اخراج ۴۱۵ فعال حماس از نوار غزه و مخالفت “رفیق حریری “، نخستوزیر وقت لبنان با دادن اجازه ورود به خاک لبنان به این ۴۱۵ نفر، سبب برانگیخته شدن افکار عمومیبر ضد اسراییل شد.
به گزارش خبرگزاری فارس، اخیرا انتشارات “لیونز ” کتابی را با نام “شکار مهندس ” منتشر کرده است که به بررسی چگونگی ردیابی و شهادت “مهندس یحیی عیاش “، از مبارزان فلسطینی، اختصاص دارد. آنچه در این سلسله گزارشها ملاحظه میکنید، ترجمه این کتاب با ویرایش خبری است که خبرگزاری فارس برای مخاطبان خود فراهم آورده است. این کتاب توسط “ساموئل ام. کاتز ” و با دیدگاه آمریکایی – صهیونیستی به نگارش درآمده است.
قسمت هفدهم این مجموعه از نظر خوانندگان محترم میگذرد:
*ابومرزوق به تهران می رود
در اکتبر ۱۹۹۲، “موسی ابومرزوق ” در راس گروهی به نمایندگی حماس عازم تهران شد تا بر اساس یک توافق همکاری همهجانبه با ایران، یک ساختار پشتبانی محکم برای این جنبش ایجاد کند.
بر اساس توافق امضا شده در جریان این سفر دو هفتهای به تهران و دیدار از مراکز مختلف آموزش و مراکز اطلاعاتی در سراسر ایران، ایران متعهد شد تا سالانه بودجهای معادل ۳۰ میلیون دلار در اختیار حماس گذارد تا این جنبش بتواند شبکه بینالمللی خود را حفظ کرده و به نبرد خود علیه دولت یهود ادامه دهد.
مهمتر از همه این بود که ایران تضمین کرد تا از حماس، حزباللهی دیگر بسازد.
حمایت از حماس بر عهده دپارتمان سوم وزارت امور خارجه ایران گذاشته شد که سازمانی کاملا مخفی و اسرار آمیز بود و به وسیله برادر “اکبر هاشمی رفسنجانی “، رئیسجمهور وقت ایران اداره میشد که برنامهریزان و استراتژیستهای ایرانی از آن تحت عنوان “جبهه اردن ” یاد میکردند.
وزارت امور خارجه ایران، برای حماس در تهران سفارت تاسیس کرده بود و این در حالی بود که هرگونه روابط با تشکیلات خودگردان تحت رهبری “یاسر عرفات ” را قطع کرده بود.
*پیش بینی درست ایران ار انتخابات آمریکا و فرصتی برای حماس
آنگونه که روزنامه سعودی “الشرق الاوسط ” گزارش داد، ایرانیان ائتلاف با حماس را فرصتی بسیار بزرگ برمیشمردند. ایران پیشبینی کرده بود که “جورج بوش پدر “، انتخابات ریاستجمهوری نوامبر ۱۹۹۲ را با شکست پشت سر خواهد گذاشت و در نتبجه دیپلماسی در خاورمیانه با خلاء حضور ابرقدرتی چون آمریکا مواجه خواهد شد، لذا حماس میتوانست از این فرصت به خوبی بهرهبرداری کند.
*نیروهای حماس در ایران و سودان آموزش میبینند
ایرانیان به حماس قول دادند که ۳۰۰۰ نیروی این جنبش را در اردوگاههای خود در لبنان، ایران و سودان آموزش خواهند داد.
این اردوگاهها شامل اردوگاه امام علی (ع) در شمال تهران، اردگاه “کرانادانژه ” در نزدیکی شهر مقدس قم و مجموعه بیتالمقدس در شهر قم میشد. در سودان نیز ایران نیروهای حماس را در ده اردوگاهی که سپاه پاسداران با حمایت کامل “حسن الترابی “، رئیس کنگره اسلامی خلق تاسیس کرده بود آموزش میداد. ایران از سال ۱۹۹۰ وارد ائتلافی با دولت اسلامگرای سودان شده بود و این ائتلاف به منزله ازدواجی بود که برای هر دو طرف منافعی بسیار دربرداشت.
سودانیها به شدت به دلارهای نفتی ایران نیاز داشتند و ایرانیان نیز موقعیت راهبردی این کشور در آفریقا را برای صدور انقلاب به مصر و الجزایر در شمال و عربستان سعودی و یمن در شرق و در کرانههای دریای احمر بسیار مناسب میدیدند.
* اردوگاههایی که برای مقابله با رژیم مبارک تاسیس شده بودند!
بیشتر مراکز آموزش تاسیس شده توسط ایران در سودان با هدف حمایت از جریانات رادیکالی ایجاد شده بودند که در مصر با رژیم “حسنی مبارک ” در قاهره مقابله میکردند.
فعالان حماس برای آموزش به اردگاههای واقع در “جدید الحق ” در نزدیکی خارطوم دعوت شدند که چسبیده به زندان نظامی و مخوف “کاردی ” بود؛ اما نیروهای ویژه حماس و نیروهای اطلاعاتی آن به “ام بربیتا ” در جنوب “الفاشر ” اعزام شدند تا معلمان ایرانیشان از “الف تا ی ” مهارتهای تروریستی و جاسوسی را به آنها بیاموزند.
* موسسه امام حسین (ع)، مرکز آموزش بااستعدادترین نیروهای حماس
بااستعدادترین نیروهای حماس در مناطق اشغالی، در موسسه امام حسین (ع) در شمال تهران آموزشهای مربوط به جاسوسی و عملیات اطلاعاتی را از پاسداران ایران دریافت میکردند.
پاسداران ایران فعالان حماس را در زمینههایی همچون گردآوری اطلاعات، خرابکاری، آدمربایی، شبکهسازی مخفی و غیرقابل نفوذ، عملیات ایذایی و ارائه اطلاعات غلط به دشمن آموزش میدادند.
ایستگاههای رادیویی، از جمله ایستگاه رادیویی قدرتمند “القدس ” در نزدیکی دمشق ساعت به ساعت جدیدترین اخبار را در اختیار حامیان حماس در مناطق اشغالی میگذاشت و کدهای لازم را از تهران و دمشق برای فعالان حماس در داخل مناطق اشغالی ارسال میکرد.
*ایران از ببر کاغذی حمایت نمیکند
اتحاد با ایران در تاریخ حماس یک نقطه عطف به شمار میآید. حمایت و سرمایهگذاری ایران در برابر یک خواسته واضح و روشن به حماس اعطا میشد: “افزایش دامنه خشونتها با هدف تخریب روند صلح. ” تهران هیچ علاقهای به حمایت از یک ببر کاغذی نداشت.
*افکار عمومی جهان بر ضد اسرائیل موضع میگیرد
اخراج ۴۱۵ فعال حماس از نوار غزه و مخالفت “رفیق حریری “، نخستوزیر وقت لبنان با دادن اجازه ورود به خاک لبنان به این ۴۱۵ نفر، دقیقا همان چیزی بود که فرماندهان عملیات اطلاعاتی در تهران و دمشق دره بقاع امیدوار بودند که اتفاق بیفتد.
افکار عمومی جهان که تحت تاثیر تصاویر مردان بیچارهای قرار گرفته بود که در منطقه ورود ممنوع بین مناطق اشغالی لبنان و بقیه مناطق این کشور روزگار را به سر میاوردند، به شدت علیه اسرائیل موضع گرفته بود.
این افراد در برف و یخ زندگی میکردند، نماز میخواندند و غذا میخوردند. مردم کشورهای غربی شدیدا با دیدن گزارشهای شبانه از مردانی که اکثرا پزشک، وکیل، دندانپزشک، کارمند، مهندس و حسابدار بودند و لباسهای بلند و اورکتهای خاکی به تن داشتند و در دامنههای برفی کوهستانهای لبنان رنج میکشیدند، خشمگین شده بودند. مجمع عمومی سازمان ملل متحد که هرگز دوست اسرائیل نبوده است، اسرائیل را به خاطر نقض کنوانسیون ژنو محکوم کرد و شورای امنیت نیز با صدور قطعنامه شماره ۷۹۹ خواستار بازگشت سریع تبعیدیها به سرزمینشان شد.
*اسرائیل تسلیم فشارها میشود
حتی در اسرائیل، جایی که اکثریت مردم از اقدامات سخت بر ضد حماس حمایت میکردند، دادگاه عالی دستور داد که تبعید به این شکل نمیتواند ادامه یابد و تنها موقتی است و بیشتر کسانی که تبعید شدهاند باید به سرزمینهای اشغالی بازگردانده شوند.
این دادگاه تصریح کرد که تبعید گروهی فعالان حماس غیرقانونی بوده است اما به دولت اجازه داد تا به صورت فردی این افراد را تبعید کند. در حالی که تنها ۳۹۶ نفر از افراد تبعیدی باقی مانده بودند، دولت اسحاق رابین پس از میانجیگری آمریکا و قول دولت تازه استقرار یافته کلینتون مبنی بر وتوی هرگونه قطعنامه ضداسرائیلی در شورای امنیت اعلام کرد که تنها به ۱۰۰ تن از افراد تبعیدی اجازه بازگشت میدهد.
تبعید دو ساله باقی افراد نیز به نصف تقلیل پیدا کرد.