پرده هایی از یک « خیمه شب بازی فرهنگی »
یکی از برنامه های مهم و بنیادین استعمار خارجی که توسط جاسوسان و ماموران زبردست خود و با همکاری و تلاش های همه جانبه ایادی و عوامل مرموز و دست پرورده و دلباخته شان در سرزمین های اسلامی , به مرور زمان و با دقت و هوشیاری در مراحل مختلف به نتیجه و ثمر رساندهاند , آماده کردن زمینه ها و شرایط مناسب برای رشد و گسترش ابتذال و بی حجابی و فساد در جوامع اسلامی است .
تردیدی نیست که این برنامه محوری و حائز اهمیت , در درجه اول و قبل از همه چیز « سیاسی » است و سیطره کامل بر ممالک اسلامیبه طور « آشکار » یا « پنهان » و به روش « استعمار کهن » یا « استعمار نو » , اصل نخستین و هدف غائی محسوب میشود. این هدف با فروپاشی شیرازه وحدت و اتحاد مسلمین و ایجاد شکاف های عمیق تفرقه و تشتت و کینه و ستیز میان آنان رخ می نمود.
برای تحقق این هدف غائی و نهایی بود که به « همفر » جاسوس وزارت مستعمرات بریتانیا , این گونه توصیه میشود :
« موضوع مهم برای تو در ماموریت آینده , دو نکته است :
۱ ـ یافتن نقاط ضعف مسلمانان که ما را برای نفوذ در آنها و ایجاد تفرقه و اختلاف بین گروهها موفق کند , زیرا عامل پیروزی ما بر دشمن , شناخت این مسائل است .
۲ ـ پس از شناخت نقاط ضعف , اقدام به ایجاد تفرقه و اختلاف ضروری است . هرگاه در این کار مهم توانائی لازم از خود نشان دهی , باید مطمئن باشی که در شمار بهترین جاسوسان انگلیس , و شایسته نشان افتخارخواهی بود . » (1 )
برای تحقق این هدف « سیاسی » به عنوان یک « استراتژی » , تمام « تاکتیک » ها به خدمت گرفته شد که یکی از مهم ترین آنها در مجموعه برنامه ها و روش های « فرهنگی » برای نیل به هدف سیاسی , مبارزه با « حجاب اسلامی » و گسترش روزافزون « فساد و بی بندوباری » در میان توده های مردم به ویژه « جوانان » بود.
به « همفر » جاسوس انگلیس در ممالک اسلامی مجموعه برنامه های فرهنگی تفهیم و القا میشود و از آن میان , درباره مهم ترین و محوری ترین آنها یعنی حجاب ستیزی برای گستردن دامهای فساد و تباهی , به او این گونه دستور می دهند :
« باید به استناد شواهد و دلایل تاریخی ! ثابت کنیم که پوشیدگی زن از دوران بنی عباس متداول شده ! و مطلقا سنت اسلام نیست ! مردم , همسران پیامبر را بدون حجاب ! می دیدهاند , و زنان صدر اسلام در تمام شئون زندگی , دوش به دوش مردان فعالیت داشتهاند » . (2 )
یکی از نکات قابل توجه در این القائات استعماری , توجیه و تفسیرهایی است که ماموران استعمار در کسوت اسلام شناس ! و مفسر دین ! به جوامع اسلامی و توده های مسلمان انتقال می دهند و از آنجا که این توجیهات , موافق طبع و مذاق مسلمانان ضعیف الایمان و افراد متمایل به فساد و بی بندوباری های جنسی است , سریع اثر میبخشد و به مصداق اصل « الانسان حریص علی مامنع » (انسان نسبت به آنچه او را به حق و درست منع می نمایند حریص میباشد) , در قلب آدمهای « دم غنیمتی » و گریزان از « حق » و « تکلیف الهی » نفوذ می نماید , و به همین دلیل است که رهبران سازمان های مخوف « فراماسونری » که در چنبره استعمارگران انگلیسی و آمریکایی و صهیونیسم قرار دارند , اعلام می نمایند : « طبیعت انسان , میل زیادی به محرمات و شهوترانی دارد. این وظیفه ماست که درجه حرارت شهوت را بالا ببریم تا یک مرتبه آتش گرفته و به تمام مقدسات خود کافر گردد . » (3 )
توجیه و تفسیرهای ماموران استعمار درباره مسائل اسلامی ازجمله « حجاب » که نمونه ای از آن را در برنامه جاسوس کهنه کار وزارت مستعمرات انگلیس یافتیم , اولا « مقدمه » و « زمینه » برای رفع حجاب از زنان بوده است . ثانیا یک « خیمه شب بازی فرهنگی » و در خدمت « بازی های سیاسی » عوامل استعمار برای فروپاشی اتحاد و وحدت ممالک اسلامی و ایجاد شکاف بین « روحانیت » و « مردم » ـ که پایگاه مستحکم مقاومت در برابر استعمار خارجی بوده و میباشند ـ محسوب میشود.
