8. «آنان كه رفتند، كاري حسيني كردند، و آنان كه ماندند بايد كاري زينبي كنند».و هنوز چشم آزاد مردان عالم به كارواني دوخته شده كه زينب سالار آن ...
بیشتر بخوانید »زهر
مروان خود را به در منزل عايشه رساند و گفت: «حسين برادر خود را آورده تا در كنار پيامبر دفن كند.»ـ مگر حسن از دنيا رفته است؟ـ جعده به دستور ...
بیشتر بخوانید »نسیم
هزار دست پر از خواهشندخدا كند كه بهار رسيدنش برسدشب تولد چشمان روشنش برسدچو گرد بر سر راهش نشستهام شب و روزبه اين اميد كه دستم به دامنش ...
بیشتر بخوانید »الهی نامه نوجوانانه
الهي نامه نوجوانانهالهي! به تو عشق ميورزم. عشقي ناب و خالص كه به هيچ كس جز تو ندارم، دوست دارم تو را در كارهايم احساس كنم، احساس به تمام ...
بیشتر بخوانید »گلبانگ
شهد مصفّاچشم خمار آن رخ فتّانه ديدني استلعل لبش چو شهد مصفّا چشيدني استقرص سپيد عارض او چون مه تمامبر سينة سياهي زلفش چه ديدني استهر روز ...
بیشتر بخوانید »نسیم صلوات محمّدی(ص)
مريم سقلاطونيبگذار تا آسمان فرو پاشدتا زمين از غصّه در هم بپيچدتا كوهها، رشته رشته پراكنده شوندتا كوچهها، شعله شعله به آسمان پرتاب ...
بیشتر بخوانید »نقطه ته خط
3. شهر رنگ و بوي ديگري گرفته است. گويي وارد يك دنياي ديگري شدهاي. همه چيز تغيير كرده است. نوع زندگي مردم از يك اتفاق مهم حكايت ميكند. همة ...
بیشتر بخوانید »شکوفه
شاهين شبخيز قيام متّصل به ظهور در نمازهاي واجب بسياري از مردم فراموش شده است. آخر پاييز جوجههاي زيادي از فقر، گرسنگي و سرما ميميرند و ...
بیشتر بخوانید »اشتباه
رضوانه عرفانيبراي او كه وقتي بيايد ديگر بالهاي هيچ پروانهاي سنگيني گامهاي ناعادلان گزافه گوي را ـ كه فرياد دادخواهي سر دادهاند ـ ...
بیشتر بخوانید »باید از کربلا گذشت وحسینی شد
سعيد سامكنكشتي نوح بر روي امواج خروشان آب به سرزمين كربلا ميرسد، چنان ترس و اضطراب نوح را فرا ميگيرد كه رو به آسمان كرده ميگويد ...
بیشتر بخوانید »