ساده انگاری یکی از آفات حدیث پژوه است. نقطه ی مقابل آن، تفقه و تعقل در حدیث است که سفارش اکید معصومان علیهم السلام را به همراه دارد. حدیث پژوه در هنگام بررسی حدیث باید بداند که گویندگان حدیث، انسانهایی حکیم، دوراندیش، انسان شناس و آگاه به پیدا و پنهان هستی بودهاند. همچنین بداند که مخاطب آنان، همه ی انسانها در تمامی اعصارند و در میان اینان، فرزانگان، نابغه ها و… خواهند بود و نیز بداند گاه آنان معانی بلند معنوی و حقایق هستی را که لزوماً با درک ما یکسان نیست، در قالب واژگانی نزدیک به معنای مقصود خود بیان داشتهاند. بر این اساس ائمه علیهم السلام همواره از کسانی که بدون اطلاع از همه ی آموزه های دینی و چگونگی بررسی آنها به تفسیر، فقاهت یا قضاوت می پردازند، به شدت نکوهش کرده و آنان را از این کار برحذر داشتهاند.
ساده انگاری یکی از آفات حدیث پژوه است. نقطه ی مقابل آن، تفقه و تعقل در حدیث است که سفارش اکید معصومان علیهم السلام را به همراه دارد. حدیث پژوه در هنگام بررسی حدیث باید بداند که گویندگان حدیث، انسانهایی حکیم، دوراندیش، انسان شناس و آگاه به پیدا و پنهان هستی بودهاند. همچنین بداند که مخاطب آنان، همه ی انسانها در تمامی اعصارند و در میان اینان، فرزانگان، نابغه ها و… خواهند بود و نیز بداند گاه آنان معانی بلند معنوی و حقایق هستی را که لزوماً با درک ما یکسان نیست، در قالب واژگانی نزدیک به معنای مقصود خود بیان داشتهاند. بر این اساس ائمه علیهم السلام همواره از کسانی که بدون اطلاع از همه ی آموزه های دینی و چگونگی بررسی آنها به تفسیر، فقاهت یا قضاوت می پردازند، به شدت نکوهش کرده و آنان را از این کار برحذر داشتهاند. (۱)
اسلام هرگز به شکل و صورت ظاهری زندگی بسنده نکرده است، بلکه توجه اصلی آن به روح و معنا و راهی است که بشر را به آن اهداف و معانی می رساند. شهید مطهری میگوید: «در اسلام یک وسیله مادی و یک شکل ظاهر را نمی توان یافت که جنبه ی تقدس داشته باشد و مسلمانان وظیفه داشته باشند که آن شکل و ظاهر را حفظ کنند». (۲)
انسانها برای تأمین نیازهای خود به وسایلی نیازمندند که با تغییر اوضاع و شرایط، تغییر میکنند و از نظر دین مانعی ندارد که بشر از وسایلی جدید برای رسیدن به اهداف و تأمین نیازهای خود بهره بگیرد؛ برای نمونه، یکی از اهداف اسلام، نیرومندی مسلمانان در برابر دشمنان اسلام است. وسایل و شکل نیرومندی در زمانهای مختلف متفاوت است: در زمانی نیرومندی با تیراندازی و اسب سواری و… است و در زمان دیگر، مهارت در استفاده از سلاحهای پیشرفته است. بنابراین اینها به عنوان مصادیق و ابزارهای نیرومندی مطرح شده است و اسلام در این باره جمود ندارد.
بررسی تاریخ تفکر اسلامی نشان می دهد که میان نقل گرایان و عقل گرایان وفاق و همگرایی وجود نداشته است و همواره نسبت به یکدیگر بدگمان بودهاند. نقل گرایان، عقل گرایان را به حاکم ساختن عقل ناقص بشری بر مکتب عاری از کاستی و خطا، و کرنش بی چون و چرا در مقابل فلسفه وارداتی یونان محکوم می سازند و عقل گرایان، نقل گرایان را به قشری نگری و تعطیل ساختن عقل و اندیشه در تعامل با وحی متهم میکنند. (۳)
نقل گرایان به گروهی از حدیث پژوهان اطلاق میشود که بیش از هر چیز به نقل روایت و معنای ظاهر الفاظ حدیث اهمیت می دهند. شیخ مفید (۴۱۳ ق) از این گروه با عناوینی مانند: «اهل النقل»، (۴) «اصحاب النقل»، (۵) «نَقَلَه الاخبار»، (۶) «نَقَلَه الآثار» (۷) و «المتعلّقین بظاهر الروایات» (۸) یاد میکند.
وی در کتاب تصحیح الاعتقاد درباره ی این گروه میگوید: «لکن اصحابَنا المتعلقین بالأخبار، اصحابُ سلامه و بعد ذهن و قله فتنه، یمرّون علی وجوههم فیما سمعوه من الأحادیث و لاینظرون فی سندها و لایفرّقون بین حقها و باطلها و لایَفهَمُون ما یدخُل علیهم فی اثباتِها و لایحصُلون معنی ما یطلقونه منها؛ (۹) اما آن دسته از اصحاب ما که وابسته به اخبارند، افرادی سلیم النفس، سادهاندیش و ساده انگارند. احادیثی را که میشنوند، با تمام وجود می پذیرند (بدون دقت از کنار آن میگذرند)، تأملی در سند ندارند، حق و باطل آن را تمیز نمی دهند، متوجه پیامدهای پذیرش حدیث نیستند و معانی غیر ظاهری آن را درنمییابند». جان سخن شیخ مفید آن است که تحمل حدیث و علم به اسناد، ملازمه ای با درک معانی عمیق آن ندارد و بسا محدث که به بطون آن نرسد و معنا و مقصود امام را نفهمد. نقل حدیث با فهم آن و درایت با روایت، دو امر جداست که گاه ممکن است از عهده ی یکی برنیاید، چنان که رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم در خطبه ای که در مسجد خیف خوانده، فرمود: «نَضَّرَ الله عَبْداً سَمعَ مَقالَتِی فَوَعاها ثُمَّ بَلَّغَها مَنْ لَمْ یَسْمَعْها فَرُبَّ حامِلِ فِقْهٍ غَیْرِ فَقِیهٍ وَ رُبَّ حامِلِ فِقْهٍ إِلَی مَنْ هُوَ أَفْقَهُ مِنْه؛ (۱۰) شاداب و خرم باد چهره ی آن کس که سخن مرا میشنود و به دیگران می رسانند، اما خود از معنای سخن بی خبرند. بسیارند مردمیکه سخن را شنیده و فهمیدهاند اما به داناتر از خود می رسانند».
امام صادق علیه السلام می فرماید: «حَدِیثٌ تَدْرِیهِ خَیْرٌ مِنْ أَلْفِ حَدِیثٍ تَرْوِیهِ وَ لایَکُونُ الرَّجُلُ مِنْکُمْ فَقِیهاً حَتَّی یَعْرِفَ مَعارِیضَ کَلامِنا وَ إنَّ الکَلِمَهِ مِنْ کَلامِنا لَتَنْصَرِفُ عَلَی سَبْعِینَ وَجْهاً لَنا مِنْ جَمِیعِها المَخْرَج». (۱۱)
نیز امیرمؤمنان علیه السلام می فرماید: «اعْقِلُوا الخَبَرَ إِذا سَمِعْتُمُوهُ عَقَلَ رِعایَهٍ لاعَقْلَ رِوایَهٍ، فَإِنَّ رُواهَ العِلْمِ کَثِیرٌ وَ رُعاتَهُ قَلِیلٌ؛ (۱۲) چون خبری را بشنوید، در آن با خرد ژرفنگر تعقل کنید، نه با خرد گزارشگر، که گزارشگران دانش فراوانند و ژرفنگران در آن اندک». (۱۳) کلام معصوم علیه السلام همانند کلام خدا بطون متعددی دارد و فهم آن برای همه یکسان نیست و هر کس بهاندازه ی ظرف وجودی خود از آن دریای بی کران بهره میبرد.
علی علیه السلام درباره ی خاندان گرامی نبی اکرم صلی الله علیه و آله و سلم که شاگردان واقعی و شایسته مکتب اسلام بودند، فرموده است: «عَقَلُوا الدِّینَ عَقْلَ وِعایَهٍ وَ رِعایَهٍ لا عَقْلَ سَماعٍ وَ رِوایَهٍ وَ إِنَّ رُواهَ العِلْمِ کَثِیرٌ وَ رُعاتَهُ قَلِیل؛ (۱۴) اینان حقایق علمی اسلام را با نیروی فکر و تدبّر فهمیدند و برای عمل کردن و به کار بستن فرا گرفتند، نه آنکه فقط به شنیدن علوم اسلامیبسنده کنند و سپس شنیده ها و محفوظات خویش را برای دیگران باز گویند. گویندگان مطالب علمیبسیارند، ولی کسانی که حقایق علمی را به درستی درک کرده باشند و به کار بندند، کم و معدودند».
تدبّر و تعقّل در فهم حدیث، آن است که با در نظر داشتن ساخت و بافت روایت، با آن از سَرِ سادگی برخورد نشود. شیخ مفید رحمه الله در کتاب تصحیح الاعتقاد که شرح رساله ی اعتقادات صدوق است، به شدت رویکرد حدیثی وی را نقد میکند. او در بحث «مشیت و اراده» پس از ذکر نظر صدوق رحمه الله و انتقاد و پاسخگویی از آن چنین میگوید: «و السببُ فی ذلکَ انه عَمِلَ علی ظواهرِ الاحادیثِ المختلفهِ و لم یکن ممن یری النظرَ فیُمیّز بینَ الحقِ منها و الباطلِ و یَعمَلُ علی ما یُوجِب الحجهَ و من عَوّل فی مذهبِه علی الاقاویلِ المختلفهِ و تقلیدِ الرّواهِ کانت حالُه فی الضعف ما وصفناه؛ علت اعتقاد صدوق در مورد مشیت الهی، این است که وی به ظواهر احادیث مختلف عمل میکند و حق و باطل احادیث را تفکیک نمیکند تا طبق احادیثی که حجت هستند، عمل کند. کسی که در اظهارنظر به تقلید از روات می پردازد، دچار چنین ضعفی میشود».
شایان یادآوری است که از زمان شیخ مفید رحمه الله بود که «عقل» جایگاه خاص خود را در فقه شیعه پیدا کرد. (۱۵)
سطحی نگری در تفسیر روایات بیش از هر چیز در احادیث اعتقادی (مانند احادیث طینت، جبر و اختیار، لوح و قلم) بروز مییابد.
پی نوشت ها :
۱. ر. ک: محمد بن حسن حر عاملی، وسائل الشیعه، ج ۲۷، ص ۱۰۶، ب ۹: باب وجوب الجمع بین الاحادیث المختلفه؛ حسین نوری، مستدرک الوسائل، ج ۱۷، ص ۳۰۲، ب ۹: باب وجوب الجمع بین الأحادیث المختلفه و کیفیه العمل بها؛ ر. ک: علی نصیری، آشنایی با علوم حدیث، ص ۲۳۶؛ مهدی مهریزی، امام خمینی و فقه الحدیث، مجله علوم حدیث ش ۱۴، ص ۱۶؛ عبدالهادی مسعودی، روش فهم حدیث، ص ۲۴۵.
۲. مرتضی مطهری، مجموعه آثار، ج ۳، ص ۱۹۱.
۳. علی نصیری، علامه مجلسی و نقد دیدگاههای فلسفی، مجله علوم حدیث، ش ۲۶، ص ۷۱، زمستان ۱۳۸۱.
۴. محمد بن محمد عکبری (شیخ مفید)، اوائل المقالات، ص ۶۴.
۵. همان، ص ۷۰.
۶. همان، ص ۹۴.
۷. همان، ص ۷۶.
۸. همان، ص ۶۵.
۹. محمد بن محمد عکبری (شیخ مفید)، تصحیح اعتقادات الإمامیه، از مجموعه مصنفات الشیخ المفید، ج ۵، تحقیق حسین درگاهی، ص ۸۸؛ محمدباقر مجلسی، بحارالأنوار، ج ۵۸، ص ۸۱.
۱۰. محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج ۱، ص ۴۰۳؛ محمد بن علی قمی (شیخ صدوق، الأمالی، ص ۳۵۰، المجلس السادس و الخمسون؛ احمد بن علی طبرسی، الإحتجاج علی أهل اللجاج، ج ۱، ص ۱۵۲؛ محمدباقر مجلسی، بحارالأنوار، ج ۲، ص ۱۶۴، ب ۲۱؛ ج ۲۷، ص ۶۹، ب ۳؛ ج ۳۶۵۴۷، ب ۱۱.
۱۱. محمد بن علی قمی (شیخ صدوق)، معانی الأخبار، ص ۲؛ محمدباقر مجلسی، بحارالأنوار، ج ۲، ص ۱۸۴. «حدیثی را به خوبی بفهمی و عمق علمی آن را به درستی درک کنی، بهتر از آن است که هزار حدیث را روایت کنی. کسی از شما پیروان مکتب اهل بیت علیهم السلام به مقام فقاهت نائل نمیشود مگر آنکه سخنان چند پهلو و تقیه آمیز ما را بشناسد (به ابعاد مختلف احادیث متوجه باشد و به خوبی دیدگاههای ائمه علیهم السلام را درک کند). محققاً سخنی از سخنان ما به هفتاد معنا باز میگردد و از همه ی آنها برای ما مخرج و جای بیرون آمدن است (در بیان آن معانی بازنمی مانیم و برای همه ی آنها پاسخ داریم)».
۱۲. محمدباقر مجلسی، بحارالأنوار، ج ۲، ص ۱۶۱، ب ۲۱؛ سید رضی، نهج البلاغه، ترجمه ی جعفر شهیدی، ص ۳۷۶، ح ۹۸: «چون حدیثی را شنیدید آن را فهم و رعایت کنید، نه بشنوید و روایت کنید که راویان علم بسیارند و به کاربندان آن اندک در شمار»؛ نیز ر. ک: فتال نیشابوری، روضه الواعظین و بصیره المتعظین، ج ۱، ص ۴.
۱۳. محمدرضا حکیمی و همکاران، الحیاه، ترجمه ی احمد آرام، ج ۱، ص ۸۱.
۱۴. محمدباقر مجلسی، بحارالأنوار، ج ۲۶، ص ۲۶۶، ب ۵: جوامع مناقبهم و فضائلهم علیهم السلام؛ سید رضی، نهج البلاغه، ص ۳۵۸، خ ۲۳۹: و من خطبه له علیه السلام یذکر فیها آل محمد علیه السلام؛ عبدالواحد تمیمی آمدی، تصنیف غررالحکم و دررالکلم، ص ۱۱۶.
۱۵. ابوالقاسم گرجی، تاریخ فقه و فقها، ص ۲۴۴؛ نمونه دیگر پذیرش سهو النبی صلی الله علیه و آله و سلم و روایات عددیه از سوی شیخ صدوق رحمه الله است.
منبع مقاله :
دلبری، سیدعلی(۱۳۹۱)، آسیب شناسی فهم حدیث، مشهد: دانشگاه علوم اسلامی رضوی، معاونت پژوهشی، دفتر پژوهش، چاپ اول