الحمدللَّه ربّ العالمین و صلّى اللَّه على سیّدنا محمد و آله الطیّبین الطاهرین المعصومین لا سیّما بقیه اللَّه أرواحنا فداه و لا حول و لا قوه إلّا باللَّه العلىّ العظیم.
الحمدللَّه کار خوب و سنگینى را شروع کردهاید، کارى که خیلى زودتر از این باید شروع مىشد و بهیک معنا دیر هم شروع شده، ولى از آنجایى که نفس شروع شدن خودش مسأله مهمى است، دیر هم باشد باز جلوى خسارتهایى را مىگیرد و انشاءاللَّه فوائدى را هم دربر خواهد داشت. حقیقت این است که انسان احساس مىکند که یک دستى در کار است که مسائل مربوط به حضرت مهدى، عجّلاللَّهتعالىفرجه، اوج بگیرد و حرکاتى که شخص خاصى هم دنبالش نیست دارد بهصورت منسجم انجام مىشود.
من این را به رأىالعین مىبینم موجى که درباره فعالیتهاى حضرت مهدى، علیهالسلام، است نسبت به سابق خیلى فرق کرده که یک نمونه آن مسجد جمکران است. مسجد جمکران پنجاه سال قبل در مواقع شلوغى حداکثر شاید دهنفر زائر داشت، خیلى اوقات که به این مسجد مىرفتیم در مسجد بسته بود که باید مىرفتیم در را باز مىکردیم و نماز مىخواندیم. گنجایش مسجد هم خیلى محدود بود، امّا الآن نگاه مىکنیم مواقعى هست که صدها هزار نفر، در آن اجتماع مىکنند. یا این آمارى که شما اشاره کردید که اجمالاً هم قبلاً شنیده بودم، که این مسجد پانزده میلیون نفر در سال نمازگزار دارد؛ که بیش از زوار بیتاللَّهالحرام است چون ما حساب کردیم زوار بیتاللَّهالحرام شاید در حدود هفت تا هشت میلیون در سال باشد ولى مسجد جمکران پانزده میلیون که دو برابر این مقدار است و معادل زوار حضرت رضا، علیهالسلام، که صدها سال است جریان دارد تا بهاین جا رسیده، ولى مسجد جمکران در طى ده، بیست سال به این صورت دربیاید پیداست که عنایت خاصى به این حرکات وجود دارد.
امّا تعبیرى که از این موضوع مىتوان کرد که این است که: همانطور که در غیبت دو مرحله وجود داشت؛ مرحله غیبت صغرى و غیبت کبرى، در ظهور هم، بهنظر مىرسد دو مرحله وجود داشته باشد؛ ظهور صغرى و ظهور کبرى. اگر وجود ایشان را به آفتاب تشبیه کنیم – که در احادیث زیادى تشبیه شده – در موقع غیبت یک بینالغروبین وجود داشت بعد یک شب تاریک، در هنگام ظهور هم بینالطلوعین خواهد بود و یک طلوع آفتاب.
در بینالطلوعین که ظهور صغرى باشد نام و آوازه امام زمان، علیهالسلام، همهجا پخش مىشود کوچک و بزرگ لااقل در محیطهاى متعلق به امام زمان، علیهالسلام، یک اشتیاق و شوق و علاقهاى و خلاصه ارتباط تازهاى پیدا مىکنند، کتابها، مجالس، مساجد، برنامههاى مرتبط با آن حضرت زیاد مىشود.
من کمتر یادم مىآید در سابق مسجد یا حسینیهاى بهنام حضرت مهدى، علیهالسلام، نامیده بشود حالا الى ماشاءاللَّه مؤسسات مختلف، خیابانها و تشکیلات زیادى بهنام حضرت وجود دارد که اینها همهاش نشان مىدهد که بالاخره عنایت و انشاءاللَّه اراده الهى تعلق گرفته است که ظهور نزدیک باشد و ما در بینالطلوعین قرار داشته باشیم که انشاءاللَّه توفیق خداوند عنایت کند در طلوع کامل هم انشاءاللَّه حیاتى داشته باشیم.
بههرحال این واقعاً خیلى عادى نیست یعنى این موج یک موج خیلى قوى است نسبت به سابق و این را براى این عرض مىکنم که آقایان به این مسأله امیدوار باشند که عنایت خود حضرت پشتوانه این برنامههاست و بنا است این برنامهها انشاءاللَّه ادامه پیدا کند. وقتى انسان احساس مىکند که عنایتى ازچنان مقامى شامل حال اوست دیگر با دلگرمى و اعتماد بیشتر و گامهاى محکمتر پیش مىرود، این یک نکته است که باید به آن توجه داشت.
و امّا اینکه اسم کل مجموعه را به یک نام جامعى تبدیل کردهاید که کارهاى مختلفى بشود در زیر آن انجام داد کار بسیار خوبى است و اینکه از کتاب هم شروع کردید باز هم کار بسیار خوبى است، حالا برنامههاى بعد را هم شاید بشود متنوعتر از اینها انجام داد؛ یعنى عناوین دیگر که تازه و کاملاً ابتکارى باشد، من هم بهسهم خودم انشاءاللَّه روى آن مطالعه مىکنم و عناوین دیگرى هم که تازگى و درنتیجه جاذبه داشته باشد فکر مىکنم و عرض مىکنم.
ولى مىدانید هر موضوع مهمى آفاتى هم دارد. مسأله اعتقاد به ظهور حضرت مهدى، علیهالسلام، و برنامههاى مربوط به آن آفاتى دارد که حالا من چند نمونه از آفات آن را ذکر مىکنم که خوب است در فعالیتهایتان به آن توجه داشته باشید.
یکى از آفات همان است که اشاره کردید و آن ادعاى رؤیت در سطح گسترده است که هر کسى بلند بشود و ادعاى رؤیتى بکند. من اخیراً کتابى را برایم فرستاده بودند – که حتماً دیدهاید و نام نمىبرم – مطالعه مىکردم که بحثهاى بسیار خوبى داشت و مجموعهاى از توجهات و ملاقاتهایى که حضرت ولىعصر، علیهالسلام، با اشخاص داشتند، مخصوصاً علما و روحانیون، در آن ذکر شده بود، امّا موارد خیلى ضعیفى هم در لابهلاى مطالبش بود. در این کتاب هر حادثه غیرعادىاى در جایى واقع شده بود آن را بهنحوى بهعنوان حضور حضرت مهدى، علیهالسلام، محسوب کرده بودند، مثلاً اگر بنده مىخواستم به مشهد سفر کنم و اسباب هیچ فراهم نبود و یکمرتبه اسباب فراهم مىشد این را جزء یکى از ملاقاتها برشمرده بودند و یا هر شخص غیر عادى در مجلسى حضور پیدا کرده بود آن شخص و چهره غیرعادى را به آن حضرت تطبیق کرده و آنرا یکى از موارد ملاقات حضرت بهحساب آورده بودند.
وقتى از این طرف قضیه افراط بشود کل برنامه زیر سؤال مىرود، همیشه این اتفاق افتاده است. الآن مشکلاتى که در مسائل سیاسى پیدا کردهایم یکى از عواملش افراط کاریهاى بعضى از خودمانیها بود که سر از مشکلات سیاسى در مملکت درآورد که مىدانید و مىدانیم. هر کارى در آن افراط کارى بشود کل مطلب زیر سؤال مىرود. من فراموش نمىکنم کسروى شفگفردش براى مبارزه با علماى دین این بود که کتابهاى آنها را بررسى مىکرد، اگر براى یک مطلبى ده تا استدلال آورده بودند، دقت مىکرد ببیند کدامیک از آنها آسیبپذیر است، اگر یکى از آن استدلالها آسیبپذیر بود، همان را مىچسبید و مىگفت: آقا این نمونه است مشت نمونه خروار، نفهتاى دیگرش هم همینطور است. نهتا دلیل متقن خوب بخاطر ضعف یک دلیل تمام زیر سؤال مىرفت. من هم در دوران آموزش فن نویسندگى براى رفقا این برنامه را داشتم – که عدهاى از آنها بحمداللَّه پرورش پیدا کردند و صاحب کتابهایى هم شدهاند – مىگفتم آقا ده دلیل نیاورید، سه دلیل بیاورید محکم، ده تا نیاورید، نفهتایش محکم یکىاش آسیبپذیر. ما هم وقتى این همه ملاقات درست کنیم و حضرت را دراختیار همه بگذاریم درهر ساعت در هر زمینه هر قیافه و حادثه غیرعادى و… این سبب مىشود اگر به دو مورد از این ملاقاتها اشکال وارد شد بگویند آقا این امام زمان اینها همینه و بقیه هم مثل همین است. در این کار باید خیلى دقت بشود.
باید این نکته را هم اضافه کنم، داوران شما که این زحمتها را مىکشند باید ضعفها و قوتهاى کتابها را بنویسند و به صاحبان آنها ارائه دهند که وقتى نویسندگان کتابشان را براى آینده بخواهند چاپ کنند اصلاح شده باشد. چون بالاخره این کتابها قوت و ضعفى دارد و باید این زحمات داورها منتهى به اصلاح کتابهاى موجود بشود و این خدمت بزرگى است که شما مىتوانید انجام دهید و یکجمعبندى هم بشود و در همان نشریه و امثال آن منتشر بود که براى نویسندگان آینده هم یک الگو و یک برنامه باشد که خیلى مهم است.
یکى دیگر از اشتباهاتى که بعضیها مرتکب شدهاند این است که مىگویند: چرا اینقدر این درسها را بخوانیم و اینهمه زحمت بهخود بدهیم، مسجد مقدس جمکران نزدیک ماست، چهل شب چهارشنبه و شب جمعه مىرویم آنجا و صاحب علم لدّنى مىشویم. بهاین صورت دیگر فعالیتهاى علمى و تحصیلى کمکم بهکنار مىرود. این آفت در بین قشرى از جوانان حوزه دارد پیدا مىشود و اگر ضمیمه بشود با یک افکار عرفانى و برخى کتابها که نوشته مىشود و کراماتى که براى بعضى از بزرگان ذکر مىکنند و در آن افراط مىکنند، اثرات بدى دارد، و بسى جاى تأسف است.
طلبهاى بهمن تلفن کرد و گفت شما بهمن دستورى بدهید تا من در ظرف یک سال قادر به طىّالارض شوم. کسى که اینچنین فکرى داشته باشد دیگر درس نمىخواند. درهر حال اندیشه مهدویت این اثر منفى را هم گذاشته که باید مراقبت این آسیب هم باشیم.
دیگر اینکه، الآن بعضى از دشمنان دارند روى مسائل مربوط به امام زمان، علیهالسلام، کار مىکنند و سعى دارند به آن جنبههاى منفى بدهند، لذا ما نباید بهانه به دست آنها بدهیم. اینها مسأله حضرت ولى عصر، علیهالسلام، را زیر ذرهبین بردهاند چون اعتقاد به وجود حضرت ولىعصر چند اثر منفى براى آنها دارد. دین خودش حرکت ایجاد مىکند و عقیده به حضرت مهدى یک حرکت مضاعف؛ چنانکه مىدیدید در جبهههاى ما خیلى شعار یا مهدى بود و عشق به مهدى مانند یک موتور قوى حرکت ایجاد مىکرد. بههمین دلیل دشمنان مىخواهند اصل دین و این عقیده را متزلزل کنند.
بدانید که حرکت قوى حزباللَّه لبنان یک مقدار بهخاطر مسائل دینى و یک مقدار بهخاطر اعتقاد به حضرت ولىعصر و امام حسین، علیهالسلام، بود. این اعتقاد را مىخواهند بگیرند و این موتورها را مىخواهند از کار بیندازند. اگر حزباللَّه لبنان منهاى این اعتقاد باشد برداشتن آنان از سر راه کار مهمى نیست. چون نه ازنظر تاکتیکهاى جنگى از پس اسرائیل برمىآیند و نه از نظر اسلحه و نفرات.
بخصوص وهابىها هم از یکطرف مجبورند عقیده به حضرت مهدى داشته باشند چون مىگویند: »تواترت الأخبار على ظهور المهدى«. ازطرفى دیگر عقیده خاص شیعه که روى حضرت مهدى تکیه مىکند این را هم مایلند زیر سؤال ببرند. ما باید مواظب باشیم بهانه بهدست آنان ندهیم.
امّا آخرین نکتهاى که عرض کنم این است که حضرت مهدى، علیهالسلام، پناهگاه درماندگان است، شفیع درگاه خداست بدون شک، امّا این ذهنیت و فرهنگى که براى عدهاى پیدا شده است که حضرت مهدى فقط مشکلگشاى دنیا است درست نیست. من نمىدانم درحال حاضر چند نفر از کسانى که به مسجد جمکران مىآیند براى خود حضرت مهدى مىآیند، کسانى که بگویند: »ما از تو به غیر از تو نداریم تمنا«.
خیلىها خانه ندارند، ازدواج نکردهاند، بیمار دارند، خوب است براى اینها بیایند، امّا منحصر شدن حضرت مهدى در این چیزها مشکل است. بهتر است ما کمکم این فرهنگ را رایج کنیم؛ فرهنگف »ما از تو به غیر از تو نداریم تمنا«.
رفتن بهسوى حضرت مهدى براى مسائل معنوى خیلى خوب است. یک عده از جوانها هم براى این چیزها مىآیند و مىخواهند از حضرت مهدى که من آدم بشوم که این قیمت دارد باید حرکت بهاین سو باشد. ما در عین این که به آنها معتقدیم و در مشکلات به آنان پناه مىبریم و در درگاه خداوند شفیع ما هستند ولى مىخواهیم که اینها منحصر به این محدوده نشوند، نه اینکه به این اعتقاد نداریم باید روى این مسأله با ظرافت کار کرد.
ماهنامه موعود شماره ۲۶