مراقبه یکی از دهها تکنیک در ایجاد آرامش و تمرکز است، اما در مقام مقایسه با ذکر عارفانه، ذکر کامل تر و موثرتر است. حضرت محمد(ص)می فرمایند: هر چیزی را حد معینی است مگر ذکر را که در آن حد و پایانی مقرر نگردیده است.
نماز، ذکر و تمامی عبادت ها به ویژه هنگامیکه با حضور ذهن و توجه عمیق و آگاهی ذهنی انجام شوند، تمرکز فکری عالی را به دنبال دارند. صرف نظر از ارج و مقامیکه برای انجام عبادات، در مکاتب الهی در نظر گرفته شده، این اعمال، تمرکز ملموس و قابل توجهی را نیز به دنبال دارند و هر کس به راحتی می تواند چنین تمرکزی را حس و تجربه کند.
اساسا تمام اعمال عبادی انسان، وقتی در درگاه الهی مقبولیت پیدا میکند که روی آن فکر و تمرکز وجود داشته باشد. پیامبر اکرم(ص)می فرمایند: یک ساعت تفکر، بهتر از هفتاد سال عبادت است.
ذکر و عبادت با توجه، پریشانی فکر را به کلی از بین میبرد و ذهن و جسم را پالایش میکند، ضمن آنکه آرامش فکری عمیقی را به دنبال دارد. شما اگر افراد عابد را مورد توجه قرار دهید میبینید که عموما دارای تمرکز فوق العاده و آرامش روحی عمیقی هستند.
اولین تاثیری که ذکر ایجاد میکند تاثیری است که بر آرامش ذهنی و فکری دارد. خداوند در قرآن کریم می فرمایند: الا بذکر الله تطمئن القلوب” یعنی با ذکر خدا، همه آرامش و اطمینان قلبی ایجاد میشود. بیان مداوم یک ذکر باعث فرو رفتن در لایه های عمیق تر مغز و ارتباط با منشا فکر و شعور خلاق میشود و این منشا فکر به مثابه همان قسمت های عمیق دریاست که از سکوت و سکون فراوانی برخوردار است.
تاثیرات ذکر چنان فراوان است که هر عابد و سالکی که به سیر و سلوک مشغول است، قبل از همه رسیدن به آرامش معنوی را از طریق ذکر فراوان جستجو میکند. خداوند در قرآن کریم، همچنین می فرماید ای کسانی که ایمان آورده اید، ذکر خدا را فراوان بگویید.
روش مدیتیشن یا مراقبه توصیه میکند واژه ای بی معنا را بگویید تا در این بی معنایی تفکری ایجاد نشود و شما سریع تر بتوانید با شعور خلاق و آگاهی عمیق، مرتبط شوید، اما در مقایسه با ذکر در عرفان شیوه ای ناقص است که ما در این بحث، به تفاوت این دو و برتری عبادت و ذکر بر مراقبه و مدیتیشن می پردازیم.
مراتب ذکر
ارباب معرفت گفتهاند ذکر دارای چهار رتبه است؛ نخست آنکه ذکر بر زبان آید، دوم آنکه علاوه بر زبان قلب نیز ذاکر و متذکر شود، سوم آنکه ذکر خدا چنان در قلب ذاکر جای گیرد و بر آن مستولی شود که بازگیری توجه قلب از آن مشکل باشد و چهارم آنکه بنده خدا یکسره در ذکر غرق شود، به طوری که دیگر نه به ذکر و نه به قلب خود توجه دارد.
ذکر در همان مرحله نخستین با مراقبه منافات دارد. در مدیتیشن، مطلب را مدام در ذهن تکرار میکنند و مطلقا لب و زبان تکان نمی خورد. حتی به مراقبه کنندگان توصیه میکنند که مراقب باشند زبانشان تکان نخورد. حال آنکه در ذکر عرفانی، ذکر، الزاما باید بر زبان جاری شود. شاید این به همان موضوع تلقین به نفس بر میگردد. اگر تلقین به نفس با زبان انجام شود و در ذهن به آن فکر کنیم، آمرانه تر و تاکیدی تر میشود و در ناخود آگاه بهتر نفوذ میکند. همیشه تلقین به نفس با صدای بلند نسبت به تلقین ذهنی، برتری و ارجحیت دارد.
در مرحله دوم، مراقبه وقتی شروع میشود شخص باید مواظب باشد که فکرش به جایی دیگر نرود و تمام قلبش متوجه ذکرش باشد. عرفا میگویند مهمترین و دشوارترین مرحله فکر، همین مرحله است. مسلما وقتی شما می خواهید تمام توجه خود را متوجه ذکر خود کنید، مدام حواستان پرت و متوجه چیزهای دیگر میشود. اینجا باید فورا برگردید و به ذکر خود معطوف شوید و در این توجه قلبی به ذکر و برگشت فکری به آن، بسیار مداومت کنید. هرگز نباید به ذهن خود اجازه پریشانی و پرسه زدن در هر سو بدهید.
دومین نقص مدیتیشن اینجاست که شما هنگام بیان مطلب به فکر خود اجازه می دهید که به هر سو برود. نه از فکر جلوگیری میکنید و نه مجازید متوجه مطلب باشید.
سومین مرحله مرحله ای است که در آن شخص چنان در ذکر خود فرو رفته که برایش مشکل است به چیز دیگر فکر کند. این مرحله نشانه آن است که شخص کم کم به لایه های عمیق تر مغز و به آن آگاهی خالص و ناب دست یافته است.
پس از آن مرحله چهارم است که شخص، کاملا در ذکر خود غرق میشود و این غرق شدن چنان است که همان واژه ذکر می تواند حجاب ذاکر شود. یعنی اینکه خود واژه، بی معنا و بی مفهوم میشود و شخص در معنی واقعی آن جاری میگردد.
ذکر، تنها وسیله ای است برای جاری شدن در یک مفهوم است و تمامی مفاهیم و معانی عمیق در عمق ناخود آگاه ما نهفته است. در این منشا فکری و این شعور خلاق و آگاهی ناب، همه چیز نهفته است.
یک تفاوت بزرگ
یک تفاوت اساسی در مدیتیشن و عرفان، تفاوت در “مانترا” و ذکر است. مدیتیتورها میگویند مانترا باید بی معنا باشد تا تفکری ایجاد نشود و ارتباط سریع باشد. عرفا میگویند باید در ابتدا معنی دار باشد، جهت دار باشد هدف دار باشد و پس از تکرار فراوان، ذکر خود به خود حذف میشود و شخص از واژه دور میگردد.
آنها که اهل مراقبهاند میگویند فرآیند پالایش خود به خود صورت میگیرد و شخص، به پاکی درون می رسد. آنها که اهل تصوف و عرفانند میگویند ابتدا باید معنی و فکر باشد تا القا انجام شود تا پیام های مثبت به درون فرستاده شود و بعد از آن، این مثبت ها به مبارزه با منفی ها برخیزند و درون به این صورت پالایش و پاک شود.مراقبه یکی از دهها تکنیک در ایجاد آرامش و تمرکز است، اما در مقام مقایسه با ذکر عارفانه، ذکر کامل تر و موثرتر است. حضرت محمد(ص)می فرمایند: هر چیزی را حد معینی است مگر ذکر را که در آن حد و پایانی مقرر نگردیده است.