فضایل امامان(ع)

رسول خدا(ص) فرمودند: اگر درخت‌ها قلم، دریاها مرکب، جنیان شمارش‌گر و انسان‌ها نویسنده شوند، نمی‌توانند فضایل علی‌بن ابی‌طالب(ع) را بشمارند.۱

  • فضایل بشری

اگر نگاهی به اشخاصی که از دیگران متمایز شده و یاد آنها در طول تاریخ جاودان مانده، بیندازیم، درمی‌یابیم که آنان به لحاظ بعضی از ویژگی‌های فکری، جسمی‌یا روحی و روانی‌شان ممتاز شده‌اند امّا به لحاظ دیگر ویژگی‌های شخصیتی، مانند دیگران یا حتی پایین‌تر از آنها هستند. مثلاً «حاتم طایی» که به کرم و سخاوت شهرت یافته است، از سوی دیگر ترسو است یا «عنتره بن شداد» که به شجاعت شهرت یافته، از سوی دیگر بخیل است. غالباً شخصیت انسان امکان بروز بیش از یک جنبه از ویژگی‌های کمال را ندارد.
البته شخصیت‌هایی که خداوند متعال آنها را تحت نظر و سرپرستی خاص خویش درآورده و تربیت نموده است ـ مانند انبیا، اوصیا و اولیا(ع) از این قاعده مستثنی هستند. آنها انسان‌هایی هستند که فضایل، مناقب، ویژگی‌ها و خصوصیت‌ها را در همه عرصه‌های کمال، دارا هستند؛ و دلیل این امر، آن است که «هر گاه انسان تحت جاذبه کمال قرار می‌گیرد، همه وجود او بازتاب آن کمال می‌شود مانند کسی که تحت تأثیر عقل قرار دارد و همه افکارش حالت عقلانی پیدا می‌کند».2
این شخصیت‌های عظیم، محلّ بروز صفات متضاد می‌شوند. همان‌طور که شاعر درباره حضرت امام علی(ع) می‌گوید:
جمعت فی صفاتک الأضداد
فلهذا عزّت لک الأنداد

ناسکٌ فاتکٌ، حلیمٌ شجاع
عالم حاکم، فقیر جواد
خلق یشبه النسیم من اللطف
و بأس یذوب منه الجماد
شیم ما جمعن فی بشر قطّ
و لا حاز مثلهنّ العباد
أنت سرّ النبی و الصنو و ابن
العمّ و الصهر و الأخ المستجاد
لو رأی مثلک النبی لآخاه
و إلاّ فأخطأ الإنتقاد

صفات متضادی در وجودت گرد آمده و از همین روست که همتایی نداری. تو آن دلیر مرد زاهد، شجاع بردبار، فرمانروای عالم، بخشنده فقیر هستی. طبعی که از لطافت، نسیم را می‌ماند و شدتی که نزدیک است جمادات را ذوب سازد. خلق و خویی که هرگز در بشری گرد نیامده، و هیچ بنده‌ای به آن راه نیافته است. تو آن صاحب سرّ پیامبر، یار امین، پسر عمو، داماد و برادر والامقام او هستی. چنانچه پیامبر معظم نظیر تو را می‌یافت، او را برادر خویش قرار می‌داد و وقتی برادری را نیافته، خرده‌گیری از آن حضرت(ص) بی‌جا و نادرست است.

  • فضایل اهل‌بیت(ع)

اهل بیت(ع) کسانی هستند که به والاترین فضایل و مناقب زینت یافته‌اند. تا آن جا که در بعضی روایات از ایشان نقل شده است: «ما کلمات خداوند هستیم که فضایل ما قابل درک و شمارش نیست».3 همچنان که کلمات خدا قابل شمارش نیست. خداوند متعال می‌فرماید:
قل لو کان البحر مداداً لکلمات ربّی لنفد البحر قبل أن تنفد کلمات ربّی و لو جئنا بمثله مداداً۴.
بگو اگر دریا برای کلمات پروردگارم مرکب شود، پیش از آنکه کلمات پروردگارم پایان پذیرد، قطعاً دریا پایان می‌یابد، هر چند نظیرش را به مدد ‍‌آن بیاوریم.
هم‌چنین فضایل اهل‌بیت(ع) قابل شمارش نیست. چنانکه در کلام خداوند متعال آمده است:
و إن تعدّوا نعمه الله لا تحصوها إنّ الله غفورٌ رحیمٌ.۵
و اگر نعمت‌[های] خدا را شماره کنید، آن را نمی‌توانید بشمارید. قطعاً خدا آمرزنده مهربان است.
در روایتی نقل شده که «مأمون عباسی» خطاب به حضرت امام رضا(ع) چنین گفت: مردم در نقل حکایات و کرامات در وصف شما زیاده‌روی می‌کنند. آن حضرت فرمودند:
بندگان خدا، از بیان نعمت‌های خدا بر من نهی شده‌اند.۶
اهل بیت رسول خدا(ص)، نفس آن حضرت و حامل جمیع فضایل آن وجود شریف هستند. چنانکه در روایتی از امام صادق(ع) نقل شده که درباره امیرالمؤمنین(ع) فرمودند: «همه فضایل رسول خدا(ص) را امیرمؤمنان دارا بود، از جمله رسول خدا(ص) بر همه مخلوقات خداوند برتری داشت…»  این فضیلت به امامان یکی پس از دیگری انتقال پیدا کرد، امیرالمؤمنین(ع) فرمود: تمام فرشتگان و روح به ولایت من اقرار نمودند، همان‌طور که به نبوت محمد(ص) اقرار کردند.»7
لذا «ابن عباس» از رسول خدا(ص) نقل می‌کند که فرمودند:
اگر درخت‌ها قلم، دریاها مرکب، اجنّه شمارش‌گر و انسان‌ها نویسنده شوند، نمی‌توانند فضایل علی‌بن ابی‌طالب را بشمارند.۸
در حقیقت، آن چه از فضایل اهل بیت(ع) برای مردم آشکار شده، در برابر فضایل واقعی ایشان، بسیار اندک است. ایشان بسیاری از فضایل‌شان را پنهان می‌داشتند. چون مردم، شنیدن آن را برنمی‌تافتند.
«ابورافع» نقل می‌کند، رسول خدا(ص) فرمودند:
ای علی! سوگند به آنکه جانم در کف اوست، اگر نبود که طوایفی از امت من، آن چه را نصارا درباره الوهیت عیسی‌بن مریم گفتند، راجع به تو بگویند، امروز درباره‌ات مطلبی می‌گفتم که از کنار مسلمانی عبور نکنی، مگر آنکه خاک قدم‌هایت را به عنوان تبرک برگیرد.۹
چنانکه جمعی از مردم نزد امام حسین(ع) آمدند و عرض کردند: ای اباعبدالله، از فضایلی که خداوند به شما عطا فرموده، برای ما بیان فرمایید. امام(ع) فرمودند:
شما نمی‌توانید آن را تحمل کنید.
گفتند: چرا. امام(ع) فرمودند:
اگر صادق هستید، دو نفر را برگزینید و من آن را به یک نفر از ایشان درمیان می‌گذارم تا اگر تحمل کرد با شما در میان گذارم.
پس چنان کردند، [همین که امام(ع) آن را با وی در میان گذاشتند] در حالی که عقلش حیران شده بود، برخاست و روی برگرداند و آن جا را ترک کرد. چون همراهانش با وی سخن گفتند، در پاسخ آنان هیچ نگفت.۱۰
«ابوهاشم جعفری» پس از آنکه کرامت امام‌عسکری(ع) را نقل کرد، می‌گوید: با خودم درباره آن چه خداوند به آل محمد(ص) عطا فرموده، می‌اندیشیدم و می‌گریستم. آن حضرت(ع) به من نگاهی نمودند و فرمودند:
این امر از آن چه راجع به عظمت شأن آل‌محمد(ص) گمان کردی، بزرگ‌تر است. خدای را سپاس گوی که تو را متمسک به رشته [ولایت] ایشان قرار دهد، تا آنکه در روز قیامت با نام ایشان خوانده شوی. آن گاه که هر مردمی‌به واسطه امامشان خوانده می‌شوند، همانا تو بر خیر هستی.۱۱
کسی که فضایل اهل‌بیت(ع) را بشنود، چاره‌ای جز تسلیم در برابر آن ندارد و نباید آن را انکار نماید، که در این باره روایت شده است که امام باقر(ع) به نقل از رسول‌خدا(ص) فرمودند:
همانا حدیث آ ل محمد دشوار و پیچیده است. جز ملک مقرّب یا نبیّ مرسل یا بنده‌ای که خدا قلبش را با ایمان آزموده باشد، به آن ایمان نمی‌آورد. پس آن چه را که از کلام آل محمد(ص) برایتان نقل شد، و قلب‌هایتان در برابر آن نرم شد و آن را دریافتید، آن را بپذیرید و آن چه را که قلب‌هایتان مورد اشمئزاز و انکار قرار داد، به خدا و رسول و دانایان آل محمد(ص) واگذار کنید. اگر کسی سخنی را (درباره ما) بشنود و به دلیل تحمل نداشتن نسبت به آن، انکار نموده و بگوید به خدا سوگند چنین نیست، هلاک خواهد شد. انکار، کفر است.۱۲
نکته قابل ذکر، آنکه بعضی از مردم، فضایلی را با هدف کاستن و خفیف شمردن مقام اهل‌بیت(ع) به ایشان منسوب کرده‌اند. لذا نفی این گونه صفات، به سبب طرد موجبات خواری از ایشان ضروری است.
«ابراهیم بن ابی محمود» می‌گوید به حضرت امام رضا(ع) عرض کردم: ای فرزند رسول خدا، نزد ما اخباری از مخالفان شما درباره فضایل امیرالمومنین(ع) و فضل شما اهل‌بیت موجود است. آیا می‌توانیم بر اساس آن عمل کنیم؟ فرمودند:
ای پسر ابی محمود، پدرم از پدرش، از جدّش به من خبر دادند که رسول خدا(ص) فرمودند: هر کس که به سمت گوینده‌ای گرایش پیدا کند، هر آینه او را پرستیده است. اگر آن گوینده از جانب خدای عزّوجل باشد، پس خدا را پرستش کرده و اگر از جانب ابلیس باشد، ابلیس را پرستش نموده است.
آن گاه فرمودند:
ای پسر ابی محمود! مخالفان ما روایاتی را درباره فضایل ما جعل کرده‌اند و آن بر سه قسم است: غلوّ، کوتاهی و تقصیر در شأن ما، و صراحت در سبّ و پرده‌دری نسبت به دشمنان ما. اگر مردم، غلوّ در شأن ما را بشنوند، شیعیان ما را تکفیر و آنان را به اعتقاد به ربوبیت ما متهم می‌کنند. اگر از تقصیر بشنوند، به آن معتقد شوند، و اگر سبّ و پرده‌دری نسبت به دشمنان‌مان را بشنوند، ما را مورد سبّ و بی حرمتی قرار می‌دهند. خداوند عزّوجل فرموده‌ است:
و لا تسبّوا الذّین یدعون من دون الله فیسبّوا الله عدواً بغیر علم.۱۳
و آنهایی که جز خدا را می‌خوانند، دشنام مدهید که آنان از روی دشمنی [و] به نادانی، خدا را دشنام خواهند داد.
ای پسر ابی محمود! آن‌گاه که مردم به راست و چپ بگروند، تو همراه ما (اهل بیت) باش. به درستی که هر کس همراه ما باشد، ما نیز همراه او خواهیم بود و هر کس از ما جدا شود، ما (نیز) از وی جدا می‌شویم. کمترین چیز در مورد آن فردی که از ایمان خارج می‌شود، آن است که شخص سخن آگاهان را انکار کند و درباره موضوعی که نسبت به آن آگاهی ندارند، اطلاع دهد.
ای پسر ابی محمود! آن چه را به تو گفتم، نزد خود نگهدار که خیر دنیا و آخرتت در آن نهفته است.۱۴
هر کسی می‌خواهد از فضایل ایشان آگاه شود، باید به منابعی همچون قرآن کریم، سنّت نبوی، سیره اهل بیت و زیارات رسیده در حقّ آنان مراجعه نماید، زیرا از ویژگی‌های این زیارت‌ها ـ مانند زیارت جامعه کبیره ـ بیان بسیاری از فضایل این خاندان (ع) است.

  • فضایل، دلیل امامت

از جمله دلایل امامت اهل بیت(ع) بر همه مخلوقات، فضایلی است که ایشان به آن آراسته شده‌اند. در علم کلام آمده است که شرط امامت، برتری داشتن او بر همه اهل زمان خویش است و در سراسر تاریخ، کسی برتر از او وجود ندارد.۱۵
خداوند متعال فرموده است:
و فضّلناٰهم علی کثیرٍ ممّن خلقنا تفضیلاً.۱۶
و آنان [فرزندان آدم] را بر بسیاری از آفریده‌های خود برتری آشکار دادیم.
از امام رضا(ع) روایت شده است:
امام، نشانه‌هایی دارد: عالم‌ترین، حکیم‌ترین، با تقواترین، بردبارترین و عابدترین مردم است.۱۷
همچنین آن حضرت(ع) می‌فرمایند:
همانا امام، یگانه روزگار خویش است. هیچ کس به درجه او نمی‌رسد، هیچ دانایی نظیر او نیست و دارای رتبه مخصوصی از فضایل است، که آن را به صورت اکتسابی و نه از طریق درخواست، بلکه از عطای خداوند بخشاینده دریافت نموده است.۱۸
علاّمه حلّی در کتاب کشف‌المراد می‌نویسد:
امام، باید برتر از رعیت خویش باشد. زیرا نسبت‌ میان او و دیگران یکی از حالت‌های تساوی، نقصان یا برتری است. حالت سوم مطلوب و حالت اوّل محال؛ زیرا در صورت وجود تساوی، ترجیح او بر دیگران به واسطه امامت ممکن نیست به وجود بیاید. حالت  دوم نیز محال است، زیرا مقدم داشتن فرد فروتر بر برتر قبیح است.

  • فضیلت ذکر فضایل

در روایات شریف نسبت به ذکر، کتابت، نگاه کردن و انتشار فضایل اهل‌بیت(ع) تأکید و تشویق فراوانی شده است. این بدان سبب است که انتشار این فضایل در میان مردم، موجب علاقه پیدا کردن آنان به اهل بیت می‌شود و هنگامی‌که مردم از فضایل ایشان آگاهی یابند، نسبت به آنان محبت ورزیده و از ایشان پیروی خواهند کرد.
رسول خدا(ص) می‌فرمایند:
«خداوند متعال برای برادرم ـ علی‌ابن ابی‌طالب ـ فضایلی قرار داده که شمارش نمی‌شود، پس هر کس فضیلتی از فضایل او را بیان نماید ـ در حالی که به حقیقت آن اقرار داشته باشد ـ خداوند همه گناهانش ـ از اوّل تا آخر را ـ می‌آمرزد؛ و هر کسی فضیلتی از فضایل او را بنویسد، تا هنگامی‌که آن نوشته موجود باشد، ملائکه برایش استغفار می‌نمایند؛ و هر کس به فضیلتی از فضایل او گوش فرا دهد، خداوند گناهانی را که به وسیله شنیدن مرتکب شده، می‌آمرزد؛ و هر کس به نوشته‌ای از فضایل علی نگاه کند، خداوند متعال گناهانی را به وسیله نگاه مرتکب شده، می‌آمرزد».
سپس فرمودند:
 «نگریستن به علی‌بن ابی‌طالب، و ذکر او عبادت است و خداوند ایمان هیچ بنده‌ای از بندگانش را نمی‌پذیرد مگر همراه با ولایت او و برائت و بیزاری جستن از دشمنان او».19
از ام سلمه ـ که خدا از او خشنود باد ـ نقل شده که گفت: از رسول خدا(ص) شنیدم که فرمودند:
«هیچ جمع و گروهی پیرامون فضایل علی‌بن ابی‌طالب گرد هم نمی‌آیند، مگر آنکه ملائکه آسمان بر آنان فرود می‌آیند تا آنکه ایشان را در بر می‌گیرد. پس هنگامی‌که متفرق شوند، ملائکه به آسمان عروج می‌کنند. پس دیگر ملائکه به آنان می‌گویند: ما از شما رایحه خوشی استشمام می‌کنیم که از دیگر فرشتگان به مشام نمی‌رسد و ما شمیمی خوش‌بوتر از آن نیافته‌ایم. می‌گویند: نزد گروهی بودیم که محمد و اهل‌بیت او را یاد می‌کردند، و مقداری از رایحه آنان به ما درآمیخت و معطر شدیم.
پس فرشتگان دیگر به آنان می‌گویند: ما را نیز نزد آنان پایین ببرید. می‌گویند پراکنده شوید و هر یک از آنان به منزلش می‌رود و باز می‌گویند ما را پایین ببرید تا از محلّ آنان خوش بو شویم».20
سیره امامان(ع) و شیعیان و اصحاب ایشان، ذکر فضایل اهل‌بیت (ع) در هر زمان و مکانی حتی در تیره‌ترین شرایط و موقعیت‌ها بوده است، و می‌بینیم که امام علی(ع) مناقب خود را در برابر مردم، به صورت احتجاج و سوگند بیان می‌نمودند.
و امام حسن(ع) فضایل خود را در برابر معاویه آشکار می‌ساختند، و امام سجّاد(ع) در بیان فضایل اهل‌بیت(ع) در مسجد جامع اموی ایراد خطبه می‌نمایند، اباذر ـ صحابی معروف ـ در مکّه در هنگام حج برای بیان فضایل ایشان برای مردم به پا می‌ایستد، جابرانصاری برای بیان فضایل اهلبیت(ع) در کوچه‌های مدینه به راه می‌افتد، رشید هجری حتی در پای چوبه دار نیز لب از بیان فضایل ایشان فرو نمی‌بست.
همین طور کمیت که سی‌سال چوب دارش را به دوش می‌کشید و فضایل امامان(ع) را با صراحت بیان می‌کرد.
و بالاتر از این، آنکه حتی بعضی از شیعیان به ذکر فضایل اهل‌بیت(ع) می‌پرداختند که بر اساس حقّ ولایت ایشان، نقصان (دنیوی) نیز به آنان رسیده بود، مانند قصه آن غلام که امام علی(ع) دستش را قطع نمودند و مردی که بر امام صادق(ع) وارد شد و دستش را به زنی کشید.
پنهان نمودن فضایل
در مقابل، امویان، عباسیان و دیگران همه توان خود را در پنهان کردن فضایل اهل بیت(ع) و محو آن، به کار بستند. از جمله، معاویه به دورترین مناطق تحت حکومتش نوشت از هر کسی که حدیثی درباره مناقب علی(ع) نقل کند، برائت می‌جویم. وی به سمره بن جندب، چهار صد هزار درهم داد تا آیاتی را که در شأن علی(ع) نازل شده است، تغییر دهد.
لذا شیعیان مأمور شدند که برای بیان روایت از امیرالمؤمنین(ع) بگویند: «مردی از قریش» گفت، یا «ابو زینب» چنین فرمود.۲۱
با وجود همه این تلاش‌ها در راه پوشاندن فضایل اهل‌بیت(ع)، امّا فضایل ایشان همچنان در شرق و غرب زمین پراکنده و منتشر است.
ابن ابی‌الحدید معتزلی در این باره می‌گوید:
فضایل او ـ علی(ع) ـ از بزرگی و جلالت، و انتشار و اشتهار، در سطحی قرار دارد که بیان و معرفی آنها، مرتبه و منظری بلند می‌طلبد. من چه بگویم درباره مردی که مخالفان و دشمنانش به فضیلت او اقرار دارند و قادر به انکار مناقب و کتمان فضایل او نیستند، و چه بگویم درباره کسانی که همه فضایل با او نسبت داشته، هر دسته‌ای از خوبی‌ها به او منتهی و هر طایفه‌ای مجذوب او شده، و رئیس فضایل و سرچشمه آن است.۲۲
ابن شهر آشوب نقل می‌کند: «اعرابی‌ای در مسجد کوفه چنین می‌گفت: ای مرد مشهور در آسمان‌ها و زمین‌ها و در دنیا و آخرت! پادشاهان جور و ستمگران دوران، همه همّ خود را برای خاموش ساختن نورت به کار بستند، امّا خداوند جز بر تلألؤ و درخشش آن نیفزود.
به او گفتند: منظورت از این کلمات چیست؟
گفت: امیرالمؤمنین (ع).
این را گفت و از دیده‌ها نهان شد».
از شعبی به صورت مستفیض روایت شده که گفت: پیوسته از خطبای اموی می‌شنیدم که امیرالمؤمنین (ع) را بر منابر سبّ می‌کردند و گفته‌های زشت و نادرستی را به آن حضرت نسبت می‌دادند ولی با وجود این همه، گویا کسی بازوی آن جناب را گرفته، به آسمان بالا می‌برد و مقام رفیع آن حضرت را آشکار می‌ساخت؛ و نیز می‌شنیدم که آنان پیوسته مدح و منقبت اسلاف و گذشتگان خویش را می‌نمودند و چنان می‌نمودند که مرداری را بر مردم می‌نمودند و جیفه‌ای را عیان کرده باشند؛ یعنی هر چه مدح گذشتگان خود می‌کردند، تعفن آنها بیشتر آشکار می‌شد و این مطلب خرق‌عادت و معجزه‌ای آشکار است، زیرا در این حال باید فضیلتی از آن حضرت انتشار نمی‌یافت و نورش از میان می‌رفت، بلکه نکوهش جای ستایش را می‌گرفت در حالی که فضایل و مناقب حضرتش شرق و غرب را پر کرده، غالب انسان‌ها از دوست و دشمن، وی را مدح می‌گویند ۲۳».
یریدون أن یطفؤوا نورالله بأفواههم و یأبی الله إلاّ أن یتمّ نوره و لو کره الکافرون.۲۳ و ۲۴
می‌خواهند نور خدا را با سخنان خویش خاموش کنند، ولی خداوند نمی‌گذارد تا نور خود را کامل کند، هر چند کافران را خوش نیاید.

پی‌نوشت‌ها:

۱. قطرات من بحر فضائلک یا علی، ص ۱۷.
۲. علامه جعفری، محمد تقی، سخنرانی در کنگره نهج‌البلاغه.
۳. مجلسی، بحارالانوار، ج ۳۸، ص ۱۹۶.
۴. سوره کهف (۱۸)، آیه ۱۰۹.
۵. سوره نحل(۱۶)، آیه ۱۸.
۶. الحقّ المبین، ص ۳۸۶.
۷. حقیقه الإمامه، ص ۶۲
۸. مجلسی، همان، ج ۴۰، ص ۷۰.
۹. قطرات من بحر فضائلک یا علی، ص ۸۴.
۱۰. حقیقه الإمه، ص ۵۹.
۱۱. تفسیر نورالثقلین، ج ۳، ص ۱۹۳.
۱۲. همان، ص ۵۷.
۱۳. سوره انعام (۶)، آیه ۱۰۸.
۱۴. اهل البیت، ص ۵۴۳.
۱۵. منار الهدی، ص ۱۲۱.
۱۶. سوره اسراء(۱۷)، آیه ۷۰.
۱۷. المعارف السلمانیه، ص ۶۶.
۱۸. کلینی، همان، ج ۱، ص ۲۰۱.
۱۹. قطرات من بحر فضائلک یا علی، ص ۷.
۲۰. همان، ص ۱۰.
۲۱. الصراط المستقیم، ج ۱، ص ۱۵۱؛ والفصول العلیه، ص ۹.
۲۲. ابن ابی‌الحدید، شرح نهج‌البلاغه، ج ۱، ص ۱۹؛ مجلسی، بحارالانوار، ج ۴۱، ص ۱۳۹، ح ۴۵.
۲۳. محدث قمی، منتهی‌الامال، ج ۱، ص ۲۳۹.
۲۴. سوره توبه(۹)، آیه ۳۲.
 

ماهنامه موعود شماره ۷۸ 

همچنین ببینید

عصر ظهور در کلام امام باقر علیه السلام

این آگاهیها و اطلاع رسانی آن ستارگان هدایت موجب شده است که اهل ایمان و منتظران حکومت عدل حضرت مهدی علیه السلام بیش از پیش امیدوار و دلبسته ...

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *