تقدیم به تمامی كودكانی كه میمیرند تا مدالی بر سینه سربازی نصب شودبچّههای دو كوچه بالاترزیر توپ و تفنگ میخوابندآسمان را لحافشان ...
Read More »شوق ظهور
شوق ظهورمولا! سلام، جز غم دوری ملال نیستدارم هزار سینه سخن ... كو؟ مجال نیستآلودهست آب و هوای جهان، عزیز!آبی درون چشمه دنیا، زلال ...
Read More »روح سلام در تن هستی
روح سلام در تن هستیای جان جان جان جهانهای مختلف!ایمان عاشقانه جانهای مختلف!روح سلام در تن هستی که زندهایهمواره در نسوج زبانهای ...
Read More »چشم به راه
چشم به راهدر بر گرفته خلوت دل را غبارهاای علّت شکفتن گل در بهارهابا چلچراغ و آینه و آب، سالهاستصف بستهاند در طلبت بیقرارهارقصیست ...
Read More »تو در کدام ثانیه میاُفتی اتّفاق؟!
تو در کدام ثانیه میاُفتی اتّفاق؟!حالا سه شب گذشته که من توی این اتاق...شبهای من ولی همه بی ماه ... بیچراغ فنجان چای سرد شده ... رختهای ...
Read More »گمارده
از خواب بیدار شد ... پیشانیاش خیس عرق شده بود. از جا بلند شد و زیر نور ماه به حیاط رفت و کوزه آب را برداشت، چند جرعه آب خورد، نفس عمیقی کشید و ...
Read More »چشم به راه تو
چشم به راه توای خوب! چشم عالم و آدم به راه توستخورشید، زنده در هوس روی ماه توستهر صبح میدمد به امید تو آفتابچشم سپیده بر خطّ خال سیاه ...
Read More »عیسی دمی دیگر
عیسی دمی دیگر...بیا که لحظه لحظه میرسد بر ما غمی دیگربیا بگذار روی زخمهامان، مرهمی دیگربه روی راهها با چشم اقیانوس میبینمکه وقتی ...
Read More »صدای سرشار
اندوه، چون خونی فشرده، در شقیقه های زمان می دود.تاریخ، ملتهب و پریشان می تپد.باد، خاکسترنشین حادثه، می وزد. بوی شیون، هوای ناهنگام این ...
Read More »او میآید
همیشه نشستهایم و پشت سر هم برایش «باید» بافتهایم. لیست بلند بالایی از «باید»ها ساختهایم تا او بیاید و همهشان را به تنهایی بر دوش بکشد ...
Read More »