جهان بینی امام حسین (علیه السلام) و بنی امیه از نگاه آیت الله جوادی آملی

آیت الله جوادی آملی، در نوشتاری با بیان ویژگی های قیام امام حسین (علیه السلام) به ماهیت و جهان بینی آن حضرت در قیام عاشورا و نیز جهان‌بینی امویان پرداخت.

به گزارش موعود، آیت الله جوادی آملی در این نوشتار که در مرکز خبر حوزه منتشر شده، آورده است:

*جهان‌بینی سیدالشهداء(علیه السلام)

آنچه مورد اعتقاد سالار شهیدان بود و بر همان مبنا مبارزهٴ خود را بنا نهادند و قیام کردند این بود که در نظام هستی، حق پیروز است؛ خواه از قدرت مادی برخوردار باشد یا نه و نیز باطل محکوم به شکست است.

*جهان‌بینی امویان

آنچه مبنای امویان بود و بر همان مبنا حکومتشان را بنا کردند، این بود هر که قدرت مادی دارد، پیروز است؛ خواه با حق همراه باشد یا نه؛ وگرنه محکوم به شکست است، هر چند حق باشد.

*تفاوت این نوع جهان‌بینی

این دو طرز فکر که همواره بوده و هست، از دو نوع جهان بینی جداگانه نشأت می‌گیرد. کسی که جهان را در ماده خلاصه می‌کند و اصالت را به ماده می دهد، هر جا جریان طبیعت بیش تر حضور داشت، آن جا محور قدرت تلقّی می‌شود و در آن محور، قیام و قعود، عزل و نصب، عزت و ذلت دور می زند؛ ولی کسی که جهان بینی را بر اساس حقیقت هستی تنظیم کرده است، اصالت را به معنا می دهد و در محور حق حرکت می‌کند. این گروه، حق محورند، در قبال دیگران که مادّه محورند.

بر همین اساس، همیشه در مقابل انبیای الهی افرادی قیام می‌کردند که چنین معتقد بودند: ﴿قد أفلح الیوم من استعلی﴾ کسی که برتری‌جویی نمود رستگار است [۱]؛ در برابر پیام آوران خدا که می‌گفتند: ﴿قد أفلح من تزکّی﴾ کسی که خود را پاکیزه کرد رستگار است [۲]. طرز تفکر آل فرعون، هم قبل از آن ها بود، هم پس از آن ها. این شعار کسی است که در تفکّر او اصالت با ماده است. او می‌گوید: در نظام طبیعت، ضعیف پایمال است؛ یعنی همان شعار ﴿قد أفلح الیوم من استعلی﴾ را مد نظر قرار می‌دهند. امّا آن که می‌گوید: حق در جهان حاکم است و باید در محور حق حرکت کرد، شعارش﴿قد أفلح من تزکّی﴾ است، یعنی هر کس روان خود را تهذیب کند به فلاح می رسد.

خلاصه آن که در جهان هستی، باطل، نه اثری دارد و نه دوامی و سراسر جهان بر اساس حکومت حق تنظیم شده است و نیز در جریان حکومت ها حق، باطل را سرکوب می‌کند و سخن مؤمنان جنگجو نیز همین است: ﴿کم من فئه قلیله غلبت فئه کثیره بإذن الله﴾[۳

*تمام تلاش برای شناخت حق

بر این مبنا اگر حق با کسی بود، وی از تنهایی یا کمی‌یاری کننده وحشتی ندارد؛ بلکه همهٴ تلاش و کوشش او در این خلاصه می‌شود که حق را بشناسد و نیز در شناخت حق، محقِّق باشد و نه مقلّد و پس از شناخت حق به خود حق متّصف و متحقّق شود. اگر متحقق به حق شد، یقیناً ثابت و پیروز است و هرگز شکست نمی خورد و باید از باطل بپرهیزد و پس از شناخت باطل، قهراً آن را سرکوب خواهد کرد.

همچنین ببینید

از شیراز تا حیفا

«از شیراز تا حیفا»روایتی از بنیاد و تاریخ فرقه بابیه

«از شیراز تا حیفا» نقدی عالمانه و روایتی منصفانه از چگونگی شکل‌گیری فرقه بابیه و …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *