حضرت فاطمه(س)؛ فاطمیّه، غفلت‌ها و حسّاسیت‌ها

4aaa47e421ea0ce0fff92a19463c8673 - حضرت فاطمه(س)؛ فاطمیّه، غفلت‌ها و حسّاسیت‌ها

علّت بروز اختلاف در روز شهادت
در مورد تعداد روزهایی که حضرت صدّیقه طاهره(س) پس از رحلت پدر بزرگوارشان در قید حیات بوده‌اند، در میان کتاب‌های تاریخی اختلاف وجود دارد. بعضی از مورّخان مثل یعقوبی این زمان را چهل روز و کسانی مثل عایشه، دختر ابی‌بکر، این مدّت را شش ماه و گروهی دیگر هشت ماه ذکر کرده‌اند.
امّا در میان این اقوال، آن قولی که برای ما قابل اعتنا است، روایات رسیده از ناحیه ائمّه هدا(ع) به نقل از مرحوم علّامه مجلسی و مرحوم ابوالفرج اصفهانی در کتاب «مقاتل الطّالبین» می‌باشد که این گونه اظهار نظر کرده:

 

مدّت زمان حیات فاطمه زهرا(س) بعد از وفات پیامبر(ص) مورد اختلاف قرار گرفته است؛ به طوری که کمترین زمان ذکر شده در این رابطه ۴۰ روز و بیشترین زمان هشت ماه می‌باشد؛ امّا آنچه نزد ما مسلّم و مورد قبول است، روایات رسیده از امام باقر(ع) است که حضرت می‌فرمایند: «به درستی که زمان رحلت
صدّیقه کبرا(س) سه ماه بعد از رحلت پیامبر مکرّم(س) بود.»
همچنین مرحوم طبری در کتاب «دلایل الامامه» به سلسله اسناد خود روایاتی از حضرت امام صادق(ع) نقل می‌کند که حضرت می‌فرمایند:
«حضرت صدّیقه طاهره(س) در ماه جمادی الآخر روز سه شنبه، سه روز از ماه گذشته، در سال یازده هجری قمری از دنیا رفتند.»
این دو روایت مبنای مورد اتّخاذ غالب علمای شیعه، از جمله سیّد بن طاووس در کتاب شریف «اقبال» می‌باشد.
امّا دسته دیگری از روایات صحیحه هم، این مدّت را ۷۵ روز ذکر کرده‌اند از جمله این روایات، روایت مرحوم کلینی از امام صادق(ع) است که حضرت می‌فرمایند:
«به درستی که توقّف فاطمه(س) در این دنیا، پس از پدر گرامی‌اش ۷۵ روز بود.»
این دسته از روایات هم مبنای نظر برخی از علمای شیعه از جمله مرحوم کلینی گردیده است؛ البتّه ممکن است دلیل اختلاف در این دو دسته از روایات صحیحه رایج نبودن نقطه‌گذاری بر کلمات در زمان صدور روایات باشد. توجّه به شباهت «خمسه و سبعون» با «خمسه تسعون» مؤیّد این معنا است.

حسّاسیت‌ها
به تازگی از سوی عدّه‌ای، پرسش‌های نزدیک به این مضمون مطرح می‌شود که: بالأخره ایّام فاطمیّه چند روز است؟ مگر حضرت صدّیقه(س) یک روز شهادت بیشتر دارند؟ این فاطمیّه اوّل و دوم چیست؟
گاهی اوقات اگر به احتمالات و پاسخ‌هایی که ممکن است، پرسش‌های ما را داشته باشند، فکر کنیم و ثمره آنها را مورد ارزیابی قرار دهیم قبل از مطرح کردن آنها، از طرح این نوع پرسش‌ها منصرف می‌شویم. پرسش‌هایی هم که درباره تعداد روزهای ایّام فاطمیّه و سؤالاتی از این قبیل مطرح می‌شود، نیز جزو مواردی هستند که ثمره‌ای در پاسخ دادن به آنها حاصل نمی‌شود.
حال فرض بفرمایید که با دلایل متقن اثبات شود که مثلاً فلان روز، سال‌روز شهادت حضرت فاطمه(س) می‌باشد، باز هم خللی در حرکت‌های فرهنگی مراکز دینی ایجاد نمی‌شود؛ زیرا زمینه به وجود آمدن روزهایی به عنوان ایّام فاطمیّه، به دلیل زنده نگه داشتن فرهنگ فاطمی‌بوده و مجالس گوناگون مذهبی هم به فراخور امکانات و شرایط مخصوص به خود، بین این دو تاریخ معتبر که از روایات صحیحه استفاده می‌شود؛ عدّه‌ای روزهای ابتدایی نزدیک به شهادت اوّل را مثلاً پنج روز یا ده روز را به برگزاری مجالس وعظ و عزاداری می‌پردازند و عدّه‌ای هم با توجّه به شرایط خاصّ خود ترجیح می‌دهند، روزهای فاطمیّه دوم را انتخاب کنند و برخی هم به زنده نگه داشتن هر دو روز می‌پردازند.
پس کسانی که به زنده نگه داشتن ایّام فاطمیّه اوّل و دوم می‌پردازند، چنین دغدغه‌ای ندارند که مثلاً ۲۰ روز برای حضرت عزاداری کنند یا کمتر یا بیشتر، بلکه هدف از تشکیل چنین مجالسی فهم و نشر فرهنگ فاطمی می‌باشد که این موضوع اختصاص به ایّام فاطمیّه اوّل یا دوم ندارد و ما باید به امید روزهایی تلاش کنیم که همه ایّام ما «علوی»، «فاطمی» و «حسینی» شوند.
به دوستانی که چنین سؤالاتی را مطرح می‌کنند (به انگیزه‌های گوناگون که ممکن است برخی مغرضانه باشد، کار نداریم.) عرض می‌کنیم، ما درصدد اثبات این نیستیم که ثابت کنیم این ایّام شرعی هستند یا نیستند؟ و شایسته این است که اگر قرار بود سؤالی هم مطرح شود، این سؤال را مطرح می‌کردیم که، آیا اقتدا و توسّل به حضرت صدّیقه طاهره(س) از نظر شرع جایز است یا نه؟
در ادامه سعی می‌کنیم پاسخ کوتاهی به این پرسش ارائه کنیم.
از آنجایی که مبنای عمل مسلمانان بر اساس معارف و دستورات قرآن و پیامبر اکرم(ص) و جانشینان او از خاندانش می‌باشد، بنابراین قول، عمل و تقریر پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) دلیل شرعی در اثبات جواز یک عمل می‌باشد. به عبارت دیگر یکی از راه‌های اثبات جواز عمل به یک کار، می‌تواند عمل کردن یکی از معصومان(ع) به آن باشد؛ زیرا در منابع اسلامی عمل کردن به سیره و روش معصوم که از جانب خداوند منصوب شده است، حجّیت دارد.
به طوری که در مورد پیامبر اکرم(ص) در قرآن آمده که ایشان اسوه حسنه، برای بشریّت هستند و بنابراین تمسّک به سیره ایشان و جانشینانش روش حسن می‌باشد.
در کتاب «ریاحین الشّریعه» درباره سیره حضرت امام باقر(ع) آمده که هرگاه تب بر حضرت غلبه می‌کرد، آب سرد بر خود می‌ریخت و با صدای بلند، به طوری که هر کس در خانه بود، صدای آن حضرت را می‌شنید، می‌فرمود: «یا فاطمه بنت محمّد(ص).»
علّامه مجلسی در این باره گفته است:
شاید حضرت باقر(ع) در موقع تب، مادرش، فاطمه(س) را صدا می‌زده برای استشفاء که خداوند متعال به دلیل این توسّل، او را شفا دهد. پس همان‌طور که مشهود است، اصل توسّل به حضرت صدّیقه طاهره، فاطمه زهرا(س) از سوی امام معصوم(ع) امری پسندیده و شرعی بوده است.
و بهتر است به جای اینکه روی تعداد ایّام فاطمیّه بحث کنیم با تأسّی از امام معصوم(ع) خود، در دارالشّفای فاطمه(س) به درمان دردهای عقیدتی و عملی خود در زندگی فردی و اجتماعی بپردازیم و سعی کنیم مجالس خویش را در جهت اهداف الهی آن حضرت غنا ببخشیم.
از انس بن مالک نیز روایت شده:
روزی ما با پیامبر اکرم(ص) نماز صبح به جا آوردیم و پس از فراغت از نماز، روی مبارکش را به سوی ما گردانید و فرمود: «ای جماعت مسلمانان! هر کس که آفتاب را از دست بدهد، پس باید به ماه تمسّک جوید و در فقدان ماه، دست به دامان زهره شود و اگر زهره را نیابد به دو ستاره فرقدان پناه آورد.» از پیامبر اکرم(ص) سؤال شد که یا رسول الله! مقصود از آفتاب و ماه و زهره و فرقدان (دو ستاره نورافشان) چیست؟ فرمودند: «من آفتابم، علی ماه، فاطمه، زهره و دو ستاره، حسنین هستند؛ آنان با کتاب خدا دو دستاویز بشرند و هماره به هم پیوسته‌اند و هرگز از یکدیگر جدا نمی‌شوند تا در کنار حوض کوثر به من ملحق شوند.»

غفلت‌ها
در زمانه‌ای واقع شده‌ایم که به عصر فضا، عصر اتم، عصر فن‌آوری اطّلاعات، عصر جهانی شدن و عصر اندیشه‌ها مرسوم است؛ امّا با همه این پیشرفت‌ها، نه تنها شاهد رشد انسان و کمالات انسانی نبوده‌ایم؛ بلکه شاهد بروز جهالت دومی هستیم که به مراتب از دوران جهالت اوّل، انسان را بیشتر از اهداف بزرگ الهی دور ساخته است.
زمانی چنگیزها و آتیلاها برای ارضای مقاصد شیطانی و نفسانی خود به کمک اسب و شمشیر بر سر ملّت‌های مظلوم حمله می‌کردند، امروز هم شارون‌ها و بوش‌ها با هواپیماهای جنگنده و هزاران بمب اتمی قصد دارند خود را به جهان تحمیل کنند. با این تفاوت که چنگیز وقتی به کشور متمدّن و اسلامی ایران حمله کرد، شعار نجات مردم ایران را از دست حاکمان وقت را بهانه حمله خود نکرد؛ امّا امروز جانشینان چنگیز با بهانه آزادی، دفاع از حقوق بشر، خانه فلسطینی را بر سرش خراب می‌کنند، به بهانه نجات مردم عراق از دست صدّام، منابع ملّی و عرض و ناموس مسلمانان را مورد تعرّض قرار می‌دهند.
در این زمانه که حرف‌ها زیبا و عمل‌ها زشت است، به که پناه ببریم؟ به قول مرحوم سهراب سپهری: چشم‌ها را باید شست، جور دیگر باید دید.
پیامبر عظیم الشأن(ص) در مقاطع مختلف از جمله حدیثی که در پایان بخش قبل گذشت، ما را و تمام بشریّت را برای همیشه تاریخ به تمسّک جستن به قرآن و اهل بیت(ع) رهنمون فرموده‌اند، مجالس اهل بیت(ع) و همچنین مراسمی‌که در پاسداشت فداکاری بانوی دو عالم و تجلیل از ایشان در راه گشودن راه حق، برای پیمودن حقیقت‌جویان، هر ساله برگزار می‌شود نیز باید در جهت حرکت در مسیر قرآن و اهل بیت(ع) باشد که ثمره این مجالس هدایت مسلمانان و پیدا کردن جایگاه آنها در تمامی مراحل زندگی، اعمّ از زندگی فردی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی خواهد بود.

همچنین ببینید

عصر ظهور در کلام امام باقر علیه السلام

این آگاهیها و اطلاع رسانی آن ستارگان هدایت موجب شده است که اهل ایمان و منتظران حکومت عدل حضرت مهدی علیه السلام بیش از پیش امیدوار و دلبسته ...

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *