بحران اولین نوزاد، بحران جدی ای است، فشار روانی زناشویی ای که بچه همراه خود دارد، غالبا مربوط به تقابل دقیق انتظارات همسران نسبت به سرپرستی مشترک بچه و واقعیت های تقسیم مسئولیت ها پیش بینی نشده است.
یکی از چالش هایی که بیشتر والدین جوان با آن مواجه هستند این است که رابطه نزدیک خود را بعد از بدنیا آمدن بچه حفظ کنند. تغییرات خاصی که در زندگی زناشویی به واسطه حاملگی و متعاقبا سازگاری با نوزاد، کودک تازه راه افتاده و نوجوان رخ می دهد، مورد مطالعه روانشناسان قرار گرفته است. برای برخی از والدین تغییرات با تشخیص نازایی به وجود می آید، همان طور که چالش حاملگی ناگهان نحوه برقراری رابطه زن وشوهر را به عنوان عاشق و معشوق عوض میکند. تغییر شرایط در خانواده میزان عشق ورزی زن و شوهر به یکدیگر را تعیین میکند. با این وجود، حتی زن وشوهری که از فشار روانی دوران بارداری جان سالم به در میبرند، میبینند که زندگی شان به طور قابل ملاحظه ای تغییر میکند. پدر ومادر وقت کمتری دارند که از تنها بودن با هم لذت ببرند و مجبورند تقریبا تمام ابعاد رابطه شان را مجددا تعریف کنند.
تعجبی ندارد که دو سال اول پدر و مادر شدن تنش زاترین دوره بوده و خیلی از زن وشوهرهایی که رویای لذت سهیم شدن یک بچه را در سر داشتهاند، کم کم به فکر طلاق می افتند. روانشناسان اظهار می دارند که بیشتر فشار و تنش از طریق نابرابری که در آن، زن ومرد با مسئولیت های سرپرستی بچه ها و رسیدگی به کار خانه با آن روبه رو میشوند، به وجود می آید. مسئولیت اصلی مراقبت از بچه بر عهده مادر است، اما زندگی پدر در خانه تغییر چشمگیری نمیکند، ولی کم کم بار سنگین تر مسائل مالی را به دوش میکشد. یعنی شرایطی که اگر زن در مرخصی بارداری بلند مدت داشته باشد یا برای همیشه از کار استعفا داده باشد، ضروری است.
الگویی پدید می آید که در آن پدر بیشتر وقتش را سر کار میگذراند و مادر احساس میکند شوهر او را در اوج نیاز رها کرده است. زن وقتی حس کند نمی تواند روی کمک بیشتر شوهرش در کارهای خانه حساب کند، آزرده شده و میزان فشار روانی زن وشوهر به اوج خود می رسد. در نتیجه زن وشوهر هر دو کاستی ای را در رضایت زناشویی و اختلاف زیادشده زناشویی تجربه میکنند.
بحران اولین نوزاد، بحران جدی ای است، فشار روانی زناشویی ای که بچه همراه خود دارد، غالبا مربوط به تقابل دقیق انتظارات همسران نسبت به سرپرستی مشترک بچه و واقعیت های تقسیم مسئولیت ها پیش بینی نشده است. الگوی دیروز مبنی بر اینکه وظیفه شوهر پول در آوردن است و وظیفه زن نگهداری از بچه ها، امروز برای بیشترزن وشوهرها واقعیت ندارد، چرا که اکثر مادران با داشتن بچه های کوچک شاغل هستند. کمتر زن و شوهری زندگی خود را با توافق بر دنبال کردن قالب زندگی مامان و بابا که سی سال پیش غالب بود شروع میکنند.
در اغلب ازدواج ها زن وشوهر متعهد میشوند که از اول تساوی در رابطه شان حاکم باشد، ولی با به دنیا آمدن بچه همه چیز عوض میشود و حتی غیر سنتی ترین زوج ها هم به نظر می رسد در همان نقش های قدیمی و قالبی می افتند. زن وشوهرهر دو به قالب هایی که در خانواده های دوران کودکی خود شکل گرفتهاند روی می آورند ولو اینکه همزمان شاید احساس دلخوری شدیدی داشته باشند. این قضیه خصوصا برای آن دسته از زن هایی که با قدرت پدرشان همانند سازی کرده وخیلی در کارشان موفق شدهاند صادق است. بچه دار شدن زن را در موقعیت متفاوتی قرار می دهد چرا که او حالا خودش را یک مادر احساس میکند. بازهم، برنامه روابط زناشویی والدین دوباره رواج پیدا میکند و او ناخودآگاه آن نوع رابطه ای را که احتمالا همین چند سال پیش قاطعانه نسبت به آن اعتراض میکرده است می پذیرد.
کمتر کسی متوجه میشود که بچه ای در خانه داشتن تا چه حد وقت و انرژی ای که زن وشوهر برای همدیگر دارند، کم میکند.هر چند که بیشتر افراد انتظار دارند با به دنیا آمدن بچه بیشتر به هم نزدیک شوند، ولی درست عکس این قضیه می تواند اتفاق بیفتد. برای درک کامل این موضوع درک قدرت رابطه نزدیک برای اینکه شخص احساس کند مورد نیاز و منحصر به فرد میباشد ضروری است.
زن وشوهر برای اینکه احساس ارزش واهمیت کنند، روی همدیگر حساب میکنند. وقتی این نیاز اولیه برآورده نشود آن گاه طرف مقابل به راحتی سراغ منبع دیگری می رود. بیشتر کسانی که تازه مادرمیشوند، برای ایجاد تعادل بین نقش همسری و نقش مادری لحظات سختی را میگذرانند، خصوصا وقتی که بچه خیلی کوچک است کمبود خواب هم معمولا به احساس خستگی و عجز مادر اضافه میکند از آنجا که نیازهای بچه ها واقعی و ضروری است،
برای مادر طبیعی است که نیاز های خودش را در درجه دوم قرار دهد. ولی یادگیری نحوه در اولویت قرار دادن و متعادل کردن نیاز شوهر برایش پیچیده و تنش زاست. اگر چه بیشتر کسانی که تازه پدر میشوند از اضافه شدن فردی به خانواده تب وتاب خاصی دارند و اگر زن وشوهر نتوانند برای اینکه با هم تنها باشند وقتی پیدا کنند، از جهات مهمیبه رابطه شان لطمه وارد میشود. ولی زن وشوهر باید خودشان هوای یکدیگر را داشته باشند و در ایجاد یک رابطه عاطفی وصمیمیباید یکدیگر را همراهی کنند.
مهر