بسیاری از کتاب ها و گفتارها کهنه میشوند و فراموش میگردند، اما آن سخن که از زلال حقیقت بجوشد و از دل برخیزد، بر دل ها جاودانه خواهد ماند.
سخنان ارزشمند امام حسین علیه السلام، وحی گونه، جاودانه و همیشه نورانی است.
در این مجال پنج سخن از سخنان ارزشمند امام حسین علیه السلام را که حاوی پندهای اخلاقی است مطرح میکنیم. مبلغان ارجمند می توانند هریک از این سخنان را موضوع یک سخنرانی قرار داده و به توضیح و تفسیر آن بپردازند.
۱ – بیدار کردن غافلان
قال الامام الحسین علیه السلام:
«وُجِدَ لَوْحٌ تَحْتَ حائِطِ مَدینَهٍ مِنَ الْمَدائِنِ مَکْتُوبٌ فیهِ: أَنَا اللَّهُ لا اِلهَ اِلاَّ أَنَا، وَ مُحَمَّدٌ نَبِیّی، عَجِبْتُ لِمَنْ أَیْقَنَ بِالْمَوْتِ کَیْفَ یَفْرَحُ؟ وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَیْقَنَ بِالْقَدَرِ کَیْفَ یَحْزَنُ؟ وَ عَجِبْتُ لِمَنْ اِخْتَبَرَ الدُّنْیا کَیْفَ یَطْمَئِنُّ اِلَیْها؟ وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَیْقَنَ بِالْحِسابِ کَیْفَ یُذْنِبُ(۱)؛ تخته ای زیر دیوار یکی از شهرها یافته شد که در آن نوشته شده بود: من خدا هستم که خدائی جز من نیست و محمّدصلی الله علیه وآله پیامبر من است، در شگفتم از کسی که به مرگ یقین دارد پس چگونه شادمانی میکند؟ در شگفتم از کسی که یقین به قضا و قدر دارد پس چگونهاندوهناک میشود؟
در شگفتم از کسی که دنیا را آزموده است پس چگونه به دنیا اطمینان پیدا میکند؟ و در شگفتم از کسی که یقین به حساب روز قیامت دارد پس چگونه گناه میکند؟»
۲ – ارزش های اخلاقی پسندیده
قال الامام الحسین علیه السلام:
«أَلْعِلْمُ لِقاحُ المَعْرِفَهِ، وَ طوُلُ التَّجارُبِ زِیادَهٌ فی الْعَقْلِ، وَالشَّرَفُ التَّقْوی، وَ الْقُنُوعُ راحَهُ الأَبْدانِ، وَ مَنْ أَحَبَّکَ نَهاکَ، وَ مَنْ أَبَغَضَکَ أغْراکَ(۲)؛ علم ریشه شناخت و آگاهی است، و تداوم تجربه ها عامل فراوانی عقل است، و شرافت و بزرگواری در تقوای الهی است، و قناعت عامل آسایش تن هاست، و کسی که تو را دوست دارد [از زشتی ها] تو را باز می دارد، و کسی که دشمن تو است، تو را مغرور می سازد.»
۳ – عوامل بهره مندی
قال الامام الحسین علیه السلام:
«خَمْسٌ مَنْ لَمْ تَکُنْ فیهِ لَمْ یَکُنْ فیهِ کَثیرُ مُسْتَمْتِعٍ: اَلْعَقْلُ، وَالدّینُ، وَالأَدَبُ، وَالْحَیاءُ، وَ حُسْنُ الْخُلْقِ(۳)؛ پنج چیز است که هرکس [این پنج چیز] در او نباشد، بهره مندی فراوانی در او نیست: عقل و دین و ادب و حیاء و اخلاق خوش.»
۴ – تعریف مؤمن
قال الامام الحسین علیه السلام:
«اِنَّ الْمُؤْمِنَ اِتّخَذَ اللَّهَ عِصْمَتَهُ، وَ قَوْلَهُ مِرْآتَهُ، فَمَرَّهً یَنْظُرُ فی نَعْتِ الْمُؤمِنینَ، وَ تارَهً یَنْظُرُ فی وَصْفِ الْمُتَجَبِّرینَ، فَهُوَ مِنْهُ فی لَطائِفَ، وَ مِنْ نَفْسِهِ فی تَعارُفٍ، وَ مِنْ فَطِنَتِهِ فی یَقینٍ، وَ مِنْ قُدْسِهِ عَلی تَمْکینٍ(۴)؛ همانا مؤمن خدا را [موجب] مصونیت خود قرار داده، و سخن خدا را آینه خود قرار داده است، زمانی در صفات مؤمنان نظر میکند، و زمانی در صفات زورگویان می نگرد و از این گونه توجّه، نکته های زیبا می آموزد و نفس خویش را میشناسد، و به زیرکی نفس خود یقین دارد، و بر طهارت نفس خود قدرت دارد.»
۵ – ارزش کار فکری، عقیدتی برای شیعیان
امام حسین علیه السلام، از کسی پرسید:
«أَیُّهُما أَحَبُّ اِلَیْکَ: رَجُلٌ یَرومُ قَتْلَ مِسْکینٍ قَدْ ضَعُفَ، تُنْقِذُهُ مِنْ یَدِهِ؟ أَوْ ناصِبٌ یُریدُ اِضْلالَ مِسْکینٍ مُؤْمِنٍ مِنْ ضُعَفاءِ شیعَتِنا تَفْتَحُ عَلَیْهِ ما یَمْتَنِعُ الْمِسْکینُ بِهِ مِنْهُ وَ یُفْحِمُهُ وَ یُکْسِرُهُ بِحُجَجِ اللَّهِ تَعالی؟؛ کدامیک از این دو کار نزد تو محبوب تر است: مردی می خواهد بیچاره ناتوانی را بکشد، تو او را از دستش نجات می دهی، یا فردی ناصبی می خواهد مؤمن درمانده ضعیفی از شیعیان ما را به گمراهی بکشاند، تو راهی را بر او میگشایی که این مسکین با آن [راه] از او (ناصبی) دوری کرده و او را با براهین الهی خاموش کرده و شکست دهد؟»
سپس خود حضرت فرمودند: آری، اگر این فرد را از دست آن دشمن ناصبی نجات دهی ارزشمندتر است که خدای بزرگ می فرماید: «وَ مَنْ أَحْیاها فَکَأَنَّما أَحْیَا النَّاسَ جَمیعاً(۵) »؛ «أَی وَ مَنْ أَحْیاها وَ أَرْشَدَهامِنْ کُفْرٍ اِلی ایمانٍ فَکَأَنَّما أَحْیاالنَّاسَ جَمیعاً مِنْ قَبْلِ أَنْ یَقْتُلَهُمُ بِسُیُوفِ الْحَدیدِ؛ یعنی و هرکه آن [نفس] را زنده نماید و از کفر به ایمان ارشاد کند، گویی همه مردم را از کشتار با شمشیرهای آهنین زنده نگهداشته است.»
و در ادامه همین مطلب فرمود:
«فَضْلُ کافِلِ یَتیمِ الِ مُحَمَّدٍ – أَلْمُنْقَطِعِ عَنْ مَوالیهِ، النَّاشِبِ فی رُتْبَهِ الْجَهْلِ، یُخْرِجُهُ مِنْ جَهْلِهِ، وَ یُوَضِّحُ لَهُ ما اِشْتَبَهَ عَلَیْهِ – عَلی فَضْلِ کافِلِ یَتیمٍ یُطْعِمُهُ وَ یَسْقیهِ، کَفَضْلِ الشَّمْسِ عَلَی السَّهاءِ؛ برتری کسی که یتیم خاندان محمّدصلی الله علیه وآله را – که از رهبران خود جدا شده و در جهل و نادانی سقوط کرده است – از نظر فکری اداره میکند و او را از نادانی می رهاند، و آنچه را که برای او مشتبه شده برایش توضیح می دهد بر کسی که به یتیمی غذا و آشامیدنی می خوراند، همانند برتری خورشید نسبت به [ستاره کم رنگ] سهاء است. (۶)”
پی نوشت:
۱) صحیفه الرضاعلیه السلام، ص ۲۵۴، ح ۱۸۰؛ عیون أخبار الرضاعلیه السلام، ج ۲، ص ۴۸، ح ۱۵۸؛ بحار الأنوار، ج ۷۸، ص ۴۵۰، ح ۱۳ و ج ۷۳، ص ۹۵، ح ۷۶ و ج ۱۳، ص ۲۹۵، ح ۱۱.
۲) اعلام الدین، ص ۲۹۸؛ بحار الانوار، ج ۷۸، ص ۱۲۸، ح ۱۱.
۳) حیاه الامام الحسین علیه السلام، ج ۱، ص ۱۸۱.
۴) تحف العقول، ص ۱۷۷؛ بحارالأنوار، ج ۷۸، ص ۱۱۹، ح ۱۵.
۵) مائده/ ۳۲.
۶) احتجاج، ج ۱، ص ۱۶؛ تفسیر الامام العسکری، ص ۳۴۱، ح ۲۱۷؛ بحارالأنوار، ج ۲، ص ۳، ح ۴، و ج ۲، ص ۹، ح ۵.
منبع : ماهنامه اطلاع رسانی، پژوهشی، آموزشی مبلغان شماره۲۸.