ماجرای گریه میرزای قمی و سجده شکر فتحعلی شاه

علاقه داشتن نسبت به افراد صالح و باتقوا و بغض نسبت به کفار و منافقین از آموزه های اسلام است و در طول عمر با افراد زیادی نشست‌وبرخاست داریم و باید بدانیم با هرکسی چگونه برخورد کنیم، زیرا انسان با کسی که به او محبت دارد محشور می‌شود.

آیه:

خداوند متعال در قرآن می‌فرماید:

یَوْمَ نَدْعُوا کُلَّ أُنَاسٍ بِإِمَمِهِمْ اسراء/۷۱

(به یادآورید) روزی را که هر گروهی با پیشوایشان می‌خوانیم!

آینه:

حکایت؛ نقل می‌کنند: فتحعلی شاه که می‌خواست به اصفهان برود، آمد قم خدمت میرزای قمی‌برای موفقیتش دعا کند، آقا دعایی در گوش فتحعلی شاه خواند و خداحافظی کردند، وقتی خواست برود صدای گریه آقا آمد، فتحعلی شاه نگران شد چه مشکلی برای ایشان به وجود آمده، برگشت دید آقا نشسته و دارد گریه می‌کند، علتش را سؤال کرد، آقا چیزی نگفت، بعد از اصرار فتحعلی شاه، ایشان فرمود: وقتی شما آمدید، در دلم محبتی نسبت به شما ایجاد شد و علاقه‌ای به شما پیدا کردم، حالا منقلب شدم که مبادا خدا فردای قیامت مرا در صف شما سلاطین محشور کند.
تا فتحعلی شاه این جمله را شنید، سجده‌ی شکر به جا آورد.

آقا فرمود: شما چرا؟

شاه گفت؛ من سجده‌ی شکر می‌کنم که شما علماء را خیلی دوست دارم و امیدوارم که خدا مرا عفو کند و در صف شما علماء محشور شوم.

علاقه ما به چه چیزی زیاد است آیا به ما‌ل دنیا بیشتر علاقه‌مندیم یا به معنویات؟! ۱

۱. با اقتباس و ویراست از کتاب پندهای رسول اعظم (ص( به عبدالله ابن مسعود

منبع: حوزه نیوز

همچنین ببینید

لوشاتو

لوکاشنکو: به پریگوژین گفتم که نیروهای واگنر مثل حشره له خواهند شد

رئیس جمهور بلاروس تأکید کرد که به رئیس واگنر در مورد نابودی اعضای گروه هشدار …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *