ضمن عرض تسلیت و تعزیت به مناسبت سال روز شهادت این امام مظلوم (ع)، به پیشگاه حضرت ولی عصر(عج)، مراجع عظام تقلید و همه شیعیان و علاقه مندان آن حضرت، در این نوشتار کوتاه، به قلم حجت الاسلام عبّاس جعفری فراهانی نگاهی اجمالی به شخصیت و جوانب مختلف زندگانی آن حضرت، با تکیه بر تبیین معارف الهی می افکنیم. امید است مورد استفاده و قبول واقع شود
اشاره
پنجمین امام شیعیان اثنا عشری، حضرت امام محمّد باقر(ع) است که از سوی جدّ بزرگوارش پیامبر اکرم (ص) به «باقر العلوم»[شکافنده ی علوم و دانش ها] ملقّب گردید. ولادت حضرت را، نخسین روز ماه رجب سال ۵۷ هجری ذکر کردهاند و عده ای از مورّخین در سوّم ماه صفر سال ۵۸ هجری ذکر کردهاند.
ضمن عرض تسلیت و تعزیت به مناسبت سال روز شهادت این امام مظلوم (ع)، به پیشگاه حضرت ولی عصر(عج)، مراجع عظام تقلید و همه شیعیان و علاقه مندان آن حضرت، در این نوشتار کوتاه، نگاهی اجمالی به شخصیت و جوانب مختلف زندگانی آن حضرت، با تکیه بر تبیین معارف الهی می افکنیم. امید است مورد استفاده و قبول واقع شود.
ولادت امام باقر علیه السلام
پنجمین امام شیعیان اثنا عشری، حضرت امام محمّد باقر(ع) است که از سوی جدّ بزرگوارش پیامبر اکرم (ص) به «باقر العلوم»[شکافنده علوم و دانشها] ملقّب گردید. ولادت حضرت را، نخسین روز ماه رجب سال ۵۷ هجری ذکر کردهاند و عده ای از مورّخین در سوّم ماه صفر سال ۵۸ هجری گفتهاند.پدر بزرگوارش «امام علیّ بن الحسین بن علیّ بن ابیطالب علیهم السلام» معروف به سجّاد (ع) و مادرش «فاطمه» معروف به امّ عبدالله (دختر امام حسن مجتبی علیه السلام) است که امام صادق (ع) در باره ایشان فرمود: “فاطمه، صدّیقه ای است که در میان فرزندان حسن بن علیّ (ع) بی نظیر است”.
شکافنده علوم و شاهد حادثه کربلا
امام باقر(ع) بیش از سه سال از عمر خویش را در حالی که کودکی خردسال بود در عصر جدّش امام حسین (ع) گذراند و در آغاز زندگی خویش از نزدیک، حادثه خونین، اسفناک و تاریخی کربلا را شاهد بود. یعقوبی نقل میکند که حضرت باقر(ع) فرمود: “هنگامیکه جدّم حسین بن علیّ (ع) به شهادت رسید، من چهار ساله بودم و شهادت آن حضرت و آن چه که در آن روز بر ما گذشت را به یاد دارم… “.امام باقر(ع) در خلال امامت پدر بزرگوارش حضرت زین العابدین (ع)، از شاخسار رسالت و امامت و علوم نبوی(ص) بهره ها برد و در دامن پاک خاندان وحی و امامت پرورش یافت تا در آینده، مسئولیت رهبری و هدایت جامعه اسلامی و بشری را به عهده گیرد.
جابربن عبّدالله انصاری، صحابی گران قدر رسول خدا (ص) میگوید:” پیامبر اسلام (ص) به من فرمود: تو آن قدر عمر میکنی تا یکی از فرزندان مرا از نسل حسین(ع) ملاقات خواهی کرد. او را « محمّد » می نامند، وی علم دین را کاملا مو شکافی میکند، هنگامیکه او را دیدی سلام مرا به او برسان”. دانشمندان هم عصر آن حضرت، سخنان شگفت انگیزی از علوم و دانش های امام (ع) را نقل کردهاند که در کتاب های حدیثی و تاریخی ضبط شده است.
اوضاع اجتماعی و سیاسی دوران امام باقر علیه السلام
دوران امامت آن حضرت، مصادف با ادامه فشارهای خلفای ستم گر بنی امیه مانند: ولید بن عبدالملک، سلیمان بن عبدالملک، عمر بن عبدالعزیز، ، یزید بن عبدالملک و هشام بن عبدالملک بود که تاریخ، برخورد جنایت کارانه آن ها را با اهل بیت پیامبر(ص) و شیعیان ضبط نموده است!. در آن دوران، عراق به عنوان مرکز اصلی شیعیان بود و همین مسئله باعث وحشت دستگاه اموی شده بود و لذا حاکمان اموی سعی میکردند از نزدیک شدن مردم عراق با حضرت باقر(ع) جلوگیری کنند. به زعم آن ها، مردم عراق شیفته محمّد بن علیّ (علیهما السلام) بودند و او را “امام” می دانستند و از تماس ها ممانعت میکردند.
لکن در مراحل مختلف از جمله مراسم حج و غیره، مردم مسلمان و به خصوص شیعیان عراق با حضرت باقر(علیه السلام) تماس برقرار نموده و یا سوال ها و شبهات فقهی و غیره را با ایشان در میان میگذاشتند و پاسخ و راهنمائی میشنیدند. روایت مفصّل و جالبی در تحلیل اوضاع سیاسی شیعه و فشار خلفای نالایق و فاسد، از آغاز دعوت پیامبر(ص)تا زمان امام باقر(ع) از ایشان نقل شده است که به جهت روشن شدن نظرات حضرت خلاصه ای از آن را نقل میکنیم:
«ما اهل بیت [ع] از ستم قریش و صف بندی آنان در برابرمان چه ها کشیدیم و دوستان و شیعیان ما نیز از دست مردم چه ها دیدند. رسول خدا [ص] به هنگام ارتحال از دار فانی دنیا، اعلان کردند، که ما [ائمه] نسبت به مردم از خودشان اولی تریم، ولی قریش پشت به پشت کردند تا این امر را از معدن و محور آن خارج ساختند و حق ما را تصاحب کردند. حکومت در میان قریش دست به دست گردید تا اینکه دو باره به ما اهل بیت (ع) بر گردانده شد، ولی مردم بیعت ما را شکستند و بر علیه ما تدارک جنگ دیدند، به طوری که امیرالمومنین علیّ بن ابی طالب [ع]، تا هنگامیکه به شهادت رسید در فراز و نشیب حوادث قرار گرفته بود. سپس با فرزندش، حسن بن علیّ [ع] بیعت کردند ولی به او خیانت کردند … پس از آن با حسین بن علیِّ [ع] با بیست هزار نفر بیعت نمودند ولی به او نیز خیانت ورزیدند… و پس از آن نیر دائما مورد تحقیر و ستم قرار گرفتیم و مورد قتل و تهدید واقع شدیم، منکران حق دروغ گویان در سراسر کشور اسلامیبه جعل حدیث پرداختند و می خواستند ما را در میان مردم منفور سازند که این سیاست پس از شهادت حسن [ع] دنبال شد. چه قدر دست و پای شیعیان را با اندک بهانه ای قطع کردند و کسانی که به دوستی ما معروف بودند راهی زندان ها شدند و اموالشان به غارت رفت تا حجّاج بن یوسف روی کار آمد. او با انواع شکنجه ها عرصه را بر پیروان ما تنگ کرد تا جائی که اگر کسی را زندیق و کافر می نامیدند، بهتر از آن بود که او را شیعه علیّ امیر المومنین (ع) بنامند!؟».
امام باقر علیه السلام و تربیت شاگردان
اوضاع سیاسی در دوران حضرت امام محمد باقر(ع) نیز بهتر از آنچه که در زمان آباء و اجداد طاهرینش (ع) و شیعیان آنها پیش آمد نبود. برخی از مسائل دوران امامت آن حضرت، مقارن با حکومت ظالمانه هشام بی عبدالملک اموی بود . او مانند دیکر خلفای اموی شدیدا به مقام و منزلت حضرت باقر(ع) در بین مسلمانان رشک برده، در راه تصرف حکومت و کنار زدن امام (ع)، از هیچ جنایتی خود داری نمی کرد!.
عظمت علمی و معنوی امام باقر(ع)، چنان، گیرا و جذّاب بود که حتی خلفای اموی و دشمنان را به کرنش و تعظیم وا می داشت. البته به غیر از عراق، در مکه و مدینه نیز شیعیان اندکی وجود داشتند که تعداد آن ها نسبت به شیعیان عراق کمتر بود و در میان اصحاب و یاران حضرت تعداد ۴۹۷ نفر از آن ها در رجال طوسی نام برده شدهاند که رابطه شان با امام(ع) قوی بوده و در کتب اهل سنت، اشخاص بسیار زیادی نام برده میشوند که از حضرت حدیت نقل کرده اند ولی جزو اصحاب ایشان به حساب نمی آیند.
تعداد شیعیان اگر چه زیاد بود ولی چنان چه گذشت، به منظور جنبش و قیام عمومی( که بتوان به پیروزی رسید و بر اساس اسلام و مسلمین ضربه ای وارد نشود) نمیشد به آنان اکتفا کرد و اوضاع سیاسی و مصلحت اسلام هم (که تشخیص آن با امام معصوم و حجت خدا در روی زمین است)، اجازه چنین حرکتی را نمی داد.
از میان اصحاب خاص ایشان چند نفر بیش از دیگران شهرت دارند و مقدار زیادی از احادیث شیعه در جوامع حدیث از طریق آن ها نقل شده است که می توان از زُراره بن اعین، بُرید بن معاویه، ابان بن تغلب، ابو بصیر، هشام بن سالم، محمّد بن مسلم، کُمیت اسدی، جابر بن یزید نام برد و بعضی از این افراد تا زمان امام صادق (ع) نیز زنده بودند و از آن حضرت نیز احادیث زیادی روایت کردهاند و وظایف مهمی را در عصر امام صادق (ع) انجام دادهاند .مثلا محمّد بن مسلم میگوید: از امام باقر(ع) سی هزار حدیث و از امام صادق (ع) شانزده هزار حدیث سوال کردم و جواب آن ها را برای من فرمودند.
امام صادق(ع) فرمود:” احادیث پدرم را کسی جز زُراره و ابو بصیر مرادی و محمّد بن مسلم و برید حفظ نکردند، این ها حافظان دین هستند و در دنیا و آخرت به سوی ما سبقت گرفته اند”.
امام باقر علیه السلام و بر خورد با غُلات
مشکل مهم در آن زمان، مسئله غلات بود که تعداد آن ها رو به فزونی گذاشته بود. آنان با سوء استفاده از روایات امام باقر(ع) و نسبت دادن احادیث جعلی به حضرت میکوشیدند از حیثیت شیعی برخوردار شوند و با کشاندن شیعیان به جمع خود به اغراض سیاسی شان جامه عمل بپوشانند. به خصوص زمانی که امام باقر(ع) در مدینه تشریف داشتند. اما حضرت آن ها را طرد میکردند و دستور می دادند که اصحاب و دوست داران ایشان نیز آنها را طرد نمایند.
مثلا یفره بن سعید و بیان بن سمعان را که از رهبران غلات بودند توسط اصحاب امام باقر(ع) تکفیر شدند. غُلات سعی میکردند با وانمود کردن اطاعت ظاهری از امام باقر(ع)، خود را از عمل به وظائف اسلامی معاف دانسته ولی امام(ع) مکرر به لزوم عمل صالح تاکید می فرمودند و سعی در خنثی نمودن اندیشه انحرافی غلات میکردند. حضرت می فرمودند: “شیعیان ما اطاعت کنندگان خدا هستند”. همچنین می فرمودند” شیعیان ما اهل زهد و عبادت هستند، افرادی که شبانه روزی پنجاه و یک رکعت نماز به جای می آورند، شب ها در حال عبادت و روزها، روزه دار و زکات اموال خود را می پردازند و به زیارت خانه خدا رفته و از محرّمات الهی اجتناب میکنند”.
مسئله دیگر این است که امام باقر علیه السلام نسبت به مردم عراق و میزان پایداری و اطاعت آن ها در راه و اهداف عالیه اسلامی اعتماد نداشتند، گر چه آن ها بشدت اظهار علاقه میکردند اما به دلائلی که بعضی از آن ها به سوابق تاریخی مردم کوفه و رفتار آنها با امام علیّ، امام حسن و امام حسین (علیهما السلام) بر میگردد، امّا امام باقر(ع) اعتماد نداشتند و در جواب یکی از شیعیان که گفت:اصحاب و یاران ما(شما) در کوفه جمعیتی زیاد هستند و شما را اطاعت میکنند، فرمودند: ” آن ها به خون های خود بخیل تر هستند”.
با توجه به این مسائل(کمییاران و انصار واقعی و خالص) حضرت امام باقر (علیه السلام)، مصلحت اسلام و حفظ آن را در رعایت تقیّه می دانستند و علی رغم فشاری که مردم عراق از حاکمان ستم گر و ظالم اموی متحمل میشدند قیام نفرمودند و این مسئله باعث شد که تعداد زیادی در امامت ایشان تردید کردند و لذا انشعاباتی در میان آن ها رخ داد و عده ای به امامت برادرش زید معتقد شدند. ولی امام باقر(ع) همواره شیعیان را به صبر و بردباری در برابر مشکلات و مقاومت و خویشتن داری توصیه می فرمودند.
امام باقر علیه السلام و تبیین معارف الهی
در دوره امام باقر(ع) زمینه های انقراض امویان و روی کار آمدن عباسیان و پدیدار شدن مشاجرات سیاسی و بر سر حکومت مسلمین و نزاع های قومی هموار شده، به خصوص بعد از حادثه خونین کربلا که چهره ننگین بنی امیه را سیاه کرد و نفرت مردم از اعمال و کردار آنان زیاد شد و عده ای زیاد بسوی اهل بیت هدایت شدند و حقانیت آل علیّ(ع) بر آن ها آشکار گردید.
لکن مردم به جهات متعددی از جنگ و درگیری نظامیبا حاکمان رو گردان شده و به تدریج به طرف معارف و علوم الهی گرایش پیدا کردند و توسط امام سجاد و امام باقر و امام صادق (علیهم السلام) به بهترین نحو هدایت شدند و هزاران حدیث از زبان آن بزرگوار در توضیح و تبیین معارف اسلامی و قرآنی و فقهی و تفسیری در دسترس مردم و دانشمندان قرار گرفت.
و لذا قیام با شمشیر در این زمان به علت شکست های سابق و خفقان فراوان و کمبود حماسه آفرینان ممکن نبود و نهایت تلاش امام باقر(ع)، صرف مبازره فرهنگی و تبیین و تدوین سنّت نبوی و اسلام ناب محمّدی [صلّی الله علیه و آله] شد و از آنجا که وجود امام باقر(ع) با آن هدایت ها و معنویات وجودی به ضرر حکومت بود.
و همواره بنی امیه از آل علیّ و اهل بیت پیامبر(ص) خوف داشتند و درصدد اذیت و آزار حضرت بر می آمدند ولکن ائمه معصومین(ع) هیچ گاه از اهمیت تکلیف شورش و انقلاب بر علیه ظلم و ستم اموی غافل نبودند و به طور غیر مستقیم قیام های حق طلبانه شیعه را رهبری می کردند، برای نمونه می توان از حرکت زید بن علیّ (برادر حضرت) نام برد. از امام باقر(ع) در روایاتی نقل شده است که قیام ایشان را تایید میکرده و فرمود:” خداوندا پشت مرا به زید محکم کن”..
جناب زید (رض) پس از قیام خونین در سال ۱۲۰ یا ۱۲۲هجری (بنا به اختلاف نظر مورخین)، در زمان امامت امام جعفر صادق(ع) به شهادت رسید. پیروان اهل بیت(ع) و مکتب شیعه اثنا عشری معتقدند، ائمه معصومین (ع) پیشوایان راستین و حجت های خدا در زمین هستند و هر کدام از آن بزرگواران، در زمان خود، طبق شرایط و اوضاع و امکانات و مصلحت اسلام و مسلمین و امر خداوند، کاری را که به صلاح اسلام و حفظ آن باشد انجام دادند و اثر همه آن ها این بود که دین اسلام و زحمات چندین ساله پیامبر گرامی (ص) حفظ شده است و در آینده نیز خفظ خواهد شد.
امروز پس از هزار و چندی سال اسلام در بین مردم مسلمان به عنوان دین جهانی، الگو و سرمشق انسان هاست و روز به روز بر پیروان آن افزوده خواهد شد تا روزی که به امر خدا مهدی موعود، حضرت بقیت الله الأعظم (عج) ظهور فرماید و انتقام تمام ظلم هایی که در حق ائمه معصومین (ع) و شیعیان و دوست دارانشان، شده، بگیرد و حکومت واحد جهانی اسلامی را در سراسر گیتی به اجرا در آورد.
باشد که همه ما با شناخت و توسل به مقامات ائمه معصومین (ع)، در پرتو عنایات و توجّهات منجی جهان بشریت، حضرت ولی عصر(عج) بتوانیم شیعیانی خالص برای آنان بوده و در اجرای دستورات الهی و ترک محرّمات و اطاعت از رهبری ولیّ فقیه عادل و دوراندیش زمان، حضرت آیت الله العظمی امام خامنه ای (دام ظله) موفق باشیم؛ ان شاء الله.
شهادت امام باقر علیه السلام
حضرت امام محمد باقر(ع)، ۱۹ سال و ده ماه پس از شهادت پدر بزرگوارش حضرت امام زین العابدین(ع) زندگى کرد و در تمام این مدت به انجام دادن وظایف خطیر امامت, نشر و تبلیغ فرهنگ اسلامى, تعلیم شاگردان, رهبرى اصحاب و مردم, اجرا کردن سنت هاى جد بزرگوارش در میان خلق, متوجه کردن دستگاه غاصب حکومت به خط صحیح رهبرى و راه نمودن به مردم در جهت شناخت رهبر واقعى و امام معصوم ـ که تنها خلیفه راستین خدا و رسول(ص) در زمین است ـ پرداخت و لحظه اى از این وظیفه غفلت نفرمود.
امام پنجم ما شیعیان، سرانجام در هفتم ذوالحجه سال ۱۱۴ هجرى ـ در سن ۵۷ سالگى ـ در شهر پیامبر(ص)، مدینه منّوره به وسیله «هشام بن عبد الملک» مسموم و به شهادت رسید. پیکر مقدس ایشان را در قبرستان بقیع – کنار پدر بزرگوارش – به خاک سپردند.
“سلام الله علیه یوم وُلد و یوم استشهد و یوم یُبعث حیاّ“