دین و اندیشه

غریب خراسان

مأمون که از شدّت خشم صورتش سرخ شده بود، پیاپی جام را سر می‌کشید تا شاید آتشی که در درونش شعله می‌کشید، خاموش شود. او که خیلی سعی داشت بر ...

Read More »

جامعه بخوان!

هوا تاریک شده بود. سوز سردی می وزید و تا عمق استخوان نفوذ می کرد. مرد هر چه تقلا کرد، نتوانست خود را به قافله برساند. هر لحظه برف سنگین تر می ...

Read More »

امام و دوستان

بزنطی می‌گوید: من از کسانی بودم که به امامت موسی بن جعفر(ع) اعتقاد داشتم؛ ولی درباره امامت حضرت رضا(ع) در حال تردید بودم. نامه‌ای به حضرت ...

Read More »