توجیه و تفسیرهای استعماری وزارت مستعمرات انگلیس را با توجیه و تفسیرهای سران بابیگری انطباق می دهیم تا مشخص شود عوامل استعمار چگونه از آموزه ها و القائات اربابان خود در خارج از کشور بهره برداری های به موقع میکردهاند و از این راه آنان را در نیل به « اسلام زدایی » و « حجاب ستیزی » یاری می رساندهاند و خود به عنوان جاسوسان و مهره های دست آموز و رام و مطیع , به تحقق اهداف و خواسته های استعمارگران اهتمام می ورزیدهاند.
عناصر اصلی با بیت در اردوگاه « بدشت » به همراه جمعی از پیروان باب گردآمدند تا از آنجا با تشکیل یک « خیمه شب بازی فرهنگی » , همه زمینه ها را برای « کشف حجاب » و گسترش « آزادی جنسی » در ایران به عنوان پیش درآمد تحقق « بازی سیاسی » توسط سفارتخانه های استعمارگران خارجی برای سیطره بر سرزمین ایران مهیا کنند.
این خیمه شب بازی دارای چند « پرده » بود.
۱ ـ پرده اول عبارت بود از تجمع و مشورت سه عنصر اصلی بابیت یعنی میرزا حسینعلی نوری (بهاالله ) , ملامحمد علی بارفروش (قدوس ) و « قره العین » .
در این جلسه , نقش اول به عهده قره العین است . او با این که سیدعلی محمد باب بنیان گذار و رهبر بابیگری را هرگز نمیبیند , شیفته عقاید و افکار استعمار ساخته او میباشد و با مکاتباتی که با علی محمد باب دارد به طور کامل در استخدام برنامه های کفرآمیز و اسلام ستیز اوست . در همین مکاتبات است که رهبر بابیگری خطاب به قره العین می نویسد :
« ای قره العین , به زنان اجازه داده شد که مانند حوران بهشتی , لباس های حریر بپوشند , و خود را بیارایند , و به صورت حوران بهشت از خانه هایشان بیرون آیند و میان مردان وارد شوند , و بدون حجاب بر صندلی ها بنشینند . (۴ )
قره العین با تمایلات شدید و لجام گسیخته جنسی و اشتیاق فراوان به هرزه گردی و هم آغوشی با مردان , عنصر مورد علاقه استعمارگران خارجی که در سفارتخانه های خود در ایران به ارائه خطوط فکری و مبانی اعتقادی خودساخته به علی محمدباب اشتغال داشتند , محسوب میشد.
او مامور به کشف حجاب و گسترش فساد است و در اولین پرده نمایش استعمار , هم اوست که مقدمات این کار را فراهم می آورد و اعلام میکند که آنچه اسلام آورده است با ظهور سیدعلی محمدباب لغو گردیده و منسوخ است ! و از آنجا که باب تکالیف دینی جدید! را اعلام نکرده است هم اینک در زمان فترت و بی تکلیفی به سر میبریم و در این شرایط همه تکالیف دینی از همه زنان و مردان ساقط میباشد!
۲ ـ پرده دوم , آماده کردن شیوه های « عملی » و « اجرایی » برای کشف حجاب در میان پیروان بابیت در اردوگاه بود.
قره العین , شیوه های اجرای این طرح شیطانی را مییابد و خطاب به دو عنصر دیگر یعنی میرزاحسینعلی نوری (بهاالله ) و محمدعلی بارفروش (قدوس ) چنین میگوید :
« من روزی در هنگام موعظه روزانه , بی حجاب خود را به مردم می نمایانم . امر از دو حال خارج نیست . یا خواهند پذیرفت که فهوالمطلوب , یا جمعی که در حال تزلزل میباشند اعتراض خواهند نمود و برای شکایت نزد قدوس که در آن روز نباید در مجلس حاضر باشد خواهند رفت . قدوس آنان را به سخنان گرم و نرم ولی دو پهلو و موجب شک , چند روز نگه خواهد داشت و چون به موجب مذهب اسلام زنان مرتده (برخلاف مردان که مستحق اعدامند) باید با نصیحت و دلالت و موعظه به راه راست هدایت شوند , قدوس مرا مرتده اعلام خواهد کرد و روزی با من مباحثه خواهد نمود و من در این مباحثه وی را مجاب خواهم کرد تا مردم قانع شوند , به خصوص که تا آن وقت , شور و حرارت اولیه از بین رفته و چشم و گوش آنان پرشده است ! » (5 )
۳ ـ پرده سوم آماده کردن مجلس مردان به منظور اجرای طرح کشف حجاب توسط قره العین میباشد.
در اردوگاه بدشت معمول بود که هر روز یکی از سران و عناصر اصلی بابیه برای پیروان باب سخنرانی میکرد و زبان به موعظه ! و ارشاد! میگشود. هر بار که قره العین بر کرسی خطابه و موعظه قرار میگرفت , از پشت پرده با حرارت و نشاط خاص و کلمات و تعابیر فصیح زبان به سخن بازمی نمود و مردان بابیه سراپا گوش میشدند.
این بار , بر شدت حرارت و حالات خاص سخنوری افزود و از پشت پرده اعلام نمود که با دین جدید علی محمد باب , تکالیف دین اسلام ساقط گردیده و نماز و روزه لغو میشود وزنان را در همبستری با مردان , محدودیتی نیست !
پس از این سخنان , یکباره پرده به کنار می رود و قره العین حجاب از سرافکنده و آرایش کرده در میان مردان حاضر میشود.
۴ ـ پرده چهارم که از مهمترین پرده هاست به توجیه و تفسیرهای قدوس درباره حجاب اسلامی و ایجاد شک و شبهه نسبت به آن در دل اعتراض کنندگان اختصاص دارد.
باتوجه به این که پیروان باب در مراحل اولیه گرایش به عقاید او به سر میبردند و سران با بیت نیز تاکنون آشکارا به بیان عقاید کفرآمیز خود نپرداخته بودند , اعتقاد به حجاب و پوشش زنان و پایبندی به احکامی چون نماز و روزه در میان آنان متداول بود و به همین دلیل با مشاهده صحنه کشف حجاب توسط قره العین تکان می خورند و به حالت اعتراض به نزد ملامحمدعلی بارفروش معروف به « قدوس » می روند.
قدوس در خیمه گاه دیگری خود را آماده کرده بود که طبق طرح و نقشه از پیش تعیین شده اولا با توجیه و تفسیرهای استعمار ساخته منزلت و ضرورت حجاب اسلامی را با زیرکی و شیطنت به زیرسئوال ببرد. ثانیا قره العین را مرتده اعلام نماید. ثالثا در پاسخ به افرادی که قره العین به نزد او گسیل می دارد , برای مناظره با این زن نزد او برود. رابعا در نهایت در برابر استدلال قره العین تسلیم شود و نظر و حکم او را صحیح و عین صواب و صلاح اعلام نماید!
درحالی که بعضی از طرفداران بابیه با مشاهده صحنه کشف حجاب قره العین , از نقشه های خائنانه علیه اسلام اطلاع حاصل نمودند و از آن مذهب استعمار ساخته دست کشیدند و به دامان پاک اسلام پناه آوردند , گروه دیگری از افراد به حالت اعتراض نزد قدوس شتافتند و مشاهدات خود را برای او شرح دادند.
قدوس , مرحله به مرحله , طرح و برنامه از قبل پیش بینی شده را به اجرا درآورد. {mospagebreak}
او خطاب به معترضین گفت :
« اگر چنین است که شما میگوئید , قره العین مرتد شده است , اما شاید هم مقصد بزرگتری داشته باشد! »
پس از این عبارات که هم مطابق خواست اعتراض کنندگان بود , و هم با به میان آوردن این جمله که « شاید مقصد بزرگتری داشته باشد » , آنان را به شک و شبهه در اعتراض خود علیه قره العین ترغیب می نمود , قسمت مهم سخنان دوپهلوی خود را برای شکستن حرمت حجاب و پوشش زنان , اختصاص داد و خطاب به معترضین چنین گفت :
« هرچند که جنبه عرفی حجاب بیشتر از جنبه شرعی آن است , ولی بالاخره لازم میباشد. اما شما باید بدانید که در صدر اسلام هم زنان , بی حجاب ! بودند , تا وقتی که یکی از اعراب بی ادب نسبت به عایشه زوجه پیغمبر اسائه ادب کرد , از همان لحظه آیه حجاب نازل شد. با این همه , به این کیفیت امروز حجاب معمول نبوده ! و در قرآن هم فقط راجع به زنان پیغمبر است ! با این همه وجود چادر لازم است . زیرا گذشته از آن که سنتی شده است , حافظ عفت و ناموس زنان ما میباشد , گو این که محققا اگر رسم بر غیر از این جاری شده بود , مردان با آن خومیگرفتند و چنین سخت گیری نمیکردند! » (6 )
این سخنان به هم بافته و خلاف واقع و معلول ذهن و فکر بیمار و آلوده قدوس را ـ که براساس نقشه قبلی تنظیم شده بود ـ در کنار آنچه وزارت مستعمرات انگلیس به جاسوس زبردست خود « همفر » انتقال می دهد و از او می خواهد به همین شیوه برای مسلمانان ناآگاه درباره حجاب و پوشش اسلامی استدلال کن تا زنان را بفریبی و به بی حجابی و فساد ترغیب نمایی , قرار دهید تا مشخص شود که عبارات و هدفی که دنبال میکنند , هر دو واحد و هماهنگ است !
قدوس با این سخنان , ضمن همراهی با اعتراض کنندگان , به شبهه افکنی درباره حجاب زنان می پردازد و آنان را آماده برای بهره برداری های بعدی یعنی تسلیم در برابر افکار قره العین می نماید.
۵ ـ پرده پنجم خیمه شب بازی فرهنگی دست نشاندگان استعمار به اجرا درمی آید.
قدوس درحالی که در مجلس درس خود نشسته بود , دو نفر جوان از طرفداران قره العین وارد میشوند و میگویند :
« قره العین میگوید : شما بی آن که جسارت بحث و مکالمه داشته باشید از ما بدگویی کرده اید. این رسم نیست , با ما مباحثه کنید. در این صورت هر که مغلوب شد از غالب اطاعت کرده از گفتار خود باز خواهد گشت » .
قدوس طبق قرارهای قبلی پاسخ داد :
« این زن از دین خارج شده و من مایل نیستم او را ملاقات کنم یا با وی مباحثه نمایم . »
آن دو جوان گفتند :
« این جواب ماموریت ما نیست , ما ماموریم که شما را به لطف و خوشی نزد ایشان ببریم و اگر نیائید سر شما را خواهیم برد , یا این که شما ما را بکشید. از این سه صورت کار بیرون نیست . »
قدوس به اصحاب خود رومی نماید و چنین میگوید :
« رای , رای شماست , هرچه بگوئید مطیعم » . (7 )
اصحاب پس از مشورت , مباحثه قدوس با قره العین را بهتر و اثربخش تر تشخیص می دهند. قدوس براساس نقشه های قبلی به صحنه سازی های بعدی وارد میشود و به نزد قره العین می رود و به مباحثه با هم می پردازند.
قدوس در مناظره با قره العین تسلیم افکار و عقاید او میشود و اعلام می نماید که گفتار او و عملکردش در صحنه کشف حجاب عین صواب بوده است . او از قره العین عذرخواهی میکند و اصحاب و پیروانش بدون آن که بدانند این آمدوشدها و مباحثات همه صحنه سازی بوده است , تسلیم نظر جدید قدوس میشوند و در نهایت دین جدید! یعنی ساقط شدن همه تکالیف اسلام و اعلام کفر و بی دینی و لاقیدی و بی حجابی و آزادی جنسی و اختلاط و همبستری در میان زنان و مردان به طور نامحدود و رها از هر قید و منع شرعی و عقلی پذیرفته میشود!
عرصه ها و صحنه های اجتماعی در شهرهای مختلف ایران , به محل حضور و فعالیت های تبلیغی قره العین و پیروانش برای ترویج مکرر نتایج به دست آمده از این خیمه شب بازی استعماری تبدیل میشود.
« علی محمد باب » رهبر بابیگری در نامه ای خطاب به « قره العین » چنین حکم می دهد : ای قره العین , به زنان اجازه داده شد که مانند حوران بهشتی لباس های حریر بپوشند و خود را بیارایند , و به صورت حوران بهشت از خانه هایشان بیرون آیند و میان مردان وارد شوند و بدون حجاب بر صندلی ها بنشینند!
« قره العین » با تمایلات شدید و لجام گسیخته جنسی و اشتیاق فراوان به هرزه گردی و هم آغوشی با مردان , عنصر مورد علاقه استعمارگران خارجی که در سفارتخانه های خود در ایران به ارائه خطوط فکری و مبانی اعتقادی خود ساخته به علی محمد باب اشتغال داشتند , محسوب میشد.
گروهی از مردان طرفدار بابیگری وقتی اظهارات قره العین را مبنی بر اشتراکیت جنسی و همبستری آزاد زنان و مردان با یکدیگر استماع نمودند و او را حجاب از سرافکنده و آرایش کرده در جمع مردان مشاهده کردند , از نقشه های خائنانه علیه اسلام اطلاع حاصل نمودند و از این مذهب استعمار ساخته دست کشیدند و به دامان پاک اسلام پناه آوردند.
روزنامه جمهوری اسلامی ۲۹/۱۱/۱۳۸۲ صفحه عقیدتی
پاورقی :
۱ ـ خاطرات « همفر » جاسوس انگلیسی در ممالک اسلامی , ترجمه دکتر محسن مویدی , انتشارات امیرکبیر , ص ۲۷
۲ ـ همان منبع , ص ۸۴
۳ ـ دنیا و یهود , ص ۱۳۵
۴ ـ تاریخ جامع بهائیت , بهرام افراسیابی , انتشارات سخن , ص ۲۶۴
۵ ـ همان منبع , ص ۱۱۳
۶ ـ همان منبع , ص ۱۱۵
۷ ـ همان منبع , ص ۱۱۶