انسانیت و دیگر هیچ (یک ماجرای خواندنی) فرهنگی و مذهبی ۰ چند وقت پیش با پدر و مادرم رفته بودیم رستوران که هم آشپزخانه بود هم چند تا میز گذاشته بود برای مشتریها ,, افراد زیادی اونجا نبودن , 3نفر ما ... بیشتر بخوانید »