فلسفه حقوق در اسلام بر جهانبینی توحیدی استوار است. خداوند خالق جهان و انسان است و بر همه موجودات، حقّ خالقیت و به تبع آن، حقّ تصرّف دارد. از سوی دیگر، همه موجودات و از جمله انسان، برای ادامه حیات و تکامل خود، نیازمند نعمتهایی هستند که از سوی خداوند در اختیار آنها قرار میگیرد. نعمت ولایت از مهمترین و بنیادیترین نعمتهای الهی است که برای تربیت و تعلیم بشر از سوی پروردگار عنایت شده است. این امر مستلزم حقّ ربوبیّت است.
فلسفه حقوق در اسلام بر جهانبینی توحیدی استوار است. خداوند خالق جهان و انسان است و بر همه موجودات، حقّ خالقیت و به تبع آن، حقّ تصرّف دارد. از سوی دیگر، همه موجودات و از جمله انسان، برای ادامه حیات و تکامل خود، نیازمند نعمتهایی هستند که از سوی خداوند در اختیار آنها قرار میگیرد. نعمت ولایت از مهمترین و بنیادیترین نعمتهای الهی است که برای تربیت و تعلیم بشر از سوی پروردگار عنایت شده است. این امر مستلزم حقّ ربوبیّت است. ربوبیّت الهی از آن روی که شامل افعال اختیاری انسان میشود، به دو شعبه ربوبیّت تکوینی و تشریعی تقسیم میگردد. ربوبیّت تشریعی به معنای فرمان دادن و حقّ ولایت است. چون بررسی تفصیلی حقوق اهل بیت(ع) که برخاسته از ربوبیّت تشریعی خداوند است، در این مقال نمیگنجد. از این رو، به مهمترین حقوق اهل بیت(ع) که همانا عبارت است از حقّ معرفت، حقّ مودّت و حقّ اطاعت، اشاره میکنیم. میان این حقوق یک رابطه کاملاً منطقی برقرار است. شناخت، مقدّمه محبّت و آن نیز زمینهساز پیروی و اطاعت است.
حقّ معرفت
شناخت اهل بیت(ع)، نخستین حقّ الهی و رکنی لازم در حیات طیّبه انسانی است؛ زیرا آنان از درختان سرسبز رسالتند، از جایگاه رسالت و محلّ آمد و شد فرشتگان برخاستهاند و معدنهای علم و دانش و چشمهساران حکمت الهی میباشند. یاران و دوستان اهل بیت(ع) مشمول رحمت پروردگارند و دشمنان و کینهتوزان آنان در انتظار کیفر خداوند به سر میبرند.
در جهانبینی توحیدی، انسان همانگونه که در اصل و تداوم هستیاش لحظه به لحظه به وجود تازهای احتیاج دارد، در حرکت تکاملی خود نیز به هدایت مستمر نیازمند است. هدایت همانا پیمودن طریق تکامل است که انسان به تدریج با پشت سر گذاشتن مراحل نقصان، به مراحل عالیتری میرسد. طریق تکامل نیز نامحدود است؛ انسان میتواند تا بینهایت به پیش برود. اگر پیوند انسان از منبع هدایت قطع شود، همان لحظه از راه راست منحرف میگردد. بدین سان، راز اصل حرکت تعاملی انسان، پیوند و ارتباط او با خداوند است: «وَ مَن یَعْتَصِم بِاللهِ فَقَدْ هُدِیَ إِلَی صِرَاطٍ مُّسْتَقِیمٍ۱؛ هر کس به خدا تمسّک جوید، به راهی راست هدایت شده است.»
راه راست، هم جنبه عقیدتی (اعتقاد کامل به آیین حق) را شامل میشود: «قُلْ إِنَّنِی هَدَانِی رَبِّی إِلَی صِرَاطٍ مُّسْتَقِیمٍ دِینًا قِیَمًا مِّلَّۀَ إِبْرَاهِیمَ حَنِیفًا وَمَا کَانَ مِنَ الْمُشْرِکِینَ۲؛ بگو پروردگارم مرا به راه راست هدایت کرد. به آیینی پابرجا ـ و ضامن سعادت دین و دنیا ـ آیین ابراهیم، که از آیینهای خرافی روی برگرداند و از مشرکان نبود» و هم ناظر بر جنبههای عملی آیین حقّ میباشد: «أَلَمْ أَعْهَدْ إِلَیْکُمْ یَا بَنِی آدَمَ أَن لَّا تَعْبُدُوا الشَّیْطَانَ إِنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ مُّبِینٌ وَأَنْ اعْبُدُونِی هَذَا صِرَاطٌ مُّسْتَقِیمٌ۳؛ آیا با شما عهد نکردم ای فرزندان آدم که شیطان را نپرستید، که او برای شما دشمن آشکاری است و اینکه مرا بپرستید که راه مستقیم این است؟!»
بدین سان، راه راست همان دین الهی از نظر اعتقادی و عملی است. کسی که در این راه حرکت کند، زندگی و مرگش خدایی میشود: «قُلْ إِنَّ صَلاَتِی وَنُسُکِی وَمَحْیَایَ وَمَمَاتِی لِلّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ۴؛ بگو نماز و تمام عبادت من و زندگی و مرگ من، همه برای خداوند، پروردگار جهانیان است». به همین دلیل، نزدیکترین راه ارتباط با خدا، صراط مستقیم است. اهل بیت(ع)، صراط مستقیمند؛ زیرا رفتار و کردار آنان دعوت کننده به آیین حقّ است، دعوتی که جنبه اعتقادی و عملی را در بر میگیرد. رهپویان اهل بیت(ع)، راه یافتگان و بریدگان از این طریق، گمشدگانند.
امام علی(ع) میفرمایند:
«خداوند ما (اهل بیت) را درهای وصول به معرفتش و صراط و طریق رسیدن به خود قرار داده، بنابراین، کسانی که از ولایت ما منحرف گردند یا دیگری را بر ما ترجیح دهند، از طریق حقّ منحرف گشتهاند.»۵
امام صادق(ع) نیز در تفسیر آیه شریفه «اهدِنَا الصِّراطَ المُستقیم» میفرماید: «وَ الله نَحنُ الصِّراطَ المستقیم؛ ۶ به خدا سوگند، ما صراط مستقیم هستیم».
شناخت اهل بیت(ع)، به عنوان یک حق، از آن رو الزامی است که آنان هادیان به سوی حقّ و الگوهای حسنه راه تکامل در همه زمانها و مکانها میباشند.
امام علی(ع) از پیامبر گرامی(ص) نقل میکند که آن حضرت فرمودند: «النُّجوم أَمان لِأَهلِ السَّماء فَإذا ذَهَب النُّجوم ذَهَب أهلُ السّماء و اهل بیتی أمان لأهل الارض فَاذا ذَهَبت اَهل بَیتی ذَهَبَ أهلَ الأرض؛ ۷ ستارگان مایه امان بر اهل آسمانند، هنگامیکه ستارگان از میان بروند، اهل آسمان نیز از بین میروند و اهل بیت من امان برای اهل زمینند، هنگامیکه اهل بیت من از بین بروند، اهل زمین نیز از بین میروند.»
آری! اهل بیت پیامبر(ص) از یک سو، همانند ستارگان مردم را از گمراهی و فرو رفتن در ظلمت کفر و فساد و گناه نجات میبخشند، راه رسیدن به مقصد را به آنان مینمایانند و رهروان طریق حقیقت را از غرق شدن در امواج متلاطم ضلالت حفظ میکنند۸ و از سوی دیگر، پاسداران حریم حوزه اسلامند و در برابر تحریف افراطگرایان همواره در ستیز.۹
خطّ هدایت اهل بیت (ع) تا پایان جهان استمرار دارد. امام علی(ع) در «نهجالبلاغه» این مطلب را با صراحت بیان کرده است: «آگاه باشید که آل محمّد(ص) همچون ستارگان آسمانند، هنگامیکه یکی از آنها غروب کند، ستاره دیگری طلوع میکند».۱۰
پیامبر اکرم(ص) نیز میفرماید: «اهل بیت من در میان شما همانند کشتی نوحند؛ هر کس بر آن سوار شود، نجات مییابد و هر کس از آن جدا شود، هلاک میگردد».۱۱
تمسّک بیقید و شرط به اهل بیت(ع)، در برابر تخلّف از آنان، میتواند شاهد خوبی بر وجود امام معصومی در هر زمان در میان اهل بیت(ع) باشد که پیروی از دستورات او مایه نجات و تخلّف از آن، مایه هلاکت است.
از امام باقر(ع) سؤال شد: آیا معرفت امام از شما خانواده (اهل بیت) بر تمام خلق واجب است؟
حضرت در پاسخ فرمود: «خدای ـ عزّوجلّ ـ محمّد(ص) را بر تمام مردم به عنوان رسول و حجّت خدا بر همه خلقش در زمین مبعوث کرد. پس هر که به خدا و رسولش ایمان آورده، پیروی و تصدیقش کند، معرفت امام از ما خانواده بر او واجب است. کسی که به خدا و رسولش ایمان نیاورد و از او پیروی نکند و حقّ خدا و رسولش را نشناسد، چگونه معرفت امام بر او واجب باشد، در صورتی که حقّ خدا و رسولش را نشناخته است.»۱۲
حقّ معرفت اهل بیت(ع) در طول حقّ شناخت خدا و پیامبر(ص) مطرح است. اصولاً حقوق در نظام حقوقی اسلام خاستگاه الهی دارد. بنابراین، اثبات حقّ معرفت امام لازمه حقّ شناخت خداوند است. چنانکه امامباقر(ع) میفرماید: «تنها کسی خدای عزوجلّ را شناسد و پرستش کند که هم خدا را بشناسد و هم امام از ما خاندان را و کسی که خدای عزّوجلّ و امام از ما خاندان را نشناسد، غیر خدا را شناخته و عبادت کرده، این چنین در گمراهی به سر میبرد.»۱۳ یعنی همان گونه که شناخت حقیقی خداوند فقط با شناخت ائمه(ع) امکانپذیر است، حقوق ائمه(ع) نیز مستلزم شناخت حقّ خداوند است.
به فرموده امام علی(ع)
«اهل بیت ستونهای استوار اسلام و پناهگاه امن برای مردمند، حقّ به وسیله آنها به جایگاه خویش باز میگردد و باطل از ریشه کنده میشود. اهل بیت پیامبر(ص) چنان که سزاوار است، دین حقّ را شناخته و بدان عمل کردند، نه آنکه شنیدند و حکایت کردند؛ زیرا راویان دانش بسیار، امّا حفظکنندگان و عمل کنندگان به آن اندکند.»۱۴
در این نگاه، اهل بیت(ع) راهنمایان به سوی حقّ و داعیان الیالله هستند. امیرالمؤمنین، علی(ع) میفرمایند: «انّما الائمّه قوام الله عَلی خَلقِه عُرفائِه عَلی عِبادِه و لا یُدخِل الجَنَّه الّا مَن عَرَفوه و لا یُدخِل النّار الّا مَن اَنکرَهُم وَانکروه؛ ۱۵ ائمّه قیّمهای الهی بر آفریدههای او و شناسانندگان خدا بر بندگان اویند کسی وارد بهشت نشود، مگر اینکه اهل بیت را بشناسد و آنان نیز او را (به پیروی از خود) بشناسد و کسی وارد دوزخ نشود، مگر اینکه اهل بیت را انکار کند و آنان نیز او را به پیروی از خود نشناسد و نیز فرمود: «سِراج المؤمِن مَعرفه حَقّنا و اسدٌ العمی عمی عَن فضّلنا؛ ۱۶ حقّ شناخت اهل بیت چراغ فرا راه مؤمن است، نادیده گرفتن فضایل اهل بیت، بدترین نابینایی است». آن حضرت همچنین فرمودند: «سعادتمندترین مردم کسی است که فضایل ما (اهل بیت) را بشناسد و به وسیله ما به خداوند نزدیک شود».۱۷
بر اساس قاعده تلازم حقّ و تکلیف، اگر معرفت اهل بیت(ع) به عنوان یک حقّ الهی واجب است، همه انسانها مکلّفند این حقّ را به رسمیّت بشناسند و در عمل آن را رعایت کنند. شناخت اهل بیت(ع) در صورتی مفید و کارآمد است که با عمل همراه شود؛ یعنی انسانها اهل بیت(ع) را به عنوان داعیان به سوی خدا بشناسند و در خطّ مستقیم آنان گام بردارند و به دستورات آنها عمل نمایند. تنها چنین شناختی است که ارزشمند است و میتواند سعادت انسانها را در دنیا و آخرت تأمین نماید. پیامبر اکرم (ص) فرمود: «وَالّذی نَفسی بِیَده لا یَنفِعُ عَبدٌ بِعَمل الاّ بِمَعرِفَتنا؛ ۱۸ «سوگند به کسی که جانم در ید قدرت اوست، عمل بندهای سودمند نیست؛ مگر اینکه در پرتوی معرفت ما (اهل بیت) باشد.
به باور مؤمنان راستین، لازمه شناخت اهل بیت(ع)رعایت دو اصل «تولّی» و «تبرّی» است. به همین دلیل، آنان در رفتار و کردارشان سنجیده و زیرکانه عمل میکنند، چرا که امام مؤمنان را چنین بشارت داده است:
«هر کس از شما در بستر خویش با شناخت خدا و پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) بمیرد، شهید از دنیا رفته است. پاداش او بر خداست و ثواب اعمال نیکویی را که قصد انجام آن را داشته، خواهد برد».۱۹
پیامبر اکرم(ص) و ائمه اطهار (ع) که همواره در راستای هدایت بشر و اصلاح باورها و اندیشههای او کوشیدهاند، ضمن تشویق به رعایت حقوق اهل بیت(ع)، مردم را از دشمنی با آنان برحذر داشتهاند؛ چنان که در حدیث نبوی چنین انذار شده است: «اَلا وَ مَن اَبغَضَ آلُ مُحمّد جاءَ یوم القیامه مکتوباً بَین عینیِه آیسٌ مِن رَحمهالله؛ ۲۰ بدانید هر کسی کینه اهل بیت را در سر بپروراند، در روز قیامت به گونهای محشور خواهد شد که میان دو چشم (بالای پیشانی) او نوشته شده: مأیوس از رحمت الهی».
این انذار به صورت جدّی در حدیث علوی آمده است: «مَن رَکِب غَیر سَفینَتِنا غَرَق؛ ۲۱ هر کس به غیر کشتی ما سوار شود (به غیر اهل بیت بپیوندد) غرق میشود. چنین کسی اگر بمیرد، به مرگ جاهلیّت مرده است: «مَن مات لا یَعرف اِمامه ماتَ میته جاهلیه؛ ۲۲ چرا که به فرمایش امام صادق(ع)، شناخت امامان اهل بیت(ع) بر هر مسلمانی واجب است: «فانَّ معرفه الامام منِّا واجِبه علیه.»۲۳
بر اساس توصیه امام باقر(ع) در این باره هیچ عذری از کسی پذیرفته نیست: «وَ لا یَعذرو النّاس حتّی یَعرفوا امامَهُم؛ ۲۴ شناخت حقّ اهل بیت(ع) از آثار محبّت خداوند است: «کسی که حقّ ما را بشناسد و ما را دوست داشته باشد، خدای تبارک و تعالی را دوست داشته است.»۲۵
۲. حقّ مودّت
تشیّع مکتب عشق است. از بزرگترین امتیازهای شیعه این است که بر مبنای محبّت شکل گرفته است. حقّ محبّت اهل بیت(ع) از زمانی تشریع شد که پیامبر(ص) به دستور خداوند فرمود: «قُل لَّا أَسْأَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّۀَ فِی الْقُرْبَی۲۶؛ من هیچ اجر و پاداشی در برابر دعوت رسالت از شما نمیخواهم، جز اینکه اهل بیت مرا دوست بدارید»؛ چرا که «لکلّ شیءٍ اساس و اساس الاسلام حبّنا اهل البیت؛ ۲۷ هر چیزی اساسی دارد و اساس اسلام محبّت ما اهل بیت است.»
مودّت خاندان پیامبر(ص)، محور حرکت و سیر تکاملی دین و عامل رستگاری پیروان اهل بیت(ع) است. این وعده را پیامبر(ص) از همان روزهای نخستین شکلگیری اسلام ناب محمّدی اعلام داشت: «اِنَّ علیاً و شیعته هُم الفائزونَ یومَ القیامهَ؛ ۲۸ به راستی علی و پیروان او در روز قیامت رستگارانند و این گونه تولّای علی مکتب عشق و مودّت شد.»
حقّ محبتّ اهل بیت(ع) منشأ قرآنی دارد و از آثار حقّ حاکمیّت معصومان(ع) و تداوم خطّ رسالت است. احساس مسئولیّت در برابر این حقّ الهی (محبّت ورزیدن به اهل بیت(ع)) همانند رعایت حقّ نبوّت، ضامن سعادت بشر است. اوّلین چیزی که در روز قیامت مورد سؤال قرار میگیرد، رعایت حقّ محبّت اهل بیت(ع) است: «اوّل ما یسأل عنه العبد حبّنا اهل البیت.»۲۹
برای تبیین این حقیقت، از «قرآن کریم» استمداد میجوییم. به صراحت قرآن کریم، همه پیامبران(ع) این چنین گفتهاند: «وَمَا أَسْأَلُکُمْ عَلَیْهِ مِنْ أَجْرٍ إِنْ أَجْرِیَ إِلَّا عَلَی رَبِّ الْعَالَمِینَ؛ ۳۰پاداشی از شما در برابر دعوت رسالت نمیخواهیم و پاداش ما فقط به پروردگار عالمیان است. این واقعیّت در آیات متعدّدی مورد تإکید واقع شده است.۳۱
قرآن کریم در مورد شخص پیامبر اکرم(ص) تعبیرات متفاوتی به کار برده است، در یک جا میفرماید: «قُلْ مَا أَسْأَلُکُمْ عَلَیْهِ مِنْ أَجْرٍ إِلَّا مَن شَاء أَن یَتَّخِذَ إِلَی رَبِّهِ سَبِیلًا۳۲؛ بگو من در برابر ابلاغ رسالت هیچ گونه پاداشی از شما مطالبه نمیکنم؛ مگر کسانی که بخواهند راهی به سوی پروردگارشان برگزینند». در جای دیگر میفرماید: «قُلْ مَا أَسْأَلُکُمْ عَلَیْهِ مِنْ أَجْرٍ وَمَا أَنَا مِنَ الْمُتَکَلِّفِینَ؛ ۳۳ من از شما پاداشی نمیطلبم و چیزی بر شما تحمیل نمیکنم.» و در مورد سوم میفرماید: «قُل لَّا أَسْأَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّۀَ فِی الْقُرْبَی)؛ ۳۴ بگو من هیچ اجر و پاداشی از شما نمیخواهم، جز اینکه ذوی القربای مرا دوست بدارید.»
دلیل این امر را هم خود قرآن بیان کرده است: «قُلْ مَا سَأَلْتُکُم مِّنْ أَجْرٍ فَهُوَ لَکُمْ إِنْ أَجْرِیَ إِلَّا عَلَی اللَّهِ؛ ۳۵ بگو پاداشی که من از شما خواستم تنها به سود شماست؛ اجر و پاداش من فقط بر خداوند استِ».
در نتیجه، مودّت اهل بیت(ع) که پاداش رسالت پیامبر(ص) است، به نفع دوستداران اهل بیت(ع) میباشد؛ زیرا راه آنها را به سوی کمال نهایی (قرب الیالله) هموار میسازد. بدین سان، این مسئله جز ادامه خطّ مکتب پیامبر(ص) به وسیله رهبران الهی و جانشینان معصومش که همگی از خاندان او بودهاند، امر دیگری نمیتواند باشد، منتها چون مودّت پایه این ارتباط بوده، در این آیه با صراحت آمده است. این مسئله در واقع، نوعی بازگشت به خود افراد و دستیابی به هدایت است.
به استناد آیات ذیل، محبّت اهل بیت (ع) زمینهساز محبّت خداوند نسبت به بندگان است:
(إِن کُنتُمْ تُحِبُّونَ اللهَ فَاتَّبِعُونِی یُحْبِبْکُمُ الله۳۶؛ اگر خداوند را دوست دارید، از دستورات پیامبر اطاعت کنید، خداوند شما را دوست میدارد».
ـ «وَاتَّبِعُوهُ لَعَلَّکُمْ تَهْتَدُونَ۳۷؛ از او پیروی کنید تا هدایت شوید».
ـ فَلْیَحْذَرِ الَّذِینَ یُخَالِفُونَ عَنْ أَمْرِهِ۳۸؛ کسانی که فرمان او را مخالفت میکنند، از کیفر الهی بترسند.»
ـ «لَقَدْ کَانَ لَکُمْ فِی رَسُولِ الله أُسْوَۀٌ حَسَنَهٌ۳۹؛ برای شما در زندگی رسول خدا؛ سرمشق نیکویی است.»
پیامبر(ص) میفرماید: «اللهُمّ اِنیّ احبّهم فانی سلم لمن سالمهم و حرب لمن حاربهم۴۰؛ خدایا من ایشان (اهل بیت(ع)) را دوست دارم. من در صلحم با کسانی که با اهل بیت در صلح باشند و دشمنم با کسانی که دشمن اهل بیت هستند. از جمله دستورات پیامبر(ص) محبّت اهل بیت(ع) است، چنان که فرمود: «کسی که دوست دارد حیات و مرگش همانند من باشد و در بهشتی که خداوند به من وعده داده و در جنّات عدن ساکن شود باید علیّ بن ابی طالب و فرزندان او را دوست بدارد.»۴۱
در اسناد و روایات اسلامی، محبّت اهل بیت(ع) به عنوان یک الزام معرفی شده است. رسول خدا(ص) فرمود: «احبّوهم لحبّی»۴۲ و «احبّوا اهل بیتی لحبّی.»۴۳
در روایت دیگری از پیامبر اکرم(ص) چنین توصیه شده است: «الزموا مَودّتنا اهل البیت فانّهُ من لقی الله یوم القیامه و هو یودَّنا دخل الجنّه بِشَفاعَتِنا۴۴ موّدت ما اهل بیت را ملتزم باشید؛ زیرا کسی که خدا را در عین مودّت ما ملاقات کند، به شفاعت ما وارد بهشت میشود.»
امام صادق(ع) نیز فرمود: «به راستی که خداوند ولایت ما را فرض گردانیده و مودّت ما واجب است. به خدا سوگند، ما از روی هوس سخن نمیگوییم و به آرای شخصی خود عمل نمیکنیم و سخنی را نمیگوییم جز آنکه خدای ـ عزوجلّ ـ گفته است.» ۴۵
امام علی(ع) هم میفرماید: «بر شما باد دوستی آل پیامبرتان؛ زیرا که این محبّت حقّ خدای متعال بر شماست؛ حقّی که خداوند آن را بر شما واجب گردانیده است. مگر این سخن خدا را نمیبینید که میفرماید: «قُل لا أسألکُم عَلَیه اَجراً إلاّ الموَدَّۀَ فی القُربیَ؟»۴۶
از الزام به کار رفته در روایات، به خوبی میتوان استنباط کرد که محبّت و مودّت اهل بیت(ع) به عنوان یک حقّ در شریعت اسلام مطرح است، حقّی که خداوند آن را تشریع کرده است. همان گونه که حقّ حاکمیّت اهل بیت(ع) تشریع الهی است؛ حقّ محبّت نیز از سوی خداوند وضع شده است. در این تشریع «من له الحق» اهل بیت پیامبر(ص) است و «من علیه الحق» همه انسانها، همه مردم مکلّفند که این حقّ را پاس بدارند و محبّت اهل بیت(ع)، را فرا راه حرکت تکاملیشان ببینند؛ زیرا اهل بیت(ع) به خاطر فضایل و کراماتی که دارند، سزاوار محبّتند. دوستی آنان در واقع، پاسخ به ندای فطرت و ندای ناصحانه پیامبر گرامی(ص) است؛ کسی که جز از وحی پیروی نمیکند. دوستی اهلبیت(ع) مستلزم پیروی از سیره روشن آنان است؛ چنان که امام باقر(ع) فرمود: «هر کس ما را دوست بدارد، از ما اهل بیت است (به سیره ما اهل بیت عمل کرده است)…. آیا گفتار ابراهیم را نشنیدهای که گفت: هر کس از من پیروی کند، از من است؟»۴۷
این حدیث نشان میدهد که تبعیّت از اهل بیت(ع) سبب ورود به این خانواده از نظر معنوی میشود؛ چنان که پیامبر(ص) فرمود: «سلمانُ منّا اهل البیت؛ ۴۸ سلمان از اهل بیت من است».
در حدیثی از امام حسن مجتبی(ع) نقل شده که وی پس از شهادت پدرش، امام علی(ع)، در جمع مردم خطبه خواند و در فرازی از آن، این گونه سخن گفت: «أنا مِن اهل البیت افترضَ الله مودّتهم عَلی کُلِّ مسلم فقال تبارک و تعالی لنبیه(ص): «قُل لا أسألُکُم عَلَیهِ أجراً إلاّ المَوَدَّه فی القُربیَ» و من یقترف حَسَنه نزد له فیها حسناً فاقتراف الحسنۀِ فاقتراف الحَسَنۀِ مودّتنا اهل البیت؛ ۴۹ من از خاندانی هستم که خداوند مودّت آنها را بر هر مسلمانی واجب کرده است و به پیامبرش فرمود: بگو من در برابر دعوت رسالت اجری از شما درخواست نمیکنم، مگر محبّت اهل بیتم را. کسی که حسنهای را اکتساب کند، ما آن را افزایش میدهیم». منظور خداوند از «اکتساب حسنه» مودّت ما اهل بیت است».
این رشته محبّت که از خداوند شروع میشود، سرانجام همه پیروان اهل بیت(ع) را به یکدیگر پیوند میدهد. از امام علی(ع) روایت شده که فرمود: «مَن احبَّ الله احبَّ النّبی و مّن احبَّ النّبی احبّنا وَ مَن احبّنا احبَّ شییعتنا فان النّبی و نّحنُ و شیعَتُنا من طینه واحده؛ ۵۰ هر کس خدا را دوست بدارد، پیامبر را هم دوست خواهد داشت و هر کس پیامبر را دوست بدارد، ما (اهل بیت) را دوست خواهد داشت و هر کس ما را دوست بدارد، به پیروان ما نیز محبّت خواهد کرد؛ زیرا پیامبر و ما و شیعیان ما از یک طینت آفریده شدهایم.»
خلاصه اینکه، تأثیر محبّت اهل بیت(ع) در ابعاد گوناگون زندگی انسان، بر اهل خرد و دینداران واقعی پوشیده نیست. ارزش محبّت خاندان پیامبر در روایات زیادی مورد تأکید واقع شده است. به چند نمونه از آنها توجّه کنید:
ـ «حبّنا اهل البیت نظام الدّین؛ ۵۱ محبّت ما اهل بیت مایه نظام دین است».
ـ «لا یُتمّ الایمان الاّ بِمحبّه اهل البیت؛ ۵۲ ایمان کامل نمیشود، جز به محبّت اهل بیت.»
ـ پیامبر(ص) فرمود: «لا یُتمّ الایمان الاّ بِولایتنا اهل البیت۵۳؛ ایمان کامل نمیشود، جز به ولایت اهل بیت».
ـ «مّن ماتَ علی حبّ آل محمدٍ مات شهیداّ؛ ۵۴ هر کس با محبّت اهل بیت از دنیا برود، شهید از دنیا رفته است.»
ـ قال رسولالله(ص): «مَن احبّنا اهل البیت حَشَره الله امناً یوم القیامه؛ ۵۵ کسی که به اهل بیت محبّت داشته باشد، در روز قیامت امین محشور میشود».
ـ قال رسول الله(ص): «مَن احبّنا اهل البیت فَنحنُ شفعائه یومَ القیامه؛ ۵۶ کسی که به ما اهل بیت محبّت بورزد، او را در روز قیامت شفاعت خواهیم کرد».
ـ قال الصادق(ع): «من احبّنا جاءَ معنا یوم القیامه؛ ۵۷ کسی که ما را دوست بدارد، روز قیامت با ماست؟»
آری، این است مقام اهل بیت(ع). خوشا به سعادت کسانی که آگاهانه به اهل بیت(ع) تمسّک بجویند و آنان را رهبر و الگوی دین و دنیایشان برگزینند و تداوم خطّ رسالت را با امامت آنان ببینند. مؤمن واقعی بر این باور است که حقّ اهل بیت(ع) سنگین و رعایت آن وظیفه همگانی است؛ چنان که رسول خدا(ص) در تفسیر آیه شریفه «قُل لَّا أَسْأَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّۀَ فِی الْقُرْبَی؛ ۵۸ فرمودند: «ان تخفظونی فی اهل بیتی و تودّوهم بی؛ ۵۹ حقّ مرا در باره اهل بیتم حفظ کنید و آنان را به خاطر من دوست بدارید».
پیامبر(ص) اهل بیت خود را در میان امّت به ودیعت نهاد و چنین توصیه کرد: «ودیعههای من (حقّ اهل بیتم) را تا روز قیامت رعایت کنید».۶۰
در این مسیر، اصل بر محبّت قلبی و زبانی و مبارزه با دشمنان است. پیروان واقعی اهل بیت(ع) با این ویژگیها، هم درجه اهل بیت(ع) در بهشت خواهند بود: «کسی که ما را قلباً دوست داشته باشد و زبانش با ما باشد و با دشمنان ما مبارزه کند، در بهشت با ما هم درجه خواهد بود. کسی که با زبان، ما را یاری کند و محبّت قلبی داشته باشد؛ امّا در عمل ما را یاری نکند، در بهشت با ما خواهد بود؛ امّا با درجه پایینتر.» ۶۱
آن حضرت مردم را از عداوت با اهل بیت(ع) برحذر داشته و دشمنان اهل بیت(ع) را از رحمت پروردگار محروم دانسته است: «الا و من بغض آل محمّد جاء یوم القیامه و بین عینیه مکتوب آیس من رحمه الله؛ ۶۲ کسی که با اهل بیت دشمنی کند، در روز قیامت محشور میشود؛ در حالی که بین دو چشم (پیشانی) او نوشته شده: مأیوس از رحمت خدا» دشمنان اهل بیت(ع) در روز قیامت یهودی محشور میشوند: «ابغضنا اهل البیت بَعَثَه الله یهودیّاً.»۶۳
۳. حقّ اطاعت
حقّ اطاعت از اهل بیت(ع)، همانند حقّ معرفت و مودّت آنان خاستگاه الهی دارد؛ زیرا در جهانبینی توحیدی همه اطاعتها باید به اطاعت پروردگار منتهی شود و هر گونه پیروی باید به فرمان او صورت بگیرد؛ زیرا حاکم و مالک جهان هستی فقط اوست.
قرآن کریم اطاعت اهل بیت(ع) را در طول پیروی از خدا و پیامبر(ص) بر شمرده است: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ أَطِیعُواْ اللهَ وَأَطِیعُواْ الرَّسُولَ وَأُوْلِی الأَمْرِ مِنکُمْ؛ ۶۴ ای کسانی که ایمان آوردهاید خدا را اطاعت کنید و پیامبر و اولیای امر خود را [نیز] اطاعت کنید.» قرآن کریم نخست به مؤمنان دستور میدهد که از خداوند اطاعت کنند. سپس فرمان به اطاعت از پیامبر(ص) میدهد؛ پیامبری که معصوم و نماینده صالح خدا در روی زمین است. در مرحله سوم، فرمان به اطاعت از اولوالامر میدهد که از متن جامعه اسلامیبرخاسته و پاسدار دین ودنیای مردمند.
امام صادق(ع) میفرماید: «انّ الله وَجب علیکم حبّنا و موالاتنا و فَرَض علیکُم اِطاعتنا؛ ۶۵ به راستی که خداوند دوستی و موالات ما را واجب کرد و اطاعت ما را فرض گردانید».
حقّ اطاعت اهل بیت(ع) الزامی است؛ چون آنان مردم را به اطاعت از پروردگار فرا میخوانند و همان دعوتی را دارند که خداوند به آن دستور داده است. لبّیک به دعوت اهل بیت(ع) در واقع لبّیک به ندای پروردگار است.
پیامبر گرامی(ص) فرمود: «انّا سیّد ولد آدم و انت یا علی و الائمه من بعدک سادات امّتی … و من اطاعنا فقد اطاع الله و من عصانا فقد عصیالله؛ ۶۶ من سرور فرزندان آدم هستم. یا علی! تو و امامان پس از خودت، سروران امّت من هستید… هر کس ما را اطاعت کند، خدا را اطاعت کرده است و هر کس ما را نافرمانی کند، پروردگار را نافرمانی کرده است.»
امام علی(ع) نیز فرمود: «ما داعیان حقّ و پیشوایان خلق و زبان صدق خداییم. کسی که از ما اطاعت کند، به عزّت و قدرت رسد و کسی که نافرمانی کند، هلاک گردد».۶۷
آن حضرت همچنین فرمود: «لنا علی النّاس حقّ الطّاعه و الولایه و لهم من الله سبحانه حسن الجزاء؛ ۶۵ برای ما (اهل بیت) بر عهده مردم حقّ طاعت و ولایت است و برای پیروان ما حقّ جزا و پاداش». کسی که اهل بیت(ع)را اطاعت کند، خدا را اطاعت کرده و آن کس که ما را نافرمانی کند، خدا را نافرمانی کرده، آنان با قرآن و قرآن با آنان است؛ «من اطاعهم فقد اطاع الله و من عصاهم فقد عصیالله، هم مع القرآن و القرآن معهم.»۶۹
امیرالمؤمنین(ع) رمز و راز عزّت را این گونه تفسیر میکند: «انّا داعیکم الی طاعه و بکم و مُرشدکم الی فرایض دینکم و دلیلکم الی ما ینجیکم؛ ۷۰ من شما را به اطاعت از پروردگارتان دعوت میکنم و راهنمای شما به سوی فرایض دینتان هستم و شما را به چیزی هدایت میکنم که مایه نجات شماست».
بنابراین، بر ماست که چراغ دل را از نور حکمت حکیمان طریق حقیقت روشن سازیم و ظرفهای جان را از زلال چشمههای حکمت که از هر گونه آلودگی پاک است، لبریز نماییم؛ زیرا فقط در پرتوی هدایت اهل بیت(ع) کاروان انسانیّت به سرمنزل مقصود خواهد رسید. اهل بیت (ع) نیز رسالتی دارند که باید انجام دهند: «همانا بر امام واجب نیست، جز آنچه را که خدا امر میفرماید و آن کوتاهی نکردن در پند و نصیحت، تلاش در خیرخواهی، زنده نگه داشتن سنّت پیامبر(ص)، جاری ساختن حدود الهی بر مجرمان و رساندن سهمهای بیتالمال به طبقات مردم است.»۷۱ پس در فراگیری علم و دانش پیش از آنکه درختش بخشکد، تلاش کنید و پیش از آنکه به خود مشغول گردید، از معدن علوم، یعنی
اهل بیت(ع) دانش استخراج کنید، مردم را از حرام و منکرات باز دارید و خود هم مرتکب نشوید؛ زیرا به شما دستور داده شده که ابتدا خود محرّمات را ترک و سپس مردمان را باز دارید. امام علی(ع) با توجّه به جایگاه اهل بیت(ع) در توسعه زندگی معنوی انسانها، اطاعت از آنها را الزامی میداند؛ چنان که در نهج البلاغه ضرورت اطاعت از اهل بیت(ع) را چنین مطرح میکند: «مردم! به اهل بیت پیامبرتان بنگرید. از آن سو که گام بر میدارند، بروید. قدم جای قدم آنان بگذارید، آنان هرگز شما را از راه هدایت بیرون نمیبرند و به پستی و هلاکت باز نمیگردانند. اگر سکوت کردند؛ سکوت کنید و اگر قیام کردند، قیام کنید، از آنان پیشی نگیرید که گمراه میشوید و از آنان عقب نمانید که نابود میگردید».۷۲
آن حضرت در جای دیگر فرمود: «من تمسّک بنا لحق و من سلک غیر طریقتنا غرق؛ ۷۳ کسی که به ما (اهل بیت) تمسّک بجوید، به حقّ پیوندد و کسی که غیر طریقه ما را طی کند دچار غرق و فنا میشود».
این فرمایش امام علی(ع) ریشه در کلام نبوی دارد که فرمود: «من تمسّک من بعدی بهم فقد استمسک بحبل الله و من تخلّی منهم فقد تخلّی من الله؛ ۷۴ کسی که پس از من به آنان تمسّک بجوید، در واقع به رشته خداوند پیوسته است و هر کس که از آنان دوری بجوید، در واقع از خدا دوری جسته است.»
پیامبر(ص) درباره جایگاه اهل بیت(ع) فرمودند: «اهل بیت مرا به منزله سر برای بدن و همانند چشمان بر روی سر قرار دهید.»۷۵
همانگونه که بدن بیسر از نعمت حیات محروم است و سر بدون چشم، دنیا را تیره و تار میبیند و راه را از چاه تشخیص نمیدهد، زندگی بدون اهل بیت(ع) زندگیِ واقعی نیست. موفّقیت و سعادت هر انسانی در گروی اطاعت از دستورات حیات آفرین اهل بیت(ع) است.
امام صادق(ع) فرمود: «ما کسانی هستیم که خداوند طاعت ما را واجب کرد و مردم را چارهای جز معرفت ما نیست و در جهالت به ما معذور نیستند». ۷۶
عبدالحکیم سلیمی
پینوشتها:
به علّت کثرت، پینوشتها در دفتر مجلّه موجودند.