ادبیات
-
بچّههای دو كوچه بالاتر
تقدیم به تمامی كودكانی كه میمیرند تا مدالی بر سینه سربازی نصب شودبچّههای دو كوچه بالاترزیر توپ و تفنگ میخوابندآسمان…
بیشتر بخوانید » -
شوق ظهور
شوق ظهورمولا! سلام، جز غم دوری ملال نیستدارم هزار سینه سخن ... كو؟ مجال نیستآلودهست آب و هوای جهان، عزیز!آبی…
بیشتر بخوانید » -
روح سلام در تن هستی
روح سلام در تن هستیای جان جان جان جهانهای مختلف!ایمان عاشقانه جانهای مختلف!روح سلام در تن هستی که زندهایهمواره در…
بیشتر بخوانید » -
چشم به راه
چشم به راهدر بر گرفته خلوت دل را غبارهاای علّت شکفتن گل در بهارهابا چلچراغ و آینه و آب، سالهاستصف…
بیشتر بخوانید » -
تو در کدام ثانیه میاُفتی اتّفاق؟!
تو در کدام ثانیه میاُفتی اتّفاق؟!حالا سه شب گذشته که من توی این اتاق...شبهای من ولی همه بی ماه ...…
بیشتر بخوانید » -
گمارده
از خواب بیدار شد ... پیشانیاش خیس عرق شده بود. از جا بلند شد و زیر نور ماه به حیاط…
بیشتر بخوانید » -
چشم به راه تو
چشم به راه توای خوب! چشم عالم و آدم به راه توستخورشید، زنده در هوس روی ماه توستهر صبح میدمد…
بیشتر بخوانید » -
عیسی دمی دیگر
عیسی دمی دیگر...بیا که لحظه لحظه میرسد بر ما غمی دیگربیا بگذار روی زخمهامان، مرهمی دیگربه روی راهها با چشم…
بیشتر بخوانید » -
صدای سرشار
اندوه، چون خونی فشرده، در شقیقه های زمان می دود.تاریخ، ملتهب و پریشان می تپد.باد، خاکسترنشین حادثه، می وزد. بوی…
بیشتر بخوانید » -
او میآید
همیشه نشستهایم و پشت سر هم برایش «باید» بافتهایم. لیست بلند بالایی از «باید»ها ساختهایم تا او بیاید و همهشان…
بیشتر بخوانید »