هفتهنامه آلمانی اشپیگل در مقالهای تحت عنوان "مسئله همگرایی اقوام مهاجر در آلمان "، قصد القای خشونت درباره اسلام را داشته است.
در این مقاله که هیچ ارتباطی با شیعیان و عزاداری آنها در ایام محرم ندارد، تصویری درج شده که کودکان عراقی در کربلا با لباسهای خونین در حال قمه زدن هستند.
نویسنده مطلب سعی داشته که به نوعی مسلمانان را خشن و عزاداری آنها فقط در حد قمه زدن معرفی کند و به مخاطبان خود القاء کند که شیعیان خشونت طلب هستند این در حالی است که این مطلب هیچ ارتباطی به مسلمانان و عزاداری آنها ندارد.
سیر صعودی و به عبارتی نقطه عطف اسلام هراسی در آلمان را شاید بتوان انتشار کتابی از "تیلو سارازین " وزیر اقتصاد پیشین آلمان با عنوان "آلمان از هویت خود دور میشود " ارزیابی کرد که در آن وی به پیشبینی آینده کشورش میپردازد و به طور ویژه اسلام و مهاجرت کنترل نشده مسلمانان به آلمان را هدف انتقاد قرار داده است.
اما چندی پس از این کتاب و افشای عقاید سارازین در آلمان است که "کریستین ولف " رئیس جمهور این کشور در مراسم بیستمین سالگرد اتحاد ۲ آلمان با اشاره به جایگاه مسلمانان در این کشور، اختلاف دیدگاهها در این زمینه را آشکار کرد. ولف در این مراسم گفته بود که مسلمانان امروز بخشی از جامعه آلمان هستند.
باید گفت که سخنرانی ولف در واقع آغاز چالشی جدید در دولت و جامعه آلمان بود به طوری که به موضع گیری شخص مرکل مبنی بر اینکه اسلام در آلمان اعتبار ندارد و واکنش تند تنی چند از همپیمانان وی منجر شد.
به موازات این اظهارات بود که "زابینه لویتهویسر " وزیر دادگستری آلمان، "توماس پاور " استاد علوم اسلامی دانشگاه مونستر آلمان، پروفسور "هیلمر کروگر " حقوقدان، "ماتیاس روهه " کارشناس امور اسلامی و حقوقدان و پرفسور " ماتیاس لوتس باخمن " معاون رئیس دانشگاه گوته در فرانکفورت آلمان به این رویکرد در جامعه آلمان واکنش نشان دادند.
این اقدامات اگر چه به این منجر شد که مرکل به اینکه اسلام جزئی از آلمان است، اذعان کند؛ اما این موضوع نیز نتوانست در حل بحران به وجود آمده تاثیری داشته باشد، در این مورد بد نیست به نتیجه تحقیقات موسسه "فردریش ابرت " که نشریه "ریپورت ماینتس " اقدام به انتشار آن کرده است، اشاره شود که نشان میدهد، روند اسلامستیزی در آلمان رو به رشد است.
"الیور دکر" که مدیریت این پروِژه تحقیقاتی را بر عهده داشت، اعلام کرده که ۳۴ درصد از افرادی که در نظرسنجی شرکت کردند به وضوح گفتند که آلمان بدون اسلام (شرایط) بهتری خواهد داشت و ۴۴ درصد نیز با اشاره به مباحث صورت گرفته توسط سارازین به انتقاد صریحتر از اسلام اذعان کردند.
"مایل بونس" استاد جامعه شناسی دانشگاه "اوزنابروک " بر خلاف سیاستمداران کشورش معتقد است که شکل گیری چنین مباحثی درباره اسلام در جامعه نشان میدهد که آلمانیها همچنان از درک این موضوع که کشورشان مدتها است به کشوری مهاجرپذیر مرکب از ارزشها و دیدگاه های گوناگون تبدیل شده است، ناتوان هستند.