حجاب، حجاب، حجاب کلمه ای که امروز فقط در سطح مقالات و نوشته ها و نطق سخنرانان خودنمایی میکند. کافی است اتفاقاتی نظیر چند مورد پیش آمده در هفته های اخیر برای چند انسان وظیفه شناس که خود را ملزم به اجرای امر مقدس به معروف و نهی از منکر دانسته بودند حادث شود تا سایت ها و رسانه ها و برخی از افراد مسئول آن هم پس از احساس خطر در مورد اینکه نکند به زیر سوال بروند شروع به ایراد بیانات و سخرانی و ارائه مقالات و … نمایند وتازه یادشان بیافتد که جامعه در چه بحران فرهنگی قرار دارد .
اما چه سود که خود کرده را تدبیر نیست و به قولی” بازنگردد آب رفته به جوی”.
نمود.و علت سهل انگاری در این امر مهم را جز به دستگاه های مربوط و متولیان آن نمی توان به شخص و یا نهاد دیگری نسبت داد.
در طول سالهای گذشته برخوردهای مختلفی با این پدیده شده است که هیچ یک نتوانسته مرهمیبر این زخم مزمن باشد .در واقع ما عادتمان شده یعنی عادت کرده ایم همیشه نهی از منکر کنیم و نه امر به معروف این درحالی است که در قرآن به صراحت آمده است “توبهکنندگان، عبادت کاران، سپاسگویان، سیاحت کنندگان، رکوع کنندگان، سجدهآوران، آمران به معروف، نهى کنندگان از منکر، و حافظان حدود (و مرزهاى) الهى، (مؤمنان حقیقی اند) و بشارت ده به (اینچنین) مؤمنان!”(۱)
به وضوح مشخص است که خداوند متعال مومنین را ابتدا به نیکی و امر به معروف دعوت نموده و پس از آن نهی از منکر را بیان فرموده است.
متاسفانه باید سیاست های غلط در برخورد با پدیده بد حجابی را باعث وضع افتضاح کنونی بدانیم . از برخوردهای غلط نهادهای متولی در دولت های گذشته تا گشت های ارشاد وپلیس امنیت اخلاقی امروز .
به واقع این ارگان ها چگونه عمل میکنند؟ اصلا در باره حجاب و بدحجابی چه برنامه ای دارند ؟
کافی است یک بار به یکی از مراکزپلیس امنیت اخلاقی مراجعه کنید، خواهید دید که افرادی را به خاطر موضوع عدم رعایت حجاب و عفت عمومی دستگیر و به مکان مورد نظر ارجاع دادهاند . در اولین نگاه عده ای را میبینید که بسیار ترسیدهاند و التماس میکنند، در گوشه ای دیگر افراد بی خیالی را میبینید که در حال خندیدن به این تازه واردان هستند گویی برایشان عادی شده که به این مراکز فرستاده شوند .
از همه مهمتر ونکته بسیارحائز اهمیت، برخورد شدید و غیر کارشناسانه ای است که یک مسئول در لباس مامور دولت با فرد متهم می نماید ودر ادامه کمی صحبت های همراه با تهدید و … که متاسفانه نه تنها باعث ترک منکر نیست بلکه کینه ای را شعله ور می سازد که خاموش کردنش به راحتی ایجادش نیست و در نهایت سپردن یک تعهد و امضای آن و رها ساختن فردی که نه تنها ارشاد نشده بلکه عقده ها نیز به دل دارد.
حال با این شرایط قطعا فرد را امر به معروف هم کرده ایم یعنی موفق شده ایم ایشان را دعوت به رعایت حجاب و عفت عمومیکنیم !
ولی آیا واقعا فکر نمیکنیم که اعمال زور و فشار و ایجاد ترس از آبرو و چنین برخوردهایی فرهنگ حجاب را ایجاد نمیکند که هیچ بلکه باعث ریختن قبح مسئله و ترس این افراد نیز هست ؟
آیا قبلا برای دعوت اینگونه افراد به رعایت حجاب برنامه، طرح، پاداش، تشویق و… توسط مسئولین به انجام رسیده است؟ که حال خلاف آن را عمل کرده باشند و تبیه شوند و درس بگیرند؟
چرا وقتی نمی توانیم برنامه ای مدون درباره ایجاد فرهنگ نابی چون رعایت عفت در سطح جامعه داشته باشیم به اشتباهات تکراری و استفاده از زور و فشار روی می آوریم ؟
ستادهای احیای امر به معروف ما کجای این برنامه فرهنگی جای دارند .چرا جز نامی از آنها بر سر زبان ها نیست ؟چه کسی جوابگوی این سوال است؟
مدارس ما در این باره چه کردهاند ؟
نهادهای فرهنگی درقبال آموزش واجرای این امر مهم در جامعه و خانواده چگونه عمل میکنند؟
صدا و سیمای ما چه کرده است؟
وزارت فرهنگ ما چه ؟ چرا اکثر هنرپیشه گان زن در فیلم های شبکه خانگی و حتی سینما های ما فاقد حجاب اسلامی مناسب هستند؟
از نشان دادن تصاویر بازیگران ایرانی در فیلم های سینمایی و تلویزیونی معذوریم ولی همان است که همگان میدانند