اما عجیب و جالب ـ بخصوص برای ما ایرانیها ـ این است که مبارک آخرین لحظات زندگیاش را در همان بیمارستانی به سر میبرد که محمدرضا پهلوی در سال ۱۳۵۹ به میزبانی سلف مبارک ـ انورسادات ـ در آن بستری بود.
حالا این دومین شباهت انقلاب مصر با انقلاب ایران است، بعد از آن شباهت بزرگ و عجیب، پیروزی انقلاب مصر در ۲۲ بهمن، عجیبتر آنکه اگر مبارک چند روز دیگر در بیمارستان نظامی المعادی دوام بیاورد و آنگاه بمیرد، درست در همان زمانی از دنیا خواهد رفت که محمدرضا پهلوی در غربت و ذلت ـ در چهارم مرداد ۱۳۵۹ ـ چشمهایش را برای همیشه بر جهان بست.
شاید تنها شانس مبارک این باشد که میداند و مطمئن است بعد از مرگ، لااقل نظامیان مصر اجازه نمیدهند مثل قذافی، مردم با جنازهاش عکس یادگاری و فیلم موبایلی بگیرند. بیمارستان المعادی مصر حالا دومین شباهت انقلاب مصر و انقلاب ایران شده است؛ بیمارستانی که اکنون دیدن دارد و بیشتر به موزه شبیه میماند تا بیمارستان!
خدا عذابهای مختلفی دارد برای آدمهای مختلف، عذابهای خدا اینهاست: «الیم، عظیم، شدید و مهین»، دردآور و زیاد و شدید و… از این میان، یکی کمتر شنیده شده است: عذاب مهین؛ گاهی عذاب مخصوص و البته بسیار موثر خدا فقط همین است: وهن!… عذاب مهین! و این عذاب پایان تقدیر نامبارک محمد حسنی سید مبارک است.