زن و شوهر برای این که بتوانند به شکلی مثبت اختلاف نظرهای خود را حل کنند باید نقطه نظرات خود را گسترش دهند و نظرات طرف مقابل را هم به نظرات خود اضافه کنند.
یکی از بزرگترین مبارزه طلبی های هر رابطه عاشقانه ای طرز برخورد صحیح با تفاوت ها و اختلاف سلیقه هاست. اغلب یک اختلاف عقیده جزیی در یک گفتگو، بدون هیچ پیش زمینه و هشدار قبلی، تبدیل به یک دعوا میشود و این دعوا مبدل به جنگی واقعی میگردد. ناگهان زن و مرد دیگر با لحنی محبت آمیز با هم صحبت نمیکنند و شروع به توهین و تهمت می زنند و خواسته های متفاوتی نسبت به هم ابراز میکنند به هم بی محلی کرده و هیچ یک به دیگری اعتماد نمیکند.
وقتی که رابطه زن و مرد این چنین به خشونت کسیده میشود، نه فقط احساسات آنها جریحه دار شده بلکه کل رابطه شان هم صدمه میبیند. داشتن ارتباط صحیح، مهمترین عنصر یک رابطه است و یک دعوا و مشاجره می تواند خانمان بر انداز باشد .
اگر کسی تفاوت های بین زنان و مردان را نشناسد به آسانی می تواند درگیر یک مشاجره شده و طرف مقابلش را ناراحت کرده و یا خودش ناراحت شود.نسخه سری برای پرهیز از جنگ و جدال، ایجاد ارتباطی صمیمانه و دوستانه است.
این اختلاف نظرها و سلیقه ها نیستد که باعث ایجاد درگیری میشوند بلکه چگونگی بیان آنها مشکل ساز میشود. یک گفتگوی مشاجره آمیز حتما نباید نهایتا باعث ناراحتی طرفین شود، بلکه می تواند به شکل یک گفتگوی دوستانه انجام شود که در آن اختلاف نظرها توضیح داده میشوند. به هر حال بین هر زوجی اختلاف نظر و سلیقه پیش می آید. در عمل، اغلب یک زوج این طور شروع میکنند که در مورد یک مسئله یا یک شی نظرات متفاوتی ابراز میکنند. پنج دقیقه بیشتر طول نمیکشد که آنها بر سر این اختلاف نظر دعوا میکنند.
برای این که بتوانیم به شکلی مثبت اختلاف نظرها را حل کنیم یا باید نقطه نظرات خود را گسترش دهیم یا این که نظرات دیگران را هم به نظرات خود اضافه کنیم، برای موفقیت در این کار باید احساس کنیم مورد قدردانی و پذیرش قرار داریم.
هر قدر ما به کسی نزدیکتر بوده و نسبت به او صمیمی تر باشیم می توانیم بدون داشتن احساسات منفی، نقطه نظرات او را بی طرفانه در نظر بگیریم. ما برای این که خود را از سرایت رفتارهای خصمانه و معرضانه حفظ کنیم، با رد کردن عقاید طرف مقابلمان، از خود حمایت میکنیم.شاید حتی اگر هم قلبا با او هم عقیده باشیم باز هم سر سختانه به جنگ مان ادامه دهیم.
این طرز بیان ماست که باعث ناراحتی میشود نه آنچه که میگوییم اگر مردی احساس کند، به مبارزه طلبیده شده است توجه خود را بر این مسئله متمرکز میکند که حتما حق را به خود بدهد.در این و ضعیت او فراموش میکند که در اصل می خواسته دوستانه و صمیمی رفتار کند. توانایی او در ایجاد ارتباطی محترمانه و مهربانانه به طور خود به خود از بین می رود. او نه متوجه میشود که چقدر بی ملاحظه رفتار میکند و نه میبیند که همسرش را ناراحت کرده است. در چنین مواقعی یک اختلاف نظر جزیی می تواند برای زن به منزله اعلان جنگ قلمداد شود و یک خواهش کوچک به دستور و امر و نهی تبدیل گردد. طبیعی است که زن در مقابل چنین رفتار سردی ایستادگی میکند. حتی اگر آنچه را که میشنود، در شرایط عادی به آسانی بپذیرد.
در ابتدا مرد بدون این که متوجه باشد با طرز بیان بی ملاحظه خود، همسرش را ناراحت میکند و بعد از این که او ناراحت شده است دلخور میشود. مرد دچار این اشتباه میشود که فکر میکند زن با محتوای حرفهای او مخالف است اما در حقیقت این طرز بیان اوست که باعث رنجش زن میشود. از آنجا که او عکس العمل زن را نمی فهمد به جای این که لحن صحبتش را عوض کند شروع به دفاع از عقیده اش میکند. او اصلا متوجه نیست که خودش دعوا را شروع کرده بلکه فکر میکند زن آغازگر اختلاف و مشاجره است. او از عقیده اش دفاع میکند در حالی که زن که از لحن صحبت او تحقیر شده نیز از خودش دفاع میکند.
وقتی که مردی احساسات جریحه دار شده زن را جدی نگرفته و به آنها اهمیت ندهد، او را بیشتر ناراحت میکند. از آنجا که مرد این حساسیت را در مقابل لحن سرد و بی احساسی ندارد، به سختی می تواند ناراحتی زن را درک کند، در نتیجه حتی شاید متوجه هم نشود که زنش را ناراحت کرده و شخصا عامل ایجاد اختلاف بوده است.
همین طور هم یک زن اغلب نمی داند می تواند چه تاثیر ناراحت کننده ای بر مرد داشته باشد. وقتی که زن احساس کند که به مبارزه طلبیده شده است، لحن صدایش سرشار از ظن و گمان و طرد کننده میشود. این لحن می تواند مرد را عمیقا برنجاند به خصوص اگر از لحاظ احساسی درگیر ماجرا باشد.زنان اغلب با ابراز عقیده در مورد رفتار همسرشان دعوا را شروع میکنند و بعد با این که از آنها خواسته نشده برای اصلاح رفتار مرد به او راه حل های مختلفی پیشنهاد میکنند. آنها فراموش میکنند که پیامشان را با احترام و همدلی عنوان کنند. به همین دلیل هم مرد بلافاصله با احساسات منفی عکس العمل نشان می دهد و زن کاملا گیج و سردرگم میشود.او اصلا متوجه نیست که سو ظن و عدم اعتماد او تا چهاندازه مرد را ناراحت کرده است.
همیشه برای آغاز دعوا دو طرف لازم است اما هر یک از طرفین می تواند به تنهایی دعوا را خاتمه دهد به هر حال بهترین روش، خفه کردن هر مشاجره ای درنطفه است. بهتر است زمانی که یک اختلاف جزیی در حال تبدیل شدن به یک جنجال بزرگ است از خود ابتکار عمل نشان دهید به حرف زدن خود ادامه ندهید، دست نگه دارید به این مسئله توجه کنید که رفتارتان در مقابل همسرتان چگونه است. سعی کنید بفهمید چرا نمی توانید آنچه را که او می خواهد انجام دهید.بعد از گذشت مدتی، بر گردید و به حرف زدنتان ادامه دهید، اما این بار محترمانه و صمیمانه تر در میان سکوت، شما می توانید کمی از شدت عصبانیت و خشم خود کم کرده و به بهترین مسئله توجه کنید و دوباره قبل از اینکه ارتباطتان را از سر بگیرید، جراحتتان را التیام بخشید.
مهر