در این راستا و به جهت آشنایی با این نرم افزار سیاسی، تعریف و مروری بر سیر تاریخی آن ضروری می نماید .
بطور کلی ناسیونالیسم عربی، با هدف اولیه اتحاد همه اعراب فارغ از باورهای دینی آنان از دهه ۴۰ میلادی به عنوان " رویکردی سیاسی " پا به عرصه خاورمیانه گذاشت و به عبارت ساده تر، این ملیگرایی عربی کوشید تا کشورهای گوناگون عربی را یکپارچه کند.
از دیگر نظریه پردازان و طراحان اصلی این نرم افزار سیاسی می توان : ساطع حصری، سامیشوکت،جمال عبدالناصر را نام برد که از سوی انگلیس و فرانسه حمایت میشدند .
درسال ۱۹۴۵، اتحادیه ای در جهت " گسترش و بکارگیری " این نرم افزار وطنی، با نام " اتحادیه عرب " و با هدف همگرایی و همکاری کشورهای عضو در زمینههای سیاسی، اقتصادی و فرهنگی تشکیل شد که از همان ابتدا با چالشهای اساسی روبرو شد و تا امروز گریبان آنرا گرفته است .
ناسیونالیسم عربی در ابتدا با استقبال برخی از کشورها و ملتهای عرب خاورمیانه مواجه شد و حتی به تشکیل کشور "جمهوری متحده عربی" نیز انجامید که در سالهای ۱۹۵۸ و ۱۹۶۱ از یکی شدن "سوریه و مصر" به وجود آمده بود.
رفته رفته ناسیونالیسم عربی، به " پارادایمی سیاسی " در بین اعراب تبدیل شد و در دهه ۶۰ میلادی با بیشترین رویکرد و حمایت مواجه شد، که نقش " جمال عبدالناصر " رئیس جمهور وقت مصر به لحاظ فکری و اجرایی، غیر قابل انکار است .
اگرچه نسخه دهه ۶۰ ناسیونالیسم عربی، کارکردهای چون ملی شدن کانال سوئز را در سال ۱۹۵۶ در پی داشت، اما از دیگر سوِی، با نصب و اجرای همین نرم افزار سیاسی، ازسال ۱۹۶۸ وزمانی که حزب بعث قدرت را درعراق به دست گرفت، فشارها عمدتاً بر کردها وشیعیان افزایش یافت و حزب بعث در شعارهای خود تلاش کرد تا ناسیونالیسم عربی را به عنوان "اصل ومنشاء وطن پرستی" تلقی کند وبه همین دلیل بسیاری از شخصیت های ملی واسلامی را اعدام و یا تبعید کرد !
مدت اعتبار این نسخه اولیه از ناسیونالیسم عربی، با افتضاحی که در سال ۱۹۶۷، در رویارویی اعراب و اسرائیل رخ داد و اعراب را با تمام ادعاهای ملی گرایانه و شعارهای حمایت از مردم فلسطین، متحمل شکست فراموش نشدنی در برابر اسرائیل نمود، عملاً به پایان آمد .
پس از آن برخی کشورهای عربی به تدوین نسخه های جدید مبتنی بر طراحی کارشناسان داخلی خود روی آوردند، که ویژگی اساسی آن، مقابله با ایران به عنوان کشوری شیعی در خاورمیانه بود، که از کارکردهای نمایان آن جنگ عراق علیه ایران را پس از پیروزی انقلاب اسلامی و "تأسیس جمهوری اسلامی ایران" می توان برشمرد که ۸ سال با حمایت از قهرمان وقت ناسیونالیسم عربی " صدام حسین " بطول انجامید .
نسخه های بعدی نیز با بهره گیری از نسخه اولیه و با اعمال ویژگی مهم " مقابله با جریانهای شیعی " و " حفظ نظامهای توتالیتر عربی " تا اواخر دهه ۹۰ ارائه شدند .
از طرفی، سیستم عامل سیاسی جدیدی که از سال ۱۹۷۹ در ایران با عنوان " جمهوری اسلامی " بکارگرفته شده بود و در برابر انواع ویروسهای سیاسی – نظامی، توانسته بود کارآیی خود را حفظ کند و بروز شود، نظر بسیاری از کارشناسان و تحلیلگران نرم افزارهای سیاسی را در جهان به خود جلب کرد .
الگوگیری از این سیستم عامل، در دهه ۸۰ و ۹۰ میلادی، حتی در برخی از کشورهای عربی که نسخه اجرایی رایج را "ناسیونالیسم عربی" می پنداشتند، باعث ایجاد جنبشهای خودجوشی نظیر " حزب الله لبنان " شد، که با اتکا بر کارکردهای اصولی و اجرایی " جمهوری اسلامی ایران " توانست در پایان دهه ۹۰ میلادی، کاری را که کشورهای متحد عرب خاورمیانه در طول ۵۰ سال بکارگیری شعارهای ناسیونالسم عربی، در برابر رژیم صهیونیستی موفق به انجام آن نشدند، محقق کند . جالب آنکه نسخه های موجود ناسیونالیسم عربی در این زمان با ویژگی " محکومیت " اقدامات رژیم صهیونیستی را پاسخ می داد .
در این راستا و با آغاز قرن ۲۱، در کنار انواع نرم افزارهای سیاسی که در عرصه بین المل ارائه شد، " جمهوری اسلامی " به عنوان نمونه ای اجرای در بسیاری از کشورهای جهان و حتی سران سیاسی، شناخته شده بود و در منطقه خاورمیانه رقیب اصلی " ناسیونالیسم نخنمای عربی "، محسوب میشد .
از طرفی عدم بروزآوری این سیستم مبتنی بر ملی گرایی صرف نژادی، باعث ظهورو رشد " نمودهای رادیکالی " در درون برخی از کشورهای عربی شد، که " القاعده " و " طالبان " نمونه بارز آن بودند .
حملات تروریستی ۱۱ سپتامبر امریکا در سال ۲۰۰۱، باعث ورشکستگی پروژه " ناسیونالیسم عربی " در خاورمیانه شد و سران عربی، " سهام اصلی " اتحادیه عرب را به اجبار به سیاستمداران امریکایی و صهیونیست فروختند !
از طرف دیگر با درگذشت برخی شخصیتهای پیشگام ناسیونالیسنم عربی و همچنین با توجه به حساسیتهایی که جهان عرب با پیروزی حماس در فلسطین، اعمال فشار بر سوریه، اختلافات در درون شخصیتهای لبنانی و بحران عراق شاهد آن بود، ناسیونالیسم عربی و اتحادیه عرب، دچار " تغییر ماهیت اساسی " شد .
از این پس، نسخه های تازه " ناسونالیسم عربی " با طراحی کارشناسان سیاسی غرب و در بسته های بسیار زیبا و با ویژگیهای متنوعی به بازار خاورمیانه ارائه شدند .
در " نسخه ۲۰۰۳ ناسیونالیسم عربی "، که نمونه آزمایشی برای بررسی میزان کارآیی پروژه " سیستم عامل محرمانه آینده خاورمیانه " بود، بسیاری از امکانات نسخه های پیشین عملاً حذف شده بود !
در همین زمان امریکا و متحدانش پس از حمله به افغانستان، به کشور عربی ! عراق حمله کردند و پس از سرنگونی قهرمان پیشین و یکی از مجریان طرح ناسیونالیسم عربی دراین کشور، بسیاری از خلق عرب ! را نیز به خاک و خون کشید و در کمال ناباوری رهبران و کشورهای عربی تنها گزینه پیش رویشان " محکومیت " بود و بس !
پس از سرنگونی حکومت صدام، کارشناسان امریکایی، جزئیات طرح محرمانه سیستم عامل جدید خود بنام " خاورمیانه بزرگ " را آشکار کردند و لذا نرم افزارهای سیاسی خاص این سیستم عامل نیز طراحی شدند .
آخرین نسخه جامع سیاسی خاص اعراب در خاورمیانه که موضوع اصلی این نوشتار است، در تابستان جاری با عنوان " ناسیونالیسم عربی ۲۰۰۶ " و همزمان با حملات اسرائیل به حزب الله لبنان، مراحل آزمایشی خود را بر روی حزب الله لبنان طی میکند و پس از آن بطور گسترده به بازار سیاسی خاورمیانه عرضه خواهد شد .
ویژگیهای بارز این نسخه جدید عبارتند از :
- " عدم همراهی و کمک، در صورت اعلام نیاز کشورهای عربی دیگر "
- " عدم استفاده از فاکتورهای اتحادی بازدارنده، نظیر تحریمها "
- " انفعال و تشتت تصمیم گیری در اتحادیه عرب "
- " عدم حمایت از جریانهای شیعی در منطقه "
- " مقابله با ایران در عرصه های منطقه ای و بین المللی "
جالب آنکه، علیرغم وجود امکان " محکومیت " در نسخه ۲۰۰۶، کشورهای عربی تمایل چندانی به بکارگیری این گزینه ندارند و حتی دیگر حملات متجاوزانه اسرائیل به جنوب لبنان و کشتار غیر نظامیان عرب را نیز محکوم نمیکنند، در صورتیکه " اتحادیه کشورهای آسیای جنوب شرقی – آسه آن " به شدت آنر امحکوم کرد و حتی فراتر از آن، از ارسال کمکهای بشر دوستانه و دارویی ایران نیز از مسیر خود به لبنان امتناع میکنند .
ویژگی منحصر بفرد این نسخه، " همراهی کامل با سیاسیتهای امریکایی – صهیونیستی " است که در این راستا، نامه های برخی سران عرب در حمایت از اقدام اسرائیل در سرنگونی مقاومت و حزب الله لبنان و کمکهای ارسالی از پایگاههای نظامی امریکا در خاک این کشورها به اسرائیل، مؤید آن است .
این ناسیونالیسم عربی جدید، در پایان مرحله آزمایشی خود، مشخصاً با رهبری عربستان، مصر و اردن در پی آن است تا با تدوین طرحی " هفت مادهای " درباره بحران لبنان، تحت عنوان برقراری آتش بس، در نهایت به خلع سلاح حزبالله و انزاوی این جنبش بیانجامد .
بنابر آنچه ذکر شد، نسخه ۲۰۰۶ ناسونالیسم عربی، خاص سه دسته فعلی کشورهای عربی خاورمیانه طراحی شده است که عبارتند از :
۱- رژیمهای به ظاهر دموکراتیک .
۲- رژیمهایی که ظاهری دموکراتیک ندارند، اما با معیارهای غربی همراهی کرده و غرب هم از آنها حمایت میکند .
۳- رژیمهایی که نه دارای ساختارهای دموکراتیک هستند و نه دارای ظواهر دموکراتیک اند، بلکه به شیوه " نو سنتی " اداره میشوند .
اما، چنانچه غرب انفعال حزب الله؛ موفق به آزمایش و اجرای کامل " نسخه ۲۰۰۶ ناسیونالیسم عربی " در خاورمیانه شود، آنگاه زمینه های تحقق کامل سیستم عامل " خاورمیانه بزرگ " برای کشورهای منطقه تسهیل شده و در گام بعدی ۳ دسته فوق الذکر، دستخوش تغییرات اساسی خواهند شد .
آنچه مبرهن است، رفتار کنونی کشورهای عربی منطقه در قبال حزب الله لبنان به عنوان " جنبشی عربی اسلامی " و همچنین گروهای مقاومت فلسطینی، هیچگونه تردیدی را برای ایران باقی نخواهد گذاشت که، این کشورها در برابر مسائل مربوط به ایران " نظیر مسئله هسته ای " چه سیاستی را در عرصه منطقه و خاورمیانه در پیش خواهند گرفت !! و لذا مصداق آیه ۹۷ سوره توبه را در ذهن متبادر میکند :
" اَلاعَرْابُ اَشدَّ کُفراً وَ نفاقاً وَ اَجْدَرُ اَلاَّ یّعْلَمُوا حُدُودَ ما اَنزَْلَ اللهُ … " : اعراب در کفر و نفاق از دیگران فزونترند و به نادانی احکام خداوند سزاوارتر !
در این راستا، بی تردید تمسک به انگاره های منحصر بفرد نسخه انقلابی " جمهوری اسلامی ۱۹۷۹ " همانند سه دهه گذشته، با ثبات ترین و کارسازترین عامل در تبیین منافع ملی در منطقه و جهان و سیاست خارجی ایران بشمار می آید .
مهدی علیخانی – کارشناس مسائل سیاسی – www.alikhani.net