنند، بندگان ضعیف الایمان را از دام ابلیس و شیطان هاى سرکش نجات دهند و از تله هاى نواصب بِرَهانند، همه از دین خدا مرتد مى شدند، این ها عالمانى هستند که قلوب شیعیان ضعیف الایمان را حفظ مى کنند، همانطورکه سکاندار، کشتى را از غرق شدن حفظ مى کند . اینان نزد خدا برترین افرادند » .
کافى از مفضل بن عمر آورده است : ابو عبد الله(علیه السلام) به من فرمود : « دانشت را بنویس و میان برادرانت منتشر کن . بعد از وفات، کتاب هایت را براى فرزندانت به ارث بگذار . هرج و مرجى براى مردم پیش خواهد آمد که جز با کتاب هاى خویش، مأنوس نخواهند بود » .
به تلخیص و ویرایش از دانشنامه امام مهدی