اشاره : رهبر معظم انقلاب اسلامى، حضرت آیهاللَّه خامنه اى در بیاناتى که به مناسبت نیمه شعبان ایراد داشتند، عدالت و عدالت ورزى را برجسته ترین شعار مهدویت و عمده ترین نیاز امروز کشور ما دانستند و نکات مهمى را در این زمینه یادآور شدند که توجه به آنها براى عموم شیعیان و منتظران امام مهدى(ع) و به ویژه کارگزاران نظام جمهورى اسلامى بسیار راه گشاست. در آغاز ویژه نامه عدالت توجه شما عزیزان را به این بیانات جلب مى کنیم.
بسم اللَّه الرحمن الرحیم
به همه برادران و خواهران عزیز خوشامد عرض مى کنم؛ به خصوص عزیزانى که از شهرهاى دوردست تشریف آورده اند.
همچنین به همه شما حضار محترم این عید سعید و میلاد بزرگ را تبریک عرض مى کنم و امیدوارم همه ساعات عمر و تلاش و فعالیت شما، مشمول لطف و نظر محبت آمیز آن بزرگوار باشد.
جشن میلاد حضرت حجت، عج اللَّه فرجه و ارواحنا فداه، براى عموم شیعیان، بلکه همه عدالت خواهان عالم، یک عید بزرگ است؛ لذا مردم ما در این جشن با همه وجود، با دل و جان، محبت و ارادت خود را به آستان حضرت بقیهاللَّه، ارواحنا فداه، ابراز مى کنند. آنچه براى ما – به عنوان دوستداران و معتقدان به امامت و ولایت حضرت مهدى، سلام اللَّه علیه، – مهم است، این است که علاوه بر اظهار ارادت و شادى، از این خاطره تاریخى، یا از این اعتقاد شیعى درس بگیریم. البته اعتقاد به ظهور مهدى در دورانى از تاریخ، مخصوص شیعه نیست؛ همه مسلمانان، اعم از شیعه و سنى به این معنا معتقدند؛ بلکه غیر مسلمانان هم به یک صورت معتقدند؛ منتها امتیاز شیعه در این است که این شخصیت نجات بخش بشریت را با نام و نشان و خصوصیات مى شناسد و معتقد است او همواره براى دریافت دستور الهى، حاضر و آماده است. هر وقت پروردگار عالم به او دستور بدهد، او آماده شروع آن کار عظیمى است که بناست بشریت و تاریخ را متحول کند. آنچه ما به عنوان یک درس و تعلیم معرفتى و عملى از این قضیه باید بگیریم، مهم است. شما برادران و خواهران توجه دارید که برجسته ترین شعار مهدویت عبارت است از عدالت. مثلاً در دعاى ندبه وقتى شروع به بیان و شمارش صفات آن بزرگوار مى کنیم، بعد از نسبت او به پدران بزرگوار و خاندان مطهرش، اولین جمله اى که ذکر مى کنیم، این است: »أین المعدّ لقطع دابر الظلمه، أین المنتظر لأقامه الأمت والعوج، أین المرتجى لإزاله الجور والعدوان«؛ یعنى دل بشریت مى تپد تا آن نجات بخش بیاید و ستم را ریشه کن کند؛ بناى ظلم را – که در تاریخ بشر، از زمان هاى گذشته همواره وجود داشته و امروز هم با شدت وجود دارد – ویران کند و ستمگران را سر جاى خود بنشاند؛ این اولین درخواست منتظران مهدى موعود از ظهور آن بزرگوار است. یا در زیارت آل یاسین وقتى خصوصیات آن بزرگوار را ذکر مى کنید، یکى از برجسته ترین آن خصوصیات این است که »الذى یملأ الأرض عدلاً و قسطاً کما ملئت ظلماً و جوراً«. انتظار، این است که او همه عالم – نه یک نقطه – را سرشار از عدالت کند و قسط را در همه جا مستقر کند. در روایاتى هم که درباره آن بزرگوار هست، همین معنا وجود دارد. بنابراین انتظار منتظران مهدى موعود، در درجه اول، انتظار استقرار عدالت است.
درد بزرگ بشریت، امروز همین مسأله فقدان عدالت است. همیشه دستگاه هاى ظلم و جور در سطح دنیا به شکل هاى مختلف بر مردم جفا کرده اند؛ بشریت را زیر فشار قرار داده اند و انسان ها را از حقوق طبیعى خود محروم کرده اند؛ اما امروز این معنا از همیشه تاریخ بیشتر است و رفع این را انسان از ظهور مهدى موعود مى طلبد و انتظار مى برد. مسأله، مسأله طلب عدالت است. اولین درس عملى از این موضوع این است که نابود کردن بناى ظلم در سطح جهان، نه فقط ممکن است، بلکه حتمى است. این مطلب بسیار مهمى است که نسل هاى بشرى امروز معتقد نباشند که در مقابل ظلم جهانى، کارى نمى شود کرد. ما امروز وقتى با نخبگان سیاسى دنیا از ظلم هاى مراکز قدرت بین المللى و سیستم جهانى ظلم – که امروز به سرکردگى استکبار در همه دنیا وجود دارد – صحبت مى کنیم، مى بینیم آنها مى گویند بله، چیزى که شما مى گویید درست است؛ واقعاً دارند ظلم مى کنند؛ اما کارى نمى شود کرد. یعنى مجموعه بزرگى از نخبگان که سر رشته کار هم در دنیا در دست آنهاست، اسیر یأس و ناامیدى اند و این یأس و ناامیدى را به ملت هاى خود سرریز مى کنند و آنها را از این که بتوان نقشه ظالمانه و شیطانى امروز دنیا را عوض کرد، مأیوس مى کنند. بدیهى است که انسان هاى مأیوس نمى توانند هیچ حرکتى در راه اصلاح انجام بدهند. آن چیزى که انسان ها را وادار به کار و حرکت مى کند، نور و نیروى امید است.
اعتقاد به مهدى موعود، دل ها را سرشار از نور امید مى کند. براى ما که معتقد به آینده حتمى ظهور مهدى موعود(ع) هستیم، این یأسى که گریبانگیر بسیارى از نخبگان دنیاست، بى معناست. ما مى گوییم نخیر، مى شود نقشه سیاسى دنیا را عوض کرد؛ مى شود با ظلم و مراکز قدرت ظالمانه درگیر شد و در آینده نه فقط این معنا امکان پذیر است، بلکه حتمى است. وقتى ملتى معتقد است نقشه ظالمانه و شیطانى امروز در کل عالم قابل تغییر است، آن ملت شجاعت پیدا مى کند و احساس مى کند که دست تقدیر، تسلط ستمگران را براى همیشه به طور مسلم ننوشته است. انسان ها مى توانند تلاش کنند و پرچم عدالت را – ولو در یک نقطه محدود – بلند کنند. شما ببینید ملت هایى که امروز در گوشه و کنار عالم زیر فشار ظلم و ستم زندگى مى کنند، اگر این امید را در دل خود بپرورانند که مى شود با ظلم مبارزه کرد، چه اتفاقى در دنیا مى افتد و چطور ملت ها بیدار مى شوند. یک روزى ملت ایران هم در پنجه اقتدار رژیم طاغوتى دچار همین یأس بود؛ ولى امام بزرگوار ما با تعالیم اسلامى، این یأس را از دل ها پاک کرد و به مردم امید و شجاعت داد. نتیجه این شد که این مردم به پا خاستند، نهضت کردند، تن به سختى دادند، مبارزه کردند، از جان خود دریغ نکردند و توانستند در این نقطه از عالم، با عوامل ظلم و نظام ظالمانه و شیطانى مبارزه و آن را ریشه کن و سرنگون کنند. امروز دستگاه هاى تبلیغاتى مراکز استکبارى دنیا و روشنفکران وابسته به آنها، در سطح عالم اینطور تبلیغ مى کنند که هیچ حرکتى در مقابل نظم ظالمانه کنونى ممکن نیست. با فکر انقلاب و آرمان گرایى مبارزه مى کنند و مى خواهند ملت ها را متقاعد کنند که به همین وضعیت کنونى ظالمانه دنیا بسازند و در مقابل آن، هیچ عکس العملى نشان ندهند. فکر اعتقاد به مهدى، نقطه مقابل این تبلیغات غلط و ظالمانه است. جوانان و روشنفکران و عموم ملت ما با اعتقاد به ظهور مهدى، علیه الصلاه والسلام، این اعتقاد راسخ را در دل خود پرورش مى دهند که نظم ظالمانه جهانى، قابل زوال است و ابدى نیست؛ مى شود با آن مبارزه و در مقابل آن ایستادگى کرد.
درس دیگرى که اعتقاد به مهدویت و جشن هاى نیمه شعبان باید به ما تعلیم بدهد، این است: عدالتى که ما در انتظار آن هستیم – عدالت حضرت مهدى، علیه السلام، که مربوط به سطح جهان است – با موعظه و نصیحت به دست نمى آید؛ یعنى مهدى موعود ملت ها نمى آید ستمگران عالم را نصیحت کند که ظلم و زیاده طلبى و سلطه گرى و استثمار نکنید. با زبان نصیحت، عدالت در هیچ نقطه عالم مستقر نمى شود. استقرار عدالت، چه در سطح جهانى – آنطور که آن وارث انبیاء انجام خواهد داد – و چه در همه بخش هاى دنیا، احتیاج به این دارد که مردمان عادل و انسان هاى صالح و عدالت طلب، قدرت را در دست داشته باشند و با زبان قدرت با زورگویان حرف بزنند. با کسانى که سرمست قدرت ظالمانه هستند، نمى شود با زبان نصیحت حرف زد؛ با آنها باید با زبان اقتدار صحبت کرد. آغاز دعوت پیغمبران الهى با زبان نصیحت است؛ اما بعد از آن که توانستند طرفداران خود را گرد بیاورند و تجهیز کنند، آنگاه با دشمنان توحید و دشمنان بشریت، با زبان قدرت حرف زدند. شما ببینید در همین آیه کریمه قرآن که راجع به قسط صحبت مى کند و مى گوید خداى متعال همه پیغمبران را فرستاد، »لیقوم الناس بالقسط« – براى این که قسط و عدالت را در جامعه مستقر کنند – بلافاصله مى فرماید: »و أنزلنا الحدید فیه بأس شدید و منافع للناس«؛ یعنى پیغمبران علاوه بر این که با زبان دعوت سخن مى گویند، با بازوان و سرپنجگان قدرتى که مجهز به سلاح هستند با زورگویان و قدرت طلبان فاسد معارضه و مبارزه مى کنند. پیغمبر اکرم وقتى به مدینه آمد و نظام اسلامى را تشکیل داد، آیات قرآن را بر مردم مى خواند، به گوش دشمنان هم مى رسانید؛ اما به این اکتفا نمى کرد. کسانى که طرفدار عدالت هستند، در مقابل زورگویان و زیاده طلبان و متجاوزان به حقوق انسان ها باید خود را به قدرت مجهز کنند. لذا شما مى بینید از روزى که نظام اسلامى به وجود آمد – یعنى اسلام مجهز به قدرت یک ملت بزرگ و امکانات یک کشور و دولت بزرگ شد – دشمنان اسلام حرکت اسلام را جدى گرفتند و علاقه مندان و طرفداران اسلام هم در اطراف و اکناف عالم امیدوار شدند. بسیارى از پیغمبران در میدان مبارزه و جهاد مقدس و قتال قدم مى گذاشتند؛ »و کایّن من نبىّ قاتل معه ربیّون کثیراً«. کسانى که خیال مى کنند اسلام باید برود و در گوشه اى بنشیند و مردان اسلام و دین فقط زبان نصیحت را به کار بگیرند، اینها دانسته یا ندانسته همان چیزى را مى گویند که مراکز قدرت جهانى آن را مى خواهند و آرزو مى کنند. مراکز قدرت استکبارى از این که رهبران اسلامى در هر گوشه اى از دنیا بنشینند و گاهى پیامى بدهند و یک کلمه حرفى بزنند – همچنان که رهبران مسیحى در هر قضیه اى پیامى مى دهند، نصیحتى مى کنند و جمله اى مى گویند – هیچ ترسى ندارند؛ مى دانند این خطرى براى آنها نیست. از این که ملت هاى مسلمان بیدار شوند و تشکیل حکومت بدهند، از این که ایمان اسلامى آحاد مردم در قالب یک نظام و یک دولت و یک حکومت تجسم پیدا کند، واهمه دارند و مى ترسند. نظام اسلامى و ملت مسلمان ایران و دولت جمهورى اسلامى بزرگ ترین قدم را در این راه برداشت و به برکت مجاهدت جوان ها و مردان و زنان مؤمن و فداکار این ملت، اسلام در دنیا به عنوان یک قدرت ظاهر شد. هر چه این قدرت بتواند خود را مستقرتر و پایدارتر کند، نظم ظالمانه و شیطانى دنیا بیشتر تهدید مى شود. بعضى ها بى توجه، از جدایى دین و سیاست حرف مى زنند؛ یعنى دین را به گوشه هاى خلوت برانند و انسان دیندار، فقط به نصیحت اکتفا کند. در اینجا نصیحت نمى تواند کارى بکند.
آنچه مى تواند قدرت ها را مهار و تهدید کند و با ظلم و فساد مقاومت کند و ریشه ظلم و فساد را برکند یا آن را متزلزل کند، قدرت الهى و اسلامى است؛ قدرت سیاسى اى است که در اختیار احکام اسلامى باشد. امام زمان، ارواحنا فداه، با اقتدار و قدرت و تکیه بر توانایى اى که ایمان والاى خود او و ایمان پیروان و دوستانش، او را مجهز به آن قدرت کرده است، مى رود گریبان ستمگران عالم را مى گیرد و کاخ هاى ستم را ویران مى کند.
درس دیگر اعتقاد به مهدویت و جشن هاى نیمه شعبان براى من و شما این است که هر چند اعتقاد به حضرت مهدى، ارواحنا فداه، یک آرمان والاست و در آن هیچ شکى نیست؛ اما نباید مسأله را فقط به جنبه آرمانى آن ختم کرد – یعنى به عنوان یک آرزو در دل، یا حداکثر در زبان، یا به صورت جشن – نه، این آرمانى است که باید به دنبال آن عمل بیاید. انتظارى که گفته اند، فقط نشستن و اشک ریختن نیست؛ انتظار به معناى این است که ما باید خود را براى سربازى امام زمان آماده کنیم. سربازى امام زمان، کار آسانى نیست. سربازى منجى بزرگى که مى خواهد با تمام مراکز قدرت و فساد بین المللى مبارزه کند، احتیاج به خودسازى و آگاهى و روشن بینى دارد. عده اى این اعتقاد را وسیله اى براى تخدیر خود یا دیگران قرار مى دهند؛ این غلط است. ما نباید فکر کنیم که چون امام زمان خواهد آمد و دنیا را پر از عدل و داد خواهد کرد، امروز وظیفه اى نداریم؛ نه، به عکس، ما امروز وظیفه داریم در آن جهت حرکت کنیم تا براى ظهور آن بزرگوار آماده شویم. شنیده اید، در گذشته کسانى که منتظر بودند، سلاح خود را همیشه همراه داشتند؛ این یک عمل نمادین است و معنایش این است که انسان از لحاظ علمى و فکرى و عملى باید خود را بسازد و در میدان هاى فعالیت و مبارزه، آماده به کار باشد. اعتقاد به امام زمان، به معناى گوشه گیرى نیست. جریان هاى انحرافى قبل از انقلاب تبلیغ مى کردند، الان هم در گوشه و کنار تبلیغ مى کنند که امام زمان مى آید و اوضاع را درست مى کند؛ ما امروز دیگر چه کار کنیم! چه لزومى دارد ما حرکتى بکنیم! این مثل آن است که در شب تاریک انسان چراغ روشن نکند؛ چون فردا بناست خورشید عالمتاب بیاید و روز بشود و همه دنیا را روشن کند. خورشید فردا، ربطى به وضع کنونى من و شما ندارد. امروز اگر ما مى بینیم در هر نقطه دنیا ظلم و بى عدالتى و تبعیض و زورگویى وجود دارد، اینها همان چیزهایى است که امام زمان براى مبارزه با آنها مى آید. اگر ما سرباز امام زمانیم، باید خود را براى مبارزه با اینها آماده کنیم. بزرگ ترین وظیفه منتظران امام زمان این است که از لحاظ معنوى و اخلاقى و عملى و پیوندهاى دینى و اعتقادى و عاطفى با مؤمنین و همچنین براى پنجه درافکندن با زورگویان، خود را آماده کنند. کسانى که در دوران دفاع مقدس، سر از پا نشناخته در صفوف دفاع مقدس شرکت مى کردند، منتظران حقیقى بودند. کسى که وقتى کشور اسلامى مورد تهدید دشمن است، آماده دفاع از ارزش ها و دفاع از میهن اسلامى و دفاع از پرچم برافراشته اسلام است، او مى تواند ادعا کند که اگر امام زمان هم بیاید، پشت سر آن حضرت در میدان هاى خطر قدم خواهد گذاشت. اما آن کسانى که در مقابل خطر، انحراف و چرب و شیرین دنیا خود را مى بازند و زانوانشان سست مى شود، کسانى که براى مطامع شخصى خود حاضر نیستند هیچ حرکتى را که مطامع آنها را به خطر مى اندازد، انجام بدهند؛ اینها چطور مى توانند منتظر امام زمان به
حساب بیایند؟ کسى که در انتظار آن مصلح بزرگ است، باید در خود زمینه هاى صلاح را آماده کند و کارى کند که بتواند براى تحقق صلاح بایستد
درس مهم دیگرى که وجود دارد، این است که حکومت آینده حضرت مهدى موعود، ارواحنا فداه، یک حکومت مردمى به تمام معناست. مردمى یعنى چه؟ یعنى متکى به ایمان ها و اراده ها و بازوان مردم است. امام زمان، تنها دنیا را پراز عدل و داد نمى کند؛ امام زمان از آحاد مؤمن مردم و با تکیه به آنهاست که بناى عدل الهى را در سرتاسر عالم استقرار مى بخشد و یک حکومت صد درصد مردمى تشکیل مى دهد؛ اما این حکومت مردمى با حکومت هاى مدعى مردمى بودن و دمکراسى در دنیاى امروز از زمین تا آسمان تفاوت دارد. آنچه امروز در دنیا اسم دمکراسى و مردم سالارى روى آن گذاشته اند، همان دیکتاتورى هاى قدیمى اى است که لباس جدید بر تن کرده است؛ یعنى دیکتاتورى گروه ها. اگر رقابت هم وجود دارد، رقابت بین گروه هاست و مردم در این میان هیچ کاره اند. یک گروه به قدرت دست پیدا مى کنند و در سایه قدرت سیاسى اى که همه زمام امور کشور را در اختیار او مى گذارد و با سوء استفاده از این قدرت، ثروت و پول و سرمایه را به نفع خود گردآورى مى کند و آنها را در راه به دست آوردن دوباره قدرت مصرف مى کند. دمکراسى هاى امروز دنیا بر پایه تبلیغات دروغ و فریبنده و مسحور کردن چشم ها و دل هاست. امروز در دنیا هر جا که شعار دمکراسى مى دهند، شما ببینید براى تبلیغات کاندیداهاى ریاست جمهورى و یا نمایندگان مجلس چه کار مى کنند. پول خرج مى کنند. دمکراسى در پنجه اقتدار پول اسیر است.
مردم سالارى امام زمان – یعنى مردم سالارى دینى – با این روش، به کلى متفاوت است. این که بنده تأکید مى کنم باید مراقب سوء استفاده هاى مالى در دستگاه هاى قدرت وابسته به حکومت بود، به خاطر این است. زیان بزرگ فساد اقتصادى در دستگاه هاى دولتى این است که پول را در خدمت قدرت و قدرت را در خدمت پول به کار مى گیرد و دور باطلى به وجود مى آید. از قدرت و داشتن مسؤولیت و مدیریت در بخش هاى مختلف براى جمع آورى ثروت و پول سوء استفاده بشود؛ بعد همان پول مجدداً در خدمت خریدن آراء رأى دهندگان قرار گیرد؛ حالا یا خریدن آشکار – که در خیلى جاها در دنیا معمول است پول بدهند – یا خریدن پنهان با شیوه هاى گوناگون؛ یعنى با خرج کردن هاى گوناگون، جلب محبوبیت کنند. وقتى با تبلیغات فریبنده پر خرج، آراء مردم را به سمت خود جلب کنند، این مردم سالارى و دخالت مردم نیست؛ رأى مردم در اینجا بازیچه شده است.
در نظام اسلامى که مظهر کامل آن، حضرت بقیهاللَّه، اروحنا فداه، است. فریب و حیله گرى براى جلب آراء مردم، خودش جرم است؛ استفاده از قدرت براى به دست آوردن پول، یکى از بزرگ ترین جرائم است. آنجا یاران حضرت مهدى موظفند در سطوح پایین زندگى کنند. نظام اسلامى ما پرتو کوچکى از آن حقیقت درخشان است. ما هرگز این ادعا را نکردیم و نمى کنیم، اما باید نشانه اى از او داشته باشیم.
در نظام اسلامى، مراکز قدرت و کسانى که دستگاه هاى مختلف و مدیریت ها و امضاها را در اختیار دارند، باید به جمع ثروت شخصى براى خود به عنوان یک گناه نگاه کنند. اگر اینطور شد، آنگاه دست ها و دامن ها پاک خواهد ماند؛ والاّ اگر مسؤولى که فلان تجارت خارجى و فلان مناقصه بزرگ در اختیار اوست، فلان پروژه مهم و پر خرج زیر امضاى اوست و فلان صندوق پول زیر کلید اوست، به خودش اجازه دهد براى منافع شخصى و جمع آورى ثروت براى خود یا نزدیکانش، از این امکان – که متعلق به کشور و مردم است – استفاده کند، همان چیزى اتفاق خواهد افتاد که در کشورهاى دچار سیستم هاى ظالمانه در گذشته و امروز در دنیا اتفاق افتاده است؛ یعنى ثروت در یک نقطه متمرکز خواهد شد و جمع کثیرى دچار محرومیت و فقر خواهند شد؛ این تبعیض است؛ این چیزى است که اسلام براى مبارزه با آن آمده است. ما هم که مدعى اسلام هستیم، باید با آن مبارزه کنیم. این که امیرالمؤمنین – طبق نقل نهج البلاغه – مى فرماید: »ما رأیت نعمه موفوره إلاّ و فى جانبها حق مضیع«؛ یعنى هرجا شما دیدید ثروت انباشته اى به وجود آمده، بدانید در کنارش حقوق ضایع شده فراوانى وجود دارد؛ مظهر اصلى و مصداق عمده آن همین است که کارگزاران و مسؤولان حکومت با استفاده از نفوذ و قدرت راحت بتوانند از امکانات عمومى استفاده کنند؛ بانک ها راحت وام بدهند؛ مراکز گوناگون، امکان استفاده از زمین، آب، هوا، تجارت و وارد کردن و صادر کردن را در اختیار آنها بگذارند، ناگهان ببینید کسانى که دستشان از مال دنیا تا اندکى پیش خالى بود، حالا ثروت هاى گزاف پیدا کرده اند؛ ظاهر کار هم قانونى است. من یک وقت گفتم قانوندان هاى قانون شکن، خطرناک تر از همه اند؛ کسانى که قانون را خوب بلدند، پیچ و خم ها و دالان هاى تودرتوى قانون را خوب مى شناسند، اما خودشان قانون شکن اند؛ بدون این که معلوم بشود که کارشان قانون شکنى است. اگر خداى نکرده چنین چیزى براى ملت ما رواج پیدا کند، یک فاجعه است؛ این چیزى است که با نظام اسلامى و با انتظار مهدى موعود کاملاً منافات دارد؛ این حدى است که من از مسؤولان خواسته ام. به مسؤولان بارها گفته ام، تأکید هم کرده ام، باز هم مى گویم و پاى این مطلب ایستاده ام؛ باید با فساد در دستگاه هاى دولتى و دیگر دستگاه هاى حکومتى مبارزه بشود.
متعهد این مبارزه، خود مسؤولان قواى مختلف هستند. در درجه اول، براى جلوگیرى از فساد در دولت، خود مسؤولان دولتى، خود وزرا و خود مدیران ارشد مسؤولند؛ نگذارند در مجموعه هاى آنها فساد به وجود بیاید. اگر آنها بخواهند مبارزه کنند و اگر این مبارزه را جدى بگیرند، بهتر از هر کس خواهند توانست مبارزه کنند. البته باید حواسشان جمع باشد که دامن هاى خود را پاکیزه نگهدارند. این را همه بدانند؛ کسى که خودش آلوده به فساد باشد، قادر نخواهد بود با فساد مبارزه کند. خود مسؤولان باید با هشیارى و دقت، با این پدیده مبارزه کنند. اگر خداى ناکرده مدیران در مقابله با فساد در دستگاه هاى خود کوتاه بیایند، ناگزیر باید قوه قضاییه وارد میدان شود. دستگاه قضایى هم باید بى اغماض و بدون ملاحظه، هر جا فساد و یا عملى را بر خلاف قانون و در جهت سوء استفاده ملاحظه کرد، با آن مقابله کند.
برادران و خواهران عزیز! نیاز عمده امروز کشور ما عدالت است.
امروز ما به عدالت احتیاج داریم. مردم از تبعیض رنج مى برند. مسؤولان کشور – که بحمداللَّه مسؤولان ارشد کشور مؤمن و پاکیزه اند – اگر مى خواهند آنچه را که نیاز حقیقى مردم است، اعمال کنند، باید به عدالت بیندیشند. اگر فکر و انگیزه عدالت در دل ها زنده باشد، آنگاه فرصت، کار و توفیق براى باز کردن گره ها یکى یکى به وجود خواهد آمد؛ بیکارى و مسائل اقتصادى و مشکلات وجود دارد، حل مى شود و مسأله رشد علم در دستگاه هاى علمى و در دانشگاه ها ممکن خواهد شد.
ملت عزیز ما با ایمان ناب و پاکى که دارد خواهد توانست در مقابل تهدیدهاى جهانى همچنان با استقامت و سرافرازى و با قدرت و شهامت بایستد و متجاوزان سلطه طلب و سیطره طلب جهانى را از نزدیک شدن به مرزها و حریم این ملت برحذر بدارد. پروردگارا! ملت ما را سرافراز کن؛ جوانان ما را حفظ کن؛ پروردگارا!قلب مقدس ولى عصر را از ما راضى بفرما.
موعود شماره ۳۵