می آیی و به دیوار کعبه تکیه می زنی. . .

شیطان با همه وجود به جنگ آمده است، رویارویی سخت تر شده است: فراعنه و فرزندان فراعنه‌ای را برخلاف جهت جمعیت، به تبختر و تکبر می‌خواند تا ریاکارانه خودی نشان دهند، مثلاً ادای حج گذاران درآورند؛ حج گذارند یا فی الواقع با صدها خَدَم و حَشَم، در مقابل توحید خدا، «انَا رَبُّکُمُ الْأَعْلی‏»گویند.

ایادی دیگر خود را می‌خواند، آنانی که بنده فراعنه‌اند، اعوان ظلمه، تا راه را بر حجاح و صفوف الهی، مسدود کنند، برای رضایت فراعنه، حاجی را از طی مسیر متوقف کنند، رمی‌یا قربانی را به تأخیر اندازند و “یصُدُّونَ عَنْ سَبیلِ اللَّهِ.”

در گام بعدی، وقتی فشار و ازدحام جمعیت، کمی هوا و سختی تنفس، به دلیل مسدودی راه، حادثه آفرید ایادی اش را که هیچ قدر و منزلت انسان و اسلام را نمی‌فهمند، می‌خواند تا مرده و زنده را با هم و به روی هم تلنبار کنند، از کشته‌ها پشته سازند و نگذارند کمکی به آنان شود. دل های مسلمانان را در روز شاد قربانی و انجام تکلیف الهی و رمی‌شیطان و شادی پس از انجام فرائض الهی، به غم و اندوه و اگر بتواند به ناشکری کشاند.

قاتلان دین و حجاج، برای توجیه عملکرد خود، جبرگرایانه مانند بنی‌امیه که شهادت امام حسین(ع) را قضاء و قدر الهی و جبر او القاء می‌کرد، قتل عام حاجیان در منا را قضاء و قدر الهی تفسیر کرده و از مسئولیت خود شانه خالی می‌کنند.

حال نوبت وسوسه هاست، نوبت دل نگرانی‎هاست:

حاجی مضطرب همسر و فرزند و برادر و همسفر از دست داده و یا مفقود شده و بلاتکلیف را از آرامش مناجات و اتمام مناسک مانع می‌شود. با همه وجود می‌کوشد تا حاجی “رضاً برضائک” سر ندهد و آرامش نداشته باشد.

بستگان حاجی، در شهرها و مناطق، نگران‌تر از حاجی مکه و مدینه، مضطرب به اخبار و آمار رسیده و نرسیده؛ تحلیل‌ها و احتمال‌ها، درست و غلط، واقعی یا شایعه، راست یا دروغ، توسط شبکه‌های مختلف ایادی شیطان گوش فرا می‌دهند.

گاه حاجی و غیرحاجی به تردید می افتند. کاش حج نرفته بودیم. کاش پدر و مادر و یا برادر و خواهر ما نزد ما می ماند، کاش مانع رفتن او شده بودیم. مانند کسانی که پس از شهادت بستگان خود در جنگ‌ها می‌گفتند: “لَوْ کانُوا عِنْدَنا ما ماتُوا وَ ما قُتِلُوا.”

برخی در اعتراض به عملکرد فرعون‌های حجاز؛ به تعطیلی حج می‌اندیشند. برخی هزینه‌های حج را بزرگ نمایی می‌کنند و با این دلیل، عدم حج را ارجح می‌پندارند.

برخی را جاهلانه یا عامدانه، به رویارویی فریضه‌ای مقابل فریضه‌ای دیگر می‌کشاند. واجب و یا مستحبی را به جنگ واجب دیگر می‌کشاند، رسیدگی به محرومین و فقراء نه انجام حج. رعایت اشک یتیم، نه حج. گویا حاجی که سختی سفر و هزینه‌های مختلف را به جان خریده تا فریضه‌ای الهی را انجام دهد، لزوماً فرائضی و واجبات دیگر را ترک و تعطیل کرده است. درحالی که آنکه به دنبال انجام وظیفه و تعبد و فریضه است؛ نسبت به فرائض دیگر بی تفاوت نیست.

جلوه دیگر شیطان، جنودی اند که جز تمسخر و طنز مسیری نمی‌روند، به مهمان الهی، آنکه آخرین کار او، دل کندن از دنیا بوده، همو که با لباس احرام و وجودی لبیک گویان رخت از دنیا بربسته، به طنز و تمسخر می‌پردازند.

مبارزه و آینده

حاجی مسجد الحرام و منا دیده می‌داند که شیطان و ایادی او دست در دست هم به دنبال حذف توحید و اسلام و مسلمان‌اند و اعتماد به آنان و اعتماد به وعده‌ها و سخنان آنان جز جهالت و تجاهل نیست و نتیجه‌ای جز ذلت و شکست ندارد.

اینجاست که حاجی در می‌یابد، توحید و اخلاص، قربانی می‌خواهد، نجات حرمین از شرک و شیطان پرستی قربانی می‌طلبد و یقیناً غربت قربانیان مسیر توحید را خواهد گشود.

و البته یقیناً زمان آن خواهد رسید که ولیّ خدا حرم را امن کند، نه منا و نه رمی جمرات؛ هیچ کجا برای کسی قُرق نخواهد شد، حتی نماز پشت مقام حضرت ابراهیم(ع) عادلانه خواهد بود و آنکه نماز واجب خود را بپا داشت، از جا برمی‌خیزد و برای نماز مستحب حق ندارد جای حاجی دیگر و نماز واجب او را اشغال کند.

نگارنده: حجت الاسلام محمدصابر جعفری

Check Also

ماهنامه موعود شماره 280 و 281

شماره ۲۸۰ و ۲۸۱ مجله موعود منتشر شد

با امکان دسترسی سریع دیجیتال ؛ شماره ۲۸۰ و ۲۸۱ مجله موعود منتشر شد ماهنامه …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *