جادوی رسانه‌ها

205 ntjhy2fly2 - جادوی رسانه‌هااگر پاره‌ای از مشخصات و ملاحظات ذکر شده در روایات اسلامی درباره «دجال»، این دروغ‌زنِ فریبکارِ فریبنده آخرالزمانی نبود، می‌شد «رسانه» مدرن اعم از سینما و تلویزیون و… را با شکل و شمایل بروز کرده در عصر حاضر به عنوان مصداق دجال برشمرد و انگشت اشاره به سویش دراز کرد.

دیگر زمان آن گذشته که کسی بخواهد با ساده‌دلی از رسانه مدرن، که حاصل، محصول و مقوم و لازمه تاریخ غربِ دجال صفت است به عنوان ظرفی فاقد هرگونه مظروف یاد کند و آن را اسبابی برای تفنن و سرگرمی‌بشناسد. هرچند سرگرمی‌به معنی غفلت از عالم ذکر و معنی، از اقتضائات تاریخ چهارصدساله اخیر غربی است. همان که امروزه بحران و فروپاشی را به تجربه نشسته است. به‌هر روی، در این دوران، رسانه وجهه «قدرت» به خود گرفته است. بی‌سبب نیست که عنوان «عصر انفجار اطلاعات» را به عصر ما داده‌اند. این قدرت و انفجار نیروی نهفته در رسانه فاقد حیثیت رحمانی است و قدرت خود را از جایی دیگر وام گرفته است.

همنوایی نفس اماره فردی و جمعی با این قدرت و تأثیر گستره آن تا نفوذ در همه زوایای خانه‌ها و پستوها نیز از همین‌جاست.
هتاکی، پرده‌دری و افشاگری بی‌حد و مرز هم از همین‌جا نشأت می‌گیرد ورنه، هرچه منشأ رحمانی داشته باشد لاجرم ستاریت هم دارد.

غلبه فرهنگ و تمدن غربی بر مقدورات و مقدرات عموم فرهنگ‌ها و تمدن‌ها، لاجرم، انزوای آن فرهنگ‌ها، استحاله و حتی سکولاریزه شدن آنها را در پی داشت. ذات دنیاوی آن تمدن در وقت غلبه به دنیاوی شدن و سکولاریزه نمودن سایر تمدن‌ها انجامید و یکسان‌سازی فرهنگی، یکسویه‌نگری، اشتراک در عوالم، هم‌افقی عمومی، امامت و ولایت تکنیک بر انسان را سبب شد.

مشاهده این وجه از غلبه رسانه‌ها و حضور آن در تمامی لایه‌های حیات انسان عصر حاضر و وابستگی همه عناصر حیات فردی و جمعی آن باعث بوده تا مردانی امثال «الوین تافلر» نویسنده و نظریه‌پرداز امریکایی در کتاب موج سوم از این عصر به عنوان عصر انقلاب الکترونیک یاد کند.

«جهانی‌سازی اقتصادی» از «جهانی شدن فرهنگ» برمی‌خیزد، همان‌که رسانه‌ها در این عصر عهده‌دار آنند و خود را در برابرش مسئول می‌شناسند. رسانه‌ها در این عصر، شتابی شیطانی و عجله و سراسیمگی بی‌حد یافته و به مرز انفجار رسیده است. کثرتی بی‌حد که در امارگی نفس و تمنای شیطانی به یگانگی و وحدت می‌رسد.
همگرایی، همسویی و یگانگی حاصله از غلبه رسانه‌ها، اتفاق ابلیس و ظهور وحدت بدون ذکر و فکر و آکنده از غفلت را سبب شده است.

بیان تشابه میان دجال فریبنده (که خود موجد تکثر و دوری از وحدت رحمانی و ربانی است) و «رسانه» که در خود و با خود تکثر و غلبه «قدرت» را دارد، از همین جا بود.

هیچ فتنه‌ای در آخرالزمان بزرگ‌تر از «فتنه رسانه‌ها» نیست. قدرت نفوذ و میدان عمل و حضور این جادوی قرن بیست و یکم، آن را به بلای همه‌گیر آخرین عصر از حیات انسان در سال‌های قبل از ظهور مبدل ساخته است.

استفاده اولیای شیطان (صاحبان قدرت و زرسالاران یهودی) از رسانه برای تحکیم پایه‌های سلطه و منفعل ساختن مستضعفان از دیگر شئونات «رسانه»ها است.

آنها در تمامی مناسبات سیاسی، نظامی و اجتماعی از رسانه‌ها برای موارد زیر بهره می‌جویند:

۱. اعمال استراتژی بازدارندگی (منفعل ساختن همه اقوام و معارضین)
۲. سنجش شرایط قبل از عمل
۳. زمینه‌سازی برای تحقق استراتژی‌های نظامی
۴. جبران روحیه شکست‌خورده و آسیب‌دیده ساکنان غرب
۵. تحقیر و تمسخر مؤمنان و مستضعفان و منفعل ساختن آنان در برابر الیگارشی ثروت و قدرت
۶. تحریف حقایق تاریخی

در این عصر که ترس و هراس از غلبه شرق و تمدن اسلامی (حسب پیش‌گویی هانتینگتون و اعلام جنگ تمدن‌ها) دامن گسترده، رسانه‌ها برای مغلوب و منفعل ساختن مسلمانان وارد عمل شده و برای مقاصد زیر دام گسترده‌اند:

۱. ایجاد نفرت از اسلام، مسلمانان و ایرانیان
۲. کسب مشروعیت و وجاهت برای حمله گسترده به شرق اسلامی
۳. ایجاد رخنه و نفاق بیش از پیش میان فرق مذهبی مسلمان
۴. زمینه‌سازی برای درگیری بزرگ (جنگ صلیبی دوم)

مستندات و نمونه‌های آثار سمعی و بصری (فیلم‌ها) غربی، نشان می‌دهد که از اولین سال‌های اختراع دوربین و سینما، معارضه و مقابله با «معنی، معنویت و به‌ویژه اسلام و شرق اسلامی» جزء لاینفک محصولات رسانه‌ای غربی بوده است. چنان‌که در تمامی این آثار می‌توان مصادیق «تمسخر، تحقیر، تحریف و تهدید» را شناسایی و معرفی نمود.

معرفی «اسلام» و نهضت‌های اسلامی‌به عنوان «تهدید» علیه غرب و تمدن غربی، متعلق به هراس آخرین غرب از آخرین رویارویی است که حسب پیش‌بینی و پیش‌گویی مردانی چون نوسترآداموس از میان خودشان به غلبه اسلام و ظهور دولت حق بر کل جهان می‌انجامد. تاریخ جدیدی که به نام خدا و ولایت الهی انسان کامل آغاز شده و به تاریخ ولایت نفس اماره غربی و ابلیس خاتمه می‌بخشد.

متأسفانه، ضعف درک و شناخت صاحبان امضاء و ثروت در رسانه‌های کشورهای اسلامی درباره شرایط تاریخی ویژه‌ای که در آن به سر می‌بریم از یک سو و ناتوانی آنان از درک و شناسایی جایگاه رسانه‌ها در جهان امروز و بالاخره ناتوانی در به کارگیری این ابزار موجب شده تا از «رسانه‌ها» به عنوان اسباب سرگرمی و تفنن و بازی‌های سیاسی استفاده شود. از همین روست که آنان بی‌پروا محصولات رسانه‌ای غربی را به راحتی به خورد جمعیت خرد و کلان مسلمان می‌دهند و از این عمل هیچ باکی ندارند.

شاید بتوان پرسید:
۱. گردانندگان رسانه‌های عمومی چه تعریفی از شرایط تاریخی و موقعیتی که ساکنان زمین در آن سیر می‌کنند دارند؟

۲. آنان چه تعریفی از آنچه که با عنوان رسانه از آن یاد می‌کنند دارند؟

۳. مبتنی بر کدام مصلحت و حکمت، بر حجم و گستره فعالیت‌ها و تنوع قالب‌ها می‌افزایند؟

۴. در موقعیت و شرایط تاریخی موجود چه تعریفی از جایگاه و حوزه مسئولیت خود دارند؟

۵. چه تکلیفی در برابر حجّت حیّ خداوند، امام مبین برای خود قائلند؟

۶. چه تعریفی از «زمینه‌سازی» و «زمینه‌سازان» دارند و برای آمادگی در عصر غیبت و سال‌های پرفتنه و بلای قبل از ظهور چه پیشنهادی دارند؟

۷. آیا محتوا و مضامین موجود و مندرج در صورت آثار و برنامه‌های شبانه‌روزی رسانه‌ها منطبق با خاستگاه، نیازمندی‌، موقعیت انسان در حال گذار هست؟

۸. چرا این‌چنین گیج، آشفته احوال و پراکنده می‌نمایند؟

پاسخ به این سؤال‌ها ساده نیست؛ چنان‌که مدیریت، به‌کارگیری و کنترل رسانه‌ها.

بی‌شک بر سر دوراهه تردید، آهسته رفتن بهتر از دویدن و ایستادن بهتر از گام زدن است. درباره رسانه‌های فعال در کشور خودمان، علی‌رغم گذشت سه دهه، نقادی جدی در این باره صورت نگرفته است چنان‌که تاب و تحمل پرسش نیز در میان آنها نیست. صاحبان رسانه‌ها در طرفهالعینی منتقد بی‌نوا را به چارمیخ اتهام می‌کشند، قلم را بر فرقش می‌شکنند تا حدّ خود را بشناسد و پای از گلیم دراز نکند. به هر صورت، باید دانست که در شهر کوران و کران به‌سر نمی‌بریم و اگر به هر صورت و به هر دلیل آنچه را که می‌کنیم به رویمان نیاورند، در آینده‌ای نه چندان دور به رُخمان خواهند کشید. والله اعلم

اسماعیل شفیعی سروستانی
ماهنامه موعود شماره ۸۸

همچنین ببینید

ایرانی و ایران فرهنگی 310x165 - فرهنگ ایرانی و ایران فرهنگی

فرهنگ ایرانی و ایران فرهنگی

۱. قلمرو فرهنگی ایران بزرگ دانش‌آموزان در مدارس، جغرافیای خاکی ایران را، منحصر در ۱۶۴۸۰۰۰ …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *