بهائیت , مذهب استعمار ساخته برای مقابله با اسلام-۷

پرده هایی از یک « خیمه شب بازی فرهنگی »

یکی از برنامه های مهم و بنیادین استعمار خارجی که توسط جاسوسان و ماموران زبردست خود و با همکاری و تلاش های همه جانبه ایادی و عوامل مرموز و دست پرورده و دلباخته شان در سرزمین های اسلامی , به مرور زمان و با دقت و هوشیاری در مراحل مختلف به نتیجه و ثمر رسانده‌اند , آماده کردن زمینه ها و شرایط مناسب برای رشد و گسترش ابتذال و بی حجابی و فساد در جوامع اسلامی است .
تردیدی نیست که این برنامه محوری و حائز اهمیت , در درجه اول و قبل از همه چیز « سیاسی » است و سیطره کامل بر ممالک اسلامی‌به طور « آشکار » یا « پنهان » و به روش « استعمار کهن » یا « استعمار نو » , اصل نخستین و هدف غائی محسوب می‌شود. این هدف با فروپاشی شیرازه وحدت و اتحاد مسلمین و ایجاد شکاف های عمیق تفرقه و تشتت و کینه و ستیز میان آنان رخ می نمود.

برای تحقق این هدف غائی و نهایی بود که به « همفر » جاسوس وزارت مستعمرات بریتانیا , این گونه توصیه می‌شود :
« موضوع مهم برای تو در ماموریت آینده , دو نکته است :
۱ ـ یافتن نقاط ضعف مسلمانان که ما را برای نفوذ در آنها و ایجاد تفرقه و اختلاف بین گروهها موفق کند , زیرا عامل پیروزی ما بر دشمن , شناخت این مسائل است .
۲ ـ پس از شناخت نقاط ضعف , اقدام به ایجاد تفرقه و اختلاف ضروری است . هرگاه در این کار مهم توانائی لازم از خود نشان دهی , باید مطمئن باشی که در شمار بهترین جاسوسان انگلیس , و شایسته نشان افتخارخواهی بود . » (1 )
برای تحقق این هدف « سیاسی » به عنوان یک « استراتژی » , تمام « تاکتیک » ها به خدمت گرفته شد که یکی از مهم ترین آنها در مجموعه برنامه ها و روش های « فرهنگی » برای نیل به هدف سیاسی , مبارزه با « حجاب اسلامی » و گسترش روزافزون « فساد و بی بندوباری » در میان توده های مردم به ویژه « جوانان » بود.
به « همفر » جاسوس انگلیس در ممالک اسلامی مجموعه برنامه های فرهنگی تفهیم و القا می‌شود و از آن میان , درباره مهم ترین و محوری ترین آنها یعنی حجاب ستیزی برای گستردن دامهای فساد و تباهی , به او این گونه دستور می دهند :
« باید به استناد شواهد و دلایل تاریخی ! ثابت کنیم که پوشیدگی زن از دوران بنی عباس متداول شده ! و مطلقا سنت اسلام نیست ! مردم , همسران پیامبر را بدون حجاب ! می دیده‌اند , و زنان صدر اسلام در تمام شئون زندگی , دوش به دوش مردان فعالیت داشته‌اند » . (2 )
یکی از نکات قابل توجه در این القائات استعماری , توجیه و تفسیرهایی است که ماموران استعمار در کسوت اسلام شناس ! و مفسر دین ! به جوامع اسلامی و توده های مسلمان انتقال می دهند و از آنجا که این توجیهات , موافق طبع و مذاق مسلمانان ضعیف الایمان و افراد متمایل به فساد و بی بندوباری های جنسی است , سریع اثر می‌بخشد و به مصداق اصل « الانسان حریص علی مامنع » (انسان نسبت به آنچه او را به حق و درست منع می نمایند حریص می‌باشد) , در قلب آدمهای « دم غنیمتی » و گریزان از « حق » و « تکلیف الهی » نفوذ می نماید , و به همین دلیل است که رهبران سازمان های مخوف « فراماسونری » که در چنبره استعمارگران انگلیسی و آمریکایی و صهیونیسم قرار دارند , اعلام می نمایند : « طبیعت انسان , میل زیادی به محرمات و شهوترانی دارد. این وظیفه ماست که درجه حرارت شهوت را بالا ببریم تا یک مرتبه آتش گرفته و به تمام مقدسات خود کافر گردد . » (3 )
توجیه و تفسیرهای ماموران استعمار درباره مسائل اسلامی ازجمله « حجاب » که نمونه ای از آن را در برنامه جاسوس کهنه کار وزارت مستعمرات انگلیس یافتیم , اولا « مقدمه » و « زمینه » برای رفع حجاب از زنان بوده است . ثانیا یک « خیمه شب بازی فرهنگی » و در خدمت « بازی های سیاسی » عوامل استعمار برای فروپاشی اتحاد و وحدت ممالک اسلامی و ایجاد شکاف بین « روحانیت » و « مردم » ـ که پایگاه مستحکم مقاومت در برابر استعمار خارجی بوده و می‌باشند ـ محسوب می‌شود.
توجیه و تفسیرهای استعماری وزارت مستعمرات انگلیس را با توجیه و تفسیرهای سران بابیگری انطباق می دهیم تا مشخص شود عوامل استعمار چگونه از آموزه ها و القائات اربابان خود در خارج از کشور بهره برداری های به موقع می‌کرده‌اند و از این راه آنان را در نیل به « اسلام زدایی » و « حجاب ستیزی » یاری می رسانده‌اند و خود به عنوان جاسوسان و مهره های دست آموز و رام و مطیع , به تحقق اهداف و خواسته های استعمارگران اهتمام می ورزیده‌اند.
عناصر اصلی با بیت در اردوگاه « بدشت » به همراه جمعی از پیروان باب گردآمدند تا از آنجا با تشکیل یک « خیمه شب بازی فرهنگی » , همه زمینه ها را برای « کشف حجاب » و گسترش « آزادی جنسی » در ایران به عنوان پیش درآمد تحقق « بازی سیاسی » توسط سفارتخانه های استعمارگران خارجی برای سیطره بر سرزمین ایران مهیا کنند.
این خیمه شب بازی دارای چند « پرده » بود.
۱ ـ پرده اول عبارت بود از تجمع و مشورت سه عنصر اصلی بابیت یعنی میرزا حسینعلی نوری (بهاالله ) , ملامحمد علی بارفروش (قدوس ) و « قره العین » .
در این جلسه , نقش اول به عهده قره العین است . او با این که سیدعلی محمد باب بنیان گذار و رهبر بابیگری را هرگز نمی‌بیند , شیفته عقاید و افکار استعمار ساخته او می‌باشد و با مکاتباتی که با علی محمد باب دارد به طور کامل در استخدام برنامه های کفرآمیز و اسلام ستیز اوست . در همین مکاتبات است که رهبر بابیگری خطاب به قره العین می نویسد :
« ای قره العین , به زنان اجازه داده شد که مانند حوران بهشتی , لباس های حریر بپوشند , و خود را بیارایند , و به صورت حوران بهشت از خانه هایشان بیرون آیند و میان مردان وارد شوند , و بدون حجاب بر صندلی ها بنشینند . (۴ )
قره العین با تمایلات شدید و لجام گسیخته جنسی و اشتیاق فراوان به هرزه گردی و هم آغوشی با مردان , عنصر مورد علاقه استعمارگران خارجی که در سفارتخانه های خود در ایران به ارائه خطوط فکری و مبانی اعتقادی خودساخته به علی محمدباب اشتغال داشتند , محسوب می‌شد.
او مامور به کشف حجاب و گسترش فساد است و در اولین پرده نمایش استعمار , هم اوست که مقدمات این کار را فراهم می آورد و اعلام می‌کند که آنچه اسلام آورده است با ظهور سیدعلی محمدباب لغو گردیده و منسوخ است ! و از آنجا که باب تکالیف دینی جدید! را اعلام نکرده است هم اینک در زمان فترت و بی تکلیفی به سر می‌بریم و در این شرایط همه تکالیف دینی از همه زنان و مردان ساقط می‌باشد!
۲ ـ پرده دوم , آماده کردن شیوه های « عملی » و « اجرایی » برای کشف حجاب در میان پیروان بابیت در اردوگاه بود.
قره العین , شیوه های اجرای این طرح شیطانی را می‌یابد و خطاب به دو عنصر دیگر یعنی میرزاحسینعلی نوری (بهاالله ) و محمدعلی بارفروش (قدوس ) چنین می‌گوید :
« من روزی در هنگام موعظه روزانه , بی حجاب خود را به مردم می نمایانم . امر از دو حال خارج نیست . یا خواهند پذیرفت که فهوالمطلوب , یا جمعی که در حال تزلزل می‌باشند اعتراض خواهند نمود و برای شکایت نزد قدوس که در آن روز نباید در مجلس حاضر باشد خواهند رفت . قدوس آنان را به سخنان گرم و نرم ولی دو پهلو و موجب شک , چند روز نگه خواهد داشت و چون به موجب مذهب اسلام زنان مرتده (برخلاف مردان که مستحق اعدامند) باید با نصیحت و دلالت و موعظه به راه راست هدایت شوند , قدوس مرا مرتده اعلام خواهد کرد و روزی با من مباحثه خواهد نمود و من در این مباحثه وی را مجاب خواهم کرد تا مردم قانع شوند , به خصوص که تا آن وقت , شور و حرارت اولیه از بین رفته و چشم و گوش آنان پرشده است ! » (5 )
۳ ـ پرده سوم آماده کردن مجلس مردان به منظور اجرای طرح کشف حجاب توسط قره العین می‌باشد.
در اردوگاه بدشت معمول بود که هر روز یکی از سران و عناصر اصلی بابیه برای پیروان باب سخنرانی می‌کرد و زبان به موعظه ! و ارشاد! می‌گشود. هر بار که قره العین بر کرسی خطابه و موعظه قرار می‌گرفت , از پشت پرده با حرارت و نشاط خاص و کلمات و تعابیر فصیح زبان به سخن بازمی نمود و مردان بابیه سراپا گوش می‌شدند.
این بار , بر شدت حرارت و حالات خاص سخنوری افزود و از پشت پرده اعلام نمود که با دین جدید علی محمد باب , تکالیف دین اسلام ساقط گردیده و نماز و روزه لغو می‌شود وزنان را در همبستری با مردان , محدودیتی نیست !
پس از این سخنان , یکباره پرده به کنار می رود و قره العین حجاب از سرافکنده و آرایش کرده در میان مردان حاضر می‌شود.
۴ ـ پرده چهارم که از مهمترین پرده هاست به توجیه و تفسیرهای قدوس درباره حجاب اسلامی و ایجاد شک و شبهه نسبت به آن در دل اعتراض کنندگان اختصاص دارد.
باتوجه به این که پیروان باب در مراحل اولیه گرایش به عقاید او به سر می‌بردند و سران با بیت نیز تاکنون آشکارا به بیان عقاید کفرآمیز خود نپرداخته بودند , اعتقاد به حجاب و پوشش زنان و پایبندی به احکامی چون نماز و روزه در میان آنان متداول بود و به همین دلیل با مشاهده صحنه کشف حجاب توسط قره العین تکان می خورند و به حالت اعتراض به نزد ملامحمدعلی بارفروش معروف به « قدوس » می روند.
قدوس در خیمه گاه دیگری خود را آماده کرده بود که طبق طرح و نقشه از پیش تعیین شده اولا با توجیه و تفسیرهای استعمار ساخته منزلت و ضرورت حجاب اسلامی را با زیرکی و شیطنت به زیرسئوال ببرد. ثانیا قره العین را مرتده اعلام نماید. ثالثا در پاسخ به افرادی که قره العین به نزد او گسیل می دارد , برای مناظره با این زن نزد او برود. رابعا در نهایت در برابر استدلال قره العین تسلیم شود و نظر و حکم او را صحیح و عین صواب و صلاح اعلام نماید!
درحالی که بعضی از طرفداران بابیه با مشاهده صحنه کشف حجاب قره العین , از نقشه های خائنانه علیه اسلام اطلاع حاصل نمودند و از آن مذهب استعمار ساخته دست کشیدند و به دامان پاک اسلام پناه آوردند , گروه دیگری از افراد به حالت اعتراض نزد قدوس شتافتند و مشاهدات خود را برای او شرح دادند.
قدوس , مرحله به مرحله , طرح و برنامه از قبل پیش بینی شده را به اجرا درآورد. {mospagebreak}
او خطاب به معترضین گفت :
« اگر چنین است که شما می‌گوئید , قره العین مرتد شده است , اما شاید هم مقصد بزرگتری داشته باشد! »
پس از این عبارات که هم مطابق خواست اعتراض کنندگان بود , و هم با به میان آوردن این جمله که « شاید مقصد بزرگتری داشته باشد » , آنان را به شک و شبهه در اعتراض خود علیه قره العین ترغیب می نمود , قسمت مهم سخنان دوپهلوی خود را برای شکستن حرمت حجاب و پوشش زنان , اختصاص داد و خطاب به معترضین چنین گفت :
« هرچند که جنبه عرفی حجاب بیشتر از جنبه شرعی آن است , ولی بالاخره لازم می‌باشد. اما شما باید بدانید که در صدر اسلام هم زنان , بی حجاب ! بودند , تا وقتی که یکی از اعراب بی ادب نسبت به عایشه زوجه پیغمبر اسائه ادب کرد , از همان لحظه آیه حجاب نازل شد. با این همه , به این کیفیت امروز حجاب معمول نبوده ! و در قرآن هم فقط راجع به زنان پیغمبر است ! با این همه وجود چادر لازم است . زیرا گذشته از آن که سنتی شده است , حافظ عفت و ناموس زنان ما می‌باشد , گو این که محققا اگر رسم بر غیر از این جاری شده بود , مردان با آن خومی‌گرفتند و چنین سخت گیری نمی‌کردند! » (6 )
این سخنان به هم بافته و خلاف واقع و معلول ذهن و فکر بیمار و آلوده قدوس را ـ که براساس نقشه قبلی تنظیم شده بود ـ در کنار آنچه وزارت مستعمرات انگلیس به جاسوس زبردست خود « همفر » انتقال می دهد و از او می خواهد به همین شیوه برای مسلمانان ناآگاه درباره حجاب و پوشش اسلامی استدلال کن تا زنان را بفریبی و به بی حجابی و فساد ترغیب نمایی , قرار دهید تا مشخص شود که عبارات و هدفی که دنبال می‌کنند , هر دو واحد و هماهنگ است !
قدوس با این سخنان , ضمن همراهی با اعتراض کنندگان , به شبهه افکنی درباره حجاب زنان می پردازد و آنان را آماده برای بهره برداری های بعدی یعنی تسلیم در برابر افکار قره العین می نماید.
۵ ـ پرده پنجم خیمه شب بازی فرهنگی دست نشاندگان استعمار به اجرا درمی آید.
قدوس درحالی که در مجلس درس خود نشسته بود , دو نفر جوان از طرفداران قره العین وارد می‌شوند و می‌گویند :
« قره العین می‌گوید : شما بی آن که جسارت بحث و مکالمه داشته باشید از ما بدگویی کرده اید. این رسم نیست , با ما مباحثه کنید. در این صورت هر که مغلوب شد از غالب اطاعت کرده از گفتار خود باز خواهد گشت » .
قدوس طبق قرارهای قبلی پاسخ داد :
« این زن از دین خارج شده و من مایل نیستم او را ملاقات کنم یا با وی مباحثه نمایم . »
آن دو جوان گفتند :
« این جواب ماموریت ما نیست , ما ماموریم که شما را به لطف و خوشی نزد ایشان ببریم و اگر نیائید سر شما را خواهیم برد , یا این که شما ما را بکشید. از این سه صورت کار بیرون نیست . »
قدوس به اصحاب خود رومی نماید و چنین می‌گوید :
« رای , رای شماست , هرچه بگوئید مطیعم » . (7 )
اصحاب پس از مشورت , مباحثه قدوس با قره العین را بهتر و اثربخش تر تشخیص می دهند. قدوس براساس نقشه های قبلی به صحنه سازی های بعدی وارد می‌شود و به نزد قره العین می رود و به مباحثه با هم می پردازند.
قدوس در مناظره با قره العین تسلیم افکار و عقاید او می‌شود و اعلام می نماید که گفتار او و عملکردش در صحنه کشف حجاب عین صواب بوده است . او از قره العین عذرخواهی می‌کند و اصحاب و پیروانش بدون آن که بدانند این آمدوشدها و مباحثات همه صحنه سازی بوده است , تسلیم نظر جدید قدوس می‌شوند و در نهایت دین جدید! یعنی ساقط شدن همه تکالیف اسلام و اعلام کفر و بی دینی و لاقیدی و بی حجابی و آزادی جنسی و اختلاط و همبستری در میان زنان و مردان به طور نامحدود و رها از هر قید و منع شرعی و عقلی پذیرفته می‌شود!
عرصه ها و صحنه های اجتماعی در شهرهای مختلف ایران , به محل حضور و فعالیت های تبلیغی قره العین و پیروانش برای ترویج مکرر نتایج به دست آمده از این خیمه شب بازی استعماری تبدیل می‌شود. 
« علی محمد باب » رهبر بابیگری در نامه ای خطاب به « قره العین » چنین حکم می دهد : ای قره العین , به زنان اجازه داده شد که مانند حوران بهشتی لباس های حریر بپوشند و خود را بیارایند , و به صورت حوران بهشت از خانه هایشان بیرون آیند و میان مردان وارد شوند و بدون حجاب بر صندلی ها بنشینند!
« قره العین » با تمایلات شدید و لجام گسیخته جنسی و اشتیاق فراوان به هرزه گردی و هم آغوشی با مردان , عنصر مورد علاقه استعمارگران خارجی که در سفارتخانه های خود در ایران به ارائه خطوط فکری و مبانی اعتقادی خود ساخته به علی محمد باب اشتغال داشتند , محسوب می‌شد.
گروهی از مردان طرفدار بابیگری وقتی اظهارات قره العین را مبنی بر اشتراکیت جنسی و همبستری آزاد زنان و مردان با یکدیگر استماع نمودند و او را حجاب از سرافکنده و آرایش کرده در جمع مردان مشاهده کردند , از نقشه های خائنانه علیه اسلام اطلاع حاصل نمودند و از این مذهب استعمار ساخته دست کشیدند و به دامان پاک اسلام پناه آوردند.

روزنامه جمهوری اسلامی ۲۹/۱۱/۱۳۸۲ صفحه عقیدتی

پاورقی :

۱ ـ خاطرات « همفر » جاسوس انگلیسی در ممالک اسلامی , ترجمه دکتر محسن مویدی , انتشارات امیرکبیر , ص ۲۷
۲ ـ همان منبع , ص ۸۴
۳ ـ دنیا و یهود , ص ۱۳۵
۴ ـ تاریخ جامع بهائیت , بهرام افراسیابی , انتشارات سخن , ص ۲۶۴
۵ ـ همان منبع , ص ۱۱۳
۶ ـ همان منبع , ص ۱۱۵
۷ ـ همان منبع , ص ۱۱۶

همچنین ببینید

ازدواج با محارم (مثل دختر، خواهر، عمه و …)

همان طور که می‌دانید، بهائیت مانند سایر ادیان، یک دین یا حتی مکتب نیست که پرسیده شود در کجای کتاب اقدس فلان حکم یا قانون آمده است؟ چنان چه ...

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *