از وظایف مهم شیعیان در عصر غیبت امام عصر، علیهالسلام، بزرگداشت نام و یاد آن حضرت و نیز تکریم و تعظیم آن بزرگوار است. این وظیفه مهم مبتنی بر روایاتی است که در آنها به احیای امر ائمه، علیهمالسلام، اشاره شده است. در این خصوص به دو روایت که بزیبایی مکمل یکدیگرند توجه فرمایید:
شخصی به نام «خثیمه» میگوید:
برای خداحافظی خدمت امام باقر، علیهالسلام، شرفیاب شدم. آن حضرت فرمودند: «ای خثیمه! هر کس از دوستانمان را دیدی سلام برسان و آنان را به پرهیزکاری سفارش کن و بگو توانمندان از بینوایان و قدرتمندان از ضعیفان دلجویی کنند و زندگان در تشییع جنازه مردهها شرکت نمایند و در منازل خود یکدیگر را ملاقات کنند که همین دیدار زندهکردن امر ماست. خدا رحمت کند بندهای که امر ما را زنده بدارد! ای خثیمه! به دوستان ما ابلاغ کن که ما از ] عذاب [ خداوند چیزی از آنها دور نمیکنیم مگر با عمل ] نیک [ و آنها به ولایت ما نمیرسند مگر با پرهیزکاری و حسرتخورترین مردم درقیامت کسی است که عدالت را ستایش کند اما مخالف آن عمل نماید… ».
احیای امر ائمه، علیهمالسلام، به چه معناست؟ در این زمینه روایتی از امام صادق، علیهالسلام، گویاست: آن بزرگوار فرمودند:
یکدیگر را ملاقات نمایید و علم را برای یکدیگر بازگو کنید که با بیان حدیث دلهای زنگارگرفته روشنی مییابد و با حدیث، امر ما احیا میگردد و هر کس امر ما را زنده بدارد، خدایش بیامرزد ».
از تلفیق دو حدیثی که بیان شد به نتایج ارزشمندی میرسیم:
اول: وظیفه شیعیان احیا و زندهکردن امر ائمه، علیهمالسلام، است چه در زمان حضور امام معصوم و چه در زمان غیبت حجت خدا.
دوم: بیان و ترویج علوم ائمه، علیهمالسلام، و ذکر احادیث آنان زیباترین مصداق برای زندهکردن امر ائمه، علیهمالسلام، است. همان طور که در حدیث دوم بدان اشاره شده است، ترویج علوم ائمه، علیهمالسلام، و ذکر احادیث و روایات آن بزرگواران شامل تبیین مسائل حلال و حرام، تعلیم و تعلّم علوم اخلاقی و معنوی، ترسیم زیباترین روابط اجتماعی و اتخاذ بهترین شیوه در امور سیاسی و فرهنگی و نیز ترویج مناقب و مکارم اخلاقی آن بزرگواران از مصادیق احیای امر ائمه، علیهمالسلام، است. جمعبندی آنچه گذشت آن است که شیعیان وظیفه دارند مناقب و مکارم اخلاقی معصومین، علیهمالسلام، را ذکر کنند، سیره آنان را نه تنها خودشان در عمل مراعات کنند، که دیگران را نیز در این امر یاری رسانند (در حقیقت مکارم معنوی آنان را احیا و اقامه نمایند) و مردم را از صبر و شکیبایی آن حضرات آگاه سازند، مقام و منزلت آنان را برای مردم بیان نمایند و در تبیین چهرهای واقعی از آن واسطههای فیض پروردگار بکوشند. رهنمودهای آنان را در زمینههای مختلف اجتماعی، سیاسی و فرهنگی ترسیم کنند و مواردی از این دست. (نمونههایی از آن را میتوان در توصیههای امام باقر، علیهالسلام، به خثیمه به نظاره نشست).
باید توجه داشت اگر موارد گفته شده اهمیت دارند، بیتردید در زمان غیبت در خصوص تکالیفی که در قبال حضرت مهدی، علیهالسلام، بر عهده ماست، اهمیتی دوچندان پیدا میکنند؛ زیرا عصر غیبت یعنی عصری که فضائل و مکارم اخلاقی رنگ و لعاب باخته و انسانها تشنه رسیدن به الگویی هستند که مقبولیت بشری و همگانی داشته باشد و چه کسی در عصر حاضر بزرگوارتر از حضرت مهدی، علیهالسلام، است؟ بر اساس آنچه گفته شد وظیفه مهم منتظران است که فضائل و مناقب حضرت ولی عصر، علیهالسلام، را برای خود، خانواده خود و دیگران بازگو کنند. در معرفت و معرفی آن عزیز بکوشند، با رعایت تقوا و پرهیزگاری زمینه ظهور ایشان را فراهم سازند. به هر طریق ممکن و منطقی در تعظیم و گرامیداشت آن بزرگوار تلاش نمایند. مجالس خود را به ذکر و یاد آن حضرت مزیّن سازند و موارد فراوانی که در این قالب میگنجد. در ادامه این نوشتار به مواردی اشاره میکنیم که میتواند تعظیم و تکریم آن حضرت به حساب آید:
1- برخاستن هنگامی که از حضرت مهدی، علیهالسلام، نام و یاد میشود. این مهم نه تنها عملی است که ظاهراً تعظیم و بزرگداشت آن حضرت و احترام به آن عزیز غایب از نظر محسوب میگردد، بلکه سیره معصومین، علیهمالسلام، نیز چنین بوده که وقتی اسم آن حضرت در مجالس برده میشد، از جا برمیخاستند. در کتاب «النّجمالثّاقب» آمده است که روزی در مجلس امام صادق، علیهالسلام، نام حضرت صاحبالزّمان، علیهالسلام، برده شد. امام صادق، علیهالسلام، به خاطر احترام به آن بزرگوار از جا بلند شدند . همچنین هنگامی که در محضر امام رضا، علیهالسلام، ذکر حضرت قائم، علیهالسلام، شد، آن حضرت از جا برخاستند، دو دست بر سر نهادند و برای ظهور حضرتش دعا کردند .
البته باید دانست احترام و تعظیم، هنگامی که نام آن بزرگوار برده میشود ظاهری دارد و باطنی. ظاهرش همان ادای احترامی است که هنگام ورود یک شخص محترم، با بلندشدن از جا به عمل میآوریم و باطن آن اعلام آمادگی برای همراهی با آن وجود شریف هنگام ظهور است. و طبعاً این دومی مهمتر از اولی است.
2- از دیگر مصادیق ذکر و یاد حضرت مهدی، علیهالسلام، و نیز تکریم و تعظیم آن بزرگوار، نامیدن فرزندانمان به نام یا القاب آن حضرت است. این عمل از یک سو ترویج نام و القاب ایشان است و از سویی دیگر بیانگر محبت به آن وجود شریف.
شخصی به نام «ربیع بن عبداللّه» میگوید.
به امام صادق، علیهالسلام، گفتم: ما فرزندان خود را به نام شما و پدران شما مینامیم. آیا این کار برایمان سودمند است؟ حضرت فرمودند: «آری به خدا قسم. مگر دین چیزی جز مهرورزیدن ] به خوبیها و خوبها [ و نفرت ] از بدیها و بدها [ است؟».
3- نهادن نام و یا القاب حضرت ولی عصر، علیهالسلام، بر اماکن مذهبی، آموزشی، فرهنگی، درمانی و مؤسسات عامالمنفعه از دیگر مصادیق تکریم آن حضرت است. البته در این مورد باید حسن سلیقه داشت. مثلاً نهادن نام آن عزیز بر برخی مغازهها و فروشگاهها مانند اغذیهفروشیها، فروشگاههای البسه و این گونه مکانها اگر نگوییم اهانت به آن حضرت است، تکریم و تعظیم آن جناب نخواهد بود و یا نهادن نام و القاب آن حضرت بر برخی مؤسسات فرهنگی و هنری که تولیدات آنها یا مغایر با خواستههای آن امام است و یا با قدری مسامحه باید گفت با اهداف آن وجود شریف همخوانی ندارد.
گرامیداشت و تعظیم و تکریم حضرت مهدی، علیهالسلام، به موارد مطرحشده، خلاصه نمیگردد. مصادیق دیگری مانند تشکیل مجالس به نام و یاد آن حضرت، ذکر صلوات هنگام بردن نام یا القاب آن امام و مواردی دیگر از مصادیقی هستند که تکریم و تعظیم حضرتش محسوب میگردند
پینوشتها:
1. مکیالالمکارم، میرزا محمدتقی جعفری، ج1، ص370.
2. همان، ج1، ص370.
3. همان، ج2، ص245.
4. فوز اکبر، مرحوم میرزا محمدباقر فقیه ایمانی، ص151.
موعود جوان شماره 11