جانشینان دوازده‌گانه

در راستای بحث و بررسی درباره حدیث «من مات و لم یعرف… » به نظر رسید؛
اوّلاً، احادیثی را که قاطعانه تعداد جانشینان پیامبر گرامی اسلام(ص) را با تعبیرات مختلف در عدد «اثناعشر» خلاصه و محدود می‌کند، فهرست‌وار به نظر خوانندگان برسانیم؛

ثانیاً، روایاتی را که مشتمل بر واژه‌های امام، امامان، ائمه و از این قبیل است، مورد بررسی قرار دهیم تا از این رهگذر، مراد و منظور اصلی و واقعی از ائمه اثناعشر و امام زمانِ هر زمانی را که در حدیث بالا مطرح شده، مشخّص و آنگاه در پرتوی شناسایی امام زمانِ عصر کنونی و از آن پس در سایه پیروی‌اش از مرگ جاهلی و کافر مردن یا با کافر محشور شدن، رهایی یابیم.
اینک احادیث مشتمل بر کلمه «اثنی عشر» که به طور فراوان و مجموعاً در حدّ تواتر در قالب عبارات زیر مطرح و وارد شده:
۱. الأئمّه بعدی اثنا عشر، عدد نقباء بنی‌اسرائیل و حوارّی عیسی(ع)؛
۲. الأئمّه بعدی اثناعشر، من أهل بیتی؛ ۱
۳. إنّ عدّه الخلفاء بعدی عدّهٍ نقباء موسی؛
۴. إنّ هذا الامر عزیزاً منیعا حتّی یمضی فیهم اثناعشر خلیفه؛
۵. إنّ هذا الأمر لا ینقضی حتّی یمضی فیهم اثناعشر خلیفه؛
۶. بعدی اثناعشر خلیفه کلّهم من بنی‌هاشم؛ ۲
۷. الخلفاء بعدی اثناعشر کعدد نقباء بنی‌اسرائیل؛
۸. لا تهلک هذه الأمّه حتّی یکون منها اثناعشر خلیفه، کلّهم یعمل بالهدی و دین الحق؛ ۳
۹. لایزال الاسلام عزیزاً إلی اثناعشر خلیفه؛
۱۰. لایزال امّتی علی الحقّ ظاهرین حتّی یکون علیهم اثناعشر امیراً کلّهم من قریش؛
۱۱. لایزال أمر النّاس ماضیاً إلی اثناعشر خلیفه؛
۱۲. لایزال أمر النّاس ماضیاً حتّی یکون علیکم اثناعشر خلیفه؛
۱۳. لایزال أمر النّاس ماضیاً ما ولّیهم اثناعشر رجلاً؛
۱۴. لایزال أمر هذه الأمّه هادیاً علی من ناواها، حتّی یکون علیکم اثناعشر أمیراً کلّهم من قریش؛
۱۵. لایزال الدّین قائماً حتّی تقوم السّاعه و یکون علیهم اثناعشر خلیفه؛
۱۶. لایزال هذا الأمر عزیزاً إلی اثنا عشر خلیفه؛
۱۷. لایزال هذا الدّین ظاهراً حتّی تقوم السّاعه و یکون علیهم اثناعشر خلیفه؛
۱۸. لایزال هذا الدّین ظاهراً علی من ناواه… حتّی یمضی من امّتی اثناعشر امیراً کلّهم من قریش؛
۱۹. لایزال هذا الدّین عزیزاً منیعاً الی اثناعشر خلیفه؛
۲۰. لایزال هذا الدّین قائماً الی اثناعشر من قریش…؛
۲۱. لایزال هذا الدّین قائماً حتّی یکون علیکم اثناعشر خلیفه کلهم مجتمع علیه الأمّه؛
۲۲. یکون بعده اثناعشر خلیفه بعدد نقباء بنی‌اسرائیل؛
۲۳. یکون بعده من الخلفاء اثناعشر عدد نقباء بنی‌اسرائیل؛
۲۴. یکون بعدی اثناعشر امیراً؛
۲۵. یکون بعدی من الخلفاء عدّه اصحاب موسی؛ ۴
۲۶. یکون خلفی اثناعشر خلیفه؛
۲۷. یکون لهذه الأمّه اثناعشر قیّماً لا یضرّهم من خذلهم کلّهم من قریش؛
۲۸. یملک من ولدی اثناعشر خلیفه؛ ۵
۲۹. یملک هذه الأمّه اثناعشر خلیفه کعدد نقباء بنی‌اسرائیل؛
۳۰. یملک هذه الأمّه من خلیفه اثناعشر عدّه، کعدّه نقباء بنی‌‌اسرائیل؛ ۶
و دیگر عبارات و تعبیراتی از این قبیل که مجموعاً از هشت نفر از صحابه و اکثراً از سمره بن جندب روایت شده و تنها در ملحقات «احقاق الحق» با بیش از چهل سند مختلف و از بیش از یکصد مصدر حدیثی، تاریخی و کلامی نقل گردیده است.۷
به طور خلاصه طبق این احادیث، پیامبر اسلام(ص) با تعبیرات گوناگون، موضوع خلافت، زمامداری و رهبری دوازده نفر بعد از خود را ـ با قیود مختلفی همانند: «کلّهم من قریش، کلّهم من بنی‌هاشم، کلّهم یعمل بالهدی و دین الحق، من اهل بیتی، من ولدی» و امثال آن ـ در طول بعد از وفات خود تا پایان عمر دنیا بشارت داده و پیش‌گویی فرموده و با توجّه به نقل در حدّ تواتر آن از ناحیه اهل تسنّن و بحث و گفت‌وگوی مراجع حدیثی و کلامی آنها درباره مصادیق اثناعشر، شکّی نیست که آنها در اصل، عقیده به خلاصه شدن مقام رهبری و زعامت و خلافت و امامت یا هر تعبیری از این قبیل در عدد دوازده با شیعه هم‌ساز و هم‌آهنگ بوده و هستند و عقیده به خلفای اثناعشر و ائمه دوازده‌گانه از مختصّات شیعه نیست؛
لیکن در اینکه مقصود و مصداق این دوازده نفر چه کسانی بوده و هستند؟ و شرایط مربوط به چنین مسئولیت خطیر و سرنوشت‌سازی چیست؟ طبق مدارک شیعه و سنّی، بین نظریه این دو فرقه، تفاوت از زمین تا آسمان است.
امّا آنچه که احادیث را به طور صریح و مسلّم  بیانگر آنند، بدین قرار است:
۱. تعداد خلفا و امامان راستین و دست‌اندرکاران اصلی و درجه اوّل بعد از پیامبر اکرم(ص) منحصر به دوازده نفر است، نه کم و نه زیاد؛
۲. به موجب تعداد پنج متن از حدود سی متن مختلف همه این دوازده نفر از قریشند و به حسب روایات دوم، ششم و بیست و هفتم این عدّه فقط از تیره و شاخه بنی‌هاشم و از خاندان رسالت خواهند بود، نه از دیگر تیره‌ها و قبایل قریش.

مهدی فقیه‌ایمانی
ماهنامه موعود شماره ۱۱۳

پی‌نوشت‌ها:


۱. فردوس دیلمی، به نقل از عبقات الانوار، بخش حدیث ثقلین، ج ۳، ص ۲۴۶ فارسی و ج ۲، ص ۳۶۰ عربی.
۲. مودّه القربی، همدانی، موده دهم؛ ینابیع المودّه، باب ۵۶، ص ۳۰۸ و باب۷۷، ص۵۳۳.
۳. مسند کبیر مسدد در گذشته (۲۲۸ق.) به نقل از فتح الباری عسقلانی، ج۱۳، ص۱۸۲؛ مطالب العالّیه ابن حجر عسقلانی، ج۴، ص۳۴۲؛ نهایه ابن کثیر، ج۶، ص۲۴۸؛ صواعق المحرّقه، ابن حجر هیثمی، ص۱۲، سطر۲۰.
۴. نهایه ابن کثیر، ج۶، ص۲۴۸، کنز العمال.
۵. فرائد السّمطین، ج۲، ص ۳۲۹، تحت شماره ۵۷۹ با ذکر سند از ابن عبّاس.
۶. این روایت را با دیگر روایات مشابه که تحت شماره‌های ۱، ۳، ۷، ۲۲، ۲۳، ۲۵، ۲۹ به نظر رسید مصادر فراوانی از ابن مسعود روایت کرده‌اند که اسامی تعدادی از آنها بدین قرار است: مسند احمد بن حنبل، ج ۱، صص ۳۹۸و۴۰۶؛ مسند بزار، به نقل از فتح الباری؛ مجمع الزوائد؛ تاریخ الخلفاء سیوطی و غیره.
۷. احقاق و ملحقات آن، ج ۲، صص ۳۵۲ـ۳۵۴، ج۱۳، صص ۱ـ۴۹ و ج۱۹، صص ۶۲۸ـ۶۳۲، نیز مراجعه شود به عمده ابن بطریق، صص۴۱۶ـ۴۲۲ و معالم المدرستین، ج۱، صص ۳۳۳ـ۳۴۱.

همچنین ببینید

عصر ظهور در کلام امام باقر علیه السلام

این آگاهیها و اطلاع رسانی آن ستارگان هدایت موجب شده است که اهل ایمان و منتظران حکومت عدل حضرت مهدی علیه السلام بیش از پیش امیدوار و دلبسته ...

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *