زاها حدید، پرورشیافته مکتبی است که سیاست پیشگانی همچون مارگارت تاچر، رونالد ریگان، پل ولکر و دنگ شیائو پینگ با عنوان “جهانی شدن” بنا نهادند. رویای “جهانی نو” که “مقررات زدایی”، “خصوصی سازی”، “فروپاشی تعلق به فرهنگ، دین و سرزمین خاص”، “فشردگی مکان و زمان” و “جهانی سازی تفکر فراماسونی”، از مولفه های آن هستند.
وهابیت و آل سعود، حاکم پادشاهی عربستان، از دیرباز و از زمان شکلگیریشان تاکنون در هم تنیده شدهاند. وهابیت، سلطنت عربستان را ایجاد کرد و آل سعود وهابیت را گسترش داد. یکی از آنان نمیتواند بدون دیگری به حیات خود ادامه دهد. وهابیت به آل سعود مشروعیت داد و آلسعود نیز از وهابیت محافظت کرد و آنرا گسترش داد. این دو از یکدیگر جدایی ناپذیرند؛ چراکه هر کدام از سوی دیگر برای بقا به دیگری وابسته است. وهابیت در اواسط قرن ۱۸میلادی در صحرای و روستای درعیه واقع در نجد در منطقه مرکزی شبه جزیره عربستان به وجود آمد. فرقه وهابیت نام خود را از نام مؤسس آن محمد بنعبدالوهاب (۱۷۰۳-۱۷۹۲) گرفته است.
ابنعبدالوهاب در بصره تحت نفوذ و کنترل یک انگلیسی با نام مستعار “همفر” قرار گرفت. او از جمله جاسوسانی بود که از لندن برای بیثبات کردن امپراتوری عثمانی و ایجاد درگیری در میان مسلمانان، به سرزمینهای اسلامی فرستاده شده بود. همفر که وانمود به مسلمان بودن میکرد، با نام “محمد” ظاهر شد و با حیلهگری، دوستی صمیمانه و طولانی مدت با ابنعبدالوهاب ایجاد کرد. همفر که ابنعبدالوهاب را با پول و هدیه زیاد، کاملاً شستشوی مغزی کرده بود، او را متقاعد کرد که اکثر مسلمانان باید کشته شوند؛ چرا که آنها به طرز خطرناکی «مشرک» و «مرتد» گردیده و از اصول اساسی اسلام تخطی کردهاند.
همفر نیز این رؤیای کاذب را برای ابنعبدالوهاب جعل کرد که در خواب ظاهراٌ حضرت محمد(ص) را دیده است که میان چشمهای ابنعبدالوهاب را میبوسد و میگوید: شما «بزرگترین» هستید، و از ابنعبدالوهاب درخواست میکند تا برای نجات اسلام از «بدعت» و «خرافات»، جانشین پیامبر باشد. ابنعبدالوهاب پس از شنیدن رؤیای همفر، شادتر و مصممتر از همیشه، مسئولیت ایجاد فرقه جدید اسلامیبرای «خالص ساختن» و «اصلاحات» اسلام را بر عهده گرفت.
بر این اساس، در سال ۱۸۲۰میلادی، بریتانیا مبادرت به استعمار بحرین ورزید و به گسترش استعمار خود در منطقه اقدام کرد و حرکت استعماری این بار برای پادشاهی وهابی سعودی بخت بزرگ حمایت و کمک بریتانیا را در پی داشت. در سال ۱۸۴۳میلادی امام وهابی “فیصل بنترکی آل سعود” از اسارت در قاهره فرار کرد و به شهر نجدی ریاض بازگشت. امام فیصل شروع به برقراری ارتباط با انگلیس کرد. در سال ۱۸۴۸میلادی و به اقامتگاه سیاسی بریتانیا در شهر ایرانی بوشهر «به منظور حمایت از نماینده خود در امارات عمان»، توسل جست.
در سال ۱۸۵۱میلادی فیصل دوباره کمک و حمایت از بریتانیا را تقاضا کرد. در نهایت در سال ۱۸۶۵میلادی بریتانیا برای ایجاد پیمان رسمیبا کاخ سعودی ـ وهابی سرهنگ “لوئیس پلی” را به ریاض فرستاد. در سال ۱۸۶۶میلادی رژیم آل سعود به طرز خائنانه پیمان «دوستی» با بریتانیا، قدرتی که به دلیل جنایات استعماریاش مورد نفرت همه مسلمانان بود، را امضا کرد. این پیمان مانند بسیاری از عهدنامههای نابرابر ننگینی بود که بریتانیا بر دستنشاندههای عرب در خلیج فارس تحمیل کرد و در ازای کمک بریتانیا، رژیم آل سعود موافقت کرد که با مقامات استعماری انگلستان در منطقه همکاری کند.
در سال ۱۹۰۲ امام جدید وهابی قادر بود کل ریاض را تصرف کند. یکی از اولین اقدامات وحشیانه آنها پس از تصرف ریاض، ایجاد رعب و وحشت در ساکنان آنجا با خونریزی و سر بریدن رؤسای در حال سقوط آل رشید در میدان شهر بود. او و پیروان متعصب وهابی او نیز ۱۲۰۰ نفر از مردم آنجا را سوزاندند و کشتند. ملک عبدالعزیز وهابی شدیداً در میان اربابان انگلیسیاش محبوب گردید. بسیاری از مقامات بریتانیا و فرستادگان آن در منطقه عربی خلیج فارس، اغلب ملاقات یا تعاملاتی با وی داشتند و بهطور سخاوتمندانه پول و سلاح در اختیار او قرار میدادند و با او مشاوره فکری میکردند. با استفاده از سلاحهای بریتانیا، پول و مشاوران، عبدالعزیز به تدریج قادر به غلبه بر بخش زیادی از شبه جزیره عربستان به شیوهای بیرحمانه تحت سلطه رژیم وهابی آل سعود قرار گرفت که امروزه با عنوان عربستان شناخته شده است.
ارزش تجارت دوجانبه بین دو کشور سالانه به ۱۵ میلیارد پوند میرسد و این در حالی است که میزان سرمایهگذاری عربستان در انگلیس بیش از ۶۲ میلیارد پوند است. دولتهای لندن و ریاض در سال ۱۹۸۵ مذاکراتی را در راستای انعقاد یک سری از قراردادهای تسلیحاتی بیسابقه موسوم به الیمامه آغاز کردند. قرارداد تسلیحاتی الیمامه، سفارشهای گسترده برای دریافت هواپیماهای جنگنده تورنادو، بالگردها، تانکها و مهمات انگلیسی که بیشتر آنها از سوی شرکت صنایع دفاعی و هوافضای «بی ای ای سیستمز» و شرکت «بریتیش ایرو اسپیس» ساخته و یا تجهیز میشد را شامل میشود. رژیم عربستان سعودی برای تامین هزینه این معامله، که بزرگترین معامله تسلیحاتی در تاریخ انگلیس محسوب میشود، توافق کرد که روزانه ۶۰۰ هزار بشکه نفت خام در اختیار دولت انگلیس و به ویژه شرکتهای نفتی «بریتیش پترولیوم» و «رویال داچ شل» قرار دهد.
در حال حاضر، پروژه تخریب مسجد الحرام به سرپرستی دو معمار انگلیسی به نام های نورمن فاستر(عضو شورای عالی بنیاد آقاخان و مشهورترین معمار فراماسون و همان کسی که برجهای ابلیسک را در کنار خانه خدا طراحی کرد و نماد شیطان را در مراسم رمی جمرات، حذف و دیواری را جایگزین آن کرد) و زاها حدید(معمار انگلیسی و عراقیتبار) انجام می شود.
مرکز مطالعات نفت ملک عبدالله در ریاض، معمار:زاها حدید
و استعمار پیر همواره نگاه ویژه ای به رژیم آل سعود دارد
خدمت زاها حدید به وهابیت، به پروژه تخریب مسجد الحرام محدود نمیشود. در سال ۲۰۱۱ و در مقطعی که شیعیان بحرین بر ضد رژیم دیکتاتوری آل خلیفه دست به قیام زدند و مسلمانان جهان شاهد اقدامات شنیع این رژیم بودند، ۷ ماه پس از آغاز قیام، با بی اعتنایی به چنین اتفاقی، طرحی را جهت “پیست مسابقات اتومبیلرانی بحرین” به آل خلیفه تقدیم کرد. زاها حدید، در سال ۲۰۰۴ میلادی، جایزه پریتزکز( جایزه ای که خانواده ی متمول و صهیونیست پریتزکر به معمارانی که در جهت “آرمان صهیونیسم بین الملل”، خدمت کردهاند، اهداء می کند) را دریافت کرد. وی یکی از مشهورترین معماران سبک “دیکانستراکشن” می باشد. “مرکز مطالعات نفت ملک عبدالله” و و “ایستگاه متروی عربستان” در ریاض نیز از دیگر پروژه های این معمار انگلیسی در عربستان میباشد. پروژه هایی همچون “مرکز فرهنگی حیدر علی اف” در باکو و شهرک نمایشگاهی قاهره (که قرار بود به سفارش رژیم حسنی مبارک، دیکتاتور مصر، ساخته شود، و با سقوط وی، این پروژه منتفی شد)، نمونه خوبی است از معمارانی که به وضوح اخلاق فرم و تاثیر مستقیم معماری بر پروژه عدالت اجتماعی را رها کردهاند و عملا فرم را تحت شمول اخلاق سرمایه داری تفسیر کردهاند